احمدینژاد میگفت من ژنرال هستم بقیه سرباز
پارسینه: اولین وزیری بود که از کابینه محمود احمدی نژاد خارج شد؛ وزیری که رئیس کابینه نهم حتی در جلسه رأی اعتمادش در مجلس گفت «کاظمی را خدا به من معرفی کرد». اما 10 ماه از عمرش در کابینه نگذشت که از دولت رانده شد و استعفا داد. اینگونه بود که اولین وزیر خارج شده دولت محمود احمدی نژاد لقب گرفت و از وزارت رفاه و تامین اجتماعی بیرون آمد.
شهرخبر: پس از خروج از کابینه دیگر پستی در دولت نگرفت و راهی بخش خصوصی شد. در سوابق پرویز کاظمی سمتهایی چون مدیرعامل شرکت های گروه سایپا، مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی ایران خودرو، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات ایران، رییس هیت مدیره بانک سرمایه، عضو هیت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان، رییس مجمع باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال، رییس یا عضو هیئت مدیره شرکت های (فولاد خراسان، ملی صنایع مس ایران، صنعتی معدنی چادرملو، صنایع آذرآب، واگن پارس، شهاب خودرو، تجارت الکترونیک و ...) عضو شورای اقتصاد دولت، عضو کمیسون اجتماعی دولت، رییس شورای تامین اجتماعی، رییس مجمع بیمه روستاییان و عشایر، رییس شورای سازمان بهزیستی و ... دیده می شود.
پرویز کاظمی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری کاندیدا شد اما نتوانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند.
در فاصله یک ماه تا آغاز بکار کابینه یازدهم، به سراغ پرویز کاظمی رفتیم تا نظرات او را درباره دولت محمود احمدی نژاد، انتخابات 92 و کابینه یازدهم جویا شویم.
متن کامل گفتوگو با ایشان در پی می آید:
*جناب آقای کاظمی بعنوان اولین سوال بفرمائید چه شد که به عنوان نخستین وزیر کابینه آقای احمدی نژاد کنار گذاشته شدید؟ این در حالی بود که آقای احمدی نژاد سال 84 در جلسه رأی اعتماد به شما گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»؟
-دو موضوع در این بحث وجود دارد، در آن زمان که دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد تشکیل شد افرادی که قابلیت کار در زمینه های مختلف را داشته باشند در اطراف احمدی نژاد نبودند و یا کم بودند که همین امر باعث شد تا دولت با مشکلات عدیده ای مواجه شود و از طرف دیگر افرادی که منتسب به وی بودند وقتی به مجلس معرفی می شدند رای اعتماد نمی گرفتند، گویا شخص احمدی نژاد باورش نشده بود رییس جمهور شده است و یا می شود.
قبل از اینکه من به عنوان وزیر رفاه و تامین اجتماعی به مجلس معرفی شوم سید مهدی هاشمی معرفی شد که رای لازم را از خانه ملت کسب نکرد و در نشستی، مهدی هاشمی من را به احمدی نژاد و ثمره هاشمی معرفی کرد که در آن جلسه دیدگاه ها و نظراتم در خصوص مدیریت و صنعت و همچنین سابقه کارهای مدیریتی ام مطرح کرد که بر همین مبنا تصمیم بر آن شد در این عرصه ورود پیدا کنم و وقتی به مجلس معرفی شدم بالاترین رای اعتماد را از نمایندگان مجلس کسب کردم که احمدی نژاد گفت «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است».
بعد از گذشت زمان به این نتیجه رسیدم که به علت کمبود نیرو به ما پیشنهاد وزارتخانه را دادند و بعد از گذشت مدتی دنبال افرادی بودند که صرفا «بله قربانگو» باشند؛ من در این مورد انتقادات شدیدی داشتم. احمدی نژاد دیدگاهش این بود که من ژنرال هستم و بقیه افرادی که در کابینه اش هستند حکم سرباز را دارند و همین امر اختلافات شدیدی را ایجاد کرد. در بحث مدیریتی مخالف و موافق وجود دارد و انتقادات و بحث ها در زمینه های مختلف باید مطرح و بررسی شود تا به یک نتیجه واحد برسیم ولی در جلساتی که ما داشتیم مباحث مدیریتی کارشناسی مطرح نبود و محیط جلسه بیشتر شبیه جاده یک طرفه بود که بعضا مسائل کشور و تحلیل ها در نظر گرفته نمی شد و من احساس کردم در آینده، کار دچار مشکل می شود.
