تعریف وتمجیدهای عجیب در ورزش ایران!
پارسینه: برخی از روسای فدراسیونهای ورزشی این روزها در اقدامی قابل تأمل، با تعریف و تمجیدهایی عجیب و غریب به دنبال باز کردن جای خود در دل گزینه رئیس جمهور برای وزارت ورزش و جوانان هستند.
اوایل دهه ۸۰ بود که مهران مدیری سریالی به نام پاورچین ساخت؛ سریالی محبوب که مخاطبان زیادی داشت و در آن اهالی شهر «برره» به طرز عجیبی از رئیس خود تعریف و در تمجید از او با یکدیگر رقابت میکردند. در این سریال موفق آن روزهای رسانه ملی، لغتی جدید به واژگان مردم این مرز و بوم اضافه شد. لغتی که جای کلمات بد و نه چندان مودبانه مترادف آن را به خوبی پر کرد؛ «پاچهخوار.»
پاچهخواری به معنای تملق، چاپلوسی و ریاکاری است. چیزی که در یکی دو روز گذشته به وفور در ورزش ما دیده است. البته قبلتر هم در مورد نفرات دیگر گفته میشد.
هیچ چیزی تلختر از این نیست که انسان یک خواب بد را دوبار ببنید. حالا در کمتر از ۴ سال این خواب بد، برای چهارمین بار است که دیده میشود. هر بار که دولت تدبیر امید در آغاز راهش گزینهای را برای وزارت ورزش به مجلس معرفی کرد، تعداد کثیری از روسای فدراسیونهای ورزشی بر طبل شادانه کوبیدند که «ای دوست تو را که بهتر»، «آنچه همه خوبان دارند تو یک جا داری» و هزاران الهی قربانت شومهای دیگر، اما برای چه؟
چه اتفاقی میافتد که همه آنهایی که همگی مدعی نخبه بودن در ورزش هستند و در جمعهای خانوادگی خود معقولترند، در چنین فضایی اینچنین بینزاکت میشوند. قطعا پاسخهایی کاملا علمی، جامعهشناسانه و رفتارشناسانه در این خصوص وجود دارد اما مهمتر این است که چرا کسی عین خیالش هم نیست؟ قبلا اینطور نبود، روسای فدراسیونهای ورزشی خودشان را به کوچه علی چپ نمیزدند. آنقدر بیخیال نبودند. یک وقتهایی هم اخلاق وجود داشت. حداقل ادایش را در میآوردند.
در دین مبین اسلام نه تنها چاپلوسی و ستایش نابهجا مردود است، بلکه مدح آمیخته به تملق نیز ایراد محسوب میشود. تملقگویی و چاپلوسی بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی اگر در جامعه بهویژه میان مسئولان ورزش دیده شود -که متاسفانه نشانهای آن به وفور در این دولت دیده شده است- موجبات بسیاری از رذائل پست اخلاقی دیگر میشود.
بهتر است مسئولان ورزشی کشور به جای صدور بیانیههای عاطفی و پر از احساس، به جای مصاحبههای آنچنانی در رسانهها و سایتهای فدراسیون، خود را با عملکردشان به وزیر جدید معرفی کنند. بهتر است تواناییهای مدیریتیشان را به رخ بکشند تا اینکه بخواهند پاچههای مسعود سلطانیفر که معلوم نیست رای اعتماد بیاورد یا نه را بخارند! البته شاید برخی اطرافیان وزیر پیشین ورزش و گزینه امروز این وزارتخانه به آنها میگویند در مدح سلطانیفر حرف بزنند.
پاچهخواری به معنای تملق، چاپلوسی و ریاکاری است. چیزی که در یکی دو روز گذشته به وفور در ورزش ما دیده است. البته قبلتر هم در مورد نفرات دیگر گفته میشد.
هیچ چیزی تلختر از این نیست که انسان یک خواب بد را دوبار ببنید. حالا در کمتر از ۴ سال این خواب بد، برای چهارمین بار است که دیده میشود. هر بار که دولت تدبیر امید در آغاز راهش گزینهای را برای وزارت ورزش به مجلس معرفی کرد، تعداد کثیری از روسای فدراسیونهای ورزشی بر طبل شادانه کوبیدند که «ای دوست تو را که بهتر»، «آنچه همه خوبان دارند تو یک جا داری» و هزاران الهی قربانت شومهای دیگر، اما برای چه؟
چه اتفاقی میافتد که همه آنهایی که همگی مدعی نخبه بودن در ورزش هستند و در جمعهای خانوادگی خود معقولترند، در چنین فضایی اینچنین بینزاکت میشوند. قطعا پاسخهایی کاملا علمی، جامعهشناسانه و رفتارشناسانه در این خصوص وجود دارد اما مهمتر این است که چرا کسی عین خیالش هم نیست؟ قبلا اینطور نبود، روسای فدراسیونهای ورزشی خودشان را به کوچه علی چپ نمیزدند. آنقدر بیخیال نبودند. یک وقتهایی هم اخلاق وجود داشت. حداقل ادایش را در میآوردند.
در دین مبین اسلام نه تنها چاپلوسی و ستایش نابهجا مردود است، بلکه مدح آمیخته به تملق نیز ایراد محسوب میشود. تملقگویی و چاپلوسی بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی اگر در جامعه بهویژه میان مسئولان ورزش دیده شود -که متاسفانه نشانهای آن به وفور در این دولت دیده شده است- موجبات بسیاری از رذائل پست اخلاقی دیگر میشود.
بهتر است مسئولان ورزشی کشور به جای صدور بیانیههای عاطفی و پر از احساس، به جای مصاحبههای آنچنانی در رسانهها و سایتهای فدراسیون، خود را با عملکردشان به وزیر جدید معرفی کنند. بهتر است تواناییهای مدیریتیشان را به رخ بکشند تا اینکه بخواهند پاچههای مسعود سلطانیفر که معلوم نیست رای اعتماد بیاورد یا نه را بخارند! البته شاید برخی اطرافیان وزیر پیشین ورزش و گزینه امروز این وزارتخانه به آنها میگویند در مدح سلطانیفر حرف بزنند.
منبع:
خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر