مرد خلافکار، همسرش را در مسیر مردان پولدار قرار میداد
پارسینه: ۲۹ خرداد مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: لحظاتی قبل دوستم پژمان با من تماس گرفت و گفت: برای او یک گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول نقد ببرم. خیلی هراسان بود، ولی به من گفت که نیاز مالی پیدا کرده است.
از طرفی صدای تلفن روی بلندگو بود انگار چند نفر اطرافش بودند به او گفتم که برایت فراهم میکنم. قرار شد یک ساعت دیگر در یکی از خیابانهای فرعی منطقه شهران او را ببینم. من در روزنامهها خبرهایی خواندهام که وقتی فردی را گروگان میگیرند او را وادار میکنند با خانواده یا دوستانش تماس بگیرد و درخواست پول کند. الان هم احتمال میدهم دوستم را گروگان گرفته باشند.
بدین ترتیب مأموران پلیس پایتخت وارد عمل شده و بههمراه پسر جوان راهی محل قرار شدند. اما زمانی که مرد جوانی از طرف پژمان برای گرفتن گوشی آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول به محل قرارآمده بود او را دستگیر کردند. با دستگیری مرد جوان بهنام کامران، او اعتراف کرد که پژمان را گروگان گرفتهاند. بدین ترتیب مأموران راهی مخفیگاه شده و با آزاد کردن پژمان، همدست کامران را نیز بازداشت کردند.
مسافر پر درد سر
پژمان در تحقیقات گفت: مدتی قبل با خودرو به خانه میرفتم که زن جوانی را کنار خیابان منتظر تاکسی دیدم او را سوار کردم و با هم دوست شدیم. چند باری با آرزو در تماس بودم. روز حادثه طبق قراری که از قبل با او داشتم راهی خانهاش شدم. اما به محض اینکه وارد خانه شدم، به جای آرزو، با کامران و دوستش قمه بهدست مواجه شدم. کامران میگفت که من با همسرش رابطه دارم و از من ۳ میلیارد تومان خواست. او ادامه داد: به او گفتم من این مبلغ را ندارم و آنها گفتند که باید یک گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان و چک سه میلیاردی در اختیارشان قرار دهم. آنها مرا تهدید به مرگ کرده بودند و به ناچار با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم که یک گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول برایم بیاورد.
ادعای عجیب
در حالی که پژمان چنین ادعایی را مطرح کرد، کامران در تحقیقات گفت: از مدتی قبل به همسرم شک کرده بودم. یک بار که گوشی تلفن همراهش را چک کردم، متوجه شدم که برای مردی که بعداً متوجه شدم پژمان نام دارد عکسهای خصوصی اش را فرستاده است. او گفت: با دیدن عکسها و برملایی راز رابطه پنهانی، تصمیم گرفتم پژمان را تنبیه کنم برای همین از آرزو خواستم تا با او قرار بگذارد و زمانی که پژمان وارد خانه شد با دوستم او را کتک زدیم. به پژمان گفتم که به پلیس زنگ میزنم و ماجرای مزاحمتها و رابطه پنهانی ات با آرزو را میگویم. اما او از ما خواست که این کار را نکنیم و خودش پیشنهاد گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول را داد.
با اینکه کامران مدعی بود که پژمان برای همسرش ایجاد مزاحمت کرده، اما آرزو واقعیت را برملا کرد. او مدعی شد که با همدستی همسرش، بارها به سراغ مردان ثروتمند رفته و با ترفندهای مختلف آنها را به خانهشان کشانده و از آنها اخاذی کردهاند. با برملایی راز اخاذیهای این باند، به دستور بازپرس جنایی، سه متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتگو با زن جوان
از کی شروع به این کار کردید؟
چند ماهی میشود. من بهعنوان مسافر در خیابانهای شمال یا غرب تهران میایستادم و با دیدن خودروهای مدل بالا، از رانندهها درخواست میکردم تا مرا سوار خودروشان کنند. بعد با آنها طرح دوستی ریخته یا همان موقع آنها را به خانهمان میبردم یا اینکه بعد از مدتی با آنها قرار میگذاشتم و از آنها میخواستم به خانهام بیایند. اما زمانی که وارد میشدند، من از خانه خارج شده و کامران و دوستش به سراغ آنها میرفتند.
طراح این نقشه چه کسی بود؟
همه کارها را کامران برنامهریزی میکرد. از یک سال قبل به شیشه و مشروب معتاد شد و زندگیام را به نابودی کشاند. او مرا وادار به این کار کرد.
چرا با آنها همدستی میکردی؟
کامران مرا تهدید میکرد. میگفت: به خانوادهام دروغ میگوید که با این افراد در ارتباط هستم و آبروی مرا نزد آنها میبرد. چند باری خواستم از او جدا شوم، ولی ترس از ریختن آبرو باعث شد که این کار را نکنم.
