یادداشت عبدالله شهبازی درباره تحرک جدید "انجمن حجتیه"
به گزارش پارسینه، عبدالله شهبازی پژوهشگر تاریخ در مقاله ای به بازخوانی فعالیت انجمن حجتیه در دهه هشتاد شمسی پرداخته است، متن این مقاله بدین شرح است:
در سال 1384، اندکي پس از نهمين انتخابات رياستجمهوري ايران و صعود دکتر محمود احمدينژاد، کتابي عجيب در شهر مشهد منتشر شد: دکتر سيد حسين سجادي، دهه ظهور، مشهد: انتشارات هاتف، چاپ اوّل، 1384. نام کامل کتاب اين است: «دهه هشتاد [1380] دهه ظهور انشاءالله.»
در عنوان کتاب، چنانکه ميبينيم، سالهاي پس از انتشار (1384- 1390) «سالهاي ظهور» خوانده شده. نويسنده کتاب نيز، چنانکه ميبينيم، فردي است بهنام سيد حسين سجادي. محل انتشار کتاب نيز مشهد است. زمان دقيق انتشار روشن نيست. چنانکه مندرجات کتاب نشان ميدهد اندکي پس از صعود دکتر احمدينژاد در انتخابات 3 تير 1384/ 24 ژوئن 2005 رياستجمهوري نوشته شده.
در اين کتاب مطالبي مندرج است که در سالهاي بعد به وسعت رواج داده شد. در سال 1384 سجادي نوشت:
«دهه 50 اگر دهه انقلاب بود و دهه 60 دهه جنگ و دهه 70 دهه بازسازي و سازندگي و تجديد قوا و نفس، دهه 80 انشاءالله دهه ظهور است و نهضت و قيام انقلاب و منطقهاي و جهاني امام زمان (عج).» (صص 136- 137)
سجادي حوادثي خونين را در منطقه پيشبيني کرده است مانند وقوع کودتا در سوريه به فرماندهي «سفياني» (ص 106)، جنگ او با شيعيان لبنان و سپس لشکرکشي به عراق (صص 101- 102) و پيوستن سوريه، به رهبري سفياني، به جبهه آمريکا و سرکوب خونين حزبالله توسط آمريکا و اسرائيل و ترور ملک عبدالله، حاکم عربستان، به دست القاعده (صص 131- 132) و غيره که همه علائم ظهور است.
از ديدگاه سجادي، مشخصات «شعيب بن صالح»، شخصيتي که مانند «سفياني» در روايات ظهور نام برده شده، چنين است:
«طبق روايات شعيب بن صالح داراي ويژگيهاي زير است: جواني است 1- گندم گون، 2- لاغر، 3- با محاسني کم، 4- صاحب بصيرت، داراي يقين و ارادهاي خللناپذير.» (ص 106)
سجادي اين شخصيت احاديث را، که فرماندهي سپاه امام زمان (عج) را به دست دارد، اينگونه معرفي کرده است:
«شعيب بن صالح... با مشخصاتي گندم گون و يا سبزه با محاسني کم پشت و متوسط القامه... رئيس و فرمانده نيروهاي ايران است چون احمدينژاد.» (ص 54)
«شعيب بن صالح فرمانده نيروهاي ايراني است و رئيس آن... با مشخصاتي شبيه احمدينژاد رئيسجمهور ايران: سبزه، با ريش کم و از اهالي ري يا اطراف تهران.» (صص 44- 45)
2- اندکي پس از انتشار کتاب سجادي، کتابي با عنوان «احمدينژاد و انقلاب جهاني پيش رو» در بيروت انتشار يافت که مضموني مشابه را پي ميگرفت: شادي فقيه، احمدي نجاد و الثوره العالميه المقبله، بيروت: انتشارات دارالعلم، 2006 ميلادي.
شادي فقيه در اين کتاب مطالبي مشابه با مندرجات کتاب سجادي را مطرح کرده است از جمله انطباق «شعيب بن صالح» بر احمدينژاد:
«شادي فقيه... از عمار ياسر آورده که المهدي علي لوائه شعيب بن صالح. و دو سه حديث ديگر هم درباره ويژگيهاي شعيب بن صالح ذکر کرده و در انتها اين ويژگيها را با احمدينژاد منطبق دانسته است چرا که او اولاً مردمي شعبي است و ثانياً صالح است. جوان، لاغر، رهبر نظامي و مرد درجه يکي مهم هست. از تهران (ري) آمده، کم لحيه است و جسور و شجاع است؛ اينها ويژگيهاي شعيب بن صالحاند.» (برداشت اوّل، دوره جديد، شماره چهارم، تيرماه 1387، ص 77)
3- هماکنون از سوي وبگاههاي متعدد، از جمله وبگاه «ظهور بسيار نزديک است»، اين تبليغات به جدّ دنبال ميشود. در آخرين مقاله مندرج در وبگاه فوق، مورخ 5 مرداد 1389، چنين آمده است:
«در اين مقاله ثابت خواهيم كرد كه احمدينژاد همان سردار بزرگ امام زمان(عج) و سيد خراساني ميباشد. ما با انطباق نشانههاي روايي شعيب بن صالح بر خصوصيات احمدينژاد ثابت خواهيم كرد كه تأثيرات فوقالعاده احمدينژاد بر فضاي سياسي ايران و جهان امري عادي نيست و او همان سردار بزرگ مهدي فاطمه (عج) ميباشد كه بنا بر روايات چند سال پيش از ظهور در ميان ايرانيان زمينه ساز ظهور آشكار خواهد شد. ما ثابت ميكنيم اقبال شگفتانگيز مستضعفان و محرومان به اين شخصيت بزرگ بدون دليل و پشتوانه نيست. ما نشان خواهيم داد كه ذلت روزافزون استكبار و صهيونيسم در برابر اين شخصيت خارق العاده توسط روايات عصر ظهور بشارت داده شده است ، ما راز ايجاد موج قدرتمند مهدويت توسط احمدي نژاد و بشارتهاي مكرر او به نزديكي ظهور را براي شما بيان خواهيم كرد. در اين مقاله انطباق صفات 12 گانه شعيب بن صالح را بر احمدي نژاد خواهيم ديد. اميدواريم كه در اين لحظات نوراني و در آستانه نيمه شعبان ، اين اقدام ناچيز ما در معرفي و رفع غربت از سردار بزرگ سيد خراساني و امام عصر(عج) مقبول آن يار پنهان باشد.» [+]
4- تبليغات فوق تنها از سوي وبگاههاي متعدد و ناشناس نيست. برخي روحانيون سرشناس نيز همين رويه را دنبال ميکنند. براي مثال، آيتالله محيالدين حائري شيرازي اخيراً در گفتگويي با روزنامه جام جم، با عنوان «حوادث اخير مقدمه ظهور»، چنين گفت:
«... اينها را ميخواهند فردا تحويل امام زمان بدهند كه به ابزار، اركان و جنود او تبديل شوند... اگر حالا پالايش نشوند و در دوره حضرت مهدي پالايش بشوند كه ديگر فايده ندارد... اگر آدمهاي بيبصيرت بيايند جزو جنود امام زمان بشوند و يك طرحي مطرح شود و از سوي اين افراد بيبصيرت باور نشود، آيا همينها روي امام زمان(عج) شمشير نميكشند؟ بايد اين مسائل پيشبيني شود و آن چيزهايي كه ممكن است در عصر ظهور اتفاق بيفتد بايد قبلاً خودش را نشان دهد... مردم بايد بصير شوند... هرچه فشردهتر شويم، هرچه غربال شويم و هرچه عددمان كم شود بهتر است. آن روزي كه حضرت ميخواهد قيام كند، گروه بسيار فشردهاي دارد و ياران او 313 نفر هستند...» [+]
5- «دکتر سيد حسين سجادي»، آغازگر بحث «دهه ظهور»، کيست؟
فعاليتهاي مذهبي من از سال 1347 آغاز شد. دوره شش ساله ابتدايي را در دبستان ايگار به پايان برده و در سال اوّل (کلاس هفتم) دبيرستان نمازي شيراز تحصيل ميکردم. در آن دوران گردانندگان «انجمن مبارزه با بهائيت» (انجمن حجتيه مهدويه) به عنوان دبير ديني در دبيرستانهاي شيراز به شدت فعال بودند و نوجوانان علاقمند را به جلسات هفتگي انجمن جلب ميکردند. از درون اين جلسات کادرهاي انجمن برگزيده ميشدند. من نيز، مانند برخي نوجوانان ديگر، به جلسات انجمن جلب و به آن علاقمند شدم. بعداً، مانند برخي نوجوانان ديگر، از انجمن سرخورده شده و به جلسات هواداران امام خميني پيوستم و نگاهي منفي به انجمن حجتيه يافتم. در آن سالها يکي از مبلغين انجمن که براي سخنراني از مشهد به شيراز ميآمد فردي بود بهنام «مهندس سجادي.» انجمن حجتيه براي مبلغين خود از عناويني چون «دکتر» و «مهندس» استفاده ميکرد. بازجويان ساواک و مبلغين بهائي نيز چنين ميکردند. بعدها دريافتم که اين عناوين همه ساختگي بود. تصوّر ميکردند از اين طريق سخنانشان بر نسل نوجوان و جوان مؤثرتر خواهد بود.
زماني که کتاب «دهه ظهور» نوشته «دکتر سيد حسين سجادي» را مطالعه کردم، با توجه به محل انتشار (مشهد) و مندرجات آن، تصورم اين بود که نويسنده همان «مهندس سجادي» مشهدي سالهاي چهل است که به عنوان يکي از گردانندگان اصلي انجمن حجتيه شناخته ميشد. بعداً با مطالعه زندگينامه شيخ محمود حلبي، بنيانگذار و رهبر انجمن، در «ويکيپدياي فارسي» اين حدس به يقين تبديل شد. نويسنده زندگينامه فوق (اوّل خرداد 1389/ 22 مه 2010) مهمترين شاگردان شيخ محمود حلبي را اينگونه معرفي کرده است: «از شاگردان وي ميتوان به سيد حسين سجادي و سيد حسن افتخارزاده سبزواري و اصغر صادقي و جواد مادرشاهي اشاره کرد.» [+]
بعبارت ديگر، «دکتر سيد حسين سجادي»، نويسنده کتاب «دهه ظهور»، همان «مهندس سجادي» دهه چهل است که بارها در جلسات سخنراني او حضور يافتهام. آنگونه که شنيدهام، پس از فوت شيخ محمود حلبي (26 دي 1376) سجادي به عنوان رهبر اصلي انجمن حجتيه شناخته ميشود.
6- جواد مادرشاهي، که در مقاله «ويکيپديا» از او نام برده شده، همان مهندس مادرشاهي مشاور امنيتي رئيسجمهور ايران در سالهاي 1360 است که خاطرات وي توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامي، به رياست روحالله حسينيان، منتشر شده يا در دست انتشار است. در خاطرات سعيد حجاريان درباره مادرشاهي و نقش او در تکوين ساختار اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران مطالبي بيان شده. [+]
مهندس مادرشاهي در سالهاي اوّليه پس از انقلاب مسئوليت مرکز اسناد ساواک منحله را به دست گرفت. عزت شاهي، از زندانيان سرشناس دوران متأخر پهلوي و از گردانندگان کميتههاي انقلاب اسلامي، مينويسد:
اسناد و مدارک ساواک «در جايي بهنام مرکز اسناد نگه داشته ميشد و فردي بهنام جواد مادرشاهي را به مسئوليت آنجا گماشته بودند. مادرشاهي از اعضاي انجمن حجتيه بود... وجود مادرشاهي اين فرصت را به آنها داد تا مدارک مربوط به خودشان را از ميان پروندهها بيرون بکشند.» (خاطرات عزت شاهي، بهکوشش محسن کاظمي، تهران: انتشارات سوره مهر، چاپ ششم، 1386، ص 488)
در يادداشت 12 بهمن 1388 اقتدار انجمن حجتيه در نهادهاي پس از انقلاب را اينگونه بيان کردم:
«انجمن حجتيه در سالهاي پيش از انقلاب، بدون ممانعت از سوي ساواک يا رکن 2 (سازمان اطلاعات و ضد اطلاعات ارتش)، در ميان ارتشيان فعال بود و کساني مانند سرهنگ محمد سليمي (سرلشکر بعدي) از مبلغين سرشناس انجمن بودند. بهعلاوه، انجمن حجتيه داراي يک سازمان اطلاعاتي- جاسوسي مخفي بود که «کميته تحقيق و پژوهش» نام داشت. [مهندس] جواد مادرشاهي رئيس و [دکتر] گلزاري (با نام مستعار محمودي) و علي اصغر نهاونديان (سفير ايران در جمهوري آذربايجان در زمان حکومت حيدر علي اوف) و برخي ديگر از فعالين و گردانندگان اين سازمان بودند. پس از انقلاب، مدتي مرکز اسناد ساواک در اختيار اعضاي انجمن حجتيه بود. بهگفته مطلعين، در اين دوران برخي اسناد مهم مفقود شد. بعدها، برخي اعضاي بلندپايه انجمن حجتيه در مناصب عالي نظامي و امنيتي جاي گرفتند. در سال 1361، جواد مادرشاهي در مقام مشاور امنيتي رئيسجمهور، به همراه حبيبالله عسکراولادي، به پاکستان رفت و اسناد منسوب به ولاديمير کوزيچکين، مأمور سازمان اطلاعاتي شوروي در ايران را، که در 12 خرداد 1361 به بريتانيا پناهنده شده بود، از نمايندگان سرويس اطلاعاتي بريتانيا (ام. آي. 6) دريافت کرد.» [+]
آيتالله هاشمي رفسنجاني در يادداشتهاي دوشنبه 5 مهر 1361 مينويسد:
«عصر مهندس جواد [مادرشاهي] و حبيب [عسکراولادي] که براي گرفتن اطلاعات از فردي مطلع به پاکستان رفته بودند، آمدند و مطالب جالب و مفيدي که از او گرفتهاند- درباره عملکرد کا. گ. ب. و حزب توده و سياست آينده شوروي در ايران- گزارش دادند.» (کارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني، کارنامه و خاطرات سال 1361، به اهتمام فاطمه هاشمي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1380، ص 261)
بايد تأکيد کنم که اين جواد مادرشاهي با سيد جواد مادرشاهي، از فعالين جبهه ملّي ايران که نام وي در منابع تاريخي ذکر ميشود، يکي نيست. جواد مادرشاهي جبهه ملّي «سيد» بود و مهندس جواد مادرشاهي «سيد» نيست.
7- در حوالي نيمه سال 1389 به سر ميبريم و تا پايان «دهه ظهور» در سال 1390 فاصله چندان نداريم. هماکنون نشانههاي جدّي پديدار شده که از تحولاتي بزرگ در منطقه خبر ميدهد. آيا آغازگران موجي بهنام «دهه ظهور» از سالها پيش بستر سياسي- فکري اين تحولات را فراهم نميآوردند؟
....
3- اون سید حسین سجادی با دکتر سید حسین سجادی فرق می کنه. اون اصلا" اهل مشهد نیست!
متاسفانه اقای شهبازی نهایت بی اطلاعی خودشان را نشان دادند.
جناب مهندس سجادی هیچ ربطی به این فرد نویسنده کتاب ندارند و خوب بود اقای شهبازی با این همه ادعای اهل تحقیق بودن، به جای مراجعه به ویکی پدیا!!! به خود نویسنده کتاب مراجعه می کردند و اینطور موجب آبروریزی خودشان را فراهم نمی کردند.
و قتی یک توده ای سابق از هول حلیم بیفته تو دیگ و بخواد تخریب تاریخی انجام بده و ترور شخصیت کنه بهتر از این نمیشه که سوژه را اشتباه بگیره!!!
اقای شهبازی تاریخ را در ذهن خودش طراحی میکند کاری بهوقایع رخ داده ندارد این سبک ایشان تازگی ندارد
اقاي شهبازي نميدانند ديگراني هم در مدرسه نمازي بودنند