علت رواج فحاشی در جامعه
پارسینه: تحقيقات نشان دادهاند بددهني و پرخاشگريهاي کلامي که جزء لاينفک رفتارهاي روزمرهی برخي افراد است، تحت تاثير يادگيري، عصبانيت، ريشههاي تربيتي يا خلقي است. امکان بروز اين رفتارها از دوران کودکي تا بزرگسالي وجود دارد، اما اينطور نيست که دلايل آن در همهی اين شرايط يکسان باشد.
دو نوع پرخاشگري کلامي و رفتاري داريم. ناسزا و دشنام از نوع پرخاشگري کلامي هستند و در جامعهاي که معتقد به ارزشهاي اخلاقي هستند مورد تاييد قرار نميگيرد. به طور معمول ناسزاگويي در يكي از عوامل زیر ريشه دارد:
١. خشم و عصبانيت: فحش، اغلب از شعلهور شدن خشم سرچشمه ميگيرد. فرد خشمگين به دليل ناتوانايي در مهاركردن خشم خود، به رفتار زشتي چون فحش دچار ميشود و باتكرار و استمرار آن، اين رفتار به شكل عادت درميآيد,٢. شوخي: گاه ناسزاگويی فقط براي مزاح و شوخي با فرد و خنداندن ديگران صورت ميگيرد كه اين خود در نيروي شهوت ريشه دارد. هرزهگوييهاي دلقكهاي دربار پادشاهان، از اين نوع به شمار ميآيند.٣ . عادت: تربيت نادرست در شيوی سخن گفتن، سخنان ناهنجار و نازيبا را براي انسان عادي ميسازد. فرد مبتلا به فحش در چنين حالتي، بدون سركشي دو نيروي خشم و شهوت، دشنام ميدهد، زيرا ناسزاگويي براي او، مانند سخنان ديگرش به شكل عادت درآمده است.
ناسزاگویی جنبه مثبت هم دارد؟
گاهی مطرح میشود که ناسزاگویی در تخلیهی فشارهای عصبی و عاطفی موثر است. در یک تحقیق، دانشمندان انگلیسی متوجه شدند داوطلبانی که در تحقیق آنها شرکت داشتهاند و به اراده و اختیار خودشان ناسزاگویی کردهاند، توانستهاند در مقایسه با گروهی که فحاشی نکرده بودند، مدت طولانیتری درد فیزیکی را تحمل کنند. محققان دانشکده روانشناسی دانشگاه کیل در انگلستان از ۶۴ داوطلب خواستند یک دست خود را در ظرفی پر از یخ فرو کنند و تا جایی که تحمل دارند آن را همانجا نگه دارند. آنها از داوطلبان خواستند در حالیکه دستی در توده یخ فرو کردهاند یک کلمه ناسزا را که خودشان انتخاب کردهاند، دایم تکرار کنند. این آزمایش یکبار دیگر تکرار شد اما اینبار داوطلبان باید از گفتن ناسزا خودداری میکردند. در مواردی که افراد فحش داده بودند توانستند بیشتر دوام آورده و تا ۲ دقیقه (در مقابل یک دقیقه و ۱۵ ثانیه گروه دوم) طاقت بیاورند. دکتر ریچارد استیونز که سرپرستی این تحقیقات را بر عهده داشت میگوید: «در حالیکه دلیل و چگونگی این ارتباط روشن نیست، این باور وجود دارد که فحاشی درد را کاهش میدهد چون فحاشی به طور غریزی واکنش «جنگ یا گریز» را در انسان
فعال میکند.»
او میگوید: «اگر واکنشی عاطفی وجود داشته باشد، تحمل و طاقت انسان در برابر درد افزایش پیدا میکند.» البته دکتر استیونز یادآوری کرد که ناسزاگویی برای کاهش درد فقط زمانی موثر است که فرد در محاورههای روزمره خود عادت نداشته باشد ناسزا بگوید. همچنین راههای تخلیه عاطفی دیگری نیز وجود دارد که میتوان از آن برای افزایش تحمل و طاقت در برابر مشکلات استفاده کرد که به طور یقین به ناسزاگویی ارجحیت دارند.
سه ماه زندان برای ناسزاگویی
در کشورهای مختلف، قوانین و مجازاتهای خاصی برای فحاشی و ناسزاگویی در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال یک دختر ۱۸ساله انگلیسی به حکم قاضی دادگاه به جرم ناسزاگویی به دوستش و تهدید کردن وی به مرگ در فیسبوک به سه ماه زندان محکوم شد. همچنین او به مدت ۵ سال اجازه ندارد در هیچ وبسایتی پیغام بگذارد. در قوانین کیفری ایران فحاشی جرم شناخته شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. به موجب ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی: «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد بود.» همچنین در قانون مجازات اسلامی هجو و اهانت جرم محسوب شده و مستوجب مجازات است. به موجب ماده ۷۰۰ قانون مذکور: «هرکس به نظم یا نثر به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند و یا هجویه را منتشر کند به حبس از یک تا شش ماه محکوم میشود.» همچنین براساس ماده ۶۰۸ قانون یاد شده، اهانت به افراد جرم محسوب شده و شخص مرتکب به مجازات شلاق و یا جزای نقدی محکوم خواهد شد.
ناسزا بدتر از کتک
ناسزا و دشنام در شنونده هم آثار زیانباری به جا میگذارد که مهمترین آن تحقیر شخصیت شنونده است. در این شرایط احتمال رفتار متعادل از او سلب میشود و ممکن است رفتاری غیرمتعادل و ناخوشایند از خود نشان دهد. اگر این ماجرا مداوم و تکرارشونده باشد، شنونده دشنام به تدریج درونگرا، منفعل و منزوی میشود و موقعیت اجتماعی او به شدت به خطر میافتد. اضطراب، دردهای جسمی، مشکلات گوارشی، افسردگی، سردرد مداوم، اختلال خواب، کاهش اعتماد به نفس و بیماریهای جسمی بدون پایه و اساس پزشکی، وابستگی شدید به دیگران و احساس گناه هم از عواقب تحمل ناسزا است. سخنان زشت و ناروا و توهین در هر فرم و صورتیکه باشد آسیبزننده است. شاید باور نکنید اما بررسیها نشان میدهد سورفتار عاطفی و روحی به مراتب از کتک زدن و سورفتار فیزیکی بدتر است. ضمن اینکه عوارض و علایم سورفتار جسمی مشخص و قابل اثبات است: کبودی، زخم، تورم و... اما وقتی به فردی ناسزا گفته میشود و به شدت مورد توهین قرار میگیرد، هیچ راهی برای اثبات و یا تعریف آن وجود ندارد. دفاع از خود در برابر ناسزا و توهین بسیار سخت است مگر اینکه با همان رفتار زشت و صحبتهای توهینآمیز پاسخ داده شود
که کار هرکسی نیست و عواقب خودش را دارد.
شهرهای مهاجرپذیر، فحاشی بیشتر
در استانهایی مثل مشهد، قم، کرج، تهران، این پدیده شایعتر است چراکه این مناطق پر رفت و آمد و مهاجرپذیر است بنابراین این پدیده در این مناطق شایعتر است. در برخی خیابانهای تهران که مهاجرپذیرترند معضل بدزبانی بسیار رواج دارد. همچنین در آذربایجان، ناسزاگویی احتمال قتل دارد. اگر شما به ناموس کسی توهین کنید بسیار برآشفته میشوند. در خوزستان دختری را که پشت سرش حرف بزنند او را میکشند و در برخی مناطق اگر به اعتقادات آنها توهین کنید شکم شما را پاره میکنند. فحش دادن فقط مخصوص جامعه ما نیست و همه جوامع این را دارند. به عنوان مثال جامعه انگلیس و آمریکا بسیار بدتر از ما هستند و ناسزاگویی در آنان بسیار بیشتر از ما است. انگلیس بدزبانترین کشور بین کشورهای اروپایی است. آنها بسیار لاتی صحبت میکنند. فحش دادن در بین مردم آمریکایی نیز خیلی شایع است. که علت این امر را مهاجرپذیر بودن آنها عنوان میکند.
هرچه فحش رکیکتر، صمیمیت بیشتر!
امانالله قرائی مقدم، جامعهشناس اجتماعی ناسزاگویی را یک مسئله فرهنگی که از درازمدت کشور ما با آن دست و پنجه نرم میکرده است عنوان میکند و میگوید: البته جوانان امروز ما نسبت به قبل مودبتر شدهاند چراکه سطح سواد آنان بالاتر رفته و دارای شخصیت اجتماعی بیشتری نسبت به قبل شدهاند. وی با بیان این جمله که «مورچه که پر میشود میزند فیل را» اظهار میدارد: وقتی مردم در جامعه نتوانستند زبان بگشایند به سمت کلمات رکیک میروند. وقتی جامعه بسته میشود و نمیتوان راحت سخن گفت مردم به سمت شوخی، جوک و رکاکی و... رو میآورند. چراکه کنترل خود را از دست میدهند. کنترل را از دست دادهاند. وی میافزاید: متاسفانه با جامعه بسته افراد فکر میکنند که برای راحتی و صمیمت باید به همدیگر فحش بدهند و از الفاظی زننده استفاده کنند که این فرهنگ و رفتار در بلندمدت باعث وارد شدن آسیب به آن رابطه میشود.
بیشتراین رفتارهای ناپسند وگسترش آن بعلت تساهل قوه قضاییه است
ا- تغذیه
2- اختلاف طبقاتی
3- عدم مدیریت صحیح و شفاف ارگانها
علت اصلی فحاشی در جامعه نبودن عدالت ، فاصله طبقاتی، بیکاری و ثروتمند شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران در جامعه می باشد.
36 سال رو روان و اعصاب مردم بودن آخرش می شود همین جامعه ما . اختلاف طبقاتی - دزدی - دست اندازی به بیت المال - سوء استفاده از قدرت - فساد مال کسترده در سطح مدیران بالادستی جامعه - دروغ - ریا - چاپلوسی - عوام فریبی - وهزاران کثافت کاری جامعه ایران را فرا گرفته که فحشا یکی از موارد خیلی پیش پا افتاده است
عضو زبان در فرهنگ ما از دیگر اعضا فعالیت بیشتر دارد و ابزار برتری جویی و فریب و تفاخر و تمسخر و تحقیر دیگران است. علت عقب ماندگی تمدن کهنسال ایران و ناامنی زنان که مجبور به پوشش چادر از زمان قبل از اسلام بودند تفکر منحرف خودبزرگ بینی و برتری جویی و عیبجویی دیگران است .دهان نجس افراد فحاش ایرانی را اگر با دریای هفتگانه بشویید بازهم نجس است و دریاها را هم نجس میکند. بدلیل فحاشی یک جوان فاسد به دادگاه شکایت کردم و به قاضی گفتم شاهد ندارم اگر به نتیجه نمیرسد فحشها را که اهانت به خودم میشود ننویسم اما وی گفت من باید بدانم چه گفته پس از ثبت اظهارات گفت چون شاهد نداری نمیتوانم کاری بکنم! لعنت خدا بر هرکس به این اشغال مدرک داده و یا استخدامش نموده.