فکر میکردید دستگیر شوید؟
کامران از مردانی که طعمهاش شده بودند عکسها و فیلمهای مستهجن میگرفت و آنها را تهدید میکرد که اگر بخواهند شکایتی بکنند تصاویر و عکسها را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. آنها هم شکایتی نمیکردند.
بدین ترتیب مأموران پلیس پایتخت وارد عمل شده و بههمراه پسر جوان راهی محل قرار شدند. اما زمانی که مرد جوانی از طرف پژمان برای گرفتن گوشی آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول به محل قرارآمده بود او را دستگیر کردند. با دستگیری مرد جوان بهنام کامران، او اعتراف کرد که پژمان را گروگان گرفتهاند. بدین ترتیب مأموران راهی مخفیگاه شده و با آزاد کردن پژمان، همدست کامران را نیز بازداشت کردند.
مسافر پر درد سر
پژمان در تحقیقات گفت: مدتی قبل با خودرو به خانه میرفتم که زن جوانی را کنار خیابان منتظر تاکسی دیدم او را سوار کردم و با هم دوست شدیم. چند باری با آرزو در تماس بودم. روز حادثه طبق قراری که از قبل با او داشتم راهی خانهاش شدم. اما به محض اینکه وارد خانه شدم، به جای آرزو، با کامران و دوستش قمه بهدست مواجه شدم. کامران میگفت که من با همسرش رابطه دارم و از من ۳ میلیارد تومان خواست. او ادامه داد: به او گفتم من این مبلغ را ندارم و آنها گفتند که باید یک گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان و چک سه میلیاردی در اختیارشان قرار دهم. آنها مرا تهدید به مرگ کرده بودند و به ناچار با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم که یک گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول برایم بیاورد.
ادعای عجیب
در حالی که پژمان چنین ادعایی را مطرح کرد، کامران در تحقیقات گفت: از مدتی قبل به همسرم شک کرده بودم. یک بار که گوشی تلفن همراهش را چک کردم، متوجه شدم که برای مردی که بعداً متوجه شدم پژمان نام دارد عکسهای خصوصی اش را فرستاده است. او گفت: با دیدن عکسها و برملایی راز رابطه پنهانی، تصمیم گرفتم پژمان را تنبیه کنم برای همین از آرزو خواستم تا با او قرار بگذارد و زمانی که پژمان وارد خانه شد با دوستم او را کتک زدیم. به پژمان گفتم که به پلیس زنگ میزنم و ماجرای مزاحمتها و رابطه پنهانی ات با آرزو را میگویم. اما او از ما خواست که این کار را نکنیم و خودش پیشنهاد گوشی تلفن همراه آیفون و ۲۰ میلیون تومان پول را داد.
با اینکه کامران مدعی بود که پژمان برای همسرش ایجاد مزاحمت کرده، اما آرزو واقعیت را برملا کرد. او مدعی شد که با همدستی همسرش، بارها به سراغ مردان ثروتمند رفته و با ترفندهای مختلف آنها را به خانهشان کشانده و از آنها اخاذی کردهاند. با برملایی راز اخاذیهای این باند، به دستور بازپرس جنایی، سه متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتگو با زن جوان
از کی شروع به این کار کردید؟
چند ماهی میشود. من بهعنوان مسافر در خیابانهای شمال یا غرب تهران میایستادم و با دیدن خودروهای مدل بالا، از رانندهها درخواست میکردم تا مرا سوار خودروشان کنند. بعد با آنها طرح دوستی ریخته یا همان موقع آنها را به خانهمان میبردم یا اینکه بعد از مدتی با آنها قرار میگذاشتم و از آنها میخواستم به خانهام بیایند. اما زمانی که وارد میشدند، من از خانه خارج شده و کامران و دوستش به سراغ آنها میرفتند.
طراح این نقشه چه کسی بود؟
همه کارها را کامران برنامهریزی میکرد. از یک سال قبل به شیشه و مشروب معتاد شد و زندگیام را به نابودی کشاند. او مرا وادار به این کار کرد.
چرا با آنها همدستی میکردی؟
کامران مرا تهدید میکرد. میگفت: به خانوادهام دروغ میگوید که با این افراد در ارتباط هستم و آبروی مرا نزد آنها میبرد. چند باری خواستم از او جدا شوم، ولی ترس از ریختن آبرو باعث شد که این کار را نکنم.
فکر میکردید دستگیر شوید؟
کامران از مردانی که طعمهاش شده بودند عکسها و فیلمهای مستهجن میگرفت و آنها را تهدید میکرد که اگر بخواهند شکایتی بکنند تصاویر و عکسها را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. آنها هم شکایتی نمیکردند.
منبع:ایران
الان که وضع اقتصادی اینقدر خراب شده که حتی خود مردها هم حاضرن کنار خیابون بایستن!!!