قانون دوازده گانه برای تسریع و شتاب ازدواج
از هم گفتن بهتر از باهم گفتن نیست.مردها و زن ها فرشته نیستند که بدون غذا و ازدواج بتوانند زندگی کنند البته پر خوری و چند همسری از نگاه بسیاری ممنوع است.ازدواج یک پیوند سودآور بین دو قلب و دو روح است.ازدواج شروع یک داستان است که آخر آن را هرگزنمی دانیم.
ازدواج یک راه حل در متن مقاله مذهب است.دو روز مهم و نفس گیر وجود دارد :یک: روزی که ازدواج می کنیم و دو: روزی که دلیل ازدواج خود را درک می کنیم و هر کس به دلیلی ازدواج می کند، یکی برای آرامش، دیگری برای نیاز جسمی ، شخصی دیگر برای توالد و تناسل و یا تکامل و اکمال نصف دین و لباسی نو به تن کردن و یا حضانت و پرورش و یا امتحان و فردی دیگر برای تجربه جدید و عشق و ماجراجویی یا به هر دلیل درست یا غلط دیگر تن به ازدواج می دهد.
با روح های خواب آلود به واقعیات نگاه نکنیم که فعلاً تنها راه علاج و جلوگيري از انحراف جوانان، ازدواج است؛ مابقي راههاي پيشنهادي شما اعم از فرهنگسازي، فكر نكردن به جنس مخالف، كمخوري و ورزش و... حكم مُسكّن براي درد را دارد.
ازدواج های اجباری و اختیاری
چهار گروه هستند که در ازدواج های اجباری و اختیاری نقش مهمی دارند:
اول :خانواده ها و نزدیکان ؛
دوم: مسلمانان و هم دینان ؛
سوم: دولت ها و دولتمردان ؛
وچهارم: دختران و پسران .
نخستین گروه یعنی نزدیکان و خانواده در مسئله ازدواج دو وظیفه دارند:یک: ترغیب، دو: تسهیل و اگر در فرد چهارشرط :قدرت عقلی و جسمی و کفویت و وضعیت مالی را مهیا دید به سمت تشکیل خانواده جدید، فرزندان خود را حرکت بدهند و مقدمات آن را هر آنچه هست فراهم کنند تا اینکه قبول مسئولیت کنند که اگر با بهترین احتمالات ممکن ازدواج موفقی حاصل شد دختر و پسر جدیدی بدست می آوردند پس بنابراین سزاوار است همانگونه که برای رفع مشکلات تحصیل فرزندان تلاش می کردند برای رفع مشکلات تزویج فرزندان خود هم تلاش کنند.
گروه دوم که هم دینان و مسلمان هستند، اگر می خواهند که خانه ها و خیابانها بیشتر از این از مجردهای شورانگیز پر نشود باید نگاه به جمال و مال و نگاه به طبقه بالا تر و ما فوق را کنار بگذارند و به پایین ترها و مادون خود نگاه کنند و از چشم و هم چشمی ها در دور همی ها دوری کند و گرنه برفرض تشکیل زندگی دونفره جز اینکه به طلاق ها اضافه کنند کاری از پیش نمی برند و دود کارهایشان و عدم قدم و اقدام مثبتشان در چشم خودشان است که اسلام از بعضی مسلمان بیشتر ضربه خورده است تا از دشمنان اسلام و این خنده دار نیست یک واقعیت تلخ است پس بنابراین مسلمانان و هم دین ها به چند نکته توجه داشته باشند که:
اولاً: تفقد احوال و مساعدت در حد استطاعت ضروری است.
ثانیاً:آنها که اشک بر چشم ها را جاری کردند به راحتی می توانند لبخند بر لبان را هم جاری کنند.
ثالثاً: حوادث و اتفاقات را آن طور بینند که واقعاً هست نه آنچه که خودشان می خواهند باشد.
قانون دوازده گانه ازدواج برای تسریع و شتاب ازدواج
گروه سوم که دولتمردان و دولت ها می باشند لازم است که «قانون تسریع و شتاب ازدواج »را حمایت یا اصلاح و تدوین و تصویب و اجرا کنند که این بهترین خدمت به جامعه و افراد و خود آنها است و حفظ امنیت ازدواج ها را نیز بعدها در نظر داشته باشند که برای توسعه اقتصادی که هدف دولت ها و حکومت ها است، ازدواج یک اصل اساسی و ضروری است .چون باب های رزق بیشتری برای افراد جامعه به واسطه ازدواج گشود می شود و این حلقه های ازدواج در فراق انگشتان جوانان است که روز به روز به دلیل کم کاری ها گران تر و دست نیافتنی می شوند پس بنابراین یکی از مهم ترین زمینه های رشد و بهبود وضعیت اقتصادی ازدواج است و در اینجا قانون های برای شتاب و تسریع ازدواج پیشنهاد می شود واین قانون دوازده گانه ازدواج عبارتند از:
قانون اول : ابتدای دوره ازدواج اختیاری 17 سال و انتهای آن 28 است و اگر کسی ازدواج نکرد باید ازدواج اجباری داشته باشد.
قانون دوم : اگر کسی بعد از سن 28 سالگی از ازدواج امتناع کرد از او ربع درآمد کسب و کار و صنعت یا مالیات از تجارت او گرفته می شود و به آنها که می خواهند ازدواج کنند و گرفتار فقر هستند داده می شود.
قانون سوم: اگر فرد در این دوره سنی ازدواج نکرد اگر بیمار بود ، معالجه او مجانی است و اگر بیماری بدون علاج داشت از ازدواج او امتناع شود و اگر بیماری او معالجه شد و ازدواج نکرد باید تمام هزینه های ازدواج یک زوج را پرداخت کند.
قانون چهارم: اگر پس از دوره ازدواج اختیاری فرد ازدواج نکرد از او در مناصب مدریتی و تدریس و عضویت در هیئت علمی و کارهای کلیدی هرگزاستفاده نمی شود.
قانون پنجم: اگر صاحبان مشاغل و کسب و کار به تعداد تعین شده از جوانان که در دوره ازداوج اختیاری هستند چه دختر باشد و چه پسر وام خودکفایی و ازدواج بدهند از دو تا سه سال معاف از هرگونه مالیات و عوارض می شوند.
قانون ششم: کسی که سن او بالایی چهل سال است و فرزندی ندارد اگر به لحاظ جسمی و مالی، شرایط اش را داشته باشد موظف است که باتوجه به توانایی های او ازیک تا چهار یتیم از کودکان کار یا شیرخوارگاه یا یتیم خانه های کشور فرزند تقبل کند.
قانون هفتم: هرکس در این دوره ازدواج کرد و برادر بزرگتری ندارد که به والدینش خدمت کند استخدام رسمی ادارات دولتی می شود و همچنین یک دختر اگر برادر بزرگ تر ندارد که از والدینش مراقبت کند شوهر او معاف از مالیات و سربازی تا زمان پایان حیات والدین است.
قانون هشتم: کسی که در دوره ازدواج اختیاری ازدواج کرد اگر فقیر بود به او در نزدیک ترین محل سکونت والدین در شهر خود زمینی از دویست متر تا ششصد متر یا منزل مسکونی صد متری یا مغازه ای پنجاه متری برای کسب و کار که قابل برگشت باشد از طرف دولت ها وحکومت داده می شود.
قانون نهم : کسی که در دوره ازدواج اختیاری و قبل از 28 سالگی ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد از سربازی معاف می شود و یارانه بیشتری از دولت ها دریافت می کند.
قانون دهم : کسی که بدون ازدواج به سفرهای خارجی غیر زیارتی و علمی می رود عوارض خروج بیشتری باید بدهد واگر بدون عذر معقول همسر خود را با خود نبرد و یا در خارج ازدواج کند نصف دارایی های او برای همسر اول و فرزندان است.
قانون یازدهم : دانشجویان و طلاب تنها به دلیل تحصیل علم در داخل یا خارج از کشور تنها دو سال می توانند تاخیر در ازدواج داشته باشند.
قانون دوازدهم: گواهی گذراندن حداقل دو دوره رایگان «حقوق متقابل و مترابط زن و شوهر» و «روش تعامل و آموزش تربیت فرزندان» قبل از ازدواج اختیاری یا ازدواج اجباری باید توسط دختر و پسر ارائه گردد تا پنج درصد به وام ازدواج آنها اضافه شود.
و اما گروه چهارم که دختران و پسران متفاوت و مرموز که از آنها خواندیم و شنیدیم و بسیار هم دیده ایم که نزدیک ازدواج و حتی قبل آن که می شود بدون قصد دوست داشتن پسرها بیشتر به دختران دروغ می گویند و دخترها بهتر به پسران دروغ می گویند پس یکی در کمیت ها و دیگری در کیفیت ها اول است یا اینکه دختر می خواهد ازدواج کند اما پسر نمی خواهد و او مشغول شارلاتان بازی است و یا بالعکس.
دختر و پسر می خواهند ازدواج کنند اما پدر و مادر نمی پسندند و عیبجویی می کنند و هزار بهانه کوچک و بزرگ می آوردند و یا اینکه هم دختران و پسران و پدران و مادران و نزدیکان و مسلمانان و هم دینان می خواهند که وصلت ها و ازدواج ها صورت بگیرد اما دولت ها و دولتمردان نمی خواهند یا نمی گذارند.
همه نفس ها را به امید هم فرو می بریم ، فرشته نجات هم نمی شویم و کی نوبت حرکت ما می شود خدا می داند، هم را می شناسیم که اهل کارستانیم اما مقصر تراش ایم و تقصیر ها را به گردن هم می اندازیم و در آخر با بی انصافی می گوییم بخت و اقبال و قسمت نیست و نبود و نشد و این یک درد کوچک نیست، داستان نیست، واقعیت است وشاید هم یک عادت که عادی شده است!
دخترگفت: ما زنان حق داریم برای محافظت از زیبایی خود بچه دار نشویم.
پسرگفت: ای کاش مادرت از زیبایی خود محافظت می کرد.
دخترگفت: من اصلاً بچه دار نمیشوم برو زنی دیگر بگیر و تو حق داری که بچه داشته باشی. پسرگفت: بچه ای که مادرش تو نباشی را نمی خواهم به دنیا بیایید، تمام.
قانون خوبیه ولی ازدواج با دورهگذروندن تبدیل به زندگی نمیشه
باید به بچههامون مسوولیت بدیم و ازشون وظیفه بخواهیم
فقط حق براشون تعریف شده
این دوازده تا قانون بیشتر به نفع دختراست این جور باشه دختر مجرد دیگه پیدا نمی کنیم
قوانین مربوط به ازدواج هست که دولتها را اراده ای برای اجرایش ندارند و فقط از آن لیست بلند، تعیین روزی به نام ازدواج را انجام داده اند!!!
کدام دولت به اجرایش تن خواهد داد؟
اين قوانين بعضى هاشون به نظرم زورکيهههه
به نظرم رویایی میاد اما اگر اجرا میشد عاااالی میشد قانونهای بسیارخوبین
نکات درخور توجهی هست
مجموعا بسیار جالب ودر یک مجموعهی منتظم به یک موضوع نگاه شده است.
ایکاش متولیان امر از این نوع نگاهها الگو بگیرند.
البته در مواردی اشکالاتی هم بر بعضی از قوانین وارد است، ولی مجموعهای را که کنار هم گذاشته شده، حکایت از ذهنی مرتب وقابل اتکا دارد