گوناگون

آن روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یک لحظه دموکراتیک شد!

پارسینه: همان وقتی که پوسته اتوکشیده و متمدن بازی شکاف می خورد و شیره چارواداری اش بیرون می زند، تازه آن لحظه است که منافع مردم واقعا نمایندگی می شود.

* ساسان ایزدی

اصولا اینکه در کشوری انتخابات برگزار شود به خودی خود نشانه دموکراتیک بودن آن کشور نیست. خود فلاسفه سیاسی و دانشمندان علوم سیاسی هم هنوز نفهمیده اند رابطه انتخابات و دموکراسی را چطور فرمولیته کنند که نه سیخ بسوزد نه کباب. یعنی یک وقت یک طور نشود که آمریکا با آن سیستم انتخاباتی چند لایه و ایالتی و نخبگانی اش و آمار پایین مشارکت مردمش دموکراسی از آب در نیاید و این حکومت های دیکتاتوری مثل مصر که اعلیحضرت 30 سال پشت سر هم با آمار بالای 99 درصد رییس جمهور مملکت می شود دموکراتیک محسوب شود.

خلاصه اینکه برگزاری انتخابات و حتی آمار بالای شرکت کنندگان در آن نشانه دموکراسی نیست، بلکه چیزی است که به یک حکومت اجازه می دهد ادعای دموکراسی کند و البته بقیه "دموکراسی" ها هم بنا به منافع "دموکراتیک" شان (!) این ادعا را بپذیرند یا نه. یعنی همه چیز به لحاف ملا بستگی دارد.

دلیلش؟ چون اصولا شرط نخست اینکه کسی به مسابقه انتخابات راه پیدا کند این است که صاحبان مملکت یقین پیدا کنند طرف منافع قدرت حاکمه را تهدید نمی کند. پس اول رییس بعد رعیت. یعنی اگر بو ببرند که بنده خدا ممکن است خدای ناکرده سیخی لای چرخ فرو بکند یا مویی از ماست بکشد، خلاصه همان اول به شکل "دموکراتیک" نمی گذارند از توی آب نمک بیرون بیاید. شرط دومش هم این است که کاندیدای مورد نظر بتواند از قبل دم بعضی گردن کلفت ها را ببیند که خلاصه وسط راه چرخ فرغانش بی روغن نماند. فیضه خواری و دیگر هیچ.

وگرنه از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، خودتان یک نگاهی فرضا به همین کاندیداهای حزب جمهوری خواه برای ریاست جمهوری آمریکا بیاندازید. بی تعارف. مرد حسابی تو کجا و صلاحیت برای نمایندگی مردم کجا؟ تو که اگر پول هنگفت میلیاردرها و دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای و تحصیلاتت در فلان دانشگاه مخصوص بچه پولدارها و آقازاده ها و روابط عمومی و خصوصی ات با گردن کلفت ها نبود که الان گوشه خیابان توی واشنگتن باید بوق می زدی!

حالا تعارف چرا، ما که می دانیم اینها همه اش بازی است، یعنی دموکراسی بازی که می گویند همین است، برای اینکه سر مردم را گرم کنند و خلاصه بالایی ها مثل «دستش ده» از دست این یکی بگیرند و بدهند دست آن یکی و پایینی ها هم سرشان گرم باشد و دلشان خوش که دموکراسی دارند. یک جوری هم باید سمبه را پر زور کنند دیگر. یک راهش این است که مناظره بگذارند. یعنی خیال نکنید همه چیز ییهویی شده است، نه، حساب دارد، کتاب دارد، مردم آگاهانه انتخاب می کنند، کاندیداها برای جلب نظر مردم باید رقابت کنند، ال، بل.

اما وسط همین دموکراسی بازی ها، گاهی یک لحظاتی هم پیش می آید که "دموکراسی" آنها مختل می شود و کل جریان یکهو می شود "دموکراسی" ما، یعنی دموکراسی واقعی!

مناظره کاندیداهای حزب جمهوری خواه در ایالت "نیو همپشایر" که 4-5 روز قبل برگزار شد، شاهد همچو لحظه ای بود. در یک مقطع، "کریس کریستی" فرماندار نیو جرسی خلاصه طاقت نیاورد و رفت زیر یک خم "مارکو روبیو" سناتور فلوریدایی.

فارس نیوز در گزارش این قطعه از مناظره نوشته است "کریس کریستی" در انتقاد از روبیو گفت:"تو آنجا که لازم بود تصمیمات مهمی اتخاذ کنی، خودت را وارد عمل نکردی". وی این سناتور جمهوری‌خواه را به طفره رفتن و وقت گذرانی در رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 آمریکا متهم کرد و گفت که سخنرانی‌های شیوا و فصیح روبیو تأثیری در بهبود وضع مردم آمریکا ندارد. او گفت: "فایده ندارد که هی یک شعار 25 ثانیه ای را از حفظ بخوانی. این کارها مشکل کسی را حل نمی کند." روبیو در پاسخ به کریستی گفت که تو در حین طوفان شدید و سهمگین آمریکا از کمپین انتخاباتی خود به "نیوجرسی" بازنگشتی. کریس کریستی یکی از افرادی بود که به شدت به انتقاد از روبیو پرداخت و مدام او را به بی‌تجربگی متهم می‌کرد و می‌گفت که او همیشه متن‌هایش را از قبل آماده می‌کند. زمانیکه روبیو دوباره جواب یک پاراگرافی اش را بازگو کرد، فرماندار نیوجرسی خطاب به مردم گفت: "یک سخنرانی حفظ شده 25 ثانیه‌ای. همه توجه کنید، منظوم همین بود".

باید خودتان ببینید. ترکانده است در رسانه های آمریکا و جهان. بی نظیر بوده است. نوشته اند "کریستی" نه تنها با همان حرکت فاتحه "روبیو" را در ایالت نیو همپشایر خواند و کلا او را از اینکه کاندیدای نهایی جمهوری خواهان باشد ناامید کرد، بلکه اصولا مسیر و شکل رقابت انتخاباتی را هم دگرگون کرد.

نکته اش این است که درست در همین لحظات و لحظات مشابهش که در دیگر مناظره ها هم اتفاق افتاده است، "دموکراسی" رخ می نمایاند. وقتی کاندیداها مزخرف گویی درباره "برنامه ها" و "اهداف" و "آرمان ها" ی خودشان یا انتقاد از "برنامه ها" و "اهداف" دیگران و این خزعبلات را که خودشان هم می دانند حرف مفت است کنار می گذارند و "شخصیت" طرف مقابل را گل آلود می کنند، تازه بازی "دموکراتیک" می شود! هر وقت در جریان بازی به نفع قدرت حاکمه اختلال ایجاد شود، همان وقتی که پوسته اتوکشیده و متمدن بازی شکاف می خورد و شیره چارواداری اش بیرون می زند، تازه آن لحظه است که منافع مردم واقعا نمایندگی می شود. بیخود نیست که درست در همین لحظات است که دست و جیغ و هورای مردم از حالت رسمی و فرمایشی خارج می شود و یک شور و نشاط واقعی از خودشان نشان می دهند.

القصه اینکه اگر یک وقت داشتید مناظره انتخاباتی تماشا می کردید و یکهو دیدید دو تا کاندیدا پاچه ها را ور مالیدند و هوای چاله میدان کردند و مشغول لیچارگویی به هم شدند، مثل ندید بدیدها نگویید: "آخ آخ ببین چقدر غیر دموکراتیک دارند رفتار می کنند، چه زشت بخدا، اصول دموکراسی را زیر پا گذاشتند". درست آنجاست که دموکراسی امکان تحقق پیدا کرده است. حالشو ببر دیگه گیرت نمیاد.

ارسال نظر

  • نخود همه آش

    ما هم از این دموکراسی ها داریم، بهترش را هم داریم. مثلاً می شود مثل باجگیرها عکس بی حجاب همسر رقیب را آورد و هی مثل لمپنها رقیب را تهدید به نشان دادن عکس کرد.

  • ناشناس

    نگارش نویسنده محترم بسیار کیهانی است!
    مرتیکه! مزخرف گویی! پاچه ورمالیدن! بوق زدن! ...
    بیشتر از این از پارسینه توقع داریم.

  • بهرنگ

    بی ادبی...
    عدم هوش و سواد سیاسی...
    بغض و فرافکنی...
    بنده پایین شهری ام ولی اگر پاسخ شما را بدهم یعنی هم سطح شما هستم پس با لبخندی میگذرم...

  • ناشناس

    به نظرم نقد طنز آمیز وتا حدی مسخره کردن انتخابات کشوری که همه فاکتورهای دموکراسی در حد نهایت است برای ما بیشتر از پر رویی است

  • سعید

    مقاله ای به غایت کوچه بازاری و احساسی بود.
    مجبور نیستید هر چی بهتون دادن بذارید رو سایت.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار