شرق/ اولین اقدام روحانی تهیه «منشورحقوق شهروندی» است
پارسینه: محمدرضا نعمتزاده یکی از مدیران باسابقه و خوشنامی است که در دوره ریاستجمهوری نهم و دهم از عرصه فعالیتهای مدیریتی کنار گذاشته شد و امروز به عنوان رییس ستاد انتخاباتی حسن روحانی مشغول به فعالیت است. او یک کلید کوچک به پیراهنش نصب کرده که همان نماد انتخاباتی روحانی است. حسن روحانی در پایان نخستین برنامه انتخاباتی تلویزیونی خود، جلوی دوربین کلیدی را در دست خود بالا گرفت و گفت: «من میخواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید (با این کلید) مساله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقتصادی هم ایجاد خواهد شد.»
ریشه اصلی مشکلات موجود در کشور را در چه مسایلی ارزیابی میکنید؟
بخشی از مشکلات ما ریشه در روابط بینالمللی و سیاست خارجی اعمالشده از سوی کشور ما دارد که علاوه بر روابط خارجی، اقتصاد را هم دچار مشکل کرده است اما امیدواریم دولت آینده در زمان معقولی ما را از این شرایط بیرون بیاورد.
اگر آقای روحانی رای بیاورد و دولت تدبیر و امید تشکیل شود، فکر میکنید چقدر زمان لازم دارید تا شرایط به حالت عادی بازگردد؟
وقتی آقای خاتمی دولت را تحویل دادند، تورم حدود 11درصد بود. به هر حال، اگر بخواهیم ارقام اصلی را در نظر بگیریم، میبینیم 30درصد تورم داریم؛ گرچه بسیار بیش از اینها در سبد خانوار احساس میشود. تورم، در اقتصاد، یکی از شاخصهای بسیار مهم است که اگر واقعا جلو آن گرفته نشود فضایی برای کسب و کار و سرمایهگذاری و اشتغال به وجود نخواهد آمد. مردم حالا دنبال این هستند که پولشان را تبدیل به کالا و ارز کنند تا خطری متوجه سرمایه آنها نشود. چندین عامل در مشکلات اقتصادی دخیل هستند، عوامل حکومتی که شامل مدیریت است شامل سیاستگذاریها و بینش حکومتی میشود از یک طرف و از طرف دیگر دیدگاه ما نسبت به روابط بینالمللی در اقتصاد ما نقشی تاثیرگذار دارد. اگر همه مسایل به صورت عادی پیش برود و زیرساختها را فراهم کنیم دو تا چهار سال لازم است تا بتوانیم شرایط را ثابت و استوار کنیم.
پایاندادن به فضای امنیتی یکی از وعدههای دولت تدبیر و امید است برنامه شما برای اجرایی شدن این وعده انتخاباتی چیست؟
آقای دکتر روحانی برای انجام یکسری از کارها که صرفا در اختیار رییسجمهور نیست بارها تاکید فرمودند که ما نیاز به اجماع و یک تصمیم جمعی داریم، واقعا هم اگر اینطور نشود مثل شرایط فعلی میشود یک قوه یک چیز را میگوید و آن یکی چیز دیگری یکی تصویب میکند بنابراین جز سردرگمی و بلاتکلیفی برای کشور چیزی دربر نخواهد داشت. ایشان این بحث اجماع را به حق، مطرح میکند. یکی از آن زمینههایی که واقعا نیاز به اجماع دارد همین است. به هر صورت ما قانون اساسی داریم که آزادیهای مردمی را مشخص کرده است. قوانین بعد از آن را داریم که باز مکمل قانون اساسی یا تفسیرکننده قانون اساسی بودهاند. اینها اغلب معطل هستند یعنی قوانین خوب هم داریم ولی معطل هستند.
منظور شما از معطلبودن قوانین چیست؟
یعنی اینکه اجرا نمیشود. بنابراین من فکر میکنم ایشان در مرحله اول اجرای قانون اساسی، چارچوب را مشخص میکند. برای مسایل اجرایی ما نیاز به قانون داریم اولین کار این است که باید همین قوانین خوبی که تصویب شده را به اجرا در بیاوریم. چون این مساله کمترین زمان را میبرد و نیاز نیست که ما مصوبه مجلس را بگیریم، در مرحله دوم ایشان تاکید بر منشور یا برنامه شهروندی دارند که یک مقدار روی آن کار شده و انشاءالله بعد از ریاستجمهوری ایشان باید تکمیل شود. من فکر میکنم یکی از مواردی که ایشان در مرحله اول دستور خواهند داد این است.
