نکاتی که پیش از ازدواج دوم باید بدانید
پارسینه: اهمیت ازدواج دوم در زندگی برای افردی که تجربه یک عشق شکست خورده، نامزدی از دست رفته یا حتی زندگی مشترکی را داشتهاند و با فوت همسر یا طلاق به پایان رسیده است، بسیار موثر و حیاتی است. باید این دسته از افراد به خوبی بدانند که ازدواج بعدیشان و رابطه جدید عاطفی که آغاز خواهند کرد اهمیت زیادی دارد.
به گزارش « پارسینه »، اهمیت ازدواج دوم در زندگی برای افردی که تجربه یک عشق شکست خورده، نامزدی از دست رفته یا حتی زندگی مشترکی را داشتهاند و با فوت همسر یا طلاق به پایان رسیده است، بسیار موثر و حیاتی است. باید این دسته از افراد به خوبی بدانند که ازدواج بعدیشان و رابطه جدید عاطفی که آغاز خواهند کرد اهمیت زیادی دارد.
در ازدواج دوم این دسته از افراد حتما باید حواس شان جمع باشد زیرا تجربیات زندگی قبلی میتواند نقش دوگانهای در زندگی جدیدشان ایفا کند؛ ۱- موجب بهتر کردن رابطه جدید میشود یا ۲- به واسطه آن تجربیات، زندگی جدید نیز با چالش مواجه میشود.
مراقب ناخودآگاه و تلههای عاطفی آن باشید: به صورت ناخودآگاه افراد عاشق کسانی میشوند که به آدمهای تاثیرگذار زندگیشان شباهت زیادی داشته یا کاملا از آنها متفاوتاند. تجربه ما در ارتباطهایی که با اعضای خانواده و تصویری که از اولین عاشق شدنها برایمان به یادگار مانده است، طوری در ذهن جا گرفته که ناخودآگاهمان به جای خود ما دست به انتخاب میزند. اما مراقب نباشید و شما هم در این تله افتادید از تجربه یک عشق واقعی و متفاوت محروم خواهید شد و تا پایان عمر در چهره همسرتان تصویری تکراری را خواهید دید از افرادی که پیش از این در زندگیتان حاضر بودهاند.
مراقب ناخودآگاه و تلههای عاطفی آن باشید: به صورت ناخودآگاه افراد عاشق کسانی میشوند که به آدمهای تاثیرگذار زندگیشان شباهت زیادی داشته یا کاملا از آنها متفاوتاند. تجربه ما در ارتباطهایی که با اعضای خانواده و تصویری که از اولین عاشق شدنها برایمان به یادگار مانده است، طوری در ذهن جا گرفته که ناخودآگاهمان به جای خود ما دست به انتخاب میزند. اما مراقب نباشید و شما هم در این تله افتادید از تجربه یک عشق واقعی و متفاوت محروم خواهید شد و تا پایان عمر در چهره همسرتان تصویری تکراری را خواهید دید از افرادی که پیش از این در زندگیتان حاضر بودهاند.
شباهت یا تفاوت یک فرد جدید با عشق سابق، یکی دیگر از دلایل اشتباهی است که امکان دارد افراد را به ازدواج جدید ترغیب کند. اصرار روانشناسان به در نظر گرفتن فاصله چند ماهه میان دو رابطه عاطفی، پرهیز از رخدادن همین خطایی احتمالی است.
این شباهتها یا تفاوتها، در آغاز رابطه تمام تمرکز فرد را به خود مشغول کرده و او را از بررسی ویژگیهای دیگر همسر آیندهاش یا موضوعات مهم دیگری از قبیل: شرایط اجتماعی، خانواده و انتظارات فرد مقابل از زندگی مغفول میدارد. قدرت این ویژگیها آنقدر زیاد است که باعث میشود فرد بدون به دست آوردن شناخت کافی از کسی بخواهد با او ازدواج کند و بدون تحقیق و تجربه همه ویژگیهای شخصیتی و رفتاری او را تایید کند.
ازدواج کردن نباید تحت اصرار و خواسته دیگران باشد: ازدواج نه راهی برای جلب توجه، انجام خواسته دیگران و نه وظیفه است. این مسئله و زندگی مشترک یک قرارداد اجتماعی- عاطفی است که لازمه آن وجود اندازهای از دوست داشتن و احساس نیاز برای داشتن شریکی برای زندگی زیر یک سقف است. اصرار دیگران، نیاز فرزندان به داشتن مراقب یا آرزوی والدین به دیدن عروس و داشتن نوهها، هیچ کدام توجیه و یا انگیزهای منطقی و درست برای بله گفتن نمیباشد.
آمار بالای طلاق در جامعه به خوبی نشان میدهد انگیزههای نادرست شروع زندگی و انتخاب شریک نامناسب برای زندگی افراد را با چه چالشهای در بعد از ازدواج روبرو میکند.
وقتی تصمیم به ازدواج دارید دیگر خود فرد به تنهایی سوژه تصمیمگیری نیست و با تصمیمی که او خواهد گرفت زندگی افراد دیگری هم از جمله خانواده طرفین درگیر میشود. اگر فردی، دیگران را مسئول وارد شدنش به رابطه بداند، بعید نیست به جای تلاش کردن در جهت حل چالشها و ایجاد صمیمیت بیشتر با همسرش، بار مسئولیت را نه متوجه خود بلکه متوجه دیگرانی بداند که وی را به ازدواج سوق دادهاند. در نتیجه وی انرژی و انگیزه کافی برای بهتر کردن شرایط یک ارتباط عاطفی را نخواهد داشت.
احساسی تصمصم نگیرید: تحقیقات نشان داده ازدواجهایی که مبنای احساسی دارند ازدواجهای پرخطریاند. زیرا این افرد برای فرار از شرایط موجود ازدواج میکنند، برای نجات دادن طرف مقابل از مشکلاتی که دارد، کسی که فکر میکند دیر شده و سنش بالا رفته، کسانی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلیاند و کسانی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی، روانی، اعتیاد طرف مقابل را هم حتی غالبا نادیده میگیرند.
احساسی تصمصم نگیرید: تحقیقات نشان داده ازدواجهایی که مبنای احساسی دارند ازدواجهای پرخطریاند. زیرا این افرد برای فرار از شرایط موجود ازدواج میکنند، برای نجات دادن طرف مقابل از مشکلاتی که دارد، کسی که فکر میکند دیر شده و سنش بالا رفته، کسانی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلیاند و کسانی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی، روانی، اعتیاد طرف مقابل را هم حتی غالبا نادیده میگیرند.
محال است دیگر عاشق شوم: یکی از خطاهای بزرگ، اما رایج این دسته از آدمها، وفاداری به عشق از دست رفته است. آنها با این استدلال که به احترام کسی که دوستش دارند هرگز عاشق نمیشوند تقریبا از واقعیت گریزانند. برای این افراد مهم نیست که وارد رابطهای حقیقی شده یا تنها عشقی خیالی را تجربه کردهاند. آنها نمیدانند یک رابطه سالم، رابطهای همخوان با واقعیت زندگی روزمره است.
نکته مهم: اگر والدینتان برای ساختن یک زندگی به شما فشار میآورند، اگر همه دوستانتان به خانه بخت رفتهاند و حتی اگر به اصرار کسی را برای بودن در کنارتان پیشنهاد میکنند، شما نپذیرید و کسی را به زندگیتان راه ندهید تا زمانی که در خود توانایی اداره زندگی مستقل را نمیبینید و تا زمانی که احساسی از درون شما را به سمت چنین شروعی هل ندهد.
نکته مهم: اگر والدینتان برای ساختن یک زندگی به شما فشار میآورند، اگر همه دوستانتان به خانه بخت رفتهاند و حتی اگر به اصرار کسی را برای بودن در کنارتان پیشنهاد میکنند، شما نپذیرید و کسی را به زندگیتان راه ندهید تا زمانی که در خود توانایی اداره زندگی مستقل را نمیبینید و تا زمانی که احساسی از درون شما را به سمت چنین شروعی هل ندهد.
ارسال نظر