علت خودکشی رضا کودک کار برنامه ماه عسل +فیلم و وصیت نامه
پارسینه: علت خودکشی رضا، کودک کار مهمان برنامه ماه عسل احسان علیخانی و وصیت نامه او از زبان خواهر و برادرش منتشر شد.
برنامه ماه عسل احسان علیخانی چند سال پیش رضا میزبان کودک کاری بود که گفته بود هیچ وقت، زمان کافی برای آرزو کردن در اختیار نداشته. رضا در سن ۱۸ سالگی خودکشی کرد و با اینکه دلیل اصلی اقدام تلخ رضا هنوز مشخص نیست اما اکثر افراد فقر و نرسیدن به آرزوهای رضا کودک کار را دلیل خودکشی او عنوان کردند. در ادامه اصل ماجرا را از زبان خانواده رضا و خواهر و برادرش بخوانید.
دلیل خودکشی رضا کودک کار ماه عسل از زبان برادرش
برادر رضا کودک کار گفت: رضا فقیر نبود، مشکل اقتصادی نداشت، او ورزشکار شده بود، تئاتر بازی میکرد، عاشق شد، ازدواج کرد. رضا را پس از فوت مادرمان نزد روانپزشک بردم و از آن موقع خیالم راحت شد. پس از فوت مادرم رضا گوشه گیر شد و زیاد حرف نمیزد و مرتب با عکسهای مادرم فیلم درست میکرد و روی آن آهنگ میگذاشت.
نزدیک ۲ سال با یکی از دختران فامیل نامزد شده بود و قرار بود با هم زیر یک سقف بروند.
رضا یک بار هم در محرم پارسال یا سال قبلتر دست به خودکشی زده بود.
۱۰ روز قبل از مرگ رضا به او پیشنهاد بازی در یک فیلم کوتاه داده شده بود که زندگی نامه جوانی بود که در مملکت ما از نظر مالی و فرهنگی و رفاهی و اجتماعی کمبود داشت. رضا باید در آن فیلم نقش امیر سیاه را بازی میکرد و در پایان فیلم باید دست به خودکشی میزد. ما اصلاً نمیگوییم که فیلمنامه اشتباه بود اما رضا ظرفیت و جنبه این نقش تلخ را نداشت. چند روز بعد هم دیدیم که پیکر بی جان رضا در بالکن خانه افتاده و همه در حال گریه و زاری بودند.
وصیت نامه رضا کودک کار
از رضا یک وصیت نامه یافتیم که در آن از نامزدش، مادر زنش، خواهر و برادر و بقیه بستگان طلب بخشش کرده بود و گفته بود که از من راضی باشید؛ دیگر خسته شدم.
دلیل خودکشی رضا کودک کار ماه عسل از زبان خواهرش
خواهر رضا گفت: من خیلی ناراحتم که همه جا مینویسند رضا از فقر مالی دست به خودکشی زد. بگذارید روحش در آرامش باشد. اصلاً با چه کسی صحبت کردهاید که این حرفها را مطرح میکنید؟ خواهش میکنم این طور ننویسید چون رضا اصلاً مشکل مالی نداشت. او احساسی بود و بعد از مرگ مادرم کلاً به هم ریخت و دست به خودکشی زد.
شرایط سخت زندگی در دوران کودکی رضا ، که به جای اینکه مثل بقیه بچه ها درس بخواند و بازی کند ، مجبور بود کار کند و وقتی برای فکر کردن به آروزهایش را نداشت و بیشترین تمرکزش برای لقمه ای نان بود ، که از گرسنگی نمیرد ، از او انسان ضعیفی تزبیت کرده بود ، که شرایط سخت دوران کودکی ، مرگ مادر باعث خودکشی او شد .
سرزمین ما با این همه منابع و ثروت ، اگر دست خودخواهی هامان برداریم و یک برنامه ریزی برای پیشرفت ایران و رفاه وآرامش مردم داشته باشیم ، دیگر شاهد خودکشی که زمینه آن فقر و معضلات اجتماعی و فرهنگی است نخواهیم بود .
بچه ای رو که اینطوری میارید معروف میکنید وظیفه دارید زندگیش رو تامین کنید. مگه تامین یه زندگی در برابر بودجه های صدا و سیما چقدره؟ حداقل توی همون خراب شده میلی یه شغل بهش میدادید برنگرده توی اجتماعی که حالا ازش توقع زیادی داره..اون علیخانی اواخواهر خودش از خانواده های بالای شهری هست براش مهم نیست فکر میکنه اینهم مثل خودش بعداز برنامه میره لای پر قو میخوابه
سيماي ميلي در اين داستان سازيها و آوردن ماما بعد از وضع حمل زائو يد طولايي دارد و مردم حرفش را باور ندارند
ایران پر از رضا و رضا هاست. هر از گاهی یک مورد رو می شود، عده ای از آن نان می خورند که بیشتر همان کسانی هستند که موجب بدبختی رضا و رضا ها هستند و بعد فراموش می شود. همیشه یکی مقصر است ولی هیچگاه کسی از مقصر واقعی که نظم سیاسی حاکم بر ایران که مردم برایش به هزار و یک عنوان متفاوتند و از اول زندگی محکوم به سرنوشت، نام نمی برد. تا این نظم وجود دارد سرنوشت کودکان و جوانان و بزرگسالان ایران به همین گونه خواهد بود، یکی خودکشی می کند، دیگری معتاد می شود، و آن یکی هم آقازاده می شود. به نظر می رسد همه چیز برنامه ریزی شده است.