راز دلواپسی ناگهانی قالیباف در چیست؟
پارسینه: انتصاباتش هم این را نشان میدهد؛ او «شهاب مرادی» واعظ و کارشناس امور خانواده و از اعضای ارشد ستاد انتخاباتیاش را به ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران منصوب کرد و «امروی» یک روحانی دیگر را نیز معاون اجتماعی خود کرد. در عرصه اجرایی نیز سعی کرده بیش از دوره نخستش از نیروهای اصولگرا استفاده کند. همچنین شنیده شده قالیباف فضاهای تبلیغاتی تهران را در یک قرارداد به موسسه اوج واگذار کرده؛ همان موسسهای که با بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» و «با یک گل بهار نمیشه» جنجال آفرید.
قالیباف این روزها، بر اصولگراییاش چاشنی دلواپسی هم افزوده؛ او به ناگاه دلواپس حجاب و معاشرت مردم نیز شده است؛ برای همین بعد از 9 سال که از حضورش در شهرداری میگذرد به یکباره دستور تفکیک جنسیتی صادر کرده و برای توجیه تصمیمش در نمازجمعه تهران میگوید: «ما غیرت دینی داریم. حرف ما این است که نباید اجازه دهیم یک خانم در طول زمان، معاشرت بیشتری با نامحرمان داشته باشد تا با محرمان خود و شوهر و فرزندش، زیرا این موضوع کانون خانواده را تحت تاثیر منفی قرار میدهد.»
البته روشن است وضعیت پوشش و تعاملات اجتماعی زنان و بانوان کارمند شهرداری تهران و در نگاهی کلانتر در جامعه، تفاوت عجیب و غریبی با چند سال قبل و دوره محمود احمدینژاد نکرده اما چرا محمدباقر قالیباف بعد از 9 سال سعی دارد مظاهر دینی و اصولگرایانه خود را عیانتر کند؟ قالیبافی که به نظر نمیرسد سقف سابقه حرفهایاش بیش از شهرداری تهران ارتقاء یابد چه نیازی دارد که بعد از این همه سال ناگهان به تقویت مناسک اصولگرایانهاش بپردازد؟ و سوال اساسیتر این است که آیا این همه رنگ و بوی اصولگرایی محمدباقر قالیباف «اصیل» است یا ...؟
محمدباقر قالیباف یک خاستگاه اصولگرایی دارد و یک جذابیت اجتماعی. همین جذابیت بود که او را واداشت در انتخابات 84 به خاستگاه اصولگرایی بیتوجهی و پشت کند و طوری تبلیغ کند که صدای اصولگرایان را در بیاورد؛ بیتوجهیای که بین او و اصولگرایان فاصله انداخت و برچسب «فرصتطلبی» را برایش به ارمغان آورد. بیتوجهیای که هنوز میان او و اصولگرایان اصیل فاصله انداخته. درگیری بین هوادارانش و هواداران یکی دیگر از اصولگرایان در سالگرد 13 آبان 92 همین را نشان میدهد که بسیاری از اصولگراها او را چندان اصولگرا نمیدانند!
قالیباف بعد از انتخابات 84 از آنجا که هنوز رویای ریاست جمهوری در سر داشت، سعی کرد با حملههای رسانهای و سیاسی به محمود احمدینژاد که روزی محبوب همه اصولگرایان بود، رابطه بینابینی بین گرایشات اصولگرایانه و جذابیت اجتماعیاش برقرار کند. او با همین سیاست وارد انتخابات 92 شد و خوب پیش میرفت تا آنجا که «آقا سعید» وارد کارزار شد و خواب خوش «آقا باقر» را بر هم زد. بعد از حضور جلیلی، موج «من سرهنگ نیستم» و «حمله گازانبری» حسن روحانی کار قالیباف را پیش از روز رایگیری تمام کرد.
انتخابات 92 برای قالیباف از چند جهت شکست در پی داشت؛ اول اینکه متهم به پیمانشکنی در ائتلاف 1+2 شد، دوم ماندن او در کنار سایر کاندیداهای اصولگرا باعث شکست سیاسی این جریان شد و سوم «آقای شهردار» فهمید تهرانیها به «محمدباقر قالیباف متولد طرقبه» و «تیم مشهدی»اش روی خوشی ندارند و محبوبیت و مشروعیتش در تهران بسیار پایین است.
با گذشت یک سال از شکست سنگین سال 1392 و 9 سال از شکست تلخ و پر حرف و حدیث سال 1384، به نظر میرسد که «محمدباقر قالیباف» که نمیخواهد جا پای «محسن رضایی» به عنوان «پای ثابت انتخابات ها» بگذارد و بار دیگر بخت از پیش معلومش را بر سر صندوق رای ریاست جمهوری بگذارد، تصمیم گرفته حداقل «وجهه سیاسی»اش را در میان اصولگرایان تقویت کند.
قالیباف که تکنوکراتی میانهرو است، در میان اعتدالیون راه به جایی ندارد و برای حفظ ظاهر هم که شده مرزبندی با اصلاحطلبان دارد، لازم است برای حفظ و ماندگاریاش در جریان اصولگرایی همراه همین «موج های دلواپسانه» حرکت کند؛ حتی اگر به آن چندان اعتقاد نداشته باشد.
فرصت طلب ساده ترین توصیف اوست
حزب باد
تاكتيك ايشان عوض شده
از پريدن با خانه سينما و خانه موسيقي و خانه تاتر ... عكس گرفتن با شجريان وعزت الله انتظامي و... بالا شهرنشيني چيزي دست گيرش نشد
رفته توخط افراطي گري
شايد پايداري چي ها به جاي احمدي نژاد ازش حمايت كنند
هفته بعد هفته نامه 9 دي عكس شهردار زد روي صفحه اول نوشت اينشان منجي عالم بشريت هستند تعجب نكنيد...
شنيدم خونشم اورده كنار بازار
واقعا قدرت چي مكند با ادمها
عیس همه را به کیش خود پرستد هستند کسانی که تا نگاهشان به زنی بیفتد منقلب می شوند وحقوق جامعه را زیر پا می گذارند و برای جلو گیری از منقلب شدن خود دستور جدا سازی زن ومرد را صادر می کنند وهمین فردا است که دستور خواهند داد که پدران دو خانه باید داشته باشن یکی برای برادران خانه ویکی برای خواهران راستی سه خانه یکی هم برای جدا سازی پدر از دخترانش هر دم از این باغ بری می رسد
قالیباف یهو بعد از 9سال غیرت دینی پیدا کرد و دلیلش هم کاملا مشخص هست.تا قبل از سال 92 از این خبرها نبود چون میخواست توی انتخابات شرکت کنه و میدونست با این کارها شانسش کمتر میشه توی پارکها رقص و موسیقی راه مینداخت.تا قبل از انتخابات توی تهران زمان ماه رمضان همه جا ایستگاه افطاری شهرداری برپا شده بود اما الان دیگه از اون خبرها نیست..قبل از انتخابات با موسیقی مشکلی نداشت و تفکیک جنسیتی نمیکرد..قالیباف حزب باد هست و هر طرف باد بوزه همون طرف میره..توقع داشت بعد از 8سال شهردار تهران بودن مردم تهران بهش رای بالایی بدن اما خودش فهمید که مردم خوب میشناسنش.قالیباف کسی هست که پای اون نامه تهدید امیز به خاتمی رو امضا کرده یه زمانی برای رئیس جمهور شدن یه جور دیگه رفتار میکرد و الان که دیگه نمیتونه رئیس جمهور بشه یه جور دیگه رفتار میکنه..چرا قبل از سال 92 تفکیک جنسیتی نمیکرد و جلوی موسیقی رو نمیگرفت و خونش رو نمیبرد به بازار..باغ پرندگان تهران رو دقیقا 1هفته مونده به انتخابات افتتاح کرد و میخواست بهره برداری سیاسی کنه اما موفق نشد..اینکه توی متن نوشته شده قالیباف مدیر تکنو کرات هست کاملا درسته و قبلا هم خودش این موضوع رو گفته بود اما توی این یکی دو سال که بحث مدیریت جهادی مطرح شده دوباره مثل همیشه موضع خودش رو عوض کرده و خودش رو مدیر جهادی معرفی میکنه...پارسینه مطلبت خیلی خوب بود..خواهشا کامنت ما رو هم تایید کن