چگونه يک رئيس بد را تحمل کنيم؟
احتمالا همه ما در زندگي کاريمان با رؤساي بد روبرو شدهايم؛ کساني که انگار زاده شدهاند براي اذيت و آزار قشر مظلوم کارمندان و کارشناسان بيپشت و پناه! يک رئيس بد لزوما يک آدم اخموي بداخلاق نيست. در واقع ميتوان گفت عموما يک رئيس بد يکي يا چند تا از ويژگيهاي زير را دارد:
* علاقه شديدي به کنترل کردن آدمهاي زير دستاش دارد و نميخواهد به آنها در کارشان آزادي بدهد؛
* رفتاري زشت و زننده دارد؛
* کارهاي محوله به زيردستاناش را با شيوهاي پرخاشگرانه عوض ميکند؛
* به شيوهاي سرد، با حفظ فاصله و غيردوستانه با ديگران رفتار ميکند؛
* تصوير شما و سازمان را در ذهن ديگران خراب ميکند؛
* کممايه و ضعيف است؛
* ساکت نميشود! (واي واي واي از اين يکي!)
* براي شغلي که در آن قرار گرفته يا چالش پيش رو آدم مناسبي نيست.
حالا اگر با رئيس بدي مواجه شديم چه بکنيم؟ شايد اولين راهحل اين باشد که سازمان را ترک کنيم و ترجيح بدهيم از دست جناب رئيس فرار کنيم! اما از آنجايي که خيلي از رئيسها شبيه هم هستند و البته آمار رؤساي بد هم در "مملکتي که داريم" کم نيست؛ شايد خيلي وقتها فرار کردن باعث بدتر شدن وضع شود! بنابراين بهتر است برخي تکنيکها و تاکتيکهاي مواجهه و مديريت رؤساي بد را ياد بگيريم تا در جاي خودش از آنها بهره بگيريم:
* صبر و حوصله و سعه صدر خود را بالا ببريد! (خدا کمکتان کند!!!) نگذاريد مسائل بياهميتي مثل رفتار جناب رئيس شما را درگير خود کند. شما که بر مبناي سوابق او ميدانيد در اغلب موقعيتها چطور رفتار خواهد کرد چرا در عمل عصباني و شگفتزده ميشويد؟
* حجم مناسبي از اطلاعات را با کيفيتي مناسب فراهم کنيد که واکنشهاي نامطلوب را کاهش دهد؛
* روي همکاريهايي که ميتوانيد انجام دهيد و تفاوتهايي که ميتوانيد در کار ايجاد بکنيد تمرکز کنيد (البته يادتان باشد اين کار را با شيوهاي انجام دهيد که رئيستان سوء استفاده نکند و کارتان سختتر نشود!)
* خودتان را با درک اين موضوع که همان قدر که شما رفتار بد او را ميشناسيد، بقيه هم از بدرفتاري او خبر دارند، راحت کنيد! اين جور چيزها پنهان نميمانند. اما اگر ديگران رفتارهاي جناب مدير را مسئلهساز نميدانند، آن وقت نتيجه بگيريد که واقعا اشکال از محل کارتان است و بهتر است همان گزينه "فرار" را در برابر "قرار" برگزينيد!
* روشي را براي لذت بردن از کارهايي که انجام ميدهيد بيابيد. اگر اجازه بدهيد که رفتار بد رئيستان روي شور و شوق، تمرکز و روحيه شما تأثير منفي زيادي بگذارد، بايد کمکم به فکر "نقشه ب" باشيد. و حتي اگر تصميم گرفتيد به دنبال کار ديگري بگرديد، تا وقتي که کار جديد را پيدا کنيد راحت و خوشحال باشيد و از کارتان لذت ببريد.
منبع:وبلاگ گزاره ها(+)
ارسال نظر