ایران و توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین
پارسینه: بررسی رویدادهای اخیر در روابط ایران و ونزوئلا از آغاز دوره نقش آفرینی بیشتر تهران در حیاط خلوت آمریکا حکایت دارد.
کشورهای آمریکای لاتین اگر نه همه آنها، اما بیشتر کشورهای این منطقه، از یک ویژگی برخوردارند و آن آمریکاستیزی است.
قاره آمریکا چندین قرن است که پس از تشکیل کشور آمریکا، با دردسرهای بسیاری روبرو است که همه آنها از سیاستهای رژیم آمریکا سرچشمه میگیرد.
هر گاه مردم یکی از کشورهای آمریکای لاتین سعی کردند به استقلال برسند و خود را از زیر یوغ آمریکا نجات دهند، با فتنه انگیزیهای کاخ سفید روبرو شدند، یا انقلاب آنها پس از چندی با کودتا و دخالت مستقیم آمریکا نابود شد و یا همچنان مقاومت را پیشه راه خود نگه داشته اند.
نگاهی گذرا به برخی از کشورهایی که همچنان با آمریکا مراوده داشته و در راستای سیاستهای اعمالی این کشور گام بر میدارند، نشان میدهد که این کشورهای وابسته در زمینه اقتصادی و رفاه هیچ تغییر محسوسی را تجربه نکرده اند؛ بلکه منابع آنها به تاراج رفته است.
اما درمقابل کشورهایی که راه مقاومت را در پیش گرفته اند و برای استقلال سیاسی خود تلاش کرده اند، شاید در مسائل اقتصادی آن هم به خاطر تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه آنها در شرایط نامناسبی قرار داشته باشند، اما با همین وضعیت، پیشرفتهای زیادی را نیز تجربه کرده اند.
انقلاب مردم شیلی با هدایت «سالوادور آلنده» که در زمان کودتای آمریکایی، رییس جمهور قانونی و مردمی شیلی بود، با دخالت مستقیم و یک کودتای طراحی شده از سوی سازمان سیا، فردی را بر سر کار آورد که سالها یک حکومت ظالم در شیلی مستقر بود؛ ژنرال «پینوشه» با حمایت مستقیم آمریکا در شیلی کودتا کرد و «آلنده» را به قتل رساند.
ونزوئلای «چاوز» و کوبای «کاسترو» تاکنون توانسته اند مقابل هر گونه تهدید و تحریم آمریکا مقاومت کنند؛ آنها اگرچه شرایط سختی را تحمل میکنند، اما با این وجود، استقلال سیاسی دارند و حتی در زمینههای بسیاری پیشرفتهای خوبی را تجربه کرده اند.
کوبا توانسته است در زمینه پزشکی به ویژه واکسن، سرم و بیماریها خاص پیشرفتهای زیادی به دست آورد.
اکنون نماد مقاومت و ایستادگی در میان کشورهای آمریکای لاتین، کوبا و ونزوئلا هستند که الگوی خوبی برای دیگر کشورهای این منطقه به شمار میروند.
هر یک از کشورهای آمریکای لاتین دارای ظرفیتها خاص و منابع زیادی است که چشم طمع آمریکا را به سوی خود جلب کرده است.
ونزوئلا که اکنون تحت تحریمهای شدید اقتصای و فشارهای سیاسی زیاد آمریکا قرار دارد، بزرگترین منابع نفتی جهان را در خود جای داده است.
جمهوری اسلامی ایران با گسترش روابط خود با کشورهای آمریکای لاتین، به محدوده انحصاری آمریکا وارد شده است؛ موضوعی که برای این کشور غیر قابل تحمل است.
«هوگو چاوز»، سهم زیادی در شکل گیری روابط گسترده میان ایران و ونزوئلا داشت و این روابط پس از مرگ او نیز، پایههای یک مناسبات راهبردی را پی ریزی کرد که تاکنون ادامه داشته و در زمان مادورو نیز این روابط وجود دارد.
ونزوئلا نشان داده است که با وجود همه تحریمهایی که از سوی آمریکا علیه او اعمال میشود، به روابط راهبردی با ایران پایبند است و اکنون که تحت تحریم آمریکاست، ایران به یاری این کشور شتافته و با ارسال ۵ فروند نفتکش به این کشور، ونزوئلا را از بحران کمبود بنزین نجات داد و مهمتر از آن هژمونی آمریکا را نیز فرو ریخت.
حضرت «آیت الله خامنه ای»، رهبر معظم انقلاب اسلامی روز دوشنبه با انتشار پیامی محبت آمیز به کارکنان نفتکشهای ایران، نوشتند «به همه شما عزیزان، کاپیتان و کارکنان کشتی خداقوت میگویم. کار بزرگی کردید. حرکت شما حرکتی جهادی بود. کشور را سرافراز کردید.»
این پیام پس از آن که ۵ نفتکش ایرانی به ونزوئلا رسیدند و محموله خود را تخلیه کردند، عمق اهمیت اقدام جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد، یک کار بزرگ، حرکت جهادی و سرافرازانه برای ایران.
اکنون زمان آن است تا مناسبات و روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین از گذشته عمیقتر شود؛ چرا که آمریکا با چالشهای جدی داخلی روبرو است و توان آن را ندارد تا بخواهد مانعی بر سر راه گسترش روابط ایران و آمریکای لاتین ایجاد کند.
بزرگترین و مهمترین دردسر آمریکا اکنون ترامپ است که وجود او باعث شده تا ناتوانی آمریکا در مقابله با بیماری ویروس کرونا، این کشور را به چالش بیندازد و از سوی دیگر، سیاستهای نژادپرستانه رژیم آمریکا که در قتل فجیع و جنایتکارانه یک سیاه پوست آمریکایی به نام «جورج فلوید» بروز بیشتری یافته است، این کشور را از هر زمان دیگری ناتوانتر کرده تا جایی که حتی با وجود همه تهدیداتی که علیه نفتکشهای ایران انجام داد، عاجز از واکنش بود.
قدر مسلم اکنون زمان بسیار مناسبی است تا روابط با کشورهای ضد امپریالیستی در آمریکای لاتین توسعه یابد چرا که این امر جایگاه آمریکا را در منطقه تضعیف میکند.
قاره آمریکا چندین قرن است که پس از تشکیل کشور آمریکا، با دردسرهای بسیاری روبرو است که همه آنها از سیاستهای رژیم آمریکا سرچشمه میگیرد.
هر گاه مردم یکی از کشورهای آمریکای لاتین سعی کردند به استقلال برسند و خود را از زیر یوغ آمریکا نجات دهند، با فتنه انگیزیهای کاخ سفید روبرو شدند، یا انقلاب آنها پس از چندی با کودتا و دخالت مستقیم آمریکا نابود شد و یا همچنان مقاومت را پیشه راه خود نگه داشته اند.
نگاهی گذرا به برخی از کشورهایی که همچنان با آمریکا مراوده داشته و در راستای سیاستهای اعمالی این کشور گام بر میدارند، نشان میدهد که این کشورهای وابسته در زمینه اقتصادی و رفاه هیچ تغییر محسوسی را تجربه نکرده اند؛ بلکه منابع آنها به تاراج رفته است.
اما درمقابل کشورهایی که راه مقاومت را در پیش گرفته اند و برای استقلال سیاسی خود تلاش کرده اند، شاید در مسائل اقتصادی آن هم به خاطر تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه آنها در شرایط نامناسبی قرار داشته باشند، اما با همین وضعیت، پیشرفتهای زیادی را نیز تجربه کرده اند.
انقلاب مردم شیلی با هدایت «سالوادور آلنده» که در زمان کودتای آمریکایی، رییس جمهور قانونی و مردمی شیلی بود، با دخالت مستقیم و یک کودتای طراحی شده از سوی سازمان سیا، فردی را بر سر کار آورد که سالها یک حکومت ظالم در شیلی مستقر بود؛ ژنرال «پینوشه» با حمایت مستقیم آمریکا در شیلی کودتا کرد و «آلنده» را به قتل رساند.
ونزوئلای «چاوز» و کوبای «کاسترو» تاکنون توانسته اند مقابل هر گونه تهدید و تحریم آمریکا مقاومت کنند؛ آنها اگرچه شرایط سختی را تحمل میکنند، اما با این وجود، استقلال سیاسی دارند و حتی در زمینههای بسیاری پیشرفتهای خوبی را تجربه کرده اند.
کوبا توانسته است در زمینه پزشکی به ویژه واکسن، سرم و بیماریها خاص پیشرفتهای زیادی به دست آورد.
اکنون نماد مقاومت و ایستادگی در میان کشورهای آمریکای لاتین، کوبا و ونزوئلا هستند که الگوی خوبی برای دیگر کشورهای این منطقه به شمار میروند.
هر یک از کشورهای آمریکای لاتین دارای ظرفیتها خاص و منابع زیادی است که چشم طمع آمریکا را به سوی خود جلب کرده است.
ونزوئلا که اکنون تحت تحریمهای شدید اقتصای و فشارهای سیاسی زیاد آمریکا قرار دارد، بزرگترین منابع نفتی جهان را در خود جای داده است.
جمهوری اسلامی ایران با گسترش روابط خود با کشورهای آمریکای لاتین، به محدوده انحصاری آمریکا وارد شده است؛ موضوعی که برای این کشور غیر قابل تحمل است.
«هوگو چاوز»، سهم زیادی در شکل گیری روابط گسترده میان ایران و ونزوئلا داشت و این روابط پس از مرگ او نیز، پایههای یک مناسبات راهبردی را پی ریزی کرد که تاکنون ادامه داشته و در زمان مادورو نیز این روابط وجود دارد.
ونزوئلا نشان داده است که با وجود همه تحریمهایی که از سوی آمریکا علیه او اعمال میشود، به روابط راهبردی با ایران پایبند است و اکنون که تحت تحریم آمریکاست، ایران به یاری این کشور شتافته و با ارسال ۵ فروند نفتکش به این کشور، ونزوئلا را از بحران کمبود بنزین نجات داد و مهمتر از آن هژمونی آمریکا را نیز فرو ریخت.
حضرت «آیت الله خامنه ای»، رهبر معظم انقلاب اسلامی روز دوشنبه با انتشار پیامی محبت آمیز به کارکنان نفتکشهای ایران، نوشتند «به همه شما عزیزان، کاپیتان و کارکنان کشتی خداقوت میگویم. کار بزرگی کردید. حرکت شما حرکتی جهادی بود. کشور را سرافراز کردید.»
این پیام پس از آن که ۵ نفتکش ایرانی به ونزوئلا رسیدند و محموله خود را تخلیه کردند، عمق اهمیت اقدام جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد، یک کار بزرگ، حرکت جهادی و سرافرازانه برای ایران.
اکنون زمان آن است تا مناسبات و روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین از گذشته عمیقتر شود؛ چرا که آمریکا با چالشهای جدی داخلی روبرو است و توان آن را ندارد تا بخواهد مانعی بر سر راه گسترش روابط ایران و آمریکای لاتین ایجاد کند.
بزرگترین و مهمترین دردسر آمریکا اکنون ترامپ است که وجود او باعث شده تا ناتوانی آمریکا در مقابله با بیماری ویروس کرونا، این کشور را به چالش بیندازد و از سوی دیگر، سیاستهای نژادپرستانه رژیم آمریکا که در قتل فجیع و جنایتکارانه یک سیاه پوست آمریکایی به نام «جورج فلوید» بروز بیشتری یافته است، این کشور را از هر زمان دیگری ناتوانتر کرده تا جایی که حتی با وجود همه تهدیداتی که علیه نفتکشهای ایران انجام داد، عاجز از واکنش بود.
قدر مسلم اکنون زمان بسیار مناسبی است تا روابط با کشورهای ضد امپریالیستی در آمریکای لاتین توسعه یابد چرا که این امر جایگاه آمریکا را در منطقه تضعیف میکند.
ارسال نظر