با توجه به اینکه به مجلس معرفی شدم و با 180 رای از فیلتر خانه ملت بیرون آمدم و احمدی نژاد هم گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»، من خواستم این نعمت را حفظ کنم، اما رییس دولت این نعمتی که خدا به او داده بود را پس داد. احمدی نژاد به من گفت که ما نمی توانیم با هم کار کنیم که بنده نیز گفتم من هم چنین احساسی دارم و همین امر باعث شد من استعفایم را بنویسم. با توجه به شخصیت احمدی نژاد که به دنبال استراتژی ژنرال- سرباز می گشت، آینده را خطرناک دیدم. ما قصد خدمت داشتیم نه کشیدن ذلت و خوشحال هستم به عنوان اولین نفر تشخیص دادم و از کابینه دولت بیرون آمدم.
در دولت احمدی نژاد فقط 20 درصد توان کار اجرایی وجود دارد که همین امر باعث نوسانات شدید شد. بیشتر مدیران بانک ها همه عوض شدند، هنگامی که تعویض هم صورت می گرفت وقتی کسی را نداشتند جایگزین کنند به شخصی که در تدارکات صدا و سیما مشغول کار بود پست ریاست بانک را داده بودند که این درست نیست و همین امر تاثیرات نامناسب و گسترده ای را در جامعه گذاشت و البته بخشی هم به تصمیمات غلط مدیران، تعارضات مجلس و دولت و درک نکردن صحیح اصول قانون اساسی ارتباط داشت. در مجموع سوء استفاده های نادرستی در این دوره انجام شد همچون اختلاس ها که تنها قشری که ضررهایش را دید، مردم بودند.
در جلسات وقتی از عیوب کارها و مدیریت مطلبی بیان می شد این کار چندان به مذاق احمدی نژاد خوش نمی آمد و انتظار داشت فقط در جلسات از حسن ها و خوبی های کار مدیریت گفته شود که چنین چیزی درست نیست چرا که کار مدیریتی و اجرایی نیاز به تحلیل های مخالف و موافق دارد. بر همین اساس است که امروز می بینیم از چشم اندازها فاصله گرفتیم، استیضاح ها بالا گرفت، فاصله بین مجلس و دولت بیشتر شد، صدور حکم حکومتی به اوج خود رسید و وضعیت معیشت مردم، صنعت، اشتغال و روابط بین المللی در شرایط افتضاحی قرار دارد. چه کسی مسئول این همه اتفاقات است؟ حتی در مناظره هایی که بین نامزدها برگزار شد بیشتر از عیب های دولت سخن گفته شد پس ما چه کاری انجام دادیم!؟
* شما در انتخابات ریاست جمهوری ابتدا ثبت نام کرده و گفته شد پس از تقویت شایعه ردصلاحیتتان، به نفع آقای هاشمی از انتخابات کناره گیری کردید. در این باره توضیح دهید.
- با توجه به وضعیت صنعت و مدیریت حاکم در جامعه، ما باید تحول عظیمی بوجود آوریم که این هم نیاز به بکارگیری نیروهای کارآمد در زمینه های مختلف مدیریتی است. ما افراد با قابلیت های مطلوب را از گردونه مدیریت خارج کردیم که همین امر مشکلاتی را در جامعه به وجود آورد. هدف من از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری استفاده از افرادی بود که در مدیریت حرف برای گفتن داشتند.
ماه ها قبل با آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی در این زمینه مشورت کردم و دیدگاه هایم را مطرح کردم که مطالبی را آقای هاشمی برایم عنوان کرد که سند افتخاری در کارنامه زندگی ام محسوب می شود. من در هر دیداری که با آقای هاشمی داشتم مطالب نویی را عنوان می کردم که حتی یک روز از ایشان استعلام گرفتم نظرتان در خصوص اینکه در ریاست جمهوری ثبت نام کنم، چیست؟ که ایشان گفت شما یکی از رییس جمهورهای خوب این کشور به حساب می آیید که حرف ایشان برای من یک سند افتخار است. بعد از مشورت از آقای خاتمی و هاشمی، صبح آخرین روز برای ثبت نام اقدام کردم که آقای هاشمی عصر برای ثبت نام به وزارت کشور رفت و دو روز بعد از ثبت نام، خدمت ایشان رسیدم تا برای انصراف از کاندیداتوری به نفع ایشان اجازه بگیرم ولی آقای هاشمی اصرار داشتند کسی انصراف ندهد و کار خودتان را انجام بدهید اما من از فیلتر شورای نگهبان رد نشدم.
* امروز همه آگاهان سیاسی میدانند که میان آقایان هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد رابطه خوبی برقرار نیست و طرفین انتقادات جدی به سیاست های یکدیگر دارند. چه شد که وزیر آقای احمدی نژاد پس از هشت سال از کاندیداتوری آقای هاشمی دفاع کرد؟
-من فکر می کنم مدیران سطح کلان کشور باید در عین حال که در چارچوب نظام و قانون اساسی رفتار می کنند، خودشان هم قابلیت تصمیم گیری داشته باشند، نه اینکه در سطح هیجانی حرکت کنند و تصمیم بگیرند. ما باید در «ما قال و من قال» حرکت کنیم؛ آقای هاشمی در این مدت بیشتر از خیلی های دیگر علاقه ای که به نظام داشته را نشان داده است و می خواهد حفظ کند، هر جایی منافع نظام در اولویت باشد به منافع خودش ترجیح می دهد که این کار خیلی ارزشمند است و شاهد هستیم که هیچ جا حرفی و یا حرکتی نکرده که به نظام آسیب بزند، بنابراین با توجه به خصوصیات اخلاقی که دارد تثبیت شده برای نظام کار می کند. با توجه به صحت و صداقتی که در کارهایشان دیده ام ارادت ویژه ای نسب به ایشان دارم ولی در نقطه مقابل عدم صداقت در کار و بحث ژنرال سرباز احمدی نژاد باعث شد، ارادت بنده به سوی هاشمی باشد تا احمدی نژاد.
*شما یکی از افرادی هستید که معتقدید احمدی نژادی که برای رسیدن به ریاست جمهوری تلاش میکرد با احمدی نژادی که به منصب ریاست جمهوری رسید، فرق دارد. علت این تفاوت در چه بود؟ آیا طمع قدرت باعث شد شخصیت احمدی نژاد و نوع دیدگاه و طرز فکرش تغییر کند؟
- من تصور می کنم که خود احمدی نژاد نیز باورش نشده بود که رییس جمهور شده و در اوایل کار جایگاه خودش و خدماتی که در قانون برای رییس جمهور تعریف شده را نمی دانست؛ اصلا نمی دانست سازمان شستا و بازنشستگی چیست؟ حضرت امام در زمان بنی صدر فرمایشاتی داشتند که خیلی ارزشمند است مثلا نقل به مضمون فرموده اند، وای به حال جامعه ای که به کسی روی بیاورد که آن فرد از قبل خود را نساخته باشد. حتی حدیثی از امام صادق(ع) وجود دارد که می فرمایند «مومن واقعی کسی است که در جای لغزنده قرار بگیرد ولی نلغزد». از طرف دیگر دوست داشتن خود، سرلوحه همه خلاف ها و گناه ها است، خودخواهی بر محیط اثر می گذارد، اینها باعث می شود مقابل مجلس و رهبری قرار می گیریم، همه را کوچک می دانیم، نباید رو حرفمان حرف بزنند، حرف اول و آخر را من می زنم؛ وضعیت اینگونه می شود و بعد هم می گویم پاکترین دولت را داریم. وقتی اسم جامعه ما جمهوری اسلامی است مسئولان ما باید از فنداسیون اخلاقی و عرفانی برخوردار باشند که در این دولت شاهد چنین چیزی نبودیم.
* می گویند آقای احمدی نژاد به شدت از آقای مشایی تاثیرپذیر است. بعنوان یکی از کسانی که از نزدیک با آقای احمدی نژاد کار کرده اید آیا این مسئله را تایید می کنید؟ علت در چیست؟
- من باورم بر این است که مشایی مسلط بر احمدی نژاد نیست برخلاف آن چیزی که سیاستمداران و تحلیلگران می گویند، بلکه کاملا برعکس است و این احمدی نژاد است که حرف ها، اهداف و کارهایش را از جانب مشایی می گوید. اگر به روز ثبت نام نگاه کنیم می بینیم که احمدی نژاد دست مشایی را بالا گرفت و اصلا مشایی در فضای دیگری بود.
* این روزها دوباره نزدیکان دولت جنجالآفرین شدهاند مثلا آقای الهام سخن از رجعت آقای احمدی نژاد همزمان با ظهور امام زمان(عج) کرده است. به اعتقاد شما ریشه این انحرافات در چیست؟ چرا عدهای سعی در قدسی کردن رئیس دولت دارند؟
-به اعتقاد بنده، کسی که چنین کاری را انجام می دهد معلوماتشان کم است و تا حالا جایگاه خاصی نداشته و به همین دلیل در کارهایش متعادل نیست. وقتی ذهن خالی باشد برخی افراد از این القاب به شخصی که صداقتی در کارهایش مشاهده نمی شود می دهند.
* به نظر میرسد شما در انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردهاید. با توجه به اینکه سابقه تصدی وزارت رفاه را هم دارید آیا پیشنهادی از دولت یازدهم به شما شده است؟
- نه تا الان پیشنهادی نشده و فکر می کنم در حال ارزیابی کابینه هستند.
* کابینه یازدهم را با توجه به حمایت آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و اینکه بسیاری از وزرای این دو رئیس جمهور سابق، پیرامون آقای روحانی گردهم آمدهاند، چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این ترکیب را برای اداره کشور کافی میدانید؟
- حضور این دو بزرگوار در عرصه انتخابات پناسیل های خیلی خوبی را با خود به همراه داشت. با آمدن آقایان هاشمی و خاتمی دو درس به ما داده شد؛ یکی اینکه مردم قدرشناس هستند و دوم اینکه تا آخرین لحظه نباید ناامید شد. بعد از ردصلاحیت آقای هاشمی بسیاری ناامید شدند، هنر ما این بود که به اینها دوباره امید بخشیدیم، بهرحال ما دوره انتخاب را پشت سر گذاشتیم و حالا باید ادامه دهیم، اگر کوتاهی می کردیم آسیب به مراتب بیشتر می شد و موقعیت دیگری هم پیش نمی آمد لذا باید از توانمندی افراد دیگری که این قابلیت را دارا هستند استفاده می کردیم که در نهایت مردم نتیجه آن را دیدند.
* در پایان، تحلیلتان از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
- امیدوار هستم احساس و جوی که در جامعه بوجود آمده درست هدایت شود و مطالبی که عنوان شده، امیدوار کننده باشد. بنده خوش بین هستم که کابینه یازدهم با حمایت مقام معظم رهبری و بهره گیری از نظرات آقایان هاشمی و خاتمی از افراد توانمند برای رفع مشکلات یاری بگیرد؛ در مدیریت حرف زدن مهم نیست، بیلان و نتیجه کار مهم است.
در هر حال حاضر پسر خاله ها زیاد شده اند! و از قبل افرادی که اصلا اسم هاشمی را نمی آوردند در حال حاضر ارادت ویژه و خاصی از خود نشان می دهند. آقای روحانی باید به نحو احسن از فضای بوجود آمده از جمله پشتوانه مردم و اقبال جهانی که از مهمترین موضوعات است، استفاده کند
پرویز کاظمی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری کاندیدا شد اما نتوانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند.
در فاصله یک ماه تا آغاز بکار کابینه یازدهم، به سراغ پرویز کاظمی رفتیم تا نظرات او را درباره دولت محمود احمدی نژاد، انتخابات 92 و کابینه یازدهم جویا شویم.
متن کامل گفتوگو با ایشان در پی می آید:
*جناب آقای کاظمی بعنوان اولین سوال بفرمائید چه شد که به عنوان نخستین وزیر کابینه آقای احمدی نژاد کنار گذاشته شدید؟ این در حالی بود که آقای احمدی نژاد سال 84 در جلسه رأی اعتماد به شما گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»؟
-دو موضوع در این بحث وجود دارد، در آن زمان که دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد تشکیل شد افرادی که قابلیت کار در زمینه های مختلف را داشته باشند در اطراف احمدی نژاد نبودند و یا کم بودند که همین امر باعث شد تا دولت با مشکلات عدیده ای مواجه شود و از طرف دیگر افرادی که منتسب به وی بودند وقتی به مجلس معرفی می شدند رای اعتماد نمی گرفتند، گویا شخص احمدی نژاد باورش نشده بود رییس جمهور شده است و یا می شود.
قبل از اینکه من به عنوان وزیر رفاه و تامین اجتماعی به مجلس معرفی شوم سید مهدی هاشمی معرفی شد که رای لازم را از خانه ملت کسب نکرد و در نشستی، مهدی هاشمی من را به احمدی نژاد و ثمره هاشمی معرفی کرد که در آن جلسه دیدگاه ها و نظراتم در خصوص مدیریت و صنعت و همچنین سابقه کارهای مدیریتی ام مطرح کرد که بر همین مبنا تصمیم بر آن شد در این عرصه ورود پیدا کنم و وقتی به مجلس معرفی شدم بالاترین رای اعتماد را از نمایندگان مجلس کسب کردم که احمدی نژاد گفت «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است».
بعد از گذشت زمان به این نتیجه رسیدم که به علت کمبود نیرو به ما پیشنهاد وزارتخانه را دادند و بعد از گذشت مدتی دنبال افرادی بودند که صرفا «بله قربانگو» باشند؛ من در این مورد انتقادات شدیدی داشتم. احمدی نژاد دیدگاهش این بود که من ژنرال هستم و بقیه افرادی که در کابینه اش هستند حکم سرباز را دارند و همین امر اختلافات شدیدی را ایجاد کرد. در بحث مدیریتی مخالف و موافق وجود دارد و انتقادات و بحث ها در زمینه های مختلف باید مطرح و بررسی شود تا به یک نتیجه واحد برسیم ولی در جلساتی که ما داشتیم مباحث مدیریتی کارشناسی مطرح نبود و محیط جلسه بیشتر شبیه جاده یک طرفه بود که بعضا مسائل کشور و تحلیل ها در نظر گرفته نمی شد و من احساس کردم در آینده، کار دچار مشکل می شود.
با توجه به اینکه به مجلس معرفی شدم و با 180 رای از فیلتر خانه ملت بیرون آمدم و احمدی نژاد هم گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»، من خواستم این نعمت را حفظ کنم، اما رییس دولت این نعمتی که خدا به او داده بود را پس داد. احمدی نژاد به من گفت که ما نمی توانیم با هم کار کنیم که بنده نیز گفتم من هم چنین احساسی دارم و همین امر باعث شد من استعفایم را بنویسم. با توجه به شخصیت احمدی نژاد که به دنبال استراتژی ژنرال- سرباز می گشت، آینده را خطرناک دیدم. ما قصد خدمت داشتیم نه کشیدن ذلت و خوشحال هستم به عنوان اولین نفر تشخیص دادم و از کابینه دولت بیرون آمدم.
در دولت احمدی نژاد فقط 20 درصد توان کار اجرایی وجود دارد که همین امر باعث نوسانات شدید شد. بیشتر مدیران بانک ها همه عوض شدند، هنگامی که تعویض هم صورت می گرفت وقتی کسی را نداشتند جایگزین کنند به شخصی که در تدارکات صدا و سیما مشغول کار بود پست ریاست بانک را داده بودند که این درست نیست و همین امر تاثیرات نامناسب و گسترده ای را در جامعه گذاشت و البته بخشی هم به تصمیمات غلط مدیران، تعارضات مجلس و دولت و درک نکردن صحیح اصول قانون اساسی ارتباط داشت. در مجموع سوء استفاده های نادرستی در این دوره انجام شد همچون اختلاس ها که تنها قشری که ضررهایش را دید، مردم بودند.
در جلسات وقتی از عیوب کارها و مدیریت مطلبی بیان می شد این کار چندان به مذاق احمدی نژاد خوش نمی آمد و انتظار داشت فقط در جلسات از حسن ها و خوبی های کار مدیریت گفته شود که چنین چیزی درست نیست چرا که کار مدیریتی و اجرایی نیاز به تحلیل های مخالف و موافق دارد. بر همین اساس است که امروز می بینیم از چشم اندازها فاصله گرفتیم، استیضاح ها بالا گرفت، فاصله بین مجلس و دولت بیشتر شد، صدور حکم حکومتی به اوج خود رسید و وضعیت معیشت مردم، صنعت، اشتغال و روابط بین المللی در شرایط افتضاحی قرار دارد. چه کسی مسئول این همه اتفاقات است؟ حتی در مناظره هایی که بین نامزدها برگزار شد بیشتر از عیب های دولت سخن گفته شد پس ما چه کاری انجام دادیم!؟
* شما در انتخابات ریاست جمهوری ابتدا ثبت نام کرده و گفته شد پس از تقویت شایعه ردصلاحیتتان، به نفع آقای هاشمی از انتخابات کناره گیری کردید. در این باره توضیح دهید.
- با توجه به وضعیت صنعت و مدیریت حاکم در جامعه، ما باید تحول عظیمی بوجود آوریم که این هم نیاز به بکارگیری نیروهای کارآمد در زمینه های مختلف مدیریتی است. ما افراد با قابلیت های مطلوب را از گردونه مدیریت خارج کردیم که همین امر مشکلاتی را در جامعه به وجود آورد. هدف من از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری استفاده از افرادی بود که در مدیریت حرف برای گفتن داشتند.
ماه ها قبل با آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی در این زمینه مشورت کردم و دیدگاه هایم را مطرح کردم که مطالبی را آقای هاشمی برایم عنوان کرد که سند افتخاری در کارنامه زندگی ام محسوب می شود. من در هر دیداری که با آقای هاشمی داشتم مطالب نویی را عنوان می کردم که حتی یک روز از ایشان استعلام گرفتم نظرتان در خصوص اینکه در ریاست جمهوری ثبت نام کنم، چیست؟ که ایشان گفت شما یکی از رییس جمهورهای خوب این کشور به حساب می آیید که حرف ایشان برای من یک سند افتخار است. بعد از مشورت از آقای خاتمی و هاشمی، صبح آخرین روز برای ثبت نام اقدام کردم که آقای هاشمی عصر برای ثبت نام به وزارت کشور رفت و دو روز بعد از ثبت نام، خدمت ایشان رسیدم تا برای انصراف از کاندیداتوری به نفع ایشان اجازه بگیرم ولی آقای هاشمی اصرار داشتند کسی انصراف ندهد و کار خودتان را انجام بدهید اما من از فیلتر شورای نگهبان رد نشدم.
* امروز همه آگاهان سیاسی میدانند که میان آقایان هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد رابطه خوبی برقرار نیست و طرفین انتقادات جدی به سیاست های یکدیگر دارند. چه شد که وزیر آقای احمدی نژاد پس از هشت سال از کاندیداتوری آقای هاشمی دفاع کرد؟
-من فکر می کنم مدیران سطح کلان کشور باید در عین حال که در چارچوب نظام و قانون اساسی رفتار می کنند، خودشان هم قابلیت تصمیم گیری داشته باشند، نه اینکه در سطح هیجانی حرکت کنند و تصمیم بگیرند. ما باید در «ما قال و من قال» حرکت کنیم؛ آقای هاشمی در این مدت بیشتر از خیلی های دیگر علاقه ای که به نظام داشته را نشان داده است و می خواهد حفظ کند، هر جایی منافع نظام در اولویت باشد به منافع خودش ترجیح می دهد که این کار خیلی ارزشمند است و شاهد هستیم که هیچ جا حرفی و یا حرکتی نکرده که به نظام آسیب بزند، بنابراین با توجه به خصوصیات اخلاقی که دارد تثبیت شده برای نظام کار می کند. با توجه به صحت و صداقتی که در کارهایشان دیده ام ارادت ویژه ای نسب به ایشان دارم ولی در نقطه مقابل عدم صداقت در کار و بحث ژنرال سرباز احمدی نژاد باعث شد، ارادت بنده به سوی هاشمی باشد تا احمدی نژاد.
*شما یکی از افرادی هستید که معتقدید احمدی نژادی که برای رسیدن به ریاست جمهوری تلاش میکرد با احمدی نژادی که به منصب ریاست جمهوری رسید، فرق دارد. علت این تفاوت در چه بود؟ آیا طمع قدرت باعث شد شخصیت احمدی نژاد و نوع دیدگاه و طرز فکرش تغییر کند؟
- من تصور می کنم که خود احمدی نژاد نیز باورش نشده بود که رییس جمهور شده و در اوایل کار جایگاه خودش و خدماتی که در قانون برای رییس جمهور تعریف شده را نمی دانست؛ اصلا نمی دانست سازمان شستا و بازنشستگی چیست؟ حضرت امام در زمان بنی صدر فرمایشاتی داشتند که خیلی ارزشمند است مثلا نقل به مضمون فرموده اند، وای به حال جامعه ای که به کسی روی بیاورد که آن فرد از قبل خود را نساخته باشد. حتی حدیثی از امام صادق(ع) وجود دارد که می فرمایند «مومن واقعی کسی است که در جای لغزنده قرار بگیرد ولی نلغزد». از طرف دیگر دوست داشتن خود، سرلوحه همه خلاف ها و گناه ها است، خودخواهی بر محیط اثر می گذارد، اینها باعث می شود مقابل مجلس و رهبری قرار می گیریم، همه را کوچک می دانیم، نباید رو حرفمان حرف بزنند، حرف اول و آخر را من می زنم؛ وضعیت اینگونه می شود و بعد هم می گویم پاکترین دولت را داریم. وقتی اسم جامعه ما جمهوری اسلامی است مسئولان ما باید از فنداسیون اخلاقی و عرفانی برخوردار باشند که در این دولت شاهد چنین چیزی نبودیم.
* می گویند آقای احمدی نژاد به شدت از آقای مشایی تاثیرپذیر است. بعنوان یکی از کسانی که از نزدیک با آقای احمدی نژاد کار کرده اید آیا این مسئله را تایید می کنید؟ علت در چیست؟
- من باورم بر این است که مشایی مسلط بر احمدی نژاد نیست برخلاف آن چیزی که سیاستمداران و تحلیلگران می گویند، بلکه کاملا برعکس است و این احمدی نژاد است که حرف ها، اهداف و کارهایش را از جانب مشایی می گوید. اگر به روز ثبت نام نگاه کنیم می بینیم که احمدی نژاد دست مشایی را بالا گرفت و اصلا مشایی در فضای دیگری بود.
* این روزها دوباره نزدیکان دولت جنجالآفرین شدهاند مثلا آقای الهام سخن از رجعت آقای احمدی نژاد همزمان با ظهور امام زمان(عج) کرده است. به اعتقاد شما ریشه این انحرافات در چیست؟ چرا عدهای سعی در قدسی کردن رئیس دولت دارند؟
-به اعتقاد بنده، کسی که چنین کاری را انجام می دهد معلوماتشان کم است و تا حالا جایگاه خاصی نداشته و به همین دلیل در کارهایش متعادل نیست. وقتی ذهن خالی باشد برخی افراد از این القاب به شخصی که صداقتی در کارهایش مشاهده نمی شود می دهند.
* به نظر میرسد شما در انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردهاید. با توجه به اینکه سابقه تصدی وزارت رفاه را هم دارید آیا پیشنهادی از دولت یازدهم به شما شده است؟
- نه تا الان پیشنهادی نشده و فکر می کنم در حال ارزیابی کابینه هستند.
* کابینه یازدهم را با توجه به حمایت آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و اینکه بسیاری از وزرای این دو رئیس جمهور سابق، پیرامون آقای روحانی گردهم آمدهاند، چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این ترکیب را برای اداره کشور کافی میدانید؟
- حضور این دو بزرگوار در عرصه انتخابات پناسیل های خیلی خوبی را با خود به همراه داشت. با آمدن آقایان هاشمی و خاتمی دو درس به ما داده شد؛ یکی اینکه مردم قدرشناس هستند و دوم اینکه تا آخرین لحظه نباید ناامید شد. بعد از ردصلاحیت آقای هاشمی بسیاری ناامید شدند، هنر ما این بود که به اینها دوباره امید بخشیدیم، بهرحال ما دوره انتخاب را پشت سر گذاشتیم و حالا باید ادامه دهیم، اگر کوتاهی می کردیم آسیب به مراتب بیشتر می شد و موقعیت دیگری هم پیش نمی آمد لذا باید از توانمندی افراد دیگری که این قابلیت را دارا هستند استفاده می کردیم که در نهایت مردم نتیجه آن را دیدند.
* در پایان، تحلیلتان از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
- امیدوار هستم احساس و جوی که در جامعه بوجود آمده درست هدایت شود و مطالبی که عنوان شده، امیدوار کننده باشد. بنده خوش بین هستم که کابینه یازدهم با حمایت مقام معظم رهبری و بهره گیری از نظرات آقایان هاشمی و خاتمی از افراد توانمند برای رفع مشکلات یاری بگیرد؛ در مدیریت حرف زدن مهم نیست، بیلان و نتیجه کار مهم است.
در هر حال حاضر پسر خاله ها زیاد شده اند! و از قبل افرادی که اصلا اسم هاشمی را نمی آوردند در حال حاضر ارادت ویژه و خاصی از خود نشان می دهند. آقای روحانی باید به نحو احسن از فضای بوجود آمده از جمله پشتوانه مردم و اقبال جهانی که از مهمترین موضوعات است، استفاده کند
ارسال نظر