گوناگون

مادر تهرانی نوزادش را از طبقه ۵ پایین انداخت + جزییات تکان دهنده

مادر تهرانی نوزادش را از طبقه ۵ پایین انداخت + جزییات تکان دهنده

پارسینه: زن جوانی نوزادش را از بالکن خانه‌شان به پایین پرت کرد.

زن جوانی که پس از زایمان دچار افسردگی شدید شده‌بود، نوزاد شیرخوارش را از بالکن طبقه پنجم خانه‌شان به پایین پرت کرد. ساعت‌۱۹:۳۰ عصر روز جمعه ۱۸‌تیر ساکنان ساختمان مسکونی در جنوب تهران با شنیدن صدای هولناکی از خانه‌هایشان بیرون آمدند. اهالی ساختمان داخل حیاط با جسد بی‌جان نوزادی روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت بر اثر سقوط از ارتفاع به طرز دلخراشی فوت کرده‌است و بلافاصله موضوع را به اداره پلیس خبر دادند.

با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری‌۱۱۴ غیاثی راهی محل شدند که دریافتند نوزاد فوت شده دختر است و والدین او از طبقه‌۵ ساختمان که در آن زندگی می‌کنند او را به پایین پرت کرده‌اند.

بدین ترتیب با مشخص شدن مرگ مشکوک نوزاد، قاضی رحیم دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس‌آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. یکی از همسایه‌ها گفت: داخل خانه‌ام نشسته بودم که صدای مهیبی از داخل حیاط به گوشم رسید. به سرعت به داخل حیاط رفتم و همسایه‌ها هم آمده بودند که با جسد بی‌جان این نوزاد دختر روبه‌رو شدیم. وی ادامه داد: ما خبر داشتیم که همسایه طبقه پنجم تازه زایمان کرده و دختر به‌دنیا آورده است و فهمیدیم که نوزاد فوت شده از بالکن طبقه‌پنجم به پایین پرت شده و فوت کرده است.

ما فکر کردیم برای مادرش اتفاق بدی افتاده است و به سرعت به در خانه‌شان رفتیم، اما هرچقدر در زدیم کسی در را باز نکرد که به اداره پلیس خبر دادیم.


افسردگی دارم


بدین ترتیب تیم جنایی برای بررسی موضوع راهی طبقه‌پنجم شدند که زن ۳۸‌ساله‌ای در خانه را باز کرد و گفت مادر نوزاد فوت شده است. وی در توضیح حادثه در ادعایی گفت: چهار‌سال قبل ازدواج کردم و یکسال بعد هم اولین دخترم به دنیا آمد که الان سه‌ساله است تا اینکه سال قبل دوباره باردار شدم و چند روز قبل هم دومین دخترم به‌دنیا آمد.

من در این چند روز به شدت افسردگی بعد از زایمان گرفتم به طوری‌که دائم گریه می‌کردم و از اینکه بچه‌ام به‌دنیا آمده‌بود عصبانی بودم. امروز همسرم در خانه نبود و من همراه دو دخترم بودم که دختر شیرخوارم شروع به گریه کرد. هر چقدر تلاش کردم او را آرام کنم موفق نشدم و صدای گریه او لحظه به لحظه بلندتر می‌شد به طوری‌که تحمل شنیدن صدای او را نداشتم. هر دقیقه که می‌گذشت من بیشتر عصبانی می‌شدم تا اینکه یک لحظه نوزادم را برداشتم و روی بالکن رفتم و او را به پایین پرت کردم. بعد از این همسایه‌ها به در خانه‌ام آمدند، اما من در را باز نکردم. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه زن جوان به دستور قاضی دشتبان بازداشت شد و برای انجام معاینات روانپزشکی در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت.
منبع: رکنا

ارسال نظر

  • ناشناس

    تهران داره به یه تيمارستان تبدیل میشه

  • شیرین صفوی

    فقط اعدام ، خدا به چه کسانی که لیاقت ندارن بچه میده چه خانواده هایی که برای داشتن یک فرزند دل تو دلشون نیست و دلشون لک زده واسه اشکها و لبخند های یک نوزاد زن ناحسابی ۳۸ سالت بود یعنی یک زن کامل بیجا کردی یه فرشته بیگناه رو کشتی

  • ناشناس

    نمیدونم چرا فکرمیکنم زنه دروغ میگه اگه افسردگی داشت سر خودش و اونیکی بجه اش هم بلایی میاورد

  • محمد مهدی اسلامی

    با سلام و احترام بر جنابعالی نا شناس جان (13:06)، عزیزم ، قربان شکل ماهت بشوم ، لطفاََ بنده ی حقیر را عفو بفرمائید ، میخواهم از جنابعالی بپرسم آیا اگر کسی با خودمان چنین سخن بگوید ، واقعاََ برایمان خوشایندخواهد بود؟ اگر نه ، پس چرا بخود اجازه میدهیم با خواهران و برادرانمان چنان سخن بگوئیم که آزار دهنده باشد؟! خصوصاََ در مورد خواهران که روحیه های ظریف و غالباََ زود رنج دارند . آخر مگر واقعاََ با مهربانی و خوشکلامی گفتگو کردن نا ممکن است ؟ ! ممیشعلیخان قربان بنده و جنابعالی بشود ، بکوشیم قدری بر خلاف مکتب و خواسته ی او عمل کنیم ، یقین بفرمائید کفر نمی شود . اما حالا برای آن که خاطر شریفتان را آزرده نکرده باشم این اسامی را به احترام ممیشعلیخان متذکر می شوم ،1__وات آر یو دویینگ (نام پسرانه) 2__آی ام گویینگ تو گیت (نام دخترانه) 3__ژُ ووُ زِم( نام پسرانه و دخترانه ،هر دو). 4__ ایش لیبه دش ( نام مردانه ) ، خدا خیرتان بدهد و موفقتان کند . با عرض ادب ، محمد مهدی اسلامی .

  • ناشناس

    خوب نازن می دادیش به ما . چطور دلت آمد .... دیوانه

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار