چگونه رزومه ننويسيم!؟
پارسینه: 3. خودتان ندانيد که چه کارهايد: پارسال در يک مصاحبهي استخدامي، مصاحبهکننده از من پرسيد که تخصصات را در يک جمله براي من تعريف کن. شرح اين ماجرا را اينجا نوشتهام. قبل از رزومه نوشتن هدفگذاري کنيد که چه کاره هستيد و چه کاره ميخواهيد بشويد.
هفتهي پيش من يک آگهي براي فرصت شغلي که در شرکت ما وجود دارد در گودر نوشتم و تا الان چيزي حدود 20 رزومه يا درخواست کار دريافت کردهام. اغلب اين رزومهها داراي اشکالاتي هستند که تقريبا براي من از قبل، قابل پيشبيني بود. اشکالاتي که از توجه نکردن به چند اصل ساده در نگارش رزومه به وجود ميآيند. بنابراين بد نيست که با هم مروري داشته باشيم بر چند اشتباه اساسي در رزومه نوشتن يا ارايهي درخواست کار با توجه به شرايط ايران:
1. قبل از رزومه دادن سؤال بپرسيد / بدون رزومه درخواست کار بدهيد: راستاش من فقط وقتي سؤال کردن قبل از رزومه دادن را ميپذيرم که فرد مقابل، آدم شناخته شده و معتبري باشد. فلسفهي وجود رزومه در اين است که فرد استخدامکننده سوابق مختصري از شما بداند؛ حالا هم براي اينکه ارزيابي کلي از شخصيت حرفهاي شما داشته باشد و هم براي اينکه ببيند تخصص شما به درد کاري که او ميخواهد ميخورد يا خير؟ بنابراين وقتي از شما رزومه درخواست کردند، لطفا همان رزومه را بفرستيد!
2. هر طور که دوست داشتيد رزومه را بنويسيد: رزومه يک تمپليت مشخص دارد (منظورم از نظر عناويني است که بايد داخلاش وجود داشته باشد.) اين حداقلها به نظر من اينها هستند:
* اطلاعات عمومي در مورد خودتان شامل: نام و نام خانوادگي، سال تولد، وضعيت تأهل، در مورد آقايان وضعيت نظام وظيفه، نشاني و تلفن منزل و شمارهي تلفن همراهتان و البته ايميل (يک آدرس ايميل درست و حسابي مثلا براساس اسمتان نه همان آيدي که شبها با دوستانتان باهاش چت ميکنيد!)
* سوابق آموزشي: مقاطع تحصيلي ـ ترجيحا دانشگاهي البته اگر دبيرستان جايي مثل سمپاد درس خوانديد حتما بنويسيد ـ (و لطفا پايينتر از دبيرستان را نرويد. کسي براي من رزومه فرستاده که فقط به کودکستاناش اشاره نکرده!) در اين بخش به صورت دقيق به اين موارد اشاره کنيد: رشتهي تحصيلي و گرايش، نام دانشگاه (اگر بدترين دانشگاه دنيا هم درس خواندهايد حتما اسماش را بنويسيد. من اگر واقعا آدم حرفهاي باشم به دانشگاه شما تا تجربهي کاريتان را نبينم خيلي توجه نميکنم. اگر هم تازه ميخواهيد وارد بازار کار بشويد و سابقهي کار هم نداريد، باز هم دانشگاهتان را بنويسيد. اگر ننويسيد ممکن است من تصور کنم خداي نکرده با يک عدد برادر کردان جديد مواجهم!)، سال ورود ـ و اگر فارغالتحصيل شدهايد سال فراغت از تحصيل. معدلتان را هم بنويسيد بد نيست ولي ضروري محسوب نميشود.
* تجربيات / پروژههاي تحصيلي: وقتي تازه ميخواهيد وارد بازار کار بشويد چارهاي نداريد جز اينکه پروژههاي تحصيليتان را بهعنوان تجربه در رزومه بياوريد. اما بعدتر که تجربهدار (!) شديد، لطفا اين بخش را يا پاک کنيد يا اينکه فقط پروژههاي درست و حسابيتان را نگه داريد (مثلا من در رزومهام فقط پروژهي پاياننامهام را آوردهام.) اين اشتباه را خيلي از ما در نوشتن رزومه مرتکب ميشويم که اولا پروژههاي تحصيليمان را از تجربيات کاريمان جدا نميکنيم و ثانيا اگر 30 سال سابقهي کار هم داشته باشيم هنوز ميشود عنوان پروژهي مثلا زمانسنجي خط توليد باک در شرکت X را در رزومهمان پيدا کرد! (اين يکي مال خودم بود که الان ديگر در رزومهام نيست.)
* سوابق شغلي: اين يکي حساسترين بخش رزومه است. جايي که شما دقيقا بايد به کارفرماي احتمالي نشان بدهيد که چه کارهايد و تخصص شما چيست؟ و همين جا است که بزرگترين و مهمترين اشتباهات ما رخ ميدهد. پايينتر دربارهي اين بخش صحبت خواهم کرد.
* مقالات و تأليفها و افتخارات: لطفا اينجا هم مقالههاي سر کلاسيتان را ننويسيد. اگر واقعا در کنفرانسي يا مجلهي معتبري مقاله داشتيد يا کتابي چاپ کرده بوديد يا جايزهي خفني گرفته بوديد بنويسيد.
* مهارتها: اين بخش هم بعد از سوابق شغلي از بقيهي بخشهاي رزومه اهميت بيشتري دارد که در مورد آن هم پايينتر توضيح خواهم داد.
* علاقهمنديها، معرف و …: راستاش در ايران اين بخش از رزومه را معمولا کسي نگاه نميکند و اصلا بهتر است که در رزومهتان نباشد. از ما گفتن بود! علتاش خيلي راحت قابل حدس است: براي کارفرما هيچ اهميتي ندارد که شما عاشق مطالعه يا موسيقي هستيد، ورزشکاريد و کوه ميرويد و … در صورتي که اينها اتفاقا ميتوانند به طرف نشان بدهند که شما آدم خلاقي هستيد يا از نظر بدني سالم هستيد! در مورد معرفها هم در ايران همه ميدانيم اگر کسي معرف باشد، معمولا همان پارتي محترم شماست! از طرف ديگر ميدانيد که ما ايرانيها چه عادتهاي قشنگي در زدن براي همديگر داريم؛ کاري که حتي خيلي وقتها به صورت ناخودآگاه اتفاق ميافتد. اگر هم معرفتان استاد دانشگاه باشد که معمولا پيدا کردناش کار سادهاي نيست!
3. خودتان ندانيد که چه کارهايد: پارسال در يک مصاحبهي استخدامي، مصاحبهکننده از من پرسيد که تخصصات را در يک جمله براي من تعريف کن. شرح اين ماجرا را اينجا نوشتهام. قبل از رزومه نوشتن هدفگذاري کنيد که چه کاره هستيد و چه کاره ميخواهيد بشويد.
4. ندانيد که براي چه کاري داريد رزومه ميدهيد: اين يکي ديگر فاجعه است. چند باري که براي پروژههاي شرکت درگير رزومه گرفتن بودهايم، به وضوح اين را ديدهام. چند نکته در اين زمينه:
* لطفا براي خودتان و شخصيت حرفهايتان احترام قائل باشيد. اين طور رفتار نکنيد که (حتي در اوج نياز) براي هر جايي و هر کاري رزومه بفرستيد. باور کنيد اين کار شأن شما را پايين ميآورد. براي چند جاي محدود اما متناسب با شرايط خودتان رزومه بفرستيد.
* براي کاري که بلد نيستيد يا نميدانيد چيست رزومه نفرستيد. وقتي من براي پروژهي آيتي آگهي ميدهم و روزمهي مهندس کشاورزي را دريافت ميکنم که هيچ سابقهاي در حوزهي آيتي ندارد واقعا درميمانم که طرف چه فکري کرده!
* در رزومه فرستادن به تناسب سن و سال و تجربهي کاريتان و همچنين ردهي سازماني شغل مورد نظر توجه کنيد. من براي يک ردهي کارشناسي رزومهي يک آدم با سي سال سابقهي مديريت را گرفتهام!!!
5. اغراق يا خاليبندي کنيد: هر چقدر از اين اشتباه بد بگويم کم گفتهام. خيلي از ما در رزومه نوشتن هدف اصليمان را گرفتن شغل مورد نظر تحت هر شرايطي تعريف ميکنيم و در نتيجه … اين کار چند مشکل بنيادين دارد:
* يا طرف مقابل ميفهمد يا نميفهمد. اگر بفهمد که واي به حالتان و اگر نفهمد هم که بعدا ميفهمد و اين دفعه بيشتر واي به حالتان!
* اصولا دروغگويي کار خوبي نيست؛ قبول داريد؟
* با دروغ گفتن اعتبارتان را به خطر مياندازيد.
باز هم دليل بياورم!؟ بنابراين لطفا هماني را بنويسيد که هستيد؛ نه بيشتر و نه کمتر!
6. تجربيات شغليتان را به شکل مناسبي ننويسيد: هيچ کاري بدتر از ليست کردن نام هزار تا پروژهاي که انجام دادهايد يا دويست تا مسئوليتي که داشتهايد، بدون هيچ گونه توضيح اضافي نيست. يا حتي بدتر از آن نوشتن تجربياتي که نداشتهايد و به زور ميخواهيد طرف مقابل را متقاعد کنيد که داشتهايد! چند تا نکته براي نوشتن بخش تجربيات شغلي رزومهتان:
* از آخرين شغل يا تجربهتان شروع کنيد و به ترتيب تا پايين پيش برويد و تجربياتتان را بنويسيد. لطفا سازمانهايي که در آنها کار کردهايد تفکيک کنيد. سال / تاريخ ورود و سال / تاريخ خروجتان را بنويسيد. علت خروج از آن شغل را هم به نظر من ننويسيد بهتر است (چون خيلي وقتها ما به علت دعوا کردن يا دلايل صرفا مالي کارمان را عوض ميکنيم که نوشتن اين علت واقعي در رزومه باعث ميشود تصوير نامناسبي از ما در ذهن طرف مقابل پديد بيايد؛ اينکه مثلا آدم دعوايي هستيم يا فقط به دنبال پول بيشتر. اگر هم کارفرما به هر علتي عذرتان را خواسته باشد، ديگر بدتر.)
* براي هر سازمان تجربياتي را که داشتهايد از آخر به اول به تفکيک بنويسيد (يعني آخرين تجربه را اول بنويسيد؛ زير آن تجربهي يکي مانده به آخر و همين طور ادامه بدهيد.) اينکه در چه سالي يا در چه بازهي زماني درگير چه کاري بودهايد، مسئوليت شما چه بوده و نتيجهي کارتان به کجا انجاميده است. مثلا من در سال 89 درگير پروژهي مهندسي مجدد فرايندهاي شرکت X بودهام، پست من در پروژه مدير فني پروژه بوده و خروجي کارم، مستندسازي فرايندهاي شرکت، تحليل وضعيت موجود فرايندها و ساختار سازماني، شناسايي نقاط شکست سازمان در بهکارگيري ابزارهاي سيستمي مديريت و نهايتا طراحي و استقرار وضع مطلوب فرايندها بوده است.
* لزومي ندارد همهي تجربياتتان را بنويسيد. لطفا فقط مهمترينهايشان را بنويسيد. اين طوري رزومهتان هم مختصر و مفيد ميشود!
* تجربيات کوتاه مدت و ناموفقتان را در رزومه نياوريد؛ حتي اگر باعث شود که در رزومهي شما يک دورهي زماني خالي ايجاد شود (من اوايل امسال حدود يک ماهي در يک شرکت معروف مشاوره کار کردم؛ ولي به دلايلي که بيشتر به دليل اشتباه در انتخاب محيط کارم بود، آنجا را ادامه ندادم. سابقهي کارم در آنجا در رزومهي من نيست؛ چون باعث ميشود کارفرماي احتمالي تصور کند من هميشه در وفق دادن خودم با يک محيط جديد مشکل دارم.)
7. بخش مهارتهاي رزومهتان زياده از حد پر و پيمان باشد: راستاش ترجيح من هميشه خالي گذاشتن بخش مهارتها و حداقل اکتفا کردن به نوشتن مهارتهاي مربوط به زبان انگليسي و نرمافزارهاي رايانهاي است. مهارتهاي فني که بلد هستيد از تجربياتتان در پروژهها (بهويژه وقتي به صورت عيني بنويسيد چه کردهايد) قابل استخراج است. من حتي با نوشتن درسهاي گذرانده شده در دانشگاه و اساتيدي که با آنها درس داشتهايد (هر چقدر هم معروف باشند) هم کاملا مخالفم؛ چه برسد به رديف کردن انواع و اقسام مثلا دانشها و مهارتهايي که خودتان با مطالعه (؟) به دست آوردهايد. تنها استثنا در اينجا دورههاي آموزشي رسمي است که براي آنها مدرک داريد. البته باز هم هر چقدر خلاصهتر و هر چقدر مدرک معتبرتر را بنويسيد، بهتر است!
من براساس تجربهي خودم در حوزهي مديريت و آيتي در اينجا صحبت ميکنم. هيچ وقت آدمي را که همه کار (از استراتژي و فرايند گرفته تا منابع انساني و مالي و حسابداري) بلد است يا آدمي که هزاران ابزار و نرمافزار و … بلد است (مثلا شونصد تا زبان برنامهنويسي ميداند!) را جدي نگرفتهام و نخواهم گرفت. اين کار به نظر من دقيقترين مصداق همان اشتباه شمارهي 5 است؛ هر چقدر هم که بقيه باور کنند، من باور نميکنم!
8. و چند توصيهي کلي براي بهتر شدن رزومهتان:
* مختصر و مفيد بنويسيد: رزومهي 10 صفحهاي براي آدمي که سي سال سابقهي کار دارد هم زياد است چه برسد به بندهاي که 5-4 سال سابقهي کار بيشتر ندارم. چند نفر از دوستان بسيار حرفهاي و کار درست من با سابقهي کار بالاي ده سال رزومهشان دو صفحه بيشتر نيست و همين دو صفحه هم دقيقا اندازهي يک رزومهي 10 صفحهاي تأثيرگذار است.
* در انتخاب واژهها بسيار دقت کنيد: بار معنايي واژهها در نوشتن رزومه بسيار مهم است؛ مخصوصا در بخشهايي مثل تجربيات کاري يا مهارتها. لطفا دقيق باشيد.
* تمپليت رزومهتان را ساده نگه داريد: گذاشتن عکستان و کشيدن انواع و اقسام گل و بلبلها، استفاده از رنگهاي متفاوت و … همه اشتباهات بزرگي هستند. منِ کارفرما ميخواهم تخصص شما را بسنجم؛ با شکل و قيافهي شما يا رزومهتان کاري ندارم! اين البته به اين معنا نيست که اصلا هم به سر و شکل رزومهتان نرسيد و از فونتهاي بسيار بد و ناخوانا، جدولبنديهاي نامناسب و … استفاده کنيد. به نظرم فرستادن رزومه به صورت PDF هم براي جلوگيري از احتمالاتي مثل متفاوت بودن ورژن نرمافزار ورد کارفرما يا فونتهاي روي سيستمها، مناسبتر است؛ مگر اينکه درخواست کارفرما فرمت ديگري باشد (لطفا هيچ وقت رزومهتان را در قالب فايل اکسل يا حتي پاورپوينت نفرستيد!)
* حواستان باشد رزومهتان را به چه کساني ميدهيد! اين در راستاي همان نکتهي احترام قائل شدن براي شخصيت حرفهاي خود است. هر چقدر کمتر در دسترس باشيد بهتر است!
منبع: وبلاگ گزاره ها/علی نعمتی شهاب(+)
راهنمایی خیلی خوبی بود متشکرم.نیازی نیست برای جاهای متفاوت رزومه متفاوت نوشت؟
ممنون هم آموزنده است هم به لب ما بیکارهای ناامید یه لبخند هدیه میدهد