اصالتی كه در حال فراموشی است

پارسینه: شقايق اعماری - نام فرش ايراني كه به ميان ميآيد، ذهنمان درگير اين هنر برجسته اصيل ميشود. صنعت فرش ايران از گذشته تاكنون به عنوان اعتباري عظيم بر فرهنگ ايراني سايه افكنده است. خودنمايي فرش ايراني در گوشه و كنار اين مرز و بوم، فرصتي براي لمس تاريخ است، تاريخي كه در تار و پود و نقشه فرشهاي ايراني نهفته است. نقوش بينظيري كه در فرش ايراني نقش بسته، اصالت آن را به تصوير ميكشد. اين نقشهاي زنده، گوشههايي از طبيعت و فرهنگ كشور پنهاور ايران را به رخ میکشد. فرش ايراني با سوي چشمان زنان بافنده، ظرافت انگشتان يك هنرمند، دستان پينه بسته پيرمرد رنگرز و دخترك نخريس و... عجين شده است. فرش ايراني با آن همه طرح و رنگ و زيبايي، ميراثي كهن و افتخاري بزرگ است كه بايد براي حفظ آن تلاش كرد.
اين جمله را زياد شنيدهايم كه هنر نزد ايرانيان است و بس. با وجود اينكه ايران مهد هنر است و هنرمندان بنامي دارد، اما متأسفانه یکسری هنر ايراني در حال فراموشي است و با كمكاري برخي مسئولان هنرهايي نظير قالبيافي هم ديگر در انحصار ايران نيست و كشورهايي چون چين رو به اين كار آوردهاند. قاليبافي يكي از حرفههاي معتبر قاره آسياست، كشورهايي چون ايران، پاكستان، هند، چين، تركيه و قفقاز در اين رشته نسبت به ديگر كشورها پيشتاز هستند. بسياري از اين كشورها اسلوب و فنون بافت و رنگرزي و تهيه مواد اوليه را از ايران فراگرفتهاند و به گواه تاريخ، كشورمان طي دورههاي طولاني چه به لحاظ سياسي و چه از حيث فرهنگي بر اين مناطق نفوذ داشته و نشانههاي فرهنگي ايران هنوز هم در جوامع آنها بهكار ميرود. طرح و نقش فرش دستبافت ايراني يكي از همين نشانهها و آثار هنري است كه كشورهاي توليدكننده فرش گاهي آنها را بدون كم و كاست و عيناً بهكار ميبرند. از طرحهاي ايراني كه بين توليدكنندگان خارجي بسيار زياد تقليد يا كپي شده، ميتوان به گروه محرابي، نقشه بته، طرحهاي جانوري، لچك و ترنج، نقشه و گلهاي شاهعباسي افشان و نقشههاي درختي اشاره كرد. دستبافتهاي هنرمندان ايراني، شكوه و عظمت اين هنر را به بهترین شکل ممکن نشان میدهند.
قدمت زيرانداز و تاريخچه فرش به زماني ميرسد كه انسان به فكر تأمين آسايش خود افتاد. قديميترين فرش دستبافت ايراني در سال 1949 در دومين مرحله كاوشهاي باستانشناس روسي، رودنكو در منطقه پازيريك كشف و به نام فرش پازيريك ناميده شد.
در ابتداي دوره صفويه، هنر قاليبافي به اوج شكوفايي، نوآوري و نبوغ هنرمندان آن زمان رسيد و همين امر باعث شد بعد از گذشت چندصد سال همچنان مورد تقليد باشد. قاليبافان صفوي حدود 1500 تخته قالي از خود به يادگار گذاشتهاند كه برخي از آنها به عنوان شاهكارهايي بيبديل، ثبت و در موزهها نگهداري ميشوند.
در اين دوره بود كه قاليبافي از پيشهاي روستايي به شغل و حرفهاي پراهميت در كارگاههاي شهري تبديل شد. تجارت و صادرات هنر زيباي ايراني به كشورهاي اروپايي آغاز و قاليبافي شهرهاي اصفهان، كاشان، تبريز و كرمان در طرحهاي ترنجدار، گلداني، شكارگاه، گلدار هراتي، درخت و بوته، باغي و لهستاني تقسيم شد، اما با انقراض سلسله صفوي، هنر قاليبافي نيز وارد دوران افول شد.
در دوران پاياني قاجار، قاليبافي حياتي دوباره يافت و در اين دوره و دو دهه اول قرن چهاردهم هجري قمري تقاضاي زياد براي قالي ايران و تجارت موفق آن باعث شد تعداد زيادي از شركتهاي خارجي از كشورهايي چون انگليس، امريكا، سوئيس، يونان و… به سرمايهگذاري در صنعت فرش ايران و توليد انبوه آن ترغيب شوند و بخشي از مهمترين و نفيسترين قاليهاي ايران نيز در همين دوران و به دستور همين شركتها در شهرهايي چون كرمان، اراك، همدان، تبريز و مشهد بافته شد.
در دوران معاصر اما سازمانهاي زيادي در زمينه فرش ايجاد شدند و اين مسئله هم مشكلاتي را به وجود آورد، چراكه هر ارگاني ساز خودش را ميزد. امروزه، فرشهاي زينتي و ابريشمي زيادي به بازار عرضه ميشود و علاوه بر آن، فرشهاي نقش برجسته، دورو و حجمدار نيز در برخي نمايشگاهها ديده ميشود. استفاده از كامپيوتر در رسامي نقشه فرش رايج شده و بافت فرشهاي پردهاي با رجشمار بالا، بسيار متداول است. تغيير در مقررات بازرگاني خارجي، بهويژه در امور گمركي و ارزي بسيار چشمگير است. تقليد نابجاي كشورهاي توليدكننده فرش دستباف و رقابت آنها با فرش ايران هم به اوج خود رسيده است.
در اين ميان «دانش فرششناسي» كه حدود يك قرن پيش در غرب ظهور يافته بود، در سه دهه اخير به ايران نيز سرايت كرده و علاقهمندان به اين رشته با جديت آن را دنبال ميكنند، به همین بهانه با یکی از علاقهمندان و کارآفرینان این حوزه گفتوگوی دوستانهای داشتهایم که خواندنش خالی از لطف نخواهد بود.
فائزه اعتماد، بانوی جوانی است كه ليسانس عمران دارد و به دليل علاقه وافرش به بافت فرش در رشته فرش كارشناسي ارشد گرفته است. خانم اعتماد در سن 16سالگي قاليبافي را آغاز كرد، اما به اين دليل كه محصل بود ابتدا براي سرگرمي رو به قالیبافی کار آورد، ولي پس از فارغالتحصيلي، رشته مورد علاقهاش را ادامه داد. او که به عنوان استاد، آموزش آن را از سراي محلهها شروع كرده بود در ادامه و بعد از دو سال به جمع استادان خانه كارگر اضافه شد. اين بانوي هنرمند همچنين با همكاري دوستانش كارگاه غيرمتمركزي احداث كرده است و به عنوان كارآفرين به آموزش هنرجويان ميپردازند. گفتنی است این بانوی جوان حمايت تمامقدي هم از بافندههایش دارد. ضمن اينكه خانم اعتماد با پشتكار فراواني كه داشته توانسته در نمايشگاهي، كارهايش را در معرض نمايش بگذارد.
اين مربي جوان كه از زياد شدن دست براي صادرات فرش گلايه دارد از حذف بيمه قاليبافان ميگويد و خواهان برقراري دوباره بيمه تمامی قالیبافان است، قشر زحمتکشی که تا امروز اجازه ندادهاند این هنر زمین بماند.
او از مسئولان ميخواهد نظارت جديتري بر اين حرفه داشته باشند تا از اين طريق بتوانند دلالان اين صنعت را حذف كنند. اين بانوي هنرمند همچنين خواستار حمايت بيشتر مسئولان از قالیبافی شد، چراكه با توجه به زحمت بسيار بافت فرش و صرف زمان زياد، توجه به اين حرفه آنچنان که باید نیست. البته خانم اعتماد به اين نكته هم اشاره میکند كه برخی از نهادهاي مربوطه وام با سود 4درصد به قالیبافان ميدهند، اما به دليل زحمت زياد و سختیهای این کار، كفايت نميكند. فائزه اعتماد با بيان اينكه ايران مهد فرشهاي اصيل است، اما ايرانيان بيشتر از فرشهاي ماشيني استفاده ميكنند ابراز تأسف ميكند. به گفته او كشورهاي آلمان، فرانسه، امارات و امريكا بيشترين خريداران فرش ايران هستند و طرحهاي ايراني و تركمن، شكارگاه و خشتي نيز طرفداران زيادي دارد.
بيمه چراغ اميد قاليبافان بود
آنچه بیش از هر چیز برای این بانوی کارآفرین اهمیت دارد، بيمه قاليبافان است که میگوید در سالهاي اخیر فراز و فرودهاي زيادي داشته است و حداقل کاری كه مسئولان میتوانند برای این صنعت اصیل انجام دهند، توجه به بیمه قالیبافان است تا چراغ اميد آينده زنان، دختران و مردان قاليباف اين مرز و بوم باشد.
حذف بيمه قاليبافان، تهديدي جدي براي صنعت فرش دستبافت محسوب ميشود. سازمان تأمين اجتماعي از سال ۹۳ به دلايل مختلف اقدام به حذف بيمه برخی بافندگان كرده كه اين مسئله طي سالهاي اخير به معضلي براي اين قشر زحمكتش تبديل و موجب از دست دادن بسياري از بافندگان حرفهاي و متعهد شده است.
اجراي برخي طرحها نظير بيمه قاليبافان و بهسازي كارگاهها، اميد را در دل قاليبافان زنده كرده بود، هرچند كه همچنان دغدغه مشکلات موجود با هر گرهی كه بر تار و پود قالي مينشيند، زخمي بر دل قاليبافان مينشاند.
از اینرو نياز است دستگاههاي متولی و مسئولان امر در جهت کاهش مشکلات بافندگان با جديت و اهتمام بيشتري گام بردارند تا شاید اندکی از مخاطره قاليبافان کم شود. بيشتر دختران و زنان روستايي و عشايري كه دستي بر آتش قالي دارند، در كنار كار خانهداري با بافت فرش، گليم، قاليچه و... ميخواهند سهمي در تامين معيشت زندگي مشترك داشته باشند. از اينرو كمترين انتظار اين زنان پرتلاش بيمه است. در شرايطي كه تأمين مواد اوليه فرش دستبافت سخت شده است، خامفروشي مواد اوليه از جمله پشم و نخ به دلالان سايه شوم خود را بر فرش گسترانده و تقلب در توليد مواد اوليه مرغوب و همچنين نداشتن صرفه اقتصادي در توليد ابريشم و توليد سنتي اين محصول و استفاده نكردن از تكنولوژي پيشرفته در توليد مواد اوليه بر مشكلات قاليبافان افزوده و حذف بيمه برخی از آنها مصائبشان را دوچندان كرده است، به طوري كه اگر چارهای اندیشیده نشود، ديري نميپايد كه اين صنعت پردرآمد به طور كلي از بين میرود. از اينرو جا دارد مسئولان طرحهاي حمايتي چون خريد تضميني فرش، تأمين مواد اوليه، ارائه تسهيلات براي رونق كار، گستره چتر بيمه را بر سر قاليبافان پهن کنند و
براي اجراي تمام و کمال این مهم تلاش بيشتري داشته باشند تا اين افراد با رغبتي مضاعف به كار توليد و اشتغال بپردازند.
ارسال نظر