شهلا رفت و غلامرضا همچنان در مه ماند!
پارسینه: امشب دوست داشتم آن دنيا باشم، وقتي شهلا ميآيد چقدر حرف با غلامرضا دارد، چقدر گلگي، چقدر سكوت...
پارسینه: امشب دوست داشتم آن دنيا باشم، وقتي شهلا ميآيد چقدر حرف با غلامرضا دارد، چقدر گلگي، چقدر سكوت...