منشور حقوق شهروندی با چه محورهایی تدوین شده است؟
روحانی یک عدهای را مامور خواهد کرد که حقوق شهروندی را واقعا با استفاده از قوانین موجود و قانون اساسی و قوانین تکمیلی را تهیه کنند. در این صورت ما واقعا فضای پلیسی نخواهیم داشت. اگر کسی تخلفی کرد یا خلافی مرتکب شد دستگیر میشود یا کسی قاتل و آدمکش است و امنیت کشور را برهم میزند به جای خود باید تنبیه شود. ولی اینکه یک جوان از خانهاش بیرون بیاید و واقعا نداند که چه بر سرش خواهد آمد درست نیست. فرض کنیم یک عده دانشجو جمع شدند و چند شعار هم میدهند، خب دانشجو هستند مشکلی نیست به هیچ کجای مملکت هم آسیبی وارد نمیشود آنها هم نقدشان را گفتهاند. همهجای دنیا این مباحث وجود دارد به خاطر اینکه دولت آنجا را به عنوان یک سوپاپ اطمینان گذاشته است که مردم بروند و حرفهایشان را بزنند اما متاسفانه در کشورمان، تفکری معتقدند باید سوپاپ اطمینان را ببندیم و توجه نمیکنند که چنین عملکردی، موجب ایجاد انفجار از جایی میشود. من فکر میکنم آقای دکتر روحانی اولین کاری که خواهد کرد در جهت تهیه منشور حقوق شهروندی است، حالا ممکن است یک دستگاه خاص یکطور دیگر فکر کند ولی وقتی به اجماع رسیدند انشاءالله اجرا شود.
حد و حدود آزادی در منشور حقوق شهروندی مورد تعریف دولت تدبیر و امید تا کجاست؟
حد و حدود آن قانون است. مثلا در قانون اساسی صراحت دارد که مردم میتوانند آزادانه راهپیمایی کنند بدون اینکه ضررشان به دیگران برسد خب این حق است چرا این را قانون اساسی نوشته است؟ برای اینکه واقعا اگر یک روز خداینکرده یک دولتی آمد و حقوق ملت را پایمال کرد مردم اختیار داشته باشند و اعتراض کنند بگویند فقط باید از ما اجازه بگیرید دولت اجازه نمیدهد و مردم هم نمیتوانند کاری کنند. این چیزهایی است که در قانون اساسی به صراحت داریم و ما نباید بیاییم و قانون اساسی را محدود کنیم.
اگر مردم از دولت شما ناراضی باشند اجازه راهپیمایی میدهید یا قانون را سلیقهای تفسیر میکنید؟
هر کسی از دیدگاه خودش این قانون را میبیند. به نظر من در حقوق شهروندی باید اینچنین قوانینی اصلاح شود. ما اجازه نداریم قانون اساسی را محدود کنیم. ما در قانون مدنی کشور که یک قانون کاملی است خیلی موارد را داریم که بسیار متعالی هستند ولی تاکنون، مغفول مانده است.
در فیلم تبلیغاتی دکتر روحانی میپرسند «مردم میگویند لباس شخصی کی هست؟» واقعا «لباسشخصی» چه کسانی هستند؟
ما باید ببینیم که آیا قانون اجازه میدهد عدهای با «لباسشخصی» سوءاستفاده کنند و این کارها را انجام دهند نیروهای امنیتی هم میگویند اینها از ما نبودند. پلیس باید هم نشانی که به سینهاش میزند و هم اسم و سمتش مشخص باشد. قانون ما این را میگوید که اگر مامور انتظامی خداینکرده از حدود قانونی تجاوز کرد باید اسم و سمتش را روی لباسش زده باشد که شما بتوانید تحقیق و تعقیب کنید. بنابراین من نمیدانم اصلا جایی قانون اجازه داده است که ما لباسشخصی داشته باشیم یا نه. وقتی یک مامور به شما مراجعه میکند باید کارت و حکم ماموریتش را نشان دهد که برای چه علتی به سراغ شما آمده و در کار شما دخالت میکند متاسفانه ما مواردی داشتیم که حتی بدون حکم بعضی از جوانهای ما دستگیر و بازداشت شدند اینها چیزی است که حداقل مردم دوست ندارند.
برای تغییر فضای دانشگاهها چه برنامهای دارید؟
دیدگاه ما این است که فضای امنیتی دانشگاه باید از بین برود حتی ما یادمان است که در سالهای قبل از انقلاب هم داخل فضای دانشگاه دانشجوها آزادی داشتند شعار میدادند. یقین دارم که این کار با تعریفهای قانونی دنبال خواهد شد و به صورت اجماعی یا به صورت موردبهمورد با دستگاههای ذیربط مساله را انشاءالله حل خواهند کرد.
فکر میکنید فضای کنونی چه تاثیری در حوزه اقتصادی دارد؟
امنیت سرمایهگذاری و کاری شامل چند نکته است؛ یکی از آنها بحث امنیتی پلیسی است. بخشی از آن مقررات است اگر یک سرمایهگذاری چه پیمانکار چه صنعتگر چه کشاورز اینطور نباشد که بر مبنای مقرراتی که کار میکند آیا فردا این مقررات پابرجاست یا خیر مرتب عوض خواهد شد. یکی دیگر هم بحث سلایق مدیران و افراد است که این بدتر از باقی موارد است که با توجه به گماردن مدیران ضعیف و ناشایست که به خودشان اجازه میدهند هم قانون و هم سیاستها را زیر پا بگذارند وضعیت ناگواری ایجاد شده است.
بعد از سالها که از قانون اساسی گذشت در بخش اقتصادی مقاممعظمرهبری به میدان آمد چون دید مجلس و دولت در اجرایی شدن اصل 44 مردد هستند و بخشی که باید در اختیار دولت قرار میگرفت را مشخص کردند و مابقی را آزاد اعلام کردند تا بخش خصوصی روی آن سرمایهگذاری کند. اما در اجراییشدن این اصل مسوولان راه ساده را به کار گرفتند؛ آمدند از این نهادهای عمومی یا نظامی، دعوت به کار کردند با این استدلال که ما به اینها بدهکاریم؛ بنابراین قراردادها را بابت بدهی واگذار کردند که یکی از کارهای بسیار نادرست بود. من شخصا دو، سه بار هم به مجلس هم به دولت اعتراض کردم که این کار درست نیست حتی شما اگر به فلان صندوق بازنشستگی بدهکارید بهتر است که این واحد را خصوصی کنید و پولش را بابت بدهیاش بدهید نه اینکه این مال را بدهید که اینها اصلا اینکاره نیستند.
در زمینه پیمانها هم شاید حرفهایی که میزنم خوشایند یکعدهای نباشد ما فقط باید کارهایی که از عهده بخش خصوصی خارج است و نمیخواهیم دولت هم درگیر آن شود، آنها را به نهادهای بزرگ و وابسته به شبهدولت واگذار کنیم ولی اگر برای یک کاری پیمانکار خصوصی و صنعتگر خصوصی داریم بههیچعنوان به مصلحت نیست به شرکتهای شبهخصوصی واگذار کنیم چراکه اگر این کار گسترش پیدا کند، تقریبا همین وضع فعلی است که ما پیمانکاران خصوصیمان، مواجببگیر پیمانکاران شبهخصوصی شدهاند؛ آنها کار را میگیرند و درصدی هم خودشان باید رویش بکشند بعد به شرکتهای خصوصی واگذار میکنند.
اینگونه خرج دولت هم بیشتر میشود درحالیکه اگر مناقصه مستقیم به بخش خصوصی واگذار شود هزینه کمتری دربرخواهد داشت و بخش خصوصی وقتی میبیند حکومت و دولت به آنها اطمینان دارد، احساس آرامش میکند ولی با این وضع، بخش خصوصی خودش را کنار میکشد مگر تعداد اندکی که حاضرند بیایند و بهعنوان دستدوم و دستسوم با دستگاههای شبهنظامی کار کنند.
کاهش تصدیگری دولت چقدر در مسایل اقتصادی رونق ایجاد میکند و چقدر باعث بازشدن فضای سیاسی میشود؟
خیلی. آقای روحانی بارها فرمودند که نجات ما از شرایط اقتصادی فعلی این است که کار را بسپاریم دست مردم و باید هم اینچنین باشد. اگر کار را به دست مردم بسپاریم چه در زمینه سرمایهگذار، چه در زمینه پیمانکاری و چه در زمینه تولید، دولت هم حمایت کند، همانکاری که همه کشورهای توسعهیافته انجام میدهند، مشکلات حل خواهد شد. در مسایل فرهنگی باید به تشکلها، انجمنها، اتحادیهها، NGOها اطمینان کنیم اما بر عملکرد آنها نظارت داشته باشیم و اگر خداینکرده از طرف انجمن، خلافی وجود داشت تذکر دهیم یا راهنمایی کنیم اینطور رفتار با تشکلها مثل بچهای است که میخواهد راه بیفتد دو یا سه بار هم زمین میخورد ولی پدر و مادر مواظبش هستند اما وقتی زمین میخورد ناراحت نمیشوند میگویند که باید یاد بگیرد. وقتی که اقتصاد و فرهنگ را در همه زمینهها به بخش خصوصی واگذار میکنیم دو سه بار هم باید از این اتفاقها بیفتد ما نباید بگوییم دیدید که نمیتواند و اشتباه میکند یا خداینکرده خلاف میکند.
