توضیح قوه قضاییه برای انتشار فیلمی از برخورد با یک جانباز
پارسینه: در پی انتشار فیلمی از یک جانباز دفاع مقدس در فضای مجازی مبنی بر برخورد نامناسب با وی در دادسرای چالوس، دادگستری مازندران توضیحاتی ارائه داد.
در پی انتشار فیلمی از یک جانباز دفاع مقدس در فضای مجازی مبنی بر برخورد نامناسب با وی در دادسرای چالوس روابط عمومی دادگستری مازندران توضیحاتی ارائه کرد.
بر اساس این گزارش در هفته گذشته یک جانباز دفاع مقدس که سمتی در پرونده نداشته و صرفاً ضامن متهم متواری پرونده است با حضور در اجرای احکام دادسرای چالوس تقاضای کپی از پرونده مینماید و وقتی با مخالفت کارمند وظیفه شناس رو به رو میشود، عصبانی شده و مبادرت به توهین و ایراد ضرب نسبت به کارمند که او هم فرزند شهید است و بر هم زدن نظم در دادسرا میکند. در نهایت این فرد پس از رفع عصبانیت با حضور در دادگستری چالوس مبادرت به عذر خواهی و حلالیت طلبی از کارمند دادگستری کرد که موضوع خاتمه یافت.
بر اساس این گزارش در هفته گذشته یک جانباز دفاع مقدس که سمتی در پرونده نداشته و صرفاً ضامن متهم متواری پرونده است با حضور در اجرای احکام دادسرای چالوس تقاضای کپی از پرونده مینماید و وقتی با مخالفت کارمند وظیفه شناس رو به رو میشود، عصبانی شده و مبادرت به توهین و ایراد ضرب نسبت به کارمند که او هم فرزند شهید است و بر هم زدن نظم در دادسرا میکند. در نهایت این فرد پس از رفع عصبانیت با حضور در دادگستری چالوس مبادرت به عذر خواهی و حلالیت طلبی از کارمند دادگستری کرد که موضوع خاتمه یافت.
منبع:
خبرگزاری مهر
ضامن سمتی ندارد ؟؟؟والا سابقا که ما حقوق میخوندیم در تعریف ضمانت چنین آمده بود که ذمه بدهکار بری و ذمه ضامن مشغول خواهد شد یعنی طلبکار باید به ضامن مراجعه بکنه شایدم اون آقای کارمند جاش اونجا نیست سهمیه ی است دیگه چاره ی نیست
چند ماه پیش رفته بودم بانک هم حقوق بگیرم هم کارت بانکی رو تعویض و تمدید کنم به آقایی اومده بود و اونم ادعا میکرد جانباز هست و کارمند بانک رو مجبور میکرد که کاری که قانونی نبست انجام بده یعنی بدون ارایه مدارک هویتی کار بانکی اش رو انجام بده داد و فریاد راه انداخته بود چحور !!!!!!!!!!! و مرتب میگفت من فلان هستم و بیسار !!!! کلا نیم ساعت داشت کل کل میکرد و میگفت باجه رو ترک نمیکنه و اجازه نمیده کسی به اون باجه مراجعه کنه !!!!! و مدام از جانبازی مایه میذاشت !!!!!!!!!! عوامل بانک باهاش مدارا میکردن و هر چی رییس و معاون میگفت حالیش نمیشد تا این که صدای بقیه هم در اومد شماره نوبت من سه چهار تا بعد اون بود نوبتم رو با اونی که پشت سرش بود عوض کردم میدونید که صندلی جلو باجه چرخ داره صندلی اش رو کشیدم کنار و به کارمند بانک گفتم نوبت بعدی رو بزن که شماره من بود شروع کرد به داد و فریاد کردن یه خورده صدام رو بردم بالا و گفتم جانباز ها عزیزان ما هستند ولی دلیل نداره که سو استفاده باز و قانون ندارباز بشن !!!!!!!!! مطمئن هستم که تو جانبازی رو نه از برای دین و میهن و وطن و اخلاص که برای چیز دیگه طالب بودی که الان کار غیر قانونی میخوای و وقت دیگران رو گرفتی و بهشون ظلم میکنی ، جانباز ظالم نیست مظلومی هست که جا در دل ما داره نه پا در گلوی ما !!!! به جان عزیزانم چند لحظه بعد بانک رو ترک کرد !!