بریتانیا و اروپا؛ روز انتخاب
پارسینه: تنها یک روز مانده تا برگزاری همه پرسی بریتانیا درباره ماندن یا خروج این کشور از اتحادیه اروپا، گمانه زنی ها درباره تاثیر اقتصادی و سیاسی وقوع احتمالی بِرِک سیت بر اتحادیه آغازشده است.
فراتاب/ ریحانه تهامی - تنها یک روز مانده تا برگزاری همه پرسی بریتانیا درباره ماندن یا خروج این کشور از اتحادیه اروپا، گمانه زنی ها درباره تاثیر اقتصادی و سیاسی وقوع احتمالی برکسیت بر اتحادیه آغازشده است.
ژانویه سال ۱۹۷۲ میلادی، بریتانیا با امضای توافقی در بروکسل به اتحادیه اقتصادی اروپا پیوست. امضای این توافق توسط اداورد هیث، نخست وزیر وقت بریتانیا صورت گرفت.
تنها چند سال پس از ورود بریتانیا به جامعه اتحادیه اقتصادی اروپا، در سال ۱۹۷۵ نیز همه پرسی برای ماندن این کشور در این اتحادیه برگزار شد که اکثریت به ماندن بریتانیا رای دادند. اما با گذشت سالها، به نظر می رسد بر تعداد مخالفان افزوده شده تا جایی که پیش بینی ها نشان می دهد که مخالفان برکسیت در رقابتی تنگاتنگ در کنار موافق قرار گرفته اند.
در ابتدا که اروپایی ها به بازار مشترک رای داند صرفا مسئله اقتصادی مطرح بود تا دسترسی به بازار اروپا بدون قوانین گمرکی محقق شود. در حالی که اکنون دیگر با حرکت به سمت جهانی شدن دنیا با تعرفه های سنگین روبرو نیست. عده ای از موافقان تصور می کنند با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ممکن است وضع تعرفه های سنگین دوباره اجرا شود در حالی که مخالفان ماندن در اتحادیه باور دارند به هیج وجه توافقات سازمان تجارت جهانی اجازه ی چنین کاری را به کشورها نمی دهد.
اما اگر تصور شود که در آینده با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا باعث شود آلمان و فرانسه با بزرگترین شریک تجاری خود که به عنوان دومین کمک کننده مالی اروپا شناخته می شود و همچنین در سال ۹۰ میلیارد یورو به اتحادیه کمک می کرده است درگیر و در بدترین حالت روی کالاهای بریتانیا تعرفه گمرکی وضع کنند به باور مخالفان هیچ تاثیری بر اقتصاد بریتانیا نخواهد گذاشت چرا که همه ی این تعرفه ها از بهای عضویت در اتحادیه کمتر است و نه تنها بریتانیا دیگر مجبور نخواهد بود قوانین اروپا را بپذیرد بلکه ناچار نیست جابجایی آزاد افراد در منطقه شنگن را هم بپذیرد.
این در حالیست که مسئله ی مهاجرت برای اقتصاد بریتانیا خوب و باعث رشد اقتصاد آن شده است. با این وجود مخالفان ماندن در اتحادیه معتقدند در کنار این رشد باید به هزینه های سرمایه گذاری از جمله ساخت چندین مدرسه و بیمارستان و همچنین کیفیت زندگی و همزیستی اجتماعی مهاجران توجه ویژه ای شود.و بالعکس اعتقاد دارند خروج انگلیس از این اتحادیه موجب تقویت رشد اقتصادی خواهد شد و ادامه عضویت در اتحادیه اروپا موجب رکود اقتصادی و افزایش سطح ورود مهاجران خارجی می شود.
با توجه به نظر دولت آلمان به عنوان شریک تجاری بریتانیا، خواهان ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا هستند که البته دلیل آن هم روشن است چرا که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان همیشه یک متحد در لندن داشته است بخصوص زمانی که موضوع در رابطه با پیشبرد یک مسئله اقتصادی- سیاسی در بروکسل است. به عنوان مثال زمانی که پرسشی درباره بدهی و یا با موضوع اقتصاد آزاد مطرح می شود، مرکل همواره دولت بریتانیا را همراه و متحد با خود دارد.
اما نگرانی اصلی آلمان در حال حاضر درباره وضعیت کنونی کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. بحران پناهجویان نشان داد که اروپا در این رابطه کاملا دچار دو دستگی است. دولت آلمان امید داشت که این بحران اتحادیه اروپا را متحدتر کند و همه کشورهای عضو با اراده در یافتن راه حلی برای این بحران همراهی کنند اما شواهد نشان داد نه تنها این امر محقق نشد بلکه به اختلاف و جدایی بیشتر اعضا از یکدیگر منجر شد. مهمترین نگرانی در حال حاضر این موضوع بسیار حیاتی است که سبب دو دستگی اروپا شده است.
اما نکته ی حائز اهمیت این است که نتیجه همه پرسی جدایی هرچه باشد، تغییراتی در اتحادیه اروپا روی خواهد داد و هرگز مانند قبل نخواهد بود. اگر بریتانیا رای به خروج بدهد از آنجایی که اولین ملتی است که از این اتحادیه جدا میشود، سرآغازی برای فروپاشی اتحادیه اروپا است و چه بسا گمان می رود باید در انتظار تجربه ای مشابه در دیگر کشورهای اروپایی مانند هلند، دانمارک و فنلاند که امکان برگزاری همه پرسی را دارند و همچنین تأثیر دومینویی این حرکت در اروپا و در نهایت تجزیه درونی اروپا بود و می تواند به بهم خوردن توازن قدرت در قاره اروپا بیانجامد.
ژانویه سال ۱۹۷۲ میلادی، بریتانیا با امضای توافقی در بروکسل به اتحادیه اقتصادی اروپا پیوست. امضای این توافق توسط اداورد هیث، نخست وزیر وقت بریتانیا صورت گرفت.
تنها چند سال پس از ورود بریتانیا به جامعه اتحادیه اقتصادی اروپا، در سال ۱۹۷۵ نیز همه پرسی برای ماندن این کشور در این اتحادیه برگزار شد که اکثریت به ماندن بریتانیا رای دادند. اما با گذشت سالها، به نظر می رسد بر تعداد مخالفان افزوده شده تا جایی که پیش بینی ها نشان می دهد که مخالفان برکسیت در رقابتی تنگاتنگ در کنار موافق قرار گرفته اند.
در ابتدا که اروپایی ها به بازار مشترک رای داند صرفا مسئله اقتصادی مطرح بود تا دسترسی به بازار اروپا بدون قوانین گمرکی محقق شود. در حالی که اکنون دیگر با حرکت به سمت جهانی شدن دنیا با تعرفه های سنگین روبرو نیست. عده ای از موافقان تصور می کنند با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ممکن است وضع تعرفه های سنگین دوباره اجرا شود در حالی که مخالفان ماندن در اتحادیه باور دارند به هیج وجه توافقات سازمان تجارت جهانی اجازه ی چنین کاری را به کشورها نمی دهد.
اما اگر تصور شود که در آینده با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا باعث شود آلمان و فرانسه با بزرگترین شریک تجاری خود که به عنوان دومین کمک کننده مالی اروپا شناخته می شود و همچنین در سال ۹۰ میلیارد یورو به اتحادیه کمک می کرده است درگیر و در بدترین حالت روی کالاهای بریتانیا تعرفه گمرکی وضع کنند به باور مخالفان هیچ تاثیری بر اقتصاد بریتانیا نخواهد گذاشت چرا که همه ی این تعرفه ها از بهای عضویت در اتحادیه کمتر است و نه تنها بریتانیا دیگر مجبور نخواهد بود قوانین اروپا را بپذیرد بلکه ناچار نیست جابجایی آزاد افراد در منطقه شنگن را هم بپذیرد.
این در حالیست که مسئله ی مهاجرت برای اقتصاد بریتانیا خوب و باعث رشد اقتصاد آن شده است. با این وجود مخالفان ماندن در اتحادیه معتقدند در کنار این رشد باید به هزینه های سرمایه گذاری از جمله ساخت چندین مدرسه و بیمارستان و همچنین کیفیت زندگی و همزیستی اجتماعی مهاجران توجه ویژه ای شود.و بالعکس اعتقاد دارند خروج انگلیس از این اتحادیه موجب تقویت رشد اقتصادی خواهد شد و ادامه عضویت در اتحادیه اروپا موجب رکود اقتصادی و افزایش سطح ورود مهاجران خارجی می شود.
با توجه به نظر دولت آلمان به عنوان شریک تجاری بریتانیا، خواهان ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا هستند که البته دلیل آن هم روشن است چرا که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان همیشه یک متحد در لندن داشته است بخصوص زمانی که موضوع در رابطه با پیشبرد یک مسئله اقتصادی- سیاسی در بروکسل است. به عنوان مثال زمانی که پرسشی درباره بدهی و یا با موضوع اقتصاد آزاد مطرح می شود، مرکل همواره دولت بریتانیا را همراه و متحد با خود دارد.
اما نگرانی اصلی آلمان در حال حاضر درباره وضعیت کنونی کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. بحران پناهجویان نشان داد که اروپا در این رابطه کاملا دچار دو دستگی است. دولت آلمان امید داشت که این بحران اتحادیه اروپا را متحدتر کند و همه کشورهای عضو با اراده در یافتن راه حلی برای این بحران همراهی کنند اما شواهد نشان داد نه تنها این امر محقق نشد بلکه به اختلاف و جدایی بیشتر اعضا از یکدیگر منجر شد. مهمترین نگرانی در حال حاضر این موضوع بسیار حیاتی است که سبب دو دستگی اروپا شده است.
اما نکته ی حائز اهمیت این است که نتیجه همه پرسی جدایی هرچه باشد، تغییراتی در اتحادیه اروپا روی خواهد داد و هرگز مانند قبل نخواهد بود. اگر بریتانیا رای به خروج بدهد از آنجایی که اولین ملتی است که از این اتحادیه جدا میشود، سرآغازی برای فروپاشی اتحادیه اروپا است و چه بسا گمان می رود باید در انتظار تجربه ای مشابه در دیگر کشورهای اروپایی مانند هلند، دانمارک و فنلاند که امکان برگزاری همه پرسی را دارند و همچنین تأثیر دومینویی این حرکت در اروپا و در نهایت تجزیه درونی اروپا بود و می تواند به بهم خوردن توازن قدرت در قاره اروپا بیانجامد.
ارسال نظر