برگردیم دوباره سر موضوعات انتخابات؛ شما چه برنامهای برای جلب آرای خاموش دارید با توجه به اینکه شور انتخاباتی هم بهصورت فراگیر وجود ندارد.
من قبول دارم که آن شور و هیجان که انتخابات ریاستجمهوری باید داشته باشد، هنوز نیست ولی به این معنا نیست که منی که خود را آزاداندیش و باسواد میدانم یا همین بخش عمده آن از همین خاموشیها چه بسا افراد تحصیلکرده باشند خود را کنار بکشم چون قطعا یک عده حضور خواهند داشت. من اگر نیایم در صحنه، یک عده دیگر رای ما را خواهند برد. پس بنابراین توصیه بنده به جوانها این است که بیایید و رای بدهید اگر فکر میکنید بهترین انتخاب هاشمی یا خاتمی است حالا به نماینده فکر و اندیشه آنها رای بدهید چون اگر شما به عرصه نیایید قطعا عدهای به دیگران رای خواهند داد بنابراین از حق خود استفاده کنید و تلاش کنید تا نماینده اندیشه و تفکری رای بیاورد که شما با وی احساس نزدیکی میکنید.
پایگاه اجتماعی روحانی را چطور تعریف میکنید؟
ایشان از ابتدا مطرح کردند که من میانهرویی هستم که هم در خدمت اصلاحطلبهای غیرافراطی هستم و هم سنتیهای غیرافراطی. روحانی میآید که رییسجمهور همه مردم ایران باشد اگر شما در خیابان از مردم بپرسید که چه هستید، آنها خط نکشیدند؛ یکی بقال است یکی دانشجو است و چپ و راست شاید برای آنها آنطورها هم تعریفشده نباشد. نقش روحانی این است که وحدت ملی را تا جایی که ممکن است ایجاد کند. طبعا در این مرحلهای که کشور شقهشقه شود نمیتوانیم در یک گام وحدت ملی ایجاد کنیم. اما به سبب اینکه خیلی از مواضع روحانی نزدیک به اصلاحطلبها هست شاید خیلی حادتر و دیگران به این صراحت نتوانند بگویند در مواردی هم تفکرات اصولگرایان را در بر میگیرد و با آنها هم روابط خیلی نزدیک و حسنهای دارد او میآید تا رییسجمهور همه مردم باشد. رییسجمهور ویژه یک جناح خاص نیست و باید همه افکار و عقاید او را قبول داشته باشند و اینطور نباشد که عدهای با رایآوردن یک نفر، دچار یاس و ناامیدی شوند که دیگر عقاید ما مورد اهمیت واقع نمیشود حالا هم ما به ائتلاف خوشبین هستیم ولی تصمیمگیر خود آقایان هستند با این حال همه تلاش میکنیم تا اتفاقات خوبی صورت پذیرد.
چه ضمانت اجرایی وجود دارد که در دولت روحانی به وعدهها عمل شود و نگوید عدهای جلوی ما را گرفتند یا نگذاشتند دولت کار کند؟
آنچه مورد نظر روحانی است دولت راستگویان هست چون خیلی میتواند شعارهای تندی بدهد و نمیدهد. من فکر میکنم آن حرفهایی که ایشان میزنند اگر صددرصد نشود 90درصدش قابل پیادهکردن است، من 30سال است که با ایشان کار میکنم. ایشان این جسارت و توانمندی را دارند. در زمینه انرژی اتمی بعضی از بیانصافها شروع کردند علیه ایشان که نمیدانم چرا با خارجیها ساخت و... ولی ایشان جسارت به خرج دادند و آمدند و این کار را تمام کردند چراکه اگر این کار را نمیکردند قطعا ما پروندهمان به شورای امنیت میرفت. وضعی که در این هشت سال به وجود آمده میبینید ولی ایشان اجازه ندادند که به آنجا برود و جلوی خیلی از خسارات احتمالی را هم که میتوانست از طریق دشمن به وجود بیاید گرفتند بالاخره جسارت میخواهد و باید اجماع کند؛ مسوولین را راضی کند، قوای دیگر را راضی کند که این به مصلحت کشور است و باید این کار را بکند.
ارسال نظر