سی و سومین رئیس فوتبال کیست
پارسینه: جنس فوتبال ایران در این 61 سالی كه از عمر فدراسیونش میگذرد جورجور بوده است.از فوتبالی گرفته تا سواركار و بسكتبالیست و دونده، همگی طعم نشستن روی صندلی داغ این فوتبال را چشیدهاند.
این طیف به غیرفوتبالیها هم كشیده از آنجا كه نظامیها و درباریها هم ريیس شدند؛ پیرو جوان هم نمیشناسد.ريیس 28 تا 65 ساله داشتیم. برخیها هم بودند كه ریاست در این فدراسیون اولین و آخرین تجربه فوتبالیشان بوده است.
خلاصه از سال 1329 تاكنون، ریاست فدراسیون فوتبال 32 بار حكم خورده است، یعنی به طور متوسط هر یك سال و 11 ماه یك بار كه اصلا آمار جالب توجهی نیست.
در این میان روسای تكراری هم كمك نبودند؛ آنها كه در دو دوره ريیس شدند؛ اولینشان محسن حداد بود و آخرینشان هم شاید همین علی كفاشیان باشد! سیاسی، كنی، مبشر، مكری، سرودی، نوآموز و آبشناسان، بعد از حداد دیگر روسایی بودند كه دو بار ریاست در فدراسیون فوتبال را تجربه كردند.
جوانترین ريیس تاریخ فدراسیون فوتبال حسين راغفر است كه اسفند 1360، در حالیكه فقط 28 سال داشت حكم ریاست به نام او مهر شد البته راغفر یكی از كوتاهترين دوران مديريت را نیز با شش ماه ریاست تجربه كرد.
آنچه در پی میآید مروری است بر سرنوشت 61 سال صندلی ریاست فدراسیون فوتبال:
علی كنی (۱۳۲9ـ ۱۳۲5) و (1335ـ 1334)
علی كنی در حالی به عنوان اولین ريیس فدراسیون فوتبال ایران معرفی شد كه طی سالهای 1318 تا 1324، حسین صدقیانی، مدیر انجمن فوتبال سازمان تربیتبدنی، مرد اول فوتبال ایران لقب داشت.
البته كنی از جمله فوتبالیستهایی بود كه هم تحصیلات بالایی داشت و هم در سخنوری توانمند بود. او 9 سال بعد به دلیل تجربه بالایش دوباره ريیس فدراسیون فوتبال شد، اما این بار فقط یك سال مدیریت كرد به دلیل فشارهای رسانهای از فدراسیون فوتبال كنار گذاشته شد.
هدایتالله گیلانشاه (1331ـ1329)
آبان 1329 پای اولین ريیس نظامی به فدراسیون فوتبال باز شد. گیلانشاه در شرایطی به عنوان دومین ريیس فدراسیون فوتبال انتخاب شد كه ریاست ستاد نیروی هوایی كشور را برعهده داشت، اما چون بهرهگیری از قدرت عناصر سياسي و نظامي در ورزش آن روزها باب بود، او به عنوان ريیس انتخاب شد.
البته گیلانشاه خود فوتبالی بود و سابقهبازی در تیمهای كلوپ ایران و طوفان و حتی قهرمانی در رقابتهای فوتبال باشگاههای تهران را در كانامه داشت.
محسن حداد (1332ـ1331) و (1334ـ1333)
محسن حداد، اولین ريیس غیرفوتبالی فدراسیون فوتبال بود و برخلاف علی كنی و هدایتالله گیلانشاه كه از بازیكنان سطح اول رده باشگاهی بودند، هیچگونه سابقه ورزشی را در كارنامه فعالیتهای خود نداشت و فقط یك علاقهمند به فوتبال بود.
او را اولین ريیسی میدانند كه با دخالت و نظر سازمان تربیتبدنی وقت بر مسند ریاست فوتبال تكیه زد. حداد همچنین اولین ريیس تاریخ فدراسیون فوتبال است كه در دو دوره متوالی، این مسوولیت به او واگذار شد. البته در دوران ریاست حداد، به دلیل وقوع كودتای 28 مرداد، هیچگونه فعالیت خاص ورزشی در كشور انجام نشد.
حسین سیاسی (1333ـ1332) و (1334)
سرتیپ حسین سیاسی، به عنوان دومین نظامیتاریخ، ریاست فدراسیون فوتبال را عهده دار شد. البته او هم مثل كنی و گیلانشاه یك ورزشی بود و در اكثر مسابقاتی كه برگزار میشد به عنوان داور به میدان میآمد.
سیاسی پایهگذار كانون ورزش ایران لقب داشت و یكی از پیشكسوتان امر قضاوت در بازیهای فوتبال بود. با این حال در دو دوره 15 ماهه و سه ماهه ریاست او در فدراسیون فوتبال، همچون دوران حداد، هیچ خبری از فعالیتهای ورزشی در كشور نبود. با این حال سالهای 1331 تا 1334 هر بار كه رئیس سازمان تربیتبدنی عوض شد، رئیس فدراسیون فوتبال هم كنار گذاشته شد.
مصطفی سلیمی (1336ـ1335)
فوتبالیترین ريیس فدراسیون فوتبال تا آن زمان مصطفی سلیمی بود؛ یكی از بازیكنان مطرح تیمهای طوفان و كوهستانی كه اتفاقا با هر دو تیم سالهای 1314 و 1316 قهرمان باشگاههای تهران شد.
سلیمی قبل از آنكه ريیس فدراسیون فوتبال شود در سمتهای دیگری چون دبیری فدراسیون فوتبال و سرمربیگری تیم ملی هم انجام وظیفه كرده بود. كارهای فدراسیون فوتبال زمان ریاست هدایت گیلانشاه، تماما برعهده مصطفی سلیمی بود و در همان سالها نیز تیم ملی ایران با سرمربیگری او عنوان قهرمانی بازیهای آسیایی دهلینو را به دست آورد.
او در زمان ریاست حداد و سیاسی هم در فدراسیون فوتبال مسوولیت داشت، با این وجود دوران ریاست مصطفی سلیمی به یك سال هم نرسید و بعد از هشت ماه اردیبهشت ۱۳۳۶ به خاطر اختلافی كه با ريیس وقت سازمان تربیتبدنی، دكتر عباس ایزدپناه داشت از مسوولیت خود كنار رفت و جای خود را به حسین مبشر داد.
حسین مبشر (1337 - 1336) و (1345ـ1341)
حسین مبشر را باید جوانترین ريیس فدراسیون تاریخ فوتبال ایران نامید كه اولين بار در 35 سالگی كار خود را به عنوان ششمین رئیس فوتبال ایران آغاز كرد.
مبشر از بازیكنان تاثیرگذار آن روزهای تیم دارایی و تیم ملی فوتبال ایران بود و حتی در اولین بازی رسمی تیم ملی سال 1328، 2 گل از 4 گل ایران را وارد دروازه افغانستان كرد. دوره اول ریاست مبشر 15 ماه بود و ناكامی تیم ملی در بازیهای آسیایی توكیو باعث بركناری او شد.
مبشر برای دومین بار آبان ۱۳۴۱ ريیس فدراسیون فوتبال شد و این بار مسوولیت فوق را چهار سال حفظ كرد. در همان چهار سال تیم ملی برای اولین بار به المپیك ۱۹۶۴ توكیو صعود كرد و در بازیهای آسیایی ۱۹۶۶ بانكوك هم قهرمان شد.
مصطفی مكری (1339ـ1338) و (1351ـ1346)
با كنار رفتن ایزدپناه از سازمان تربیتبدنی و روی كار آمدن منوچهر قراگزلو، صندلی ریاست فدراسیون فوتبال هم از مبشر گرفته و به مصطفی مكری داده شد.
او كه از فوتبالیستهای خوب دهه ۲۰ بود، اولین دوره ریاستش در فدراسیون فوتبال را در 36 سالگی آغاز كرد.
دورهای كه دو سال به طول انجامید. با این حال در دوره دوم ریاست او كه 5 سال هم به طول انجامید (از 46 تا 51) فوتبال ایران به اوج افتخار رسید.
قهرمانی در دو دوره متوالی جام ملتهای آسیا به سالهای 47 و 51 و راهیابی به المپیك ۱۹۷۲ مونیخ همه در دوران مكری اتفاق افتاد. او را پدر لیگ فوتبال ایران هم لقب دادهاند، چراكه بنیانگذار لیگ منطقهای ایران بود.
ذبیحالله خبیری (1340ـ1339)
خبیری بعد از حسین مبشر، دومین ريیس فدراسیون فوتبال بود كه سابقه حضور در تیم ملی را دارد. با این حال او بیشتر از آنكه به دلیل شایستگیهایش ريیس فدراسیون فوتبال شود به خاطر بروز تغییرات در سازمان ورزش روی كارآمد و از حجت كاشانی، ريیس وقت سازمان ورزش حكم گرفت.
در دوران ریاست خبیری كه فقط 15 ماه طول كشید در زمینه فوتبال ملی هیچ بازی خاصی انجام نشد و هر چه بود در برگزاری مسابقات باشگاهی و قهرمانی كشور خلاصه شد. او كه یكی از بهترین فوتبالیستهای دهه ۲۰ بود، آبان سال 40 از سمت خود استعفا داد.
حسین سرودی (1341) و (1346ـ1345)
به واسطه حضور همزمان در دو تیم ملی فوتبال و بسكتبال ایران، حسین سرودی را باید در ردیف ورزشیترین روسای تاریخ فدراسیون فوتبال قرار داد. او تنها ورزشكار تاریخ ایران است كه در بازیهای آسیایی دهلینو، عضو هر دو تیم فوتبال و بسكتبال ایران بود.
با این حال در دوران مدیریت كارنامه چندان درخشانی نداشت و هر دو باری كه ريیس فدراسیون فوتبال شد یك سال بعد، این مسوولیت را به شخص دیگری واگذار كرد.
علاقه سرودی به حسین فكری، باعث شد هر بار كه او رئیس فدراسیون فوتبال میشود، فكری هم سرمربی تیم ملی ایران شود. سرودی را عامل اصلی انحلال باشگاه شاهین سال 1346 میدانند.
كامبیز آتابای (1357ـ1351)
آتابای برخلاف اكثر روسای قبلی فدراسیون فوتبال از دل این رشته نبود. او كه تا قبل از آن در رشته سواركاری فعالیت میكرد به دلیل قدرت سیاسی ناشی از حضورش در دربار پهلوی به سمت ریاست فدراسیون فوتبال منصوب شد. با این حال مدیریت خوب آتابای 7 سال او را بر مسند ریاست نگه داشت.
راهاندازی لیگ تختجمشید، پیروزی ایران بر برزیل در المپیك 1972 مونیخ، استخدام فرانك اوفارل، سرمربی ایرلندی منچستریونایتد برای تیم ملی فوتبال، قهرمانیهاي متوالی جوانان ایران در آسیا با مربیگری حشمت مهاجرانی، صعود به المپیك 1976 مونترال و بالاخره راهیابی تیم ملی به جام جهانی 1978 برای اولین بار و سه بازی خاطرهانگیز ملیپوشان در آرژانتین، همگی از موفقیتهای اولین ريیس فدراسیونی بودند كه هفت سال متوالی بر مسند ریاست فوتبال تكیه زد.
ناصر نوآموز (1359ـ1358) و (1372ـ1368)
ناصر نوآموز، یازدهمین ريیس فدراسیون فوتبال و اولین ريیس این فدراسیون، بعد از پیروزی انقلاب است كه در مهر ۱۳۵۸ به دنبال رایگیری اعضای شورای اداره كننده فوتبال، برای این سمت انتخاب شد.
نوآموز آن زمان سرهنگ دوم بود، اما همه او را به عنوان یك بازیكن ملی میشناختند. دوره اول ریاست نوآموز یك سال به طول انجامید و در همان زمان كوتاه تیم ملی به المپیك 1980 صعود كرد، اما شكست در نیمهنهایی جامملتهای آسیا، آنهم در شرایطی كه ایران در سه دوره قبلی قهرمان شده بود، اسباب بركناری نوآموز را فراهم كرد.
ناصر نوآموز بعد از ۱۰ سال، به دنبال حضور دكتر حسن غفوری فرد به عنوان ريیس سازمان تربیتبدنی از مهر ۱۳۶۸ برای دومین بار، ريیس فدراسیون فوتبال كشورمان شد و چهار سال در این سمت باقی ماند.
قهرمانی تیم ملی در بازیهای آسیایی پكن مهمترین دستاورد فوتبال ایران در دوره دوم ریاست نوآموز در فدراسیون بود.
هادی طاووسی (1360ـ 1359)
هادی طاووسی، دروازهبان تیمهای شاهین، پرسپولیس و پیكان، دومین ريیس فدراسیون فوتبال بعد از انقلاب است كه مهر ۱۳۵۹ توسط مصطفی داوودی ريیس وقت سازمان تربیتبدنی به جای ناصر نوآموز به امر اداره فوتبال ایران مشغول شد البته این انتصاب همزمان شد با آغاز جنگ تحمیلی تا عملا در آن هشت ماهی كه او ريیس بود، تیم ملی اصلا تشكیل نشود.
با این حال اولین دوره مسابقات فوتبال باشگاههای تهران بعد از انقلاب با شركت ۱۴ تیم در زمان مدیریت او برگزار شد. انتخاب مردان فوتبالی در پستهای مدیریتی فدراسیون از نكات بارز فعالیت طاووسی بود، اما به دليل اختلافات فراوان با مسوولان وقت سازمان، او از سمت خود استعفا كرد.
حسین آبشناسان (1360) و (1362ـ1361)
طی یك سال حسین آبشناسان دو بار از مصطفی داوودی، رئیس وقت سازمان تربیتبدنی حكم ریاست گرفت، اولی مرداد 1360 و دومی شهریور 1361.
دوره اول ریاست آبشناسان كه از بازیكنان تیمهای شعاع و برق تهران بود، كمتر از هفت ماه به طول انجامید و پس از چند ماه كه حسین راغفر به عنوان ريیس فدراسیون فوتبال منصوب شد، او از شهریور 60 دوباره برای مدت هشت ماه عهده دار ریاست فدراسیون شد.
اتفاق قابل ذكر هم در دوره دوم ریاست آب شناسان رخ داد، جایی كه تیم ملی با طرح عجیب 27 سالهها راهی بازیهای آسیایی 1982 دهلینو شد و حسین آبشناسان برای خودش حكم سرمربیگری تیم ملی زد! تیم ملی در آن بازیها در مرحله یكچهارم نهایی مغلوب كویت شد و از گردونه رقابتها كنار رفت.
حسین راغفر (1361ـ1360)
جوانترین ريیس فدراسیون تمام ادوار تاریخ فوتبال ایران حسین راغفر است كه به دلیل قرابت با مصطفی داوودی، ريیس وقت سازمان تربیتبدنی، اسفند 1360 و در 28 سالگی بر مسند ریاست نشست.
دروازهبان تیمهای باشگاهای راهآهن، بوتان و ماشینسازی كه سابقه بازی در تیمهای ملی جوانان و بزرگسالان ایران را هم در كارنامه دارد، فقط شش ماه در فدراسیون فوتبال ریاست كرد و شهريور سال 61 از سوي دوستش داوودی، به عنوان معاونت فني سازمان تربيتبدني منصوب و مشغول به كار شد. در آن دوره كوتاه، ناصر ابراهیمی با نظر راغفر به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی شد.
بهروز صحابه (۱۳۶3 ـ 1362)
بهروز صحابه هم در ردیف روسای جوان فدراسیون فوتبال است كه ارديبهشت سال 62 و در 30 سالگی، با راي داوود شمسي رييس جديد سازمان تربيتبدني عهده دار مسووليت فوتبال كشور شد.
صحابه عضو تيم فوتبال پاس تهران بود و قهرماني در مسابقات جام تختجمشيد را با پاس تجربه كرده بود. البته او قبل از حضور در فدراسیون فوتبال سوابق اجرایی و مدیریتی خاصی نداشت و بعد از كنارهگیری دیگر هیچگاه در سطوح مدیریت فوتبال در كشورمان مطرح نشد. صحابه، در دوره 17 ماهه مدیریت خود محمود یاوری را سرمربی تیم ملی فوتبال بزرگسالان كرد.
نصرالله سجادی (1365ـ 1363)
سجادی با حكم اسماعیل داوودی، ريیس وقت سازمان تربیتبدنی پاییز ۶۳ ریاست فدراسیون فوتبال را برعهده گرفت و دقیقا دو سال در این مسند باقی ماند.
او از جمله روسایی بود كه سابقه فوتبالی نداشت، اما با مدیریت در ورزش بیگانه نبود. با این حال دوران ریاست او دستاورد چشمگیری برای فوتبال ایران به همراه نداشت.
تیم ملی در نیمه نهایی جام ملتها به عربستان باخت و در بازیهای آسیایی سئول هم در مرحله یكچهارم نهایی حذف شد.
بعد از این بازیها بود كه ۱۴ بازیكن با تجربه تیم ملی به خاطر اختلاف در تیم ملی فوتبال استعفا دادند. به دنبال این اتفاقات سجادی از فدراسیون فوتبال كنار گذاشته شد و فعالیتش را به عنوان قائممقام در سازمان تربیتبدنی ادامه داد.
علی محمد مرتضوی (1366ـ1365)
بعد از نصرالله سجادی، علیمحمد مرتضوی كه زمانی ريیس اداره كل تهران و مالك تیم وحدت بود، از سوی احمد درگاهی، ريیس وقت سازمان تربیتبدنی ریاست فدراسیون فوتبال را عهده دار شد.
مرتضوی در مهمترین اقدام دوران ریاستش براساس خواست مردم، دهداری و تیمش را كه بدون 14 بازیكن با تجربه آن روزها بسته شده بود، كنار گذاشت، اما بروز پاره ای اختلافات میان او و درگاهی، سبب شد رئیس سازمان تربیتبدنی، بعد از یكسال به مدیریت مرتضوی در فدراسیون فوتبال پایان دهد.
مرتضوی محمود یاوری را به عنوان سرمربی تیم ملی به جای پرویز دهداری به سازمان معرفی كرد، اما مسوولان سازمان این تغییر را نپذیرفتند و مرتضوی در اعتراض به این امر از كار كناره گیری كرد.
محمدرضا پهلوان (1368ـ1366)
درگاهی در دومین انتصاب دوران چهار ساله ریاستش در سازمان تربیتبدنی، این بار محمدرضا پهلوان را به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال برگزید.
هجدهمین ريیس تاریخ فدراسیون فوتبال و هشتمین ريیس فدراسیون بعد از انقلاب، با 33 سال سن، یكی از جوانترینها هم به شمار میرفت.
پهلوان كه سابقه فوتبالیاش به بازی در مسابقات باشگاهی دماوند خلاصه میشد، در اولین اقدام خود دهداری را به تیم ملی بازگرداند. تیم ملی در زمان مدیریت پهلوان در جامملتهای 1988 قطر روی سكوی سوم ایستاد، اما در مقدماتی جام جهانی 1990، انتظارات را برآورده نكرد و از گردونه رقابتها كنار رفت.
محمد صفیزاده (1373ـ 1372)
صفیزاده بعد از ناصر نوآموز دومین ريیس فدراسیون فوتبال بود كه توسط دكتر غفوری فرد انتخاب میشد. سوابق فوتبالی صفیزاده به حضور در فوتبال آموزشگاهها خلاصه میشد، اما سوابق مدیریتیاش با تاسیس تیم فوتبال كشاورز پررنگتر بود.
صفیزاده در شرایطی ريیس فدراسیون فوتبال شد كه تیم ملی فوتبال كشورمان به مرحله دوم مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریكا صعود كرده بود.
او علی پروین را در سمت خود به عنوان سرمربی تیم ملی ابقا كرد و بازیهای تداركاتی مناسبی را برای تیم ملی فوتبال در نظر گرفت كه دیدار با تیمهای كلن و هامبورگ آلمان، گرمیو برزیل و... از جمله این مسابقات بودند.
با این حال تیم ملی باز هم از راهیابی به جامجهانی محروم شد تا صفیزاده هم حكم بركناری علی پروین را چند ماه قبل از بركناری خودش صادر كند.
امیر عابدینی (1373)
پس از آنكه صفيزاده توسط هاشميطبا، رييس جديد سازمان تربيتبدني از كار بركنار شد، امير عابديني در فدراسيون فوتبال جاي او را گرفت.
عابدینی درحالی به عنوان بیستمین ريیس فدراسیون فوتبال منصوب شد كه یكسال قبل از آن به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب شده بود.
او كه از بازیكنان اواخر دهه 40 تیم فوتبال پرسپولیس بود، در اولین قدم استانكو پابلوكویچ را به عنوان اولین مربی خارجی تیم ملی در سالهای بعد از انقلاب برگزید، اما تیم ملی با این مربی كروات در بازیهای آسیایی 1994 هیروشیما ضعیفترین نتیجه تاریخ خود را گرفت و حتی از مرحله گروهی هم صعود نكرد. همان ناكامیباعث شد عابدینی بعد از پنج ماه مدیریت در فدراسیون بركنار شود.
داریوش مصطفوی (1376ـ1373)
دومین انتخاب هاشميطبا، رييس جديد سازمان تربيتبدني، برای فدراسیون فوتبال داریوش مصطفوی بود، بازیكن سالهای دور تیمهای تهران جوان، تاج، پرسپولیس و تیم ملی ایران.
مصطفوی 15 سال قبل از آن هم نامزد ریاست فدراسیون فوتبال شده بود، اما سال 58 نوآموز بیشتر از او رای آورد تا مصطفوی، دبیر فدراسیون شود.
او سال 68 هم دوباره دبیر فدراسیونی شد كه نوآموز ريیسش بود. همین تجربیات باعث شد فوتبال ما در دوره مصطفوی به موفقیتهای چشمگیری دست یابد.
بازیهای درخشان در جامملتهای 1996 و یكسال بعد از آن صعود به جامجهانی 1998 به عنوان افتخارات دوران مدیریتی مصطفوی به ثبت رسیده است. او بعد از سه سال حضور در فدراسیون فوتبال بدون دلیل قانعكنندهای از كار بركنار شد.
محسن صفاییفراهانی (1381 ـ 1376)
مهندس محسن صفايیفراهانی بیست و دومین ريیس فدراسیون فوتبال كشورمان بود كه دی سال ۷۶، به دنبال بركناری داریوش مصطفوی به این مسوولیت رسید.
صفايیفراهانی قبل از حضور در فدراسیون فوتبال صاحب مشاغل سیاسی بود و حضور در هیات ريیسه فدراسیون فوتبال تنها فعالیت فوتبالی او در دوران پیش از حضورش در فدراسیون بود.
حضور موفق تیم ملی در جام جهانی 98 و پیروزی تاریخی بر آمریكا، قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی 1998 بانكوك و صعود دو تیم نوجوانان و جوانان ایران به جامجهانی از جمله موفقیتهای فوتبالی كشورمان در دوره پنج ساله ریاست صفایی فراهانی بودند.
البته در همین سالها تیم ملی در مرحله حذفی جام ملتهای 2000 لبنان از گردونه رقابتها خارج و در مقدماتی جامجهانی 2002 هم با میروسلاو بلاژویچ به توفیقی دست نیافت.
محمد دادكان (1385ـ1381)
با روی كار آمدن محسن مهرعلیزاده در سازمان تربیتبدنی، عمر ریاست صفایی فراهانی هم به پایان رسید تا فوتبال ایران دوران جدیدی را با محمد دادكان، بازیكن سابق پرسپولیس تجربه كند.
انتخاب برانكو ایوانكوویچ به جای میروسلاو بلاژویچ (با سفارش مهرعليزاده) را باید در ردیف مهمترین تصمیمات دادكان در زمان ریاستش قلمداد كرد.
با وجود مخالفتهای زیادی كه به این تصمیم وارد بود، دادكان روی نظرش پافشاری كرد تا اینكه سرانجام فوتبال ایران با برانكوی كمنام و نشان برای سومين بار در تاریخ طعم صعود به جامجهانی را چشید.
البته انتقادها از روند بازی تیم ملی حتی بعد از این موفقیت هم ادامه داشت. در كنار آن، بالا گرفتن اختلاف میان دادكان و علی آبادی، ريیس وقت سازمان تربیتبدنی باعث شد تیم ملی با تنشهای فراوان قدم به جامجهانی 2006 بگذارد. نتیجه خوب نبود و دادكان قبل از آنكه تیم به ایران برگردد از سوی علی آبادی از ریاست فدراسیون فوتبال بركنار شد.
همین موضوع باعث شد فیفا به دلیل دخالت دولت در امور فوتبال، فدراسیون را تعلیق كند كه البته این حكم خیلی زود با حضور كمیته انتقالی و تدوین اساسنامه جدید لغو شد. این كمیته چیزی در حدود یكسال و نیم با سرپرستی كیومرث هاشمی فوتبال ایران را مدیریت كرد.
علی كفاشیان (1390ـ1386)
حضور یك دونده در راس فدراسیون فوتبال هم اتفاق بدیعی بود كه با حمایت محمد علی آبادی، ريیس وقت سازمان تربیتبدنی از علی كفاشیان و حضور او به عنوان تنها نامزد ریاست در انتخابات فوتبال رقم خورد. البته حضور كفاشیان با افول فوتبال ملی همزمان شد.
تیم ملی از راهیابی به جام جهانی 2010 بازماند و در بازیهای آسیایی گوانگجو هم، تیم امید نتوانست روی سكو برود. حذف از گردونه رقابتهای جامملتهای آسیا 2011 و البته ناكامی تیم امید در راهیابی به المپیك 2012 لندن هم از دیگر ناكامیهای فدراسیون فوتبال در چهار سال گذشته بود.
منبع:جام جم آنلاین
به این سیاهه باید از دست رفتن كرسی كمیته اجرایی كنفدراسیون فوتبال آسیا، كاهش سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا و شكست تمام تیمهای ردههای سنی ایران در مسابقات آسیایی را هم اضافه كرد.
در چنین شرایطی علی كفاشیان یك بار دیگر برای ریاست بر فدراسیون فوتبال نامزد شده است.
ارسال نظر