به بهانه روز شعر و ادب فارسی/ شهریار؛ شاعری برای همه ایران

پارسینه: در تقویم، امروز ۲۷ شهریور ماه هم زمان با سالروز درگذشت محمد حسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت این شاعر فرهیخته نامیده میشود. به همین بهانه زندگی پر فراز و نشیب این شاعر بزرگ ایرانی را مرور می کنیم.
ثریا برای عیادت از شهریار به دیدن او در بیمارستان رفت و در آنجا شهریار این غزل را سرود:
بی وفا، حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل، این زودتر میخواستی، حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟
نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از، چون منی شیدا چرا؟
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟
آسمان، چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا؟
در خزان هجر گل،ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟

منظومه «حیدر بابا سلام» در سال ۱۳۲۲ منتشر شد و از لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت. شهریار در سرودن این منظومه از ادبیات ملی آذربایجان الهام گرفته است و این منظومه سرشار از شور و خروش و عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و برخی از موسیقی دانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساخته است. یکی دیگر از معروفترین اشعار شهریار شعر علی ای همای رحمت است که در مدح حضرت علی ( ع ) سروده شده است.
خدای تعالی رحمت کند شهریار ، شهریار شعر و ادب ایران را . زنده باد آذربایجان و پاینده باد مردم غیور ومؤمن ودلیر مردان و زنانش . آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ؟__حال رفته سنّ من بالا جرا ؟__بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟ __نیست توان خاستنم از جا چرا ؟__نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی __فایده ای دیگر ندارد گرچه بی تاب آمدی __سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟__ در بساط نیست هیچ کالا چرا ؟__عمر ما را مهلت امروز و فردای تونیست __چاره ای در رفع بر دای تو نیست __...