راز خط هیروگلیف چگونه کشف شد؟
پارسینه: شامپولیون کشف می کند که برخلاف تصور همگان، نشانه های هیروگلیف تنها یک خط نوشتاری نیستند، بلکه مانند حروف الفبا دارای آوا هستند. این خبر سر و صدای زیادی را در محافل علمی آن روزگار ایجاد کرد و شامپولیون بی نام و نشان به شهرت فراوانی دست می یابد.
Tazeh: خط باستانی مصریان موسوم به هیروگلیف است. خط هیروگلیف مصری ها یکی از قدیمی ترین روشهای نوشتن است. نام هیروگلیف برگرفته از دو کلمه یونانی " هئیرا تیکاس" به معنی مقدس و "گلوفئین" به معنای حکاکی است که توسط آن یونانیان باستان نوشته های روی سطح بناهای فراعنه را می نامیدند. قدمت برخی از این نوشتهها به ۳ هزار سال پیش از میلاد برمیگردد. این خط تا مدت ها برای پژوهشگران ناشناخته بود؛ زیرا علایم تصویری که خط هیروگلیف بر مبنای آن نهاده شده بود، تصاویر گوناگونی از اشکال حیوانات، تصاویر انسان ها و خطوطی که در سه جهت نوشته می شد را تشکیل می داد. مصریان باستان معتقد بودند که خط هیروگلیف را "تحوت" (خدای علم و دانش ) به وجود آورده و به فرزندانش ( فراعنه) آموخته است. حروف تصویری هیروگلیف تا هزاران سال توسط کاهنان مصری برای تزیین دیوار معابد و آرامگاه ها به کار برده می شد. راز علائم هیروگلیف و کلید آن در سال 1799، طی لشکرکشی ناپلئون به مصر به دست آمد. سربازان ناپلئون که پی قلعه ای را در نزدیکی شهر " الرشید" یا روستای "روزتا " ( ROSETTA ) می کندند، تخته سنگی از جنس بازالت سیاهی را به طول 5/1 متر، به عرض 71/0 متر و به قطر 28/0 متر را کشف کردند. وقتی که ناپلئون از این کشف با خبر شد، آن سنگ را به گروهی از دانشمندان که همراه او به مصر رفته بودند، نشان داد.
پس از شکست فرانسویان، سنگ " روزتا " توسط " ابر کرامبی " (Abercromby 1851-1734 ) سردار انگلیسی که در مصر با قوای ناپلئون می جنگید، در سال 1801، به موزه بریتانیایی ( British museum ) در لندن فرستاده شد. متن سنگ به دو زبان مصری و یونانی بود. در بخش مصری شامل حروف هیروگلیفی در بالا و دموتیک در وسط و یونانی در پایین نوشته شده بود. حروف هیروگلیفی عبارت از نوعی پیکر نگاری کاهنانه بود که از دیرباز به دست کاهنان نوشته می شد و تقریبا هر سند دولتی و تشریفاتی که می بایست مورد استفاده ی مردم قرار گیرد، به کار می رفت. حروف دموتیک عبارت است از صورت تغیر شکل یافته و خلاصه شده ی حروف هیروگلیفی کاهنانه برای استفاده عامه مردم بود. از زمان پیروزی های مقدونی ها خط یونانی بر روی این سنگ به جا مانده است و هنگامی که مقدونی ها بر مصری ها پیروز شدند، خط یونانی نیز به این سنگ افزوده شد. گفته می شود بطلمیوس پنجم، مشهور به اپیفانس ( 196 ق.م ) به منظور فهم همه ی مردم در اثرش دستور داد تا زبان یونانی مصری به کار گرفته شود. ترجمه و تفسیر متن سنگ " روزتا " در27سپنامبر 1822 توسط دانشمند زبان شناسی فرانسوی به نام " جان فرانسواشامپلیون" ( Champolion ) انجام گرفت. وی که از نبوغی ذاتی در فراگیری زبان های کهن برخوردار بود، در همان اوایل جوانی چندین زبان کهن از جمله زبان " قبطی " مصر را فراگرفت. وی توانست ظرف ده سال حروف هیروگلیف را رمزگشایی کند. شامپولیون کشف می کند که برخلاف تصور همگان، نشانه های هیروگلیف تنها یک خط نوشتاری نیستند، بلکه مانند حروف الفبا دارای آوا هستند. این خبر سر و صدای زیادی را در محافل علمی آن روزگار ایجاد کرد و شامپولیون بی نام و نشان به شهرت فراوانی دست می یابد. شامپولیون ده سال پس از کشف راز خط هیروگلیف در 4 مارس 1832 میلادی در سن 42 سالگی دار فانی را وداع گفت، بی آن که فرصت یابد دستور زبان مصری و فرهنگنامه مصری که به تالیف آنها پرداخته بود را به اتمام برساند. کشف شامپولیون راه را برای مصرشناسان و باستان شناسان باز می کند تا به تاریخ و تمدن مصریان باستان و فراعنه پی برده و رازهای این تمدن غنی باستانی را کشف نمایند.
خط هیروگلیف قواعد نوشتاری خاص خود را داشت. زبان شناسان توانستند بسیاری از این قواعد را کشف کنند:
1- خطوط هیروگلیف در سه جهت ( راست به چپ، چپ به راست و بالا به پاین ) نوشته
می شد.
2- از آن جا که تقریبا در همه ی جملات هیروگلیف شکل یک پرنده یا حیوان وجود داشت، حروف را طوری می نوشتند که صورت پرنده یا حیوان در ابتدای خط باشد.
3- پس از پایان اسم شخص، اگر مذکر بود، شکل یک مرد و اگر مؤنث بود، شکل یک زن کشیده می شد.
4- اگر نوشته متعلق به کسی بود، چهره ی او را طوری ترسیم می کردند که انگار به متن نگاه می کند.
5- نام فراعنه داخل قاب بیضی شکل نوشته می شد و القابش پس از نام او می آمد.
مصریان باستان برای نشان دادن اعداد هم علایم ویژه ای را به کار می بردند. آن ها برای نمایش اعداد یک تا نه از خطوط ایستاده، برای عدد ده از نیم دایره رو به پایین، برای عدد صد از شکل پیچش طناب، برای عدد هزار از لوتوس یا پاپیروس، برای ده هزار از یک انگشت، برای صد هزار از قورباغه و برای یک میلیون، از مردی که دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده استفاده می کردند. مصریات باستان تا عدد یک میلیون را به خوبی می شناختند. توانایی بالای آنها در شمارش رقم های زیاد به خاطر آن بود که برای مسافت اهرام مجبور بودند تعداد سنگ ها و کارگران را محاسبه کنند.
ارسال نظر