چرا ایران نمی تواند دستاوردهای نظامی در سوریه را به منافع اقتصادی تبدیل کند؟
پارسینه: حضور ایران برای حفظ حکومت بشار اسد حیاتی بود، اما تهران بر خلاف رقبای خود نتوانسته است دستاوردهای نظامی و نفوذ سیاسی را به منافع اقتصادی پیوند بزند. علت آن چیست؟
به گزارش «پارسینه»، جنگ داخلی سوریه در حالی وارد دهمین سال خود شد که اگر کمکهای نظامی ایران نبود، به احتمال زیاد بشار اسد در مقابله با مخالفان مسلح و گروههای تروریستی ناکام میماند و چه بسا مجبور میشد از قدرت کناره گیری کند.
با وجود آنکه نقش ایران و گروههای مورد حمایت آن در شکست دادن داعش و دیگر مخالفان دولت سوریه بسیار پررنگ است، اما این کشور بر خلاف دیگر متحد دمشق، یعنی روسیه و حتی ترکیه که به شکلی فعالانه از مخالفان اسد حمایت میکرد، نتوانست دستاوردهای سیاسی و نظامی خود را به قراردادهای تجاری و موفقیتهای اقتصادی پیوند بزند.
«جوزف داهر»، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس مسائل سوریه و لبنان، در رابطه با افزایش چشمگیر صادرات ایران به سوریه از ابتدای سال ۲۰۲۱، میگوید که ایران توانست با امضای توافقنامه تجارت آزاد با سوریه به صدور کالاهای خود سرعت ببخشد و همچنین یک شرکت نزدیک به سپاه پاسداران هم موفق شد قرارداد بازسازی یک نیروگاه تولید برق بزرگ در منطقه حلب را به خود اختصاص دهد، اما این موفقیتها در مقابل نفوذ سیاسی و نظامی ایران در سوریه ناچیزند.
او در گفتگو با «دیدبان سوریه»، علت ناکامی ایران در تبدیل فرصتهای سیاسی به منافع اقتصادی را سه چیز میداند. نخست آن که سوریه سرمایه چندانی در اختیار ندارد که وارد تعاملات اقتصادی شود. برای نمونه، فروش نفت ایران به سوریه همچنان ادامه دارد، اما خزانه دمشق خالی است و احتمالا بدهیهای این کشور به ایران انباشته میشود.
دلیل دوم این است که ایران ابزار سرمایه گذاری در سوریه را ندارد، چرا که تهران خود زیر فشار اقتصادی قرار دارد و نمیتواند برای بازسازی سوریه سرمایه هایش را خرج کند.
علت سوم این ناکامی هم به حضور روسیه در سوریه بر میگردد که در تبدیل کردن دستاوردهای نظامی و سیاسی خود به منافع اقتصادی بسیار موفقتر بوده است.
داهر از انحصار استخراج و تجارت فسفات سوریه توسط روسیه، اداره بندر لاذقیه، و تضمین اکتشاف و استخراج نفت در میادین فراساحلی سوریه به عنوان بخشی از دستاوردهای مسکو یاد میکند. او البته مسئله تحریمهای روسیه و نداشتن سرمایه کافی را علتی میداند که این کشور در تبدیل شدن به قدرت مسلط در سوریه ناکام بوده و به همین دلیل مشتاق سرمایه گذاری کشورهای نفت خیز عربی در سوریه است.
این کارشناس مسائل سوریه اضافه میکند که نابرابری ایران و روسیه در بهره مندی اقتصادی از سوریه موجب شده است تا رقابتهایی هم میان دو کشور شکل بگیرد، هرچند این اختلافات بیشتر سیاسی هستند تا استراتژیک. روسیه بر خلاف ایران به اتخاذ رویکردی دیپلماتیکتر در قبال مخالفان اسد و همچنین روابط سوریه و اسرائیل متمایل است. با وجود این، هر دو کشور بر سر این که اسد باید در قدرت بماند با هم توافق دارند.
داهر درباره سیاست ترکیه در سوریه هم تاکید میکند که این کشور حضور بشار اسد در قدرت را پذیرفته است و مشارکت در روند صلح آستانه دو علت مهم دارد: «نخست، خودداری از درگیری با روسیه و ایران. دوم، اطمینان از این که «حزب دموکراتیک سوریه» که از نیروهای کرد تشکیل شده در شمال این کشور حضوری دائمی نخواهند داشت.
با وجود آنکه نقش ایران و گروههای مورد حمایت آن در شکست دادن داعش و دیگر مخالفان دولت سوریه بسیار پررنگ است، اما این کشور بر خلاف دیگر متحد دمشق، یعنی روسیه و حتی ترکیه که به شکلی فعالانه از مخالفان اسد حمایت میکرد، نتوانست دستاوردهای سیاسی و نظامی خود را به قراردادهای تجاری و موفقیتهای اقتصادی پیوند بزند.
«جوزف داهر»، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس مسائل سوریه و لبنان، در رابطه با افزایش چشمگیر صادرات ایران به سوریه از ابتدای سال ۲۰۲۱، میگوید که ایران توانست با امضای توافقنامه تجارت آزاد با سوریه به صدور کالاهای خود سرعت ببخشد و همچنین یک شرکت نزدیک به سپاه پاسداران هم موفق شد قرارداد بازسازی یک نیروگاه تولید برق بزرگ در منطقه حلب را به خود اختصاص دهد، اما این موفقیتها در مقابل نفوذ سیاسی و نظامی ایران در سوریه ناچیزند.
او در گفتگو با «دیدبان سوریه»، علت ناکامی ایران در تبدیل فرصتهای سیاسی به منافع اقتصادی را سه چیز میداند. نخست آن که سوریه سرمایه چندانی در اختیار ندارد که وارد تعاملات اقتصادی شود. برای نمونه، فروش نفت ایران به سوریه همچنان ادامه دارد، اما خزانه دمشق خالی است و احتمالا بدهیهای این کشور به ایران انباشته میشود.
دلیل دوم این است که ایران ابزار سرمایه گذاری در سوریه را ندارد، چرا که تهران خود زیر فشار اقتصادی قرار دارد و نمیتواند برای بازسازی سوریه سرمایه هایش را خرج کند.
علت سوم این ناکامی هم به حضور روسیه در سوریه بر میگردد که در تبدیل کردن دستاوردهای نظامی و سیاسی خود به منافع اقتصادی بسیار موفقتر بوده است.
داهر از انحصار استخراج و تجارت فسفات سوریه توسط روسیه، اداره بندر لاذقیه، و تضمین اکتشاف و استخراج نفت در میادین فراساحلی سوریه به عنوان بخشی از دستاوردهای مسکو یاد میکند. او البته مسئله تحریمهای روسیه و نداشتن سرمایه کافی را علتی میداند که این کشور در تبدیل شدن به قدرت مسلط در سوریه ناکام بوده و به همین دلیل مشتاق سرمایه گذاری کشورهای نفت خیز عربی در سوریه است.
این کارشناس مسائل سوریه اضافه میکند که نابرابری ایران و روسیه در بهره مندی اقتصادی از سوریه موجب شده است تا رقابتهایی هم میان دو کشور شکل بگیرد، هرچند این اختلافات بیشتر سیاسی هستند تا استراتژیک. روسیه بر خلاف ایران به اتخاذ رویکردی دیپلماتیکتر در قبال مخالفان اسد و همچنین روابط سوریه و اسرائیل متمایل است. با وجود این، هر دو کشور بر سر این که اسد باید در قدرت بماند با هم توافق دارند.
داهر درباره سیاست ترکیه در سوریه هم تاکید میکند که این کشور حضور بشار اسد در قدرت را پذیرفته است و مشارکت در روند صلح آستانه دو علت مهم دارد: «نخست، خودداری از درگیری با روسیه و ایران. دوم، اطمینان از این که «حزب دموکراتیک سوریه» که از نیروهای کرد تشکیل شده در شمال این کشور حضوری دائمی نخواهند داشت.
منبع:
پارسینه
به دلیل اینکه :
1- روسیه نیاز به یک پیاده نظام داشت که تلفات را متقبل بشود . و روسیه بتواند تسلط همیشگی بر مدیترانه جنوبی داشته باشد . همانجا که به کشورهای اروپایی بسیار نزدیک است .
2- کشور چین از قبل خودش را برای بهره برداری جهت بازسازی خرابیهای سوریه آماده کرده بود
3- روسیه و ترکیه هم با یکدیگر تعامل کردند تا سهمی از بازار هم برای ترکها باشد
نهایتا نوکران روسیه و کسانیکه میگفتند اگر در سوریه نجنگیم باید در تهران بجنگیم . دقیقا همانهایی بودند که 50 میلیارد دلاراموال ملت ایران را هزینه جنگ سوریه کردند و به هیچکس هم پاسخگو نیستند . و الان احتمالا فرزندانشان در اروپا و آمریکا دارند صفا میکنند . بجایش مدافعان حرم را روانه قبرستانها کردند !!
دليل عمده آن وارد شدن در کار بدون برنامه است. من و شما هم اگر دست به عملى بزنيم که بدون مشورت با بزرگتر و خانواده انجام شده باشد به احتمال قوى سرانجام خوبى ندارد.
چون باید به مردم کشور خودش برسد
حضور ایران در همه جا جز بدبختی برای مردم ایران و هم چنین مردم همان کشور دستاوردی نداشته.
چون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه ما ضعیف است
و
دولت روحانی خان تمایلی با همکاری با حکومت سوریه ندارد
اما
این وضع با آمدن دولت آیت الله رئیسی تغییر خواهد کرد