گوناگون

رسانه‌ها و فضاي مجازي انتخاباتي را كه برخي نمي‌خواستند رقابتي شود، رقابتي كردند

رسانه‌ها و فضاي مجازي انتخاباتي را كه برخي نمي‌خواستند رقابتي شود، رقابتي كردند

پارسینه: انتخابات پيش رو در ايران با همه معادلات پيچيده و سازوكارهاي عرصه سياسي آن از نظر ارتباطاتي بسيار حائز اهميت مي‌تواند باشد. شايد بتوان گفت انتخابات پيش‌رو براي نخستين‌بار انتخاباتي خواهد بود كه در آن يكي از اهرم‌هاي تاثيرگذار در آن فضاي مجازي خواهد بود. با دكتر مجيد رضاييان، بنيانگذار روزنامه ايران و استاد دانشگاه در دانشكده خبر و مركز مطالعات و برنامه‌ريزي رسانه‌ها درباره نقش فضاي مجازي در انتخابات پيش‌روي كشور به گفت‌وگو پرداختيم.

عکس: مهری جمشیدی

روزهاي منتهي به انتخابات يكي از دوره‌هاي خاص در هر جامعه‌اي است كه در آن جامعه به تامين خوراك خبري و تحليلي براي شناخت بيشتر نامزدهاي انتخاباتي نياز دارد. در دنياي امروز اين نياز هنگامي كه توسط رسانه‌هاي رسمي مانند صداوسيما آنچنان‌كه بايد تغذيه نمي‌شود اين خوراك خبري توسط رسانه‌هاي مجازي و غيررسمي تامين مي‌شود. تحليل شما از اين شرايط به چه شكل است؟
يكي از مواردي كه كاستلز در سه‌گانه نظريه شبكه‌هاي اجتماعي خود مطرح مي‌كند، كاركرد اطلاع‌رساني اين شبكه‌ها است كه كاملا جنبه اجتماعي دارد. در اتفاقاتي مانند انقلاب تونس و مواردي مانند فوت مرحوم پاشايي در ايران اين موضوع اثبات شد. امروز نيز اين كاركرد در انتخابات سال ۹۴ به‌وضوح قابل‌رويت است. مردم خبرهاي موردنياز خود را از طريق سايت‌ها كه ما آن را وب‌يك مي‌ناميم و نيز انتقال آن به شبكه‌هاي اجتماعي كه وب دو نام دارد كسب مي‌كنند. اخبار انتخاباتي امروزه از طريق موبايل‌ها به‌راحتي در ميان جامعه ردوبدل مي‌شود. به عبارتي قدرت شبكه‌هاي اجتماعي درزمينه اطلاع‌رساني در برابر رسانه‌هاي رسمي كه صرفا يك گفتمان را حمايت مي‌كنند و حاضر نيستند فضاي رقابتي در عرصه انتخابات را منعكس كنند نشان مي‌دهد. اين دوره از انتخابات از نگاه ارتباطاتي ازاين‌جهت حايزاهميت است كه شبكه‌هاي مجازي قدرت انحصارگري خبري رسانه‌هاي رسمي را شكسته‌اند. در كنار اين موضوع، حضور آگاهانه مردم نيز نقش مهمي ايفا مي‌كند. جالب است كه در اين مدت ما ميزان كمتري از شايعه را در شبكه‌هاي اجتماعي مشاهده مي‌كنيم و سعي مي‌شود كه خبرهاي دقيق‌تر و صحيح‌تري منتشر شود. به عنوان‌مثال اگر حزب خاصي كانديدايي را در يكي از شهرستان‌ها دارد آنچه منتشر مي‌شود اطلاعيه‌اي رسمي همراه با امضا و مصاحبه‌اي با يك سايت يا خبرگزاري خصوصي معتبر است كه اين خبر موثق به وب دو منتقل مي‌شود و در اين فضا دست‌به دست مي‌چرخد. در اين انتخابات براي نخستين بار شاهد پيوند وب يك و وب دو يا بهتر بگويم شاهد پيوند رسانه‌هاي رسمي معتبر در وب‌يك يعني سايت‌هاي رسمي بخش خصوصي با وب‌دو يعني شبكه‌هاي اجتماعي هستيم و اين موضوع اتفاق جالبي است كه مانند يك آزمايشگاه خبري خودش را نشان مي‌دهد و به‌زودي آثار مثبت آن را خواهيم ديد.
در كنار پيامدهاي مثبت شبكه‌هاي اجتماعي، آسيب‌هايي همچون عدم پايبندي به منبع موثق در فضاي مجازي امكان شيوع شايعه در جامعه را بيشتر نمي‌كند؟
در زمينه انتخابات ازآنجايي‌كه خود من مشغول رصد فضا هستم و آن را مطالعه مي‌كنم خوشبختانه خود كاربرها در مقابل شايعات واكنش نشان مي‌دهند و فقط به خبرهاي رسمي‌اي كه از وب يك به وب دو منتقل شده است اعتماد مي‌كنند.
جايگاه روزنامه‌ها در ميان صداوسيمايي كه تريبون رسمي گروهي خاص و فضاي مجازي كه تازه‌واردهاي عالم رسانه هستند و هنوز كاركرد دقيق آنها در موقعيت‌هايي همچون انتخابات مشخص نشده است را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
روزنامه‌ها در اين ميان نقش بسيار قدرتمندي را ايفا مي‌كنند و به نظر من روزنامه‌ها به جايگاه اصلي خود در اين رويداد بزرگ انتخابات اسفند ۹۴ برمي‌گردند. بسياري از خبرهايي كه در رسانه‌هاي اجتماعي دست‌به دست مي‌شود مصاحبه‌ها و گزارش‌هاي همين روزنامه‌ها است. امروزه بازديد برخي از مطالب مطبوعات، به‌خصوص مطالب روزنامه‌هاي بخش خصوصي در شبكه‌هاي اجتماعي از ميزان تيراژ همان روزنامه بيشتر مي‌شود. اين اتفاق بسيار مثبتي است. اگر بخواهم اسم ببرم مي‌توان گفت برخي مطالب روزنامه‌هايي مثل شرق يا اعتماد در فضاي اجتماعي بيننده‌هاي بسياري دارد. جريان‌هاي رسانه‌هاي خبري غالب و رسمي نيز در شبكه‌هاي مجازي فعال هستند و حضور دارند اما به دليل يك‌سويه بودن جهت‌گيري‌هاي آنان از سوي رسانه‌هاي مجازي كه ضدمطالب يك‌طرفه است مورد توجه زيادي قرار نمي‌گيرد. فضاي مجازي فضاي رقابتي‌اي را به وجود آورده كه واكنش‌هاي بيروني و واقعي آن كاملا مشهود است.
براي فيس‌بوك به عنوان يك رسانه خاص در اين ميان نقشي قائل هستيد؟
فيس‌بوك زماني كشوري بسيار بزرگ بود كه امروزه در فضاي مجازي تبديل به جزيره‌اي دورافتاده شده است. نه تنها فيس‌بوك در حالت كلي شبكه‌هاي اجتماعي موبايلي جاي همه شبكه‌هاي اجتماعي غيرموبايلي را گرفته است.
به عنوان يك صاحب‌نظر در حوزه ارتباطات اگر بخواهيد مدلي ارتباطي براي جريان‌هاي خبري در دوران انتخابات در فضاي مجازي اسم ببريد كدام يك از آنها خواهد بود؟
آنچه امروزه در اين فضا مي‌بينيم تلفيقي است از مدل خوانش مخاطب و نيز مدل مخاطب فعال با نظريه كاستلز درباره شبكه‌هاي اجتماعي. امروزه مي‌بينيم كه اين دو نظريه در شبكه‌هاي اجتماعي اتفاق مي‌افتد. در بحث خوانش نوعي از ارتباط دوطرفه در حال اتفاق است و در بحث نظريه كاستلز نيز به اين شكل است كه در اين فضا بحث انتقال در حال صورت گرفتن است به اين شكل كه يك كاربر خبري را در شبكه‌هاي اجتماعي‌اي كه عضو است منتقل و منعكس مي‌كند. ممكن است من خبري را در يك گروه ۸۰۰ نفره ببينم؛ يعني با ۸۰۰ نفر در تعامل هستم. از سوي ديگر در همان گروه هر كدام از افراد در گروه‌هاي ديگري عضو هستند كه من نيستم، بنابراين شبكه‌هاي اجتماعي عملا تحقق اين نظريه كاستلز را به ما نشان مي‌دهند.
در اين ميان براي صداوسيما در ميان ديگر رسانه‌ها چه جايگاهي قائل هستيد. امروزه آيا هنوز نظر صداوسيما خريدار دارد يا از ميزان تسلط آن كم شده است؟
هر چقدر كه مخاطبان و شهرونداني كه قرار است راي بدهند شكل سنتي‌تري داشته باشند و در شهرستان‌ها يا توابع آن باشند كه تعامل كمتري با شبكه‌هاي اجتماعي دارند، بيشتر تحت تاثير تبليغات بيروني و صداوسيما هستند. از سوي ديگر در همان شهرستان‌ها نيز جريان‌هاي ديگري كه وارد كارزار انتخابات شده‌اند مانند اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرايان اگر نامزدي داشته‌اند يا از نامزدي حمايت كرده‌اند اين حمايت تاثير بالايي داشته است. مردم ايران هميشه ثابت كرده‌اند كه دوست ندارند گفتمان غالب را بپذيرند و گفتماني كه منتقد است را بيشتر مي‌پذيرند. بااين‌وجود صداوسيما نيز حضور دارد و تاثير خود را مي‌گذارد اما نكته‌اي كه در اين ميان مهم است اين است كه صداوسيما خودش تمايلي به ايجاد فضاي رقابتي ندارد، درحالي كه اگر خود صداوسيما تمايل داشت فضاي رقابتي را به وجود بياورد، مناظره‌ها را تقويت مي‌كرد، به همه جريان‌ها اجازه استفاده از تريبون خود را مي‌داد، منظورم وقت رسمي‌اي كه به همه نامزدها داده مي‌شود نيست. اين موضوع بخش كوچكي از اين سهم است. منظور من بيشتر اين است كه گفتمان حاكم بر فضاي صداوسيما اگر گفتماني بي‌طرفانه مي‌بود و فضاي رقابتي‌اي را ايجاد مي‌كرد، اين بهترين فرصت براي صداوسيما بود تا اعتبار كاهش‌يافته خود به عنوان يك رسانه را مجددا برگرداند چون رسانه‌اي كه جناحي عمل مي‌كند اثر چنداني ندارد اما اگر رسانه‌اي ملي باشد بدون شك تاثيرگذار خواهد بود.
تا قبل از ظهور رسانه‌هاي مجازي صداي كانديداهاي مستقل و كساني كه رسانه‌اي مثل روزنامه نداشتند خيلي شنيده نمي‌شد اما امروز هر كانديدا مي‌تواند از راه‌هاي مختلف از جمله كانال‌هاي تلگرامي صداي خودش را به گوش مخاطب برساند. به نظر شما رسانه‌هاي مجازي چقدر مي‌توانند در چندصدايي بودن انتخابات نقش داشته باشند؟
امروزه رسانه‌ها از يك‌سو و شبكه‌هاي اجتماعي از سوي ديگر، چراكه ما شبكه‌هاي اجتماعي را اطلاع‌رسان مي‌دانيم نه رسانه؛ دست‌به دست هم داده‌اند و در فضايي كه با رد‌صلاحيت‌هاي گسترده مي‌خواست رقابتي نباشد، فضا را به يك فضاي رقابتي بسيار سالم و منطقي تبديل كرده‌اند. كشور ما به تعبير هابر ماس به گفت‌وگو نياز دارد. هابر ماس مي‌گويد: گفت‌وگو گوهريني دارد، گوهرين گفت‌وگو تبادل معنا است، تبادل معنا مي‌تواند باعث اتفاق افتادن تفاهم باشد و تفاهم آن چيزي را رقم مي‌زند كه ما آن را توافق مي‌ناميم و توافق به عنوان الگويي براي رفتار اجتماعي تلقي مي‌شود. تئوري فضاي عمومي و نيز كنش متقابل هابر ماس ريشه در گفت‌وگو دارد. امروزه كشور ما به نگاه هابر ماسي و گفت‌وگويي نياز دارد، به نگاه گفت‌وگوي منطقي و تبادل معنا نياز دارد و اين اتفاق در نهايت اعتدال، عقلانيت و برخورد سالم دارد اتفاق مي‌افتد؛ اما اي‌كاش ما هم، شاهد حضور كانديداهاي بيشتري مي‌بوديم و هم اينكه صداوسيما، فضاي بي‌طرفانه و رقابتي‌تري را ايجاد مي‌كرد. ولي درعين‌حال، رسانه‌ها تلاش مي‌كنند در كنار شبكه‌هاي اجتماعي اين فضاي عقلاني و اعتدال‌گرايانه را ايجاد كنند.

منبع: اعتماد / هادی عیار

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار