سفره نفت عربستان در مذاکرات وین
پارسینه: «سعود الفیصل»، این بار دیگر به وین پرواز نمیکند تا توافق هستهای ایران و 1+5 را به هم بزند. توافقی که تا «ده تیر» بنیانش رشته خواهد شد.
خبرآنلاین به نقل از هفته نامه صدا نوشت:
«سعود الفیصل»، این بار دیگر به وین پرواز نمیکند تا توافق هستهای ایران و 1+5 را به هم بزند. توافقی که تا «ده تیر» بنیانش رشته خواهد شد. وزیرخارجه سابق عربستان، اوایل سال جاری میلادی با حکم «ملک سلمان» برکنار شد تا پس از چهل سال دفتر کارش را ترک کند.
«فیصل» قبل از مسندنشینی بر وزارت خارجه آل سعود، برای چهار سال، «معاون وزیر نفت» بود. از سال 1971 تا 1975. پس بازی نفت را خوب میشناخت. عربستان سعودی با تکیه بر بشکههای نفتش، و سیاست ورزی شاهزادههای نفتیاش، در نیم قرن گذشته بازیهای پیچیدهای کرده است.
از تاثیرگذاری بر پایان جنگ ایران و عراق تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی. از کاهش تولیدات نفت نامتعارف در آمریکا تا تلاش برای تغییر روند مذاکرات هستهای ایران و غرب. حالا «سیاستهای منطقهای»، تهران و ریاض را بیش از هر زمان دیگر روبروی هم قرار داده است.
تحریم نفتی ایران در چهار سال گذشته، علیرغم همه سختیهایش برای کشور، یک تفاوت مهم بین ایران و عربستان ایجاد کرده است. دولت ایران توانسته است با یکسوم صادرات نفت پیش از تحریم و قیمت نفت نصفشده، کشور را اداره کند.
سعودیها اما، چنین امتحانی پس ندادهاند. ناف عربستان به نفت بسته است. آیا نفت و درآمدهایش، «آتش تنش» ایران و عربستان را پس از لغو تحریمها شعلهورتر خواهد کرد یا «منطق بازار»، پلی خواهد ساخت بین دو سوی خلیج فارس. پلی که منافع دو کشور از آن عبور کند؟
وزن نفتی ایران و عربستان چقدر است؟
عربستان سعودی در ماه می 2015 (ماه گذشته میلادی) روزانه 10میلیون و 107هزار بشکه نفت تولید کرده است. ایران در همین ماه، روزانه 2میلیون و 845هزار بشکه نفت تولید کرده است که نسبت به متوسط سال 2014، 79 هزار بشکه رشد کرده است.
این را آخرین گزارش ماهانه دبیرخانه اوپک به نقل از منابع ثانویه بازار منتشر کرده است. متوسط قیمت هر بشکه نفت برنت، چهارشنبه گذشته 64 دلار و 45 سنت بود. متوسط قیمت نفت سبک ایران هم در ماه می میلادی در بازار مدیترانه، 61 دلار و 41 سنت و قیمت نفت سنگین ایران 60 دلار و 11 سنت بوده است.
اگر متوسط قیمت نفت در ماه میمیلادی را 60 دلار برای هر بشکه نفت تولیدی ایران و عربستان در نظر بگیریم، عربستان در این ماه، روزانه 606 میلیون و 406 هزار دلار نفت تولید کرده است. ایران هم در ماه می، روزانه 170 میلیون و 700 هزار دلار، نفت تولید کرده است.
عربستان سعودی بیش از هفت و نیم میلیون از نفت خود را صادر میکند در حالیکه ایران حدود یک میلیون و 100 هزار بشکه از نفتش را میفروشد. پول آن را هم به سختی وارد کشور میکند. این یک نمای ساده اما واقعی از وزن ایران و عربستان در بازار نفت است.
با این نما، عربستان تا زمانی که تحریمهای ایران ادامه داشته باشد میتواند بازیهای خود را بر بازار نفت دیکته کند. درامدهای نفتی ایران را تحت تاثیر قرار دهد و اهرمش را در میدان سیاست تقویت کند.
چرا عربستان تحت فشار است؟
این اما همه ماجرا نیست. آمارها پردهای دیگر از اوضاع کشورهای عرب خاورمیانه را بازگو میکند. احوال عربستان سعودی، بعنوان بزرگترین کشور عرب خاورمیانه را هم میتوان از دل همین گزارش نمایان کرد.
بانک جهانی رشد اقتصادی کشورهای عربی خاورمیانه را 6/3 درصد پیشبینی کرده است. که یک درصد از رشد اقتصادی این کشورها، پیش از بهار عربی در سال 2010 کمتر است. همین گزارش رشد اقتصادی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در سال 2013، 7/3 درصد بیان کرده که نسبت به رشد اقتصادی 7/7 درصدی این کشورها در سال 2011 کاهش زیادی را نشان میدهد. این آمار را کنار اقتصاد وابسته به نفت کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس بگذارید.
اعطای یارانههای گسترده به شهروندان این کشورها اگر چه زندگی را برای آنان سهل کرده است اما در بستر خود تهدید هم ساخته است. حالا وقتی مذاکرات هستهای وین به نتیجه برسد، تحریمهای نفتی ایران برداشته شود و تولید نفت ایران افزایش یابد در کنار افزایش تولیدات نفت شیل میتواند سبب افزایش عرضه بیش از تقاضای جهانی شود.
آنوقت است که اقتصاد به رکود رفته عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس در پنج سال آینده با مشکل پرداخت یارانهها مواجه خواهد شد: «در صورت كاهش قيمت نفت، کشورهای (شورای همکاری خلیج فارس) مجبور به كاهش سوبسيدهاي دولتي خواهند بود كه بيم ناآراميهاي داخلي را به همراه خواهد داشت.»
این را موسسه «شوراي آتلانتيك» در گزارشي با عنوان «خاورميانه 2020» عنوان کرده است. سازمان بینالمللی کار، شمار افراد تحصیلکرده بیکار عربستان سعودی را 43 درصد اعلام کرده است. این آمار فشار مضاعفی بر دوش دولت پادشاهی عربستان سعودی است.
حالا اگر این چند عدد را کنار افزایش عرضه نفت ایران پس از لغو تحریمها و باز شدن درهای صنعت نفت به روی سرمایهگذاران خارجی برای تولید بیشتر نفت بگذارید علت مخالفت سعودیها با توافق ایران و غرب را بهتر خواهید یافت. هنوز فراموش نکنید که ناف عربستان به نفت بسته است.
سال 2037 عربستان وارد کننده نفت می شود
چاههای نفتی عربستان پیر شده است. رشد مصرف انرژی این کشور با پشتوانه یارانهها شتابنده است. برخی نهادهای بینالمللی پیشبینی کردهاند با این روند عربستان تا سال 2037، واردکننده نفت خواهد شد.
پیشبینی «موسسه آتلانتیک» را که «کمیته بررسی تحریمهای ایران» مورد توجه قرار داده است بخوانید: «به دليل شرايط آب و هوايي خاورميانه، بويژه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس وابسته به واردات مواد غذايي هستند. قيمت نهايي محصولات وارداتي با افزايش شديدي روبرو شده است.
اين كشورها براي (تامین نظر مردمشان) نيازمند قيمت بالاي نفت براي ارائه سوبسيدهاي اقتصادي به مردم هستند. اين در شرايطي است كه ارائه اين سوبسيدها خود منجر به كاهش كارايي انرژي و تشديد مصرف داخلي شده است.
اگر وضعيت به نحو جاري ادامه يابد، عربستانسعودي در سال 2037 به واردكننده خالص نفت بدل خواهد شد.» در چنین شرایطی، رشد تولید از منابع نفت نامتعارف میتواند اهمیت عربستان را در بازیهای جهانی کم کند. پاسخگویی به انتظارات یارانهای مردم در عین کم شدن قدرت مانور سیاسی این کشور در صورت کاهش قیمت نفت، نگرانی بزرگی برای سعودیها است.
هر چند آنها در کوتاهمدت بهدلیل ذخایر بزرگ درآمدهای نفتی، تاب تحمل نوسانات قیمت نفت را خواهند داشت. پس عربستان تا بتواند سنگ پیش پای عادیسازی روابط ایران با غرب خواهد گذاشت. چه، هم توسعه نفت ایران برای سعودیهای تهدید است، هم تعدیل تنشها با غرب، قدرت منطقهای ایران را بر سر عربستان خواهد نشاند.
پس چه سعود الفیصل بر مسند کار باشد و در میانه مذاکرات وزیرخارجه آمریکا را به هواپیمای شخصیاش فرا بخواند، چه سفیر سابق عربستان در واشنگتن جایگزیناش شده باشد، ریاض فعلا روبروی ایران است. یمن هم قطعهای از این پازل است.
تحریم ها تا پایان سال لغو می شود و ...
منابع موثق، احتمال امضای توافقنامه ایران و 1+5 را تا «ده تیر» یا کمی بعد از آن زیاد دانستهاند. احتمالا ترتیبات توافق هم بگونهای پیش خواهد رفت که تحریمها تا پایان سال جاری میلادی لغو خواهد شد.
با همین نگاه بود که روسای شرکتهای توتال، شل، انی، لوکاویل و ساینوپک، سه هفته پیش در وین به اتاق وزیر نفت ایران رفتند و از آمادگیشان برای بازگشت به ایران به شرط لغو تحریمها سخن گفتند. وزیر نفت هند هم با زنگنه ملاقات کرد و پس از آن، از افزایش واردات نفت ایران پس از لغو تحریم ها استقبال کرد. یک شرکت نفتی هندی هم تلاش کرد تا برای توسعه یکی از بلوکهای نفتی ایران، جا رزرو کند. حکایت آمریکاییها هم که ناگفته پیداست.
«ما هميشه به فرصتها علاقه داريم. پس اگر به موقعيتي برسيم كه مشكلات حل شده باشد و شركتهاي آمريكايي بتوانند به ايران برگردند، البته كه فكرش را ميكنيم.»
اين را «رايان لنس» مديرعامل شركت نفتي «كونكو فليپس» در حاشيه سمينار اوپك گفته بود. «ما بايد صبر كنيم تا تحريمها برداشته شود.» خواسته شرکتهایی نظیر اکسانموبیل و شورون هم از این قاعده مستثنی نیست.
هر چند حضور این شرکتها در ایران ارتباطی به لغو تحریمهای نفتی هستهای ندارد. شرکتهای نفتی آمریکایی از سالها پیش از آغاز تحریمهای هستهای به دستور دولت این کشور از سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران نهی شدهاند.
باید قانون داماتو لغو شود تا آنها بتوانند به ایران بازگردند.
وزیر نفت در گفت و گوی دو هفته گذشتهاش با «صدا» نکته جالبی در اینباره گفت: «حتما باید شرکتهای آمریکایی هم در برداشتن تحریم بهطور جدی منتفع شوند. هم شرکتهای آمریکایی هم ما باید کار را دنبال کنیم که این اتفاق (لغو ممنوعیت حضور شرکتهای آمریکایی در ایران) بیفتد. نباید بگذاریم محدودیت دولت آمریکا (در مورد حضور شرکتهای آمریکایی در بازار ایران) ادامه یابد.
چرا که هر چقدر رقابت بیشتر شود هم میتوانیم با کیفیت بهتری خدمات بگیریم هم توان چانهزنیمان بالا میرود. دلیل ندارد این کار را انجام ندهیم.» حالا این قطعه را در جای مناسب پازل ایران و عربستان بگذارید.
اگر این شرایط فراهم شود و حضور شرکتهای خارجی به پیمانکاران قوی ایرانی الصاق شود تولید نفت و میعانات گازی ایران بیش از 5 میلیون و 700 هزار بشکهای خواهد شد که زنگنه وعده آن را داده است.
قدرت ایران با گاز بیشتر می شود
مهمتر از نفت برای ایران پس از تحریم، تولید و صادرات گاز است. «افق در نظر گرفته شده براي صادرات گاز تا سال ٬1400 80 ميليارد متر مكعب به كشورهاي تركيه، اروپا٬ عراق٬ پاكستان و جنوب خليج فارس است.» ایران اگر بتواند این هدف را محقق کند هم درآمدش را افزایش خواهد داد هم امنیت ملیاش ارتقاء مییابد.
ماهیت قراردادهای گازی بلندمدت است. صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه، خاصه کشورهای جنوب خلیج فارس، خط امنیتی ایران را در منطقه محکمتر خواهد کرد. عدهای از کارشناسان بینالمللی حتی پا را فراتر گذاشتهاند و از طرح انتقال گاز ایران به عربستان سخن گفتهاند؛ موضوعی که با اتمسفر فعلی، شبیه رویاست. اما روی کاغذ عربستان به شدت به گاز نیاز دارد و ایران دومین دارنده مخازن گازی دنیاست.
تشدید آتش تنش یا ساخت پلی از نفت؟
وزیر نفت در گفت و گوی اختصاصیاش با «صدا» وقتی به رابطه ایران و عربستان و نقش نفت در روابط دو کشور رسید، گفت: «از ابزار نفت برای بهبود روابط سیاسی استفاده میکنیم.» در یک تابلوی بزرگ، هم میتوان اختلافات دو کشور را دید هم ابزارهای هر یک را برای مقابله با یکدیگر مشاهده کرد.
ابزارهایی که در دورهای به نفع یک کشور قویتر میشود و در دورهای دیگر در دستان دیگری پرزورتر میشود. در این تابلوی بزرگ اما، به نوعی همسایگی دو کشور را هم نمیتوان ندید. نمیتوان پنهان کرد که هر دو کشور در کشتی بزرگ نفت نشستهاند.
هر دو بنیانگذار اوپک هستند و در این سازمان، ضمن رقابت، منافع مشترک دارند. دین و پیامبر مشترک دارند. هر چند مسلک کشورها از هم جدا باشد. با این مقدمات است که میتوان «پلی از نفت» ساخت.
حالا که دو کشور در زمین سیاست رودرروی هم ایستادهاند میتوان گفتوگوی نفتی را پیش کشید و در عین حفظ اختلافات از منافع مشترک نفتی سخن گفت. اینجاست که عربستان میتواند با جا باز کردن برای افزایش تولید نفت ایران، پس از لغو تحریمها، پالس مثبتی به تهران بفرستد. گفتوگوها میتواند از اینجا آغاز شود.
وگرنه بعد از لغو تحریمها، ایران میتواند با عرضه مازاد ظرفیت تولید یک میلیون بشکهای خود و بیش از سی میلیون بشکه نفت و میعانات گازی روی آبش، قیمتهای نفت را رو به پایین کند و منافع عربستان را تحت تاثیر قرار دهد. دولت ایران توانسته است با یکسوم صادرات نفت پیش از تحریم و قیمت نفت نصف شده، کشور را اداره کند. سعودیها اما، چنین امتحانی پس ندادهاند.
آیا نفت و درآمدهایش، «آتش تنش» ایران و عربستان را پس از لغو تحریمها شعلهورتر خواهد کرد یا «منطق بازار»، پلی خواهد ساخت بین دو سوی خلیج فارس؛ پلی که منافع ایران و عربستان از آن عبور کند؟ منتظر میمانیم.
«سعود الفیصل»، این بار دیگر به وین پرواز نمیکند تا توافق هستهای ایران و 1+5 را به هم بزند. توافقی که تا «ده تیر» بنیانش رشته خواهد شد. وزیرخارجه سابق عربستان، اوایل سال جاری میلادی با حکم «ملک سلمان» برکنار شد تا پس از چهل سال دفتر کارش را ترک کند.
«فیصل» قبل از مسندنشینی بر وزارت خارجه آل سعود، برای چهار سال، «معاون وزیر نفت» بود. از سال 1971 تا 1975. پس بازی نفت را خوب میشناخت. عربستان سعودی با تکیه بر بشکههای نفتش، و سیاست ورزی شاهزادههای نفتیاش، در نیم قرن گذشته بازیهای پیچیدهای کرده است.
از تاثیرگذاری بر پایان جنگ ایران و عراق تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی. از کاهش تولیدات نفت نامتعارف در آمریکا تا تلاش برای تغییر روند مذاکرات هستهای ایران و غرب. حالا «سیاستهای منطقهای»، تهران و ریاض را بیش از هر زمان دیگر روبروی هم قرار داده است.
تحریم نفتی ایران در چهار سال گذشته، علیرغم همه سختیهایش برای کشور، یک تفاوت مهم بین ایران و عربستان ایجاد کرده است. دولت ایران توانسته است با یکسوم صادرات نفت پیش از تحریم و قیمت نفت نصفشده، کشور را اداره کند.
سعودیها اما، چنین امتحانی پس ندادهاند. ناف عربستان به نفت بسته است. آیا نفت و درآمدهایش، «آتش تنش» ایران و عربستان را پس از لغو تحریمها شعلهورتر خواهد کرد یا «منطق بازار»، پلی خواهد ساخت بین دو سوی خلیج فارس. پلی که منافع دو کشور از آن عبور کند؟
وزن نفتی ایران و عربستان چقدر است؟
عربستان سعودی در ماه می 2015 (ماه گذشته میلادی) روزانه 10میلیون و 107هزار بشکه نفت تولید کرده است. ایران در همین ماه، روزانه 2میلیون و 845هزار بشکه نفت تولید کرده است که نسبت به متوسط سال 2014، 79 هزار بشکه رشد کرده است.
این را آخرین گزارش ماهانه دبیرخانه اوپک به نقل از منابع ثانویه بازار منتشر کرده است. متوسط قیمت هر بشکه نفت برنت، چهارشنبه گذشته 64 دلار و 45 سنت بود. متوسط قیمت نفت سبک ایران هم در ماه می میلادی در بازار مدیترانه، 61 دلار و 41 سنت و قیمت نفت سنگین ایران 60 دلار و 11 سنت بوده است.
اگر متوسط قیمت نفت در ماه میمیلادی را 60 دلار برای هر بشکه نفت تولیدی ایران و عربستان در نظر بگیریم، عربستان در این ماه، روزانه 606 میلیون و 406 هزار دلار نفت تولید کرده است. ایران هم در ماه می، روزانه 170 میلیون و 700 هزار دلار، نفت تولید کرده است.
عربستان سعودی بیش از هفت و نیم میلیون از نفت خود را صادر میکند در حالیکه ایران حدود یک میلیون و 100 هزار بشکه از نفتش را میفروشد. پول آن را هم به سختی وارد کشور میکند. این یک نمای ساده اما واقعی از وزن ایران و عربستان در بازار نفت است.
با این نما، عربستان تا زمانی که تحریمهای ایران ادامه داشته باشد میتواند بازیهای خود را بر بازار نفت دیکته کند. درامدهای نفتی ایران را تحت تاثیر قرار دهد و اهرمش را در میدان سیاست تقویت کند.
چرا عربستان تحت فشار است؟
این اما همه ماجرا نیست. آمارها پردهای دیگر از اوضاع کشورهای عرب خاورمیانه را بازگو میکند. احوال عربستان سعودی، بعنوان بزرگترین کشور عرب خاورمیانه را هم میتوان از دل همین گزارش نمایان کرد.
بانک جهانی رشد اقتصادی کشورهای عربی خاورمیانه را 6/3 درصد پیشبینی کرده است. که یک درصد از رشد اقتصادی این کشورها، پیش از بهار عربی در سال 2010 کمتر است. همین گزارش رشد اقتصادی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در سال 2013، 7/3 درصد بیان کرده که نسبت به رشد اقتصادی 7/7 درصدی این کشورها در سال 2011 کاهش زیادی را نشان میدهد. این آمار را کنار اقتصاد وابسته به نفت کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس بگذارید.
اعطای یارانههای گسترده به شهروندان این کشورها اگر چه زندگی را برای آنان سهل کرده است اما در بستر خود تهدید هم ساخته است. حالا وقتی مذاکرات هستهای وین به نتیجه برسد، تحریمهای نفتی ایران برداشته شود و تولید نفت ایران افزایش یابد در کنار افزایش تولیدات نفت شیل میتواند سبب افزایش عرضه بیش از تقاضای جهانی شود.
آنوقت است که اقتصاد به رکود رفته عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس در پنج سال آینده با مشکل پرداخت یارانهها مواجه خواهد شد: «در صورت كاهش قيمت نفت، کشورهای (شورای همکاری خلیج فارس) مجبور به كاهش سوبسيدهاي دولتي خواهند بود كه بيم ناآراميهاي داخلي را به همراه خواهد داشت.»
این را موسسه «شوراي آتلانتيك» در گزارشي با عنوان «خاورميانه 2020» عنوان کرده است. سازمان بینالمللی کار، شمار افراد تحصیلکرده بیکار عربستان سعودی را 43 درصد اعلام کرده است. این آمار فشار مضاعفی بر دوش دولت پادشاهی عربستان سعودی است.
حالا اگر این چند عدد را کنار افزایش عرضه نفت ایران پس از لغو تحریمها و باز شدن درهای صنعت نفت به روی سرمایهگذاران خارجی برای تولید بیشتر نفت بگذارید علت مخالفت سعودیها با توافق ایران و غرب را بهتر خواهید یافت. هنوز فراموش نکنید که ناف عربستان به نفت بسته است.
سال 2037 عربستان وارد کننده نفت می شود
چاههای نفتی عربستان پیر شده است. رشد مصرف انرژی این کشور با پشتوانه یارانهها شتابنده است. برخی نهادهای بینالمللی پیشبینی کردهاند با این روند عربستان تا سال 2037، واردکننده نفت خواهد شد.
پیشبینی «موسسه آتلانتیک» را که «کمیته بررسی تحریمهای ایران» مورد توجه قرار داده است بخوانید: «به دليل شرايط آب و هوايي خاورميانه، بويژه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس وابسته به واردات مواد غذايي هستند. قيمت نهايي محصولات وارداتي با افزايش شديدي روبرو شده است.
اين كشورها براي (تامین نظر مردمشان) نيازمند قيمت بالاي نفت براي ارائه سوبسيدهاي اقتصادي به مردم هستند. اين در شرايطي است كه ارائه اين سوبسيدها خود منجر به كاهش كارايي انرژي و تشديد مصرف داخلي شده است.
اگر وضعيت به نحو جاري ادامه يابد، عربستانسعودي در سال 2037 به واردكننده خالص نفت بدل خواهد شد.» در چنین شرایطی، رشد تولید از منابع نفت نامتعارف میتواند اهمیت عربستان را در بازیهای جهانی کم کند. پاسخگویی به انتظارات یارانهای مردم در عین کم شدن قدرت مانور سیاسی این کشور در صورت کاهش قیمت نفت، نگرانی بزرگی برای سعودیها است.
هر چند آنها در کوتاهمدت بهدلیل ذخایر بزرگ درآمدهای نفتی، تاب تحمل نوسانات قیمت نفت را خواهند داشت. پس عربستان تا بتواند سنگ پیش پای عادیسازی روابط ایران با غرب خواهد گذاشت. چه، هم توسعه نفت ایران برای سعودیهای تهدید است، هم تعدیل تنشها با غرب، قدرت منطقهای ایران را بر سر عربستان خواهد نشاند.
پس چه سعود الفیصل بر مسند کار باشد و در میانه مذاکرات وزیرخارجه آمریکا را به هواپیمای شخصیاش فرا بخواند، چه سفیر سابق عربستان در واشنگتن جایگزیناش شده باشد، ریاض فعلا روبروی ایران است. یمن هم قطعهای از این پازل است.
تحریم ها تا پایان سال لغو می شود و ...
منابع موثق، احتمال امضای توافقنامه ایران و 1+5 را تا «ده تیر» یا کمی بعد از آن زیاد دانستهاند. احتمالا ترتیبات توافق هم بگونهای پیش خواهد رفت که تحریمها تا پایان سال جاری میلادی لغو خواهد شد.
با همین نگاه بود که روسای شرکتهای توتال، شل، انی، لوکاویل و ساینوپک، سه هفته پیش در وین به اتاق وزیر نفت ایران رفتند و از آمادگیشان برای بازگشت به ایران به شرط لغو تحریمها سخن گفتند. وزیر نفت هند هم با زنگنه ملاقات کرد و پس از آن، از افزایش واردات نفت ایران پس از لغو تحریم ها استقبال کرد. یک شرکت نفتی هندی هم تلاش کرد تا برای توسعه یکی از بلوکهای نفتی ایران، جا رزرو کند. حکایت آمریکاییها هم که ناگفته پیداست.
«ما هميشه به فرصتها علاقه داريم. پس اگر به موقعيتي برسيم كه مشكلات حل شده باشد و شركتهاي آمريكايي بتوانند به ايران برگردند، البته كه فكرش را ميكنيم.»
اين را «رايان لنس» مديرعامل شركت نفتي «كونكو فليپس» در حاشيه سمينار اوپك گفته بود. «ما بايد صبر كنيم تا تحريمها برداشته شود.» خواسته شرکتهایی نظیر اکسانموبیل و شورون هم از این قاعده مستثنی نیست.
هر چند حضور این شرکتها در ایران ارتباطی به لغو تحریمهای نفتی هستهای ندارد. شرکتهای نفتی آمریکایی از سالها پیش از آغاز تحریمهای هستهای به دستور دولت این کشور از سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران نهی شدهاند.
باید قانون داماتو لغو شود تا آنها بتوانند به ایران بازگردند.
وزیر نفت در گفت و گوی دو هفته گذشتهاش با «صدا» نکته جالبی در اینباره گفت: «حتما باید شرکتهای آمریکایی هم در برداشتن تحریم بهطور جدی منتفع شوند. هم شرکتهای آمریکایی هم ما باید کار را دنبال کنیم که این اتفاق (لغو ممنوعیت حضور شرکتهای آمریکایی در ایران) بیفتد. نباید بگذاریم محدودیت دولت آمریکا (در مورد حضور شرکتهای آمریکایی در بازار ایران) ادامه یابد.
چرا که هر چقدر رقابت بیشتر شود هم میتوانیم با کیفیت بهتری خدمات بگیریم هم توان چانهزنیمان بالا میرود. دلیل ندارد این کار را انجام ندهیم.» حالا این قطعه را در جای مناسب پازل ایران و عربستان بگذارید.
اگر این شرایط فراهم شود و حضور شرکتهای خارجی به پیمانکاران قوی ایرانی الصاق شود تولید نفت و میعانات گازی ایران بیش از 5 میلیون و 700 هزار بشکهای خواهد شد که زنگنه وعده آن را داده است.
قدرت ایران با گاز بیشتر می شود
مهمتر از نفت برای ایران پس از تحریم، تولید و صادرات گاز است. «افق در نظر گرفته شده براي صادرات گاز تا سال ٬1400 80 ميليارد متر مكعب به كشورهاي تركيه، اروپا٬ عراق٬ پاكستان و جنوب خليج فارس است.» ایران اگر بتواند این هدف را محقق کند هم درآمدش را افزایش خواهد داد هم امنیت ملیاش ارتقاء مییابد.
ماهیت قراردادهای گازی بلندمدت است. صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه، خاصه کشورهای جنوب خلیج فارس، خط امنیتی ایران را در منطقه محکمتر خواهد کرد. عدهای از کارشناسان بینالمللی حتی پا را فراتر گذاشتهاند و از طرح انتقال گاز ایران به عربستان سخن گفتهاند؛ موضوعی که با اتمسفر فعلی، شبیه رویاست. اما روی کاغذ عربستان به شدت به گاز نیاز دارد و ایران دومین دارنده مخازن گازی دنیاست.
تشدید آتش تنش یا ساخت پلی از نفت؟
وزیر نفت در گفت و گوی اختصاصیاش با «صدا» وقتی به رابطه ایران و عربستان و نقش نفت در روابط دو کشور رسید، گفت: «از ابزار نفت برای بهبود روابط سیاسی استفاده میکنیم.» در یک تابلوی بزرگ، هم میتوان اختلافات دو کشور را دید هم ابزارهای هر یک را برای مقابله با یکدیگر مشاهده کرد.
ابزارهایی که در دورهای به نفع یک کشور قویتر میشود و در دورهای دیگر در دستان دیگری پرزورتر میشود. در این تابلوی بزرگ اما، به نوعی همسایگی دو کشور را هم نمیتوان ندید. نمیتوان پنهان کرد که هر دو کشور در کشتی بزرگ نفت نشستهاند.
هر دو بنیانگذار اوپک هستند و در این سازمان، ضمن رقابت، منافع مشترک دارند. دین و پیامبر مشترک دارند. هر چند مسلک کشورها از هم جدا باشد. با این مقدمات است که میتوان «پلی از نفت» ساخت.
حالا که دو کشور در زمین سیاست رودرروی هم ایستادهاند میتوان گفتوگوی نفتی را پیش کشید و در عین حفظ اختلافات از منافع مشترک نفتی سخن گفت. اینجاست که عربستان میتواند با جا باز کردن برای افزایش تولید نفت ایران، پس از لغو تحریمها، پالس مثبتی به تهران بفرستد. گفتوگوها میتواند از اینجا آغاز شود.
وگرنه بعد از لغو تحریمها، ایران میتواند با عرضه مازاد ظرفیت تولید یک میلیون بشکهای خود و بیش از سی میلیون بشکه نفت و میعانات گازی روی آبش، قیمتهای نفت را رو به پایین کند و منافع عربستان را تحت تاثیر قرار دهد. دولت ایران توانسته است با یکسوم صادرات نفت پیش از تحریم و قیمت نفت نصف شده، کشور را اداره کند. سعودیها اما، چنین امتحانی پس ندادهاند.
آیا نفت و درآمدهایش، «آتش تنش» ایران و عربستان را پس از لغو تحریمها شعلهورتر خواهد کرد یا «منطق بازار»، پلی خواهد ساخت بین دو سوی خلیج فارس؛ پلی که منافع ایران و عربستان از آن عبور کند؟ منتظر میمانیم.
اين اداره كشور با وجود سقوط ٣٠٠ درصدي ارزش پول ملي به معني فقيرتر شدن مردم و كاهش درآمد سرانه و قدرت خريد و رفاه عمومي است.
تبعات اين موضوع نظير گسترش فقر، بيكاري، عدم سرمايه گذاري، افت توليد، فرسودگي كارخانجات و... مي تواند تا دهها سال هم وجود داشته باشند.
عربستان مثل ما نیست، کلی سرمایه گذاری در کل دنیا انجام داده است و 600 میلیارد دلار ذخیره ارزی داره.