گوناگون

متن کامل اعترافات مازیار بهاری،خبرنگار نیوزویک در ایران:جاسوسي خبرنگاران خارجي انكارناپذيراست

توضیح پارسینه: متن ذیل عینا از خبرگزاری فارس نقل می شود، گفتنی است این خبرگزاری اشاره ای به زمان و مکان سخنان این خبرنگار نکرده است.

***
همكار رسانه‌‌هاي آمريكايي و انگليسي گفت: جريان معتقد به انقلاب رنگين هميشه خود را در هر انتخابات پيروز معرفي كرده و تاكيد مي‌كند هر چه غير از پيروزي اين جريان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانه‌هاي غربي نيز با حمايت از جريان مذكور تلاش مي‌كنند نظريه فوق را در قالب واقعيت به مردم القاء كنند.

مازيار بهاري خبرنگار 42 ساله شبكه 4 انگليس كه در بنگاه سخن پراكني اين كشور BBC نيز فعاليت داشته و اكنون نمايندگي رسمي هفته‌نامه آمريكايي نيوزويك در ايران را بر عهده دارد، در جريان تحولات انتخابات اخير گزارشات مغرضانه و غير واقعي براي رسانه‌هاي متبوعش مخابره كرده كه به گفته خود بر اثر غفلت از مولفه‌هاي اطلاع رساني سريع و صحيح، دچار جوزدگي و طمعكاري شده است.

*فيلم‌سازي براي BBC

او كه فارغ‌التحصيل رشته‌هاي علوم سياسي و سينما از دانشگاه كاناداست از سال 1373 فعاليت مستند سازي و خبرنگاري را آغاز كرده، در طول سال هاي اخير در رسانه‌هاي مختلف و در كشورهاي گوناگون مانند عراق و لبنان و سوريه و مصر در منطقه خاورميانه و در آفريقا و آسياي جنوب شرقي فعاليت خبري داشته و با آنكه تاكيد مي كند كارمند BBC و شبكه 4 تلويزيون انگليس نيست، فيلم‌هايي را براي اين رسانه‌ها تهيه ‌كرده است.
نماينده رسمي نيوزويك در تهران صبح امروز در يك نشست خبري به تشريح سوابق كاري و فعاليت‌هاي خبري خود و همچنين فعاليت‌هاي غير قانوني اخيرش در جريان تحولات پس از انتخابات رياست جمهوري دهم پرداخت و اظهار داشت: نخستين مرتبه در بوسني و در خصوص قتل عام مسلمانان در سربرنيتسا با رسانه‌هاي انگليسي كار كردم و چون 10 سال ايران نبودم و سال 1376 به كشور برگشتم، از همان زمان با آشنايي كه داشتم پيشنهاد كاري به BBC و شبكه 4 انگليس دادم و آنها هم با پذيرش اين پيشنهاد، مواردي را براي همكاري طرح كردند و رابطه متقابلي بين ما به وجود آمد.

* نگاه ويژه به انتخابات

بهاري افزود: بيشتر همكاري من با BBC و شبكه‌ 4 انگليس در زمينه مسئله‌سازي در حوزه‌هاي مختلف بود و گر چه فعاليت خبري زيادي نداشتم اما فعاليت‌هاي خبري كه انجام دادم درباره اخبار روز و موضوعاتي چون انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري بود و از آنجا كه در كنار توليد برنامه‌هاي اجتماعي و فرهنگي براي رسانه‌هاي انگليسي در حوزه سياسي با مجله نيوزويك آمريكا همكاري داشتم، از سال 1976 با مجوز رسمي وزارت ارشاد به عنوان نماينده رسمي نشريه مذكور به پوشش اخبار سياسي پرداختم.
وي در خصوص فعاليت خبرنگاران رسانه‌هاي غربي در كشورمان توضيح داد: رسانه‌هاي غربي جزء لاينفك از ماشين سرمايه‌داري و حكومت‌هاي ليبرال دموكراسي غرب هستند و يك خبرنگار غربي كه به ايران مي‌آيد، مانند يك دولتمرد و سياستمدار يا متخصص و يا صاحب سرمايه ‌غربي در مجموعه غرب مي‌گنجد و براي او بيشتر منافع ملي غربي ها كه در هر برهه براي مقابله با ايران در قالب يك موضوع تعريف مي‌شود، مهم است.

*جاسوسي خبرنگاران خارجي انكارناپذيراست

خبرنگار سابق BBC گفت: اكثر رسانه‌هاي غربي‌ از ضديت با ايران براي خود تعريفي دارند و بر همين اساس فعاليت‌ خبرنگاران غربي در زمينه خبرچيني و جاسوسي و جمع‌آوري اطلاعات غير قابل انكار است و اين امكان وجود دارد كه غربي‌ها از ميان خبرنگاران جاسوساني براي كسب اخبار استخدام كنند اما معتقدم با توجه به نظارت وزارت اطلاعات بر عملكرد ‌خبرنگاران خارجي در ايران احتمال آن نسبت به ديگر مشاغل كم‌تر است.
بهاري افزود: وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد هر سال فعاليت خبرنگاران ايراني رسانه‌هاي خارجي را جهت تمديد كارت خبرنگاري با دقت محاسبه مي‌كنند و در مواقعي بوده كه به دليل كم‌كاري يك خبرنگار مجوز فعاليت به او داده نشده و تصور مي‌كنم با وجود سختي كار جاسوسي براي خبرنگاران انتخاب جاسوس بيشتر از ميان صاحبان مشاغل و حرفه‌ها و رشته‌هايي چون علوم، مهندسي و پزشكي كه كمتر نظارت بر آنها وجود دارد، انجام مي‌شود.

*فعاليت بدون مجوز ركسانا صابري در ايران

وي ادامه داد: در ايران به دليل ارتباطات و مراجعات غربي‌ها به خبرنگاران به عنوان قشر مطلع از تحولات، روي كار خبرنگاري حساسيت بالايي وجود دارد و دستگاه‌هاي امنيتي به خوبي در اين زمينه نظارت دارند و هر چه كه حساسيت نهادهاي امنيتي در اين زمينه بيشتر شود، امكان فعاليت‌هاي سوء عناصر رسانه اي كاهش مي‌يابد.
"به عنوان نمونه مي توانم بگويم موضوع ركسانا صابري ناشي از كاهش نظارت بود و چون نسبت به روابط او با خارجي ها و كاركرد او شك و شبهه‌ وجود داشت، در سه سال گذشته براي او كارت خبرنگاري و مجوز فعاليت صادر نشد كه اين مساله موجب شد او بدون مجوز اقدام به كار خبري كند ".

*خبرنگاران ايراني شبكه‌هاي خارجي جو زده و طمع‌كار مي‌شوند

اين همكار شبكه 4 انگليس گفت: گر چه وسوسه و دلمشغولي خبرنگاران براي كسب درآمد بيشتر مي تواند دليل گرايش آنها به فعاليت براي رسانه‌هاي خارجي باشد اما يك خبرنگار ايراني بايد بداند كه هر كجاي دنيا باشد و هر چقدر هم پول و موقعيت شغلي خود داشته باشد، در درجه اول يك ايراني است و بايد قبل از هر چيز به فكر منافع ملي كشورش باشد اما متاسفانه در برخي موارد ما دچار خطا، جو زده، احساسي و طمعكار مي شويم و در دام بيگانگان مي‌ افتيم.
بهاري با تاكيد بر اينكه رسانه‌ها و خبرنگاران غربي بخشي از ماشين سرمايه‌داري غرب هستند و منافع ملي غربي ها را تامين مي‌ كنند، افزود:
انقلاب‌هاي رنگين در حقيقت انقلاب‌هاي رسانه‌اي هستند و جريان رسانه‌اي غرب را بايد در بستر چنين انقلاب‌هايي ارزيابي كرد و تجربه اوكراين و گرجستان و قرقيزستان و آنچه قرار بود در ميانمار رخ دهد، نشان داد كه انقلاب‌هاي مخملي در اين كشورها در سايه فعاليت‌هاي رسانه‌‌اي پيگيري شدند.

*رسانه‌هاي غربي در مسير انقلاب‌هاي رنگي فعاليت مي‌كنند

وي اضافه كرد: مؤلفه‌هاي انقلاب‌هاي رنگين در حقيقت الگوهاي كلاسيكي هستند و تجربه چنين انقلابي در جمهوري چكسلواكي سابق و كشورهاي ديگر نشان داد كه انقلاب‌هاي رنگين انقلاب نيستند بلكه يك جنبش فرهنگي هستند كه روي خواسته‌هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي بسيار عميقي بنيان نهاده نشده‌اند و بيشتر خواسته‌هاي يك طبقه مشخص هستند.
نماينده رسمي نيوزويك در ايران در ادامه به تبيين مولفه‌هاي انقلاب‌هاي رنگين و به ويژه انقلاب مخملين پرداخت و گفت: از مهم‌ترين مولفه‌هاي ثابت انقلاب‌هاي رنگين غربي بودن آنهاست و كساني كه در ايران در تجمعات اخير شركت مي‌ كردند، خواسته‌هاي اجتماعي و فرهنگي همسو با استاندارد‌هاي غربي داشتند و انقلاب‌هاي رنگين در واقع با الگوبرداري از ليبرال دموكراسي پيگيري مي‌شوند.
بهاري افزود: مؤلفه ديگر انقلاب‌هاي رنگين رسانه‌اي بودن آن است و رسانه‌هاي بين المللي زمينه‌ساز چنين انقلاب‌هايي هستند و بدون حضور رسانه‌ها وقوع چنين انقلاب‌هايي امكانپذير نيست و فعاليت‌هاي رسانه اي در اين عرصه نيز از طريق نظرسازي و نظرسنجي و توليد خوراك براي كساني كه براندازي نرم را پيگيري مي كنند، صورت مي گيرد.
وي بر همين اساس از بنگاه سخن پراكني انگليس BBC و شبكه خبري آمريكايي CNN و يورونيوز، نيويورك تايمز و نيوزويك به عنوان نمونه‌هاي ياد كرد كه همواره در زمينه جريان سازي و توليد خوراك براي جريانات خواهان انقلاب‌هاي رنگين فعاليت دارند.
خبرنگار سابق BBC مؤلفه سوم انقلاب‌هاي رنگين را دو قطبي كردن جامعه عنوان كرد و در اين زمينه توضيح داد: رسانه‌هاي غربي در آستانه هر انقلاب رنگين تلاش مي كنند جريان حاكم را به عنوان جريان سنتي و متحجر و ناكارآمد و غير دمومكراتيك و در مقابل آن جريان غرب‌گرا را جرياني مدرن و كارآمد و دموكراتيك‌ و اصلاح‌طلب و متعلق به توده‌ها معرفي ‌كنند.

*جريان معتقد به انقلاب رنگي قبل از انتخابات خود را پيروز معرفي مي‌‌كند

بهاري مؤلفه ديگر انقلاب‌هاي رنگين را توجه به موضوع انتخابات ذكر كرد و گفت: جريان معتقد به انقلاب رنگين هميشه خود را قبل از انتخابات پيروز انتخابات معرفي مي‌كند و تاكيد هم مي‌كند كه هر چه غير از پيروزي اين جريان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانه‌هاي غربي هم با حمايت از جريان مذكور تلاش مي‌كنند نظريه فوق را در قالب واقعيت به مردم القاء كنند.
وي ادامه داد: اگر در جريان انتخابات طرف مدعي پيروزي راي نياورد، جريان رهبري انقلاب رنگين شايعه تلقب را مطرح مي‌كند و در چنين شرايطي به دو مؤلفه برگزاري تجمعات غيرقانوني حاكميت و نافرماني مدني تمسك مي‌جويد و در واقع، چانه‌زني را از خيابان ‌ها آغاز مي‌كند كه در انتخابات اخير هم اين روند طي شد و جريان پيگير انقلاب رنگين با طرح مكرر موضوع ابطال انتخابات كه از مهم‌ترين حلقه‌هاي اين زنجيره است، تلاش كرد چرخه مذكور را كامل كند.

*جريان رسانه‌‌اي غرب كودتاي انتخاباتي را القا مي‌كند

به گزارش خبرگزاري فارس، همكار رسانه‌هاي آمريكايي و انگليسي اظهار داشت: در انتخابات رياست جمهوري دهم كه 22 خرداد برگزار شد، جريان رسانه‌اي غرب كه كانديدا و جريان مورد حمايت خود را بازنده انتخابات مي ديد، در خط مخدوش كردن مشروعيت انتخابات حركت و حتي پيش از انتخابات شايعه تقلب را مطرح كرد و بعد از انتخابات هم مي‌خواست القا كند كودتاي انتخاباتي انجام شده و پوشش تجمعات غيرقانوني و تاكيد بر موضوع ابطال انتخابات در اين راستا صورت گرفت.
بهاري افزود: گردانندگان رسانه‌هاي غربي قبل از برگزاري انتخابات با تاكيد بر پيروزي كانديداي مورد نظر خود، تلاش كردند حدس و گمان و تحليل خود را نه در قالب آنچه احتمال وقوع دارد بلكه در قالب خبر از 2 ماه قبل از انتخابات به جامعه القا كنند و من هم به عنوان يك خبرنگار و جزئي از ماشين عظيم سرمايه‌داري غرب خواه ناخواه در برخي كوركورانه و در برخي مواقع عامدانه در مسير القائات و طرح شائبه‌هايي كه به منظور يك انقلاب رنگين طرح مي شود، قرار گرفتم.
وي ادامه داد: در اين فرايند ابتدا در قالب خبر درباره موضوع نگراني از سلامت انتخابات و وقوع تقلب سخن گفته شد و تلاش كرديم اين فرضيه را به جامعه بقبولانيم و در گام بعد با حمايت از يك كانديدا او را به عنوان پيروز قطعي انتخابات معرفي كرديم و بعد از انتخابات هم گزارشاتي درباره تحولات پس از انتخابات بر خلاف مقررات ارشاد براي نيوزويك و كانال‌ 4 تلويزيون انگليس از پروسه انتخابات و تجمعات غيرقانوني تهيه كردم و حتي در تجمع غيرقانوني حضور فيزيكي داشتم و در حاشيه تجمع روز دوشنبه 25 خرداد از حمله به پايگاه بسيج فيلمبرداري كردم كه اين مستند، در هر دو رسانه كه با آنها همكاري داشتم پخش شد.

* تجمعات غيرقانوني ستون انقلاب‌هاي رنگين است

نماينده رسمي هفته‌نامه آمريكايي نيوزويك در ايران گفت: تجمعات غير قانوني اساس و ستون انقلاب‌هاي رنگين هستند و در هر كجا كه بخواهد چنين انقلابي صورت گيرد، ابتدا تجمعات غير قانوني برپا مي شود.
مازيار بهاري در ادامه نشست خبري خود اظهار داشت:آنچه براي طراحان و عاملان انقلاب‌هاي رنگين اهميت دارد، اين است كه تجمعات پوشش رسانه‌اي داشته باشند تا به حالت "بهمن " درآيند و بر اين باورند كه رشد فزاينده تجمعات غير قانوني باعث افزايش پوشش خبري آنها شده و پوشش خبري بيشتر موجب مي شود تجمعات گسترده‌تر شوند و اين حركت همين طور رشد مي‌كند و از آنجا كه معمولا برپاكننده و هدايت‌گر تجمعات يك فرد است،‌ خبرها به صورت يكجانبه‌ به نفع او منتشر و طرف مقابل بايكوت خبري مي‌شود.
وي گفت: تجمعات غير قانوني اساس و ستون انقلاب‌هاي رنگين هستند و در هر كجا كه بخواهد چنين انقلابي صورت گيرد، ابتدا تجمعات غير قانوني برپا مي شود.

*حوادث اخير نمونه‌كلاسيك و شكست‌خورده انقلاب رنگي است

نماينده رسمي نيوزويك در تهران اظهار داشت: با توجه به الگوي انقلاب‌هاي رنگين و انقلاب مخملي مي ‌توان حوادثي كه در هفته‌هاي اخير رخ داد، يك نمونه كلاسيك ولي شكست خورده انقلابات رنگين بدانيم كه همان مولفه‌هاي انقلاب رنگين را دارد و شبكه‌هاي غربي هم به آن دامن زدند و متاسفانه من و بسياري از همكارانم با غفلت در اطلاع رساني سريع و صحيح، در مسيري از پيش طراحي شده حركت كرديم.
بهاري در عين حال خاطر نشان كرد كه نكته بسيار مهم در اين زمينه اين است كه آمريكا و غرب از انتخابات و حوادثي كه پيش آمد، هيچ سودي نبرند و حتي ضرر كردند و سرمايه نصفه و نيمه‌اي كه داشتند از دست دادند و طبقه خاص متوسط به بالايي كه در جامعه ايراني به غرب گرايش داشت و غرب را اسوه خود مي‌ دانست و تصور مي‌كرد غرب خواسته‌هاي اين طبقه را محقق مي‌ كند، از كار خود پشيمان شدند و نااميدانه از غرب رويگردان شدند و براي غربي ها سخت است كه دوباره اين چرخ را به حركت در‌آورد و در سايه حركت‌هاي فرهنگي و اجتماعي يارگيري نمايد.

*رسانه‌هاي غربي دو ماه قبل از انتخابات تقلب را القا مي‌كردند

وي ادامه داد: فضاسازي غربي ها در خصوص انتخابات 22 خرداد از دو ماه قبل از انتخابات آغاز شد كه در گام نخست، مشروعيت مردم سالاري ديني را زير سئوال بردند و مدعي بودند جمهوري اسلامي ايران مشروعيت ندارد و بعد از آن گفتند در سايه چنين نظامي در انتخابات تقلب صورت مي‌ گيرد و خيلي تلاش شد اين فرضيه به عنوان يك امر قطعي در اذهان عمومي جاي گيرد.
"اقدام ديگر رسانه‌هاي غربي حمايت از كانديداي جناح غرب‌گرا بود و او و جريان متبوعش را به عنوان پيروز قطعي انتخابات معرفي كردند و پس از انتخابات هم كه جريان غرب‌گرا و كانديداي اين جريان نتوانست پيروز شود، بدون توجه به تذكرات مراجع قانوني اقدام به پوشش خبري تجمعات غير قانوني كرديم و تجمعات را اعتراضات به حقي كه مي‌تواند به جنبشي مدني تبديل شود و نظام را براي ابطال انتخابات تحت فشار قرار دهد، خوانديم ".

* نشانه‌روي به سوي حضور گسترده مردم

خبرنگار سابق BBC و نماينده رسمي نيوزويك در تهران گفت: بحث مهم رسانه‌هاي غربي قبل از انتخابات وقوع تقلب در انتخابات بود و بعد از انتخابات هم با توجه به پيش فرض پيروزي كانديداي مورد حمايت اين رسانه‌ها، موضوع كودتاي انتخاباتي مطرح گرديد و خبرسازي گسترده‌اي در اين زمينه هم انجام شد و حتي يكي از مقالات خود من تحت عنوان "اين يك كودتاست... " در نيوزويك منتشر شد.
بهاري با اشاره به فعاليت‌ رسانه‌هاي غربي در جهت مشروعيت زدايي از مشاركت 85 درصدي مردم و زير سئوال بردن پيروزي 63 درصدي رئيس ‌جمهور منتخب ملت و تلاش براي كاهش تاثيرات بين ‌المللي و منطقه‌اي انتخابات، افزود: رسانه‌هاي غربي در سال 1384 كه آقاي احمدي‌ نژاد رئيس‌ جمهور شد، غافلگير شدند و علت اين بود كه آنها فرض را بر انتخاب كانديداي ديگري گذاشته بودند و همين مساله باعث سردرگمي آنان شد.
وي اضافه كرد: انتخابات 84 نشان داد مردم‌سالاري ديني مورد اقبال عمومي قرار دارد و پيروزي جريان انقلابي در ايران در منطقه بسيار تاثيرگذار بود و از آنجا كه در انتخابات عراق و لبنان و فلسطين و بحرين كه پس از انتخابات رياست جمهوري نهم برگزار شده بود، جريان ضد آمريكايي متاثر از پيروزي جريان ضد آمريكايي در ايران به پيروزي رسيد، غربي ها نمي دانستند كه در آن شرايط بايد چه كنند.
"در انتخابات اخير، غربي ها با توجه به سابقه ذهني و تاريخي كه داشتند، فعالانه و آماده‌تر برخورد كردند و از حدود چند ماه قبل براي آنكه زهر پيروزي جريان ضد غربي و ضد آمريكايي در ايران عليه خود را بگيرند، مشاركت مردم كه از قبل مشخص بود خيلي گسترده است، هدف گرفتند و با فضاسازي تلاش كردند آنرا كمرنگ كنند ".

*جايگاه رهبري ايران در ميان توده‌هاي مردم بسيار مستحكم است

همكار رسانه‌هاي انگليسي در بخش ديگري از سخنان خود گفت كه وقوع انقلاب رنگين به سه دليل عمده در ايران امكان پذير نيست و در ادامه به تبيين اين دلايل پرداخت و گفت: وقتي به تاريخ ايران به خصوص در قرن اخير و دهه‌هاي اخير نگاه كنيم، ايراني‌ها همواره بيگانه ستيز و حتي غرب‌ستيز بوده‌اند و هر گاه شائبه نفوذ غرب در يك جريان مطرح شد، ايراني ها با آن مخالفت كردند.
بهاري افزود: انقلاب‌هاي رنگين اساسا غربي هستند و اگر از اين ويژگي‌ تهي شوند، هيچ خاصيت ديگري ندارند و به همين علت، در ايران قابل تحقق نيست.
وي اضافه كرد: دليل دوم انسجام مردم ايران است كه هر گاه مشاهده كنند يك نيروي خارجي در حال دخالت در امور داخلي آنهاست، منسجم و متحد شده و او را پس مي‌ زنند كه نمونه بسيار بارز آن را در جنگ تحميلي 8 ساله عراق و متحدان او عليه ايران شاهد بوديم و با وجود چنين روحيه اي بحران‌ها را پشت سر مي‌گذارند.
"برخورداري ايران از رهبري مذهبي - سياسي از ديگر دلايلي است كه مانع از وقوع انقلاب رنگين در ايران مي شود و بيانات ايشان براي مردم و اكثر جريانات و گروه‌ها فصل الخطاب است و هنگامي كه ايشان درباره مساله‌اي سخن مي‌گويند و يا تاكيد مي كنند بحراني جمع شود، گروه‌ها اختلاف را كنار مي‌گذارند و در كنار مردم فرمان رهبري را عملياتي مي‌كنند ولي غربي ها از درك نفوذ و قدرت و پايگاه رهبري در جامعه ايران و تاثيرگذاري ايشان در ساختار حكومت مردم‌سالاري ديني عاجزند ".
نماينده نيوزويك در تهران گفت: در انتخابات اخير پس از سخنراني رهبري ايران در نماز جمعه، غربي‌ ها دچار گيجي ‌شده بودند و خبرسازي آنها به سوي مشروعيت زدايي از رهبري نظام رفت و تلاش كردند اين ادعا را ثابت كنند كه رهبري در ايران فاقد پايگاه مردمي است، ولي اين تحليل هم كاملا غلط بود و من معتقدم رهبري در ميان توده مردم جايگاه و پايگاه محكمي دارد.
بهاري افزود: دولت‌ها و رسانه‌هاي غربي و شركت‌هاي چند مليتي غرب همه اجزاء سيستم ليبرال دموكراسي و سرمايه‌داري هستند و روابط ارگانيك و غير قابل تفكيكي با نظام سرمايه‌داري و ليبرال دموكراسي دارند و رسانه‌ها، از اصلي‌ترين اجزاي اين سيستم به حساب مي آيند و به همين علت به موضوع رسانه توجه ويژه مي شود.

*حضور گسترده خبرنگاران آمريكايي در ايران غيرمنطقي است

وي با اشاره به تلاش غربي ها براي جلوگيري از فعاليت‌هاي خبري جريانات ضد غربي توضيح داد: يك بار كه با نماينده صدا و سيماي جمهوري اسلامي در آمريكا (نيويورك) صحبت كردم و در جريان محدوديت‌هاي كاري او قرار گرفتم خيلي تعجب كردم در حاليكه مجاز است فقط در محدوده 50 كيلومتري سازمان ملل گزارش تهيه كند، چگونه مي‌تواند در پايتخت آمريكا (واشنگتن) كه در 400 كيلومتري جنوب نيويورك قرار دارد، فعاليت خبري انجام دهد.
خبرنگار شبكه 4 تلويزيون انگليس و نماينده رسمي نيوزويك در كشورمان اظهار داشت: امروزه بسياري از خبرنگاران ايراني نمي‌ توانند در آمريكا مجوز فعاليت‌ بگيرند اما خود من حداقل 10 خبرنگار آمريكايي را در ايران مي‌شناسم كه با مجوز وزارت ارشاد فعاليت مي‌كنند و در انتخابات اخير هم برخي خبرنگاران آن كشور را در جريان كنفرانس هاي خبري و تجمع غيرقانوني روز دوشنبه ديدم.
بهاري افزود: خبرنگاران ايراني كه براي رسانه‌هاي غربي كار مي‌كنند، كارمند آنها هستند و حقوق خود را از آنان مي‌گيرند اما به عنوان كساني كه واقعيت هاي كشور خود را درك مي كنند، مي توانند با انعكاس حقايق در عرصه اطلاع رساني بين المللي تاثيرگذار باشند ولي متاسفانه در چرخه ماشين سرمايه‌داري غرب برخي اوقات ما دچار غفلت مي‌شويم.
نماينده رسمي نيوزويك در تهران گفت: در حالي كه آمريكايي‌ها نه تنها براي خبرنگاران ايراني بلكه براي ديپلمات‌هاي ايراني محدوديت ايجاد مي‌‌كنند و ايران يك يا نهايتا دو نماينده خبري در آمريكا دارد به نظرم حضور گسترده خبرنگاران آمريكايي در كشور ما غير منطقي و نابرابر است و مقامات ايراني كه دغدغه اين موضوع را دارند بايد مقابله به مثل كنند.
بهاري همچنين تاكيد كرد: اگر مقامات امنيتي جمهوري اسلامي خطري را از جانب خبرنگاران ايراني و غير ايراني رسانه‌هاي خارجي احساس مي‌كنند حتما بايد به وزارت ارشاد دستور دهند كه اقدام لازم را در جهت ايجاد محدوديت براي اين دسته از خبرنگاران اعمال كند تا امنيت ملي آسيب نبيند.

*ما خبرنگاران شبكه‌هاي خارجي در انتخابات منافع ملي را از ياد برديم

وي تاكيد كرد كه يك خبرنگار ايراني هميشه بايد به ياد داشته باشد كه ايراني است و منافع ملي و امنيت كشورش را بايد در نظر بگيرد و در اولويت قرار دهد و فراموش نكند كه يك ايران بيشتر وجود ندارد كه او بايد اين سرمايه را حفظ كند ولي ما در انتخابات اخير يادمان رفت منافع ملي مي‌تواند در خطر باشد و اخباري كه مي‌فرستيم حتي اگر درست باشد، مي‌تواند دستاويزي براي تبليغ عليه ايران و جمهوري اسلامي باشد.
اين همكار رسانه‌هاي آمريكايي و انگليسي خطاب به خبرنگاران ايراني رسانه‌هاي خارجي گفت كه بايد به خصوص در مواقع بحراني و خبرساز، هوشيارتر عمل كنند و يك گام به عقب برداشته و اندكي فكر كنند و در نهايت به عنوان يك خبرنگار حرفه اي ايراني تصميم بگيرند و بازيچه دست دشمنان ملت نشوند.
بهاري همچنين با بيان اينكه شبكه‌هاي فارسي زبان غربي در حقيقت براي دشمني با ايران به وجود آمده‌اند و در نهاد شبكه‌هاي غربي نوعي ضديت با ايران و استقلال طلبي ايرانيان وجود دارد، به هموطنان خود توصيه كرد به شبكه‌هاي غربي و به خصوص شبكه‌هاي فارسي زبان با ديد ترديد نگاه كنند و اخبار آنها را با آنچه واقعيت دارد تطبيق دهند و چشم و گوش بسته به آنان اعتماد نكنند.

