افشای جنایت در «خندق»!
پارسینه: جوان ۲۸ سالهای که معروفترین شرور مشهد را در کوچه خندق تیرباران کرده بود، شب یک شنبه گذشته در مخفیگاهش دستگیر شد و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.
ماجرای «قرار مرگ در کوچه خندق» زمانی بین چند تبهکار مخوف لو رفت که شب سیزدهم خرداد گذشته، راننده یک دستگاه پژو ۲۰۷ سفیدرنگ در کوچه خندق محله محمدآباد مشهد با شلیک از سلاح کلاشینکف تیرباران شد و رعب و وحشت عجیبی در آن منطقه به راه افتاد. اگرچه نیروهای اورژانس پیکر نیمه جان مجروح ۳۷ ساله را به بیمارستان امدادی شهید کامیاب رساندند، اما تلاشها برای نجات جان او بی نتیجه ماند و «طالب -ع» که در سال ۹۴ به اتهام شرارت و نزاعهای مسلحانه و با دستور دادستان وقت مشهد در شهر گردانده شده بود، به دلیل عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد. وقتی مرگ این جوان در بی سیمهای پلیس پیچید، بی درنگ قاضی کاظم میرزایی (قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد) عازم محل وقوع جنایت شد و به تحقیق در این باره پرداخت. بررسیهای مقدماتی درحالی آغاز شد که جوانی به نام «حامد» خود را به صحنه حادثه رساند و ادعا کرد: خودروی ۲۰۷ متعلق به اوست و طالب او را تا دقایقی قبل به گروگان گرفته بود! این جوان که در واقع حلقه مفقوده این جنایت وحشتناک به شمار میرفت بلافاصله با دستور قاضی میرزایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی آگاهی دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
رازی در سینه «حامد»
گزارش ها حاکی است: حامد مالک پژو ۲۰۷ گفت: من و مهدی رکابی (متهم فراری) از مدتها قبل با هم دوست هستیم. شب حادثه هم من و او به باغی در منطقه ساعی رفتیم و بساط دورهمی پهن کردیم، اما هنوز دقایقی از حضور ما در آن باغ نگذشته بود که ناگهان سروکله طالب و یکی از دوستانش به نام قاسم در آن باغ پیدا شد. طالب درحالی که دست و پای مرا با دست بندهای پلاستیکی میبست، فریاد زد «تو پشت سر من حرف اضافی زده ای؟» من که خیلی ترسیده بودم به او گفتم «من غلط میکنم پشت سر تو حرف بزنم!»، اما غلط کردنهای من فایدهای نداشت، او برای این که بیشتر نزد دیگر دوستانم تحقیرم کند، مرا به باغ دیگری در همان نزدیکی برد تا با گرفتن فیلم از من، با آبرویم بازی کند! ولی در همین حال دوستم مهدی رکابی که طالب را شناخته بود به آرامی از باغ گریخت و سپس با گوشی من تماس گرفت تا از حالم جویا شود، اما گوشی دست طالب بود. او خودش را به طالب معرفی کرد و ادامه داد: من همان کسی هستم که از باغ گریختم، الان هم مقابل کلانتری طرق ایستاده ام! ولی مقداری پول داخل پژو ۲۰۷ خودم دارم که در باغ پارک شده است. اگر پولها را برداری یا بلایی سر دوستم بیاوری، همه چیز را به ماموران لو میدهم و ...
«حامد» در ادامه اعترافاتش افزود: با این حال طالب با آن که کینه مهدی را به دل داشت، خیلی آرام با او صحبت میکرد که در نهایت با هم قرار گذاشتند در محلی پولها را تحویل مهدی بدهد. به همین دلیل طالب مرا به دوستش قاسم سپرد و سوار بر پژو ۲۰۷ من، به طرف محل قرار حرکت کرد. دقایقی بعد فردی که احتمالا از نیروهای اورژانس بود به تماس قاسم با گوشی طالب پاسخ داد و به او گفت که طالب در تیراندازی مجروح شده است! این بود که قاسم دست و پای مرا باز کرد و خودش نیز از محل گریخت. من هم به کوچه خندق آمدم، جایی که مامور اورژانس نشانی آن را داده بود.
ماجرای جنایت پیچیدهتر شد
چند ساعت بعد با دستگیری دیگر افراد مرتبط با این پرونده جنایی، ماجرای قتل طالب پیچیدهتر شد و مهدی به اتهام ارتکاب جنایت مسلحانه تحت تعقیب کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت.
روند تحقیقات تغییر کرد
از سوی دیگر با توجه به حساسیت ماجرای تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در منطقهای از شهر، سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) شخصا وارد ماجرا شد و دستور داد گروه ویژهای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) به پیگیری جدی پرونده «جنایت در خندق» بپردازند. به همین دلیل گروه ویژه کارآگاهان به تحقیق در این باره پرداختند، اما بازبینی محل اصابت گلولهها به خودروی پژو ۲۰۷، به طور کلی روند تحقیقات را تغییر داد. با آن که همه متهمان پرونده به شلیکهای مرگبار مهدی با سلاح کلاشینکف اعتراف کرده بودند، اما بررسیهای دقیق کارآگاهان نشان داد: مهدی (متهم فراری) از سمت شاگرد با راننده پژو ۲۰۷ در حال صحبت بوده درحالی که گلولهها به در عقب و جلوی سمت راننده شلیک شده است!
ردپای یک تبهکار مخوف
بدین ترتیب، ردپای تبهکار مخوف دیگری به میان آمد و ماجرای شلیکهای مهدی رکابی رنگ باخت، زیرا مشخص شد او نقش مستقیم در ارتکاب جنایت نداشته است. به گزارش خراسان، فعالیتهای کارآگاهان برای شناسایی تبهکار مرموزی که در تاریکی شب گلولهها را شلیک کرده بود، در حالی آغاز شد که نشانی از یک پراید ۱۱۱ سفیدرنگ به دست آمد که تبهکاران مخوف از داخل آن پیاده شده و بعد از ارتکاب جنایت با همان پراید گریخته بودند. ادامه تحقیقات کارآگاهان که به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی وارد عملیات اطلاعاتی شده بودند، نشان میداد: جوانی به نام بهزاد رانندگی خودرو را به عهده داشته و سابقه دار دیگری به نام «محمدرضا. ق» در حالی به سمت طالب شلیک کرده است که مهدی برای گفتگو با طالب از خودرو پیاده شده بود.
دستورات ویژه قضایی و پلیسی
بنابراین گزارش، درحالی که چند ماه بعد از وقوع این جنایت «بهزاد» نیز با تنگ شدن حلقه محاصره بازداشت شده بود، قاضی دکتر حسن زرقانی به سمت قاضی ویژه قتل عمد مشهد معرفی شد و تحقیقات ریزبینانه در این پرونده جنایی را ادامه داد. در این شرایط بود که گروه ویژه کارآگاهان زیر نظر سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس اداره جنایی آگاهی) روند تحقیقات را با توجه به سرنخهای به دست آمده تغییر دادند و با راهنماییهای قاضی زرقانی به ردزنی «محمدرضا- ق» (متهم به شلیک مسلحانه) پرداختند. آنان پس از مدتی موفق شدند مخفیگاه وی را در یکی دیگر از شهرهای استان شناسایی کنند، اما بررسیهای غیرمحسوس نشان میداد که متهم فراری وارد مشهد شده است.
به همین دلیل بلافاصله عملیات کارآگاهان در حالی وارد مرحله جدیدی شد که با تاکید سردار تقوی، همه نیروهای عملیاتی به تجهیزات پلیسی نوین و جلیقههای ضد گلوله مجهز شدند، زیرا احتمال درگیری مسلحانه با یک تبهکار مخوف وجود داشت.
دستگیری تیرانداز مخوف!
بالاخره شب یک شنبه کارآگاهان منزل خواهر محمدرضا را در منطقه سیدی به محاصره درآوردند و او را درحالی به طور غافلگیرانه به دام انداختند که هنوز دست بندهای فولادین حلقه شده بر دستانش را باور نمیکرد. قاضی ویژه قتل عمد که دستور ورود شبانه به مخفیگاه متهم به قتل مسلحانه را صادر کرده بود، دقایقی بعد از دستگیری وی در پلیس آگاهی حضور یافت و تحقیقات قضایی را آغاز کرد.
اعترافات عامل قتل مسلحانه
این متهم ۲۸ ساله ضمن اقرار صریح به قتل طالب گفت: آن روز من در حال کمک کردن به اسباب کشی منزل یکی از بستگانم بودم که دوستم (بهزاد) با من تماس گرفت و گفت که مهدی با فردی به نام طالب درگیر شده است و از من خواست به کمک او بروم! من هم بلافاصله اسلحه کلاشینکف را برداشتم و در همین حال بهزاد و مهدی با پراید ۱۱۱ دنبالم آمدند و به کوچه خندق رفتیم. یک لحظه من از خودرو پیاده شدم و به صورت تک تیر گلولههای زیادی به در عقب و سمت راننده شلیک کردم، اما قصد کشتن طالب را نداشتم، ولی روز بعد از فرار، در جریان قتل قرار گرفتم. گزارش خراسان حاکی است:با اعترافات این متهم به قتل مسلحانه، بی درنگ کارآگاهان عازم قوچان شدند و سلاح کلاشینکف را نیز در مخفیگاه اجارهای «محمدرضا - ق» کشف کردند. در همین حال قاضی دکتر زرقانی با قدردانی از همه عوامل و گروه ویژه کارآگاهان پلیس آگاهی و همچنین نظارت مستقیم سردار تقوی در کشف این پرونده جنایی گفت: تحقیقات مقدماتی با اقاریر صریح متهم به قتل آغاز شده است و متهم همه مراحل وقوع این جنایت هولناک را هنگام بازجویی تشریح کرد، اما هنوز زوایای پنهانی وجود دارد که بررسیها در این باره ادامه مییابد.
مشهد برای خودش تگزاسی شده!!!!
لطفا توضیح بفرمایید: " پیچیدن مرگ در بی سیمهای پلیس" یعنی چه؟