* موسوي بعد از 20 سال دوري از سياست وارد موجي شد كه او را مي‌برد

خبرنگار شبكه 4 انگليس، خبرنگار سابق BBC و نماينده رسمي هفته‌نامه آمريكايي نيوزويك در ايران در بخش پاياني نشست خبري امروز خود، گفت: ميرحسين موسوي بعد از 20 سال دوري از سياست وارد موجي شد كه او و دوستانش را مي‌برد.
مازيار بهاري در خصوص دوره‌هاي آموزشي غربي‌ها براي خبرنگاران ايراني با محوريت فعاليت در زمان بحران و نافرماني مدني و براندازي نرم اظهار داشت: تحولات اخير در ايران به خوبي نشان داد آمريكايي‌ها و اروپايي‌ها دنبال انقلاب مخملين و تهديد نظام جمهوري اسلامي ايران بوده و خواستار بر سر كار آمدن طرفداران خود هستند و فعاليت‌هاي رسانه‌اي غربي‌ها در حوزه كشورمان در اين راستاست.
وي افزود: معتقدم دستگاه‌هاي ذي‌ربط بايد اطلاع رساني گسترده‌اي در خصوص هويت برپا كنندگان دوره‌هاي آموزشي و نيت آنها از اين كار انجام دهند و با كساني كه به كلاس هاي آموزشي و همايش هاي علمي براي اصحاب رسانه دعوت مي‌شوند، گفتگوي توجيهي صورت گيرد و وزارت اطلاعات ضمن آشنايي عناصر خبري با تبعات قانوني پذيرش دعوت بيگانگان، درباره برنامه‌هاي خطرناك آنها افشاگري كند.
خبرنگار سابق BBC گفت: امروز براندازي در كشورها به صورت نظامي انجام نمي‌شود بلكه اين خواسته در قالب تحركات مسالمت‌ آميز همچون انقلاب‌هاي رنگين پيگيري مي شود كه به نظرم بايد بدون افراط و تفريط و به صورت كارشناسي در اين زمينه تحقيقات و مطالعات صورت گيرد تا آحاد جامعه در جريان فعاليت‌ غربي ها قرار گيرند.
بهاري افزود: شبكه‌هاي فارسي‌ زبان آمريكايي و انگليسي براي تغيير رفتار حكومت ايران به وجود آمده اند؛ در غير اين صورت دل وزارت خارجه انگليس نسوخته كه 16 ميليون پوند براي اطلاع ‌رساني صرف و افزايش آگاهي مخاطبان خود هزينه كند كه در داخل كشورش هم مورد اعتراض قرار گيرد كه چرا با وجود بيكاري گسترده در آن كشور، چنين هزينه‌اي كرده است.

* مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب فاقد پايگاه مردمي هستند

وي در عين حال خاطرنشان كرد كه براندازي نرم و انقلاب رنگين در ايران به دليل بيگانه‌ستيزي و مخالف مردم با مداخله‌ غربي‌ها در امور داخلي و برخورداري كشورمان از رهبري سياسي و مذهبي امكانپذير نيست و اثبات اين سخن خود را رويگرداني مردم از اصلاح طلبان دانست كه اين شائبه گرايش آنها به غرب در ميان توده‌ها وجود داشت و حتي چهره‌هاي ميانه‌رو و ضد غربي اين جريان هم پايگاه مردمي خود را از دست دادند.
"طراحان انقلاب‌هاي رنگين حتي اگر بخواهند، نمي توانند خواسته خود را از طريق احزاب سياسي در ايران پيگيري كنند؛ چرا كه احزابي چون مشاركت و مجاهدين انقلاب فاقد پايگاه مردمي هستند و انسجام و فراگيري كه مولفه احزاب و تشكل هاي موفق است، ندارند و تنها حزبي كه ويژگي هاي حزبي داشت، حزب توده بود كه در سايه نفوذ و كادرسازي شوروي و شرايط اجتماعي ايران آن زمان اندكي پايگاه مردمي كسب كرد كه البته بعد از يك دهه سرنوشت آن به گونه اي ديگر رقم خورد ".
خبرنگار شبكه 4 تلويزيون انگليس در تهران با تاكيد بر اينكه جايگاه رهبري مذهبي - سياسي ايران ريشه در تاريخ و سنت صدها ساله دارد و رهبري نظام مرجعيت و قدرت سياسي را پيوند داده، اظهار داشت: كساني كه در برابر رهبري نظام به عنوان فصل الخطاب نظام مردمسالار ديني ايستادگي كرده و از فرمان ايشان تبعيت نكنند، در جامعه ايراني ايزوله مي‌شوند و حتي اگر مدتي بتوانند فعاليت تبليغاتي كنند، در نهايت مانند عبدالله نوري به طور اتوماتيك از ذهن مردم فراموش مي‌شوند.
بهاري افزود: امروز هيچ جرياني بدون تعامل مثبت و سازنده و لابي‌ با رهبري در ايران نمي ‌تواند فعاليت كند و دليل اصلي اين مساله، پايگاه مردمي حاكميت است كه مشروعيت خود را از مردم مي‌گيرد و جدا از مشروعيت مردمي از مشروعيتي تحت عنوان مشروعيت مذهبي برخوردار است.
وي با بيان اينكه جريانات و افرادي كه در ايران دنبال براندازي نرم هستند، بايد بدانند اولين سئوالي كه در ذهن مردم شكل مي‌گيرد و اگر پاسخ قانع‌كننده نداشته باشد، طرد مي شوند اين است كه بعد از براندازي و انقلاب رنگين چه حكومتي مي‌خواهند تشكيل دهند، تصريح كرد: بسياري از افرادي كه درباره براندازي صحبت مي‌كند درباره آلترناتيو جمهوري اسلامي ساكت مي‌ مانند و يا از كساني اسم مي‌ برند كه مشروعيتي در بين مردم ندارند و حتي يك روز نمي‌توانند حاكميت نيم‌بند هم در ايران داشته باشند.
"معتقدم بهترين حالت اين است كه طرفداران نظريه براندازي نرم، جمهوري اسلامي را به عنوان حكومتي ريشه‌دار كه موجود و داراي ظرفيت‌ها و چارچوب‌هاي خاص خود است و هر دو سال يك بار هم از مردم راي مي گيرد، بپذيرند و در قالب تعامل با اين نظام فعاليت كنند ".
همكار رسانه‌هاي انگليسي و آمريكايي در ادامه با مقايسه شرايطي كه در روزهاي اخير پس از انتخابات رياست جمهوري دهم رخ داد با حوادث تروريستي اول انقلاب، اظهار داشت: گر چه تحولات اوائل انقلاب شديدتر بود و هنوز حكومت شكل كامل نگرفته بود و نهادهاي مردمي ريشه‌دار نشده بودند كه توان پاسخ‌گويي به اقدامات مجاهدين خلق (منافقين) را داشته باشند، اما حركت‌هاي صورت گرفته به دليل مشروعيت نظام و رهبري حكومت، راه به جايي نبرد.

* منافقين الگويي براي مدعيان خروج از حاكميت هستند

بهاري افزود: جريانات اخير در تهران فاقد رهبري بود و حتي ميرحسين موسوي صرفا سمبلي براي اين جريان تلقي مي شد كه بعد از 20 سال دوري از سياست وارد موجي شد كه او و دوستانش را مي‌برد و خواسته‌هاي اجتماعي و فرهنگي و رواني مردم كه با مطالبات غربي ها مخلوط شده بود، ‌نتوانست جرياني شكل دهد.
وي ادامه داد: اگر در آينده از شخص آقاي موسوي و كساني كه در تجمعات خياباني به دعوت و حمايت از او شركت كرده بودند، سئوال شود چه خواسته و مطالبه‌اي داشتند، نمي‌توانند به طور مشخص بگويند چه مي‌خواهند و علت اين بود كه كسي كه 20 سال از سياست دوري كرده و در فرهنگستان كار كرده و هميشه خود را نقاش معرفي كرده و نهايتا در چند جلسه مجمع شركت كرده، نتوانست در قامت سياستمدار موفق ظاهر شود.
به گزارش فارس، نماينده نيوزويك در كشورمان درباره پيوند نيروهاي سياسي داخل كشور با جريان اپوزيسيون نيز اظهار داشت: اپوزيسيون خارج از كشور هيچ پايگاه سياسي ندارند و حتي در جريان تجمعات اخير ديديم با وجود آنكه گروه‌هايي چون مجاهدين خلق (منافقين) سعي كرد از طريق موج سواري و برخي عوامل به نيات خود در داخل كشور دست يابد، هيچ موفقيتي نداشته و مردم نسبت به هواداران آنها اعلام برائت كردند.
بهاري افزود: بدون ترديد گره خوردن سرنوشت گروه‌هايي كه در داخل كشور فرصت فعاليت سياسي دارند با كساني كه جايگاهي بين مردم ندارند، غلط است و مرگ سياسي آنها را رقم مي‌زند و مجاهدين خلق (منافقين) كه امروز ديگر از قالب سازماني به يك فرقه تبديل شده اند، بهترين الگوي عبرت‌آموز براي كساني است كه سوداي خروج از حاكميت و فعاليت سياسي بيرون مرزها را دارند.
وي تاكيد كرد: هر كس از مردم ايران دور شود، خواه ناخواه پروسه‌اي را طي مي‌كند كه گروه رجوي طي كرده‌ و بايد به مرگ سياسي تن دهند و يا مانند اپوزيسيون خارج نشين دنبال كاسبي و تجارت بروند و هر از گاه مثل سلطنت طلبان يك جمله سياسي بگويند و خيال كنند كه وظيفه خود را انجام داده‌اند و چهره‌اي سياسي هستند.
اين همكار رسانه‌هاي آمريكايي و انگليسي در پايان خبرنگاران را از همكاري با رسانه‌هاي ايراني خارج از كشور بر حذر داشت و تاكيد كرد كه اين راه به جايي نمي‌ رسد و باتلاقي است كه هر كس در آن دست و پا بزند، از نقطه اي به نقطه اي ديگر مي‌ رود و نمي تواند از آن خارج شود، در عين حال به رسانه‌هاي داخل كشور به خصوص رسانه ملي توصيه كرد كه با سعه صدر بيشتر با فيلمسازان و مستندسازان و خبرنگاران جوان برخورد كنند؛ چرا كه معتقد است بسياري از آنها كه جذب رسانه‌هاي خارجي مي شوند به خاطر عدم موقعيت كاري در كشور خودشان و عدم تامين مالي در اين مسير گام بر مي دارند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار