فال حافظ امروز چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ با تفسیر زیبا و دقیق
پارسینه: فال حافظ در چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ منتشر شد.
فال حافظ امروز چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ را با ما در ادامه بخوانید. برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتهایم تا هر روز تعبیر یکی از غزلهای حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. در فال حافظ چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ به بررسی غزل شماره ۲۵۲ حافظ میپردازیم.
غزل شماره ۲۵۲ از دیوان حافظ - گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
خرم آن روز که با دیده گریان بروم
تا زنم آب در میکده یک بار دگر
معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر
گر مساعد شودم دایره چرخ کبود
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر
عافیت میطلبد خاطرم ار بگذارند
غمزه شوخش و آن طرهٔ طرار دگر
راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر
بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر
تفسیر این غزل در فال حافظ شما
تمام تلاش خود را برای رسیدن به مقصودت انجام دادهای ولی به نتیجهای که میخواستی نرسیدهای. غم و اندوه حاصلی ندارد. بهتر آن است که راههای دیگر را امتحان کنی. اراده داشته باش و ناامیدی را رها کن. اطراف تو از انسانهای بیهنر و بیمعرفت پر شده است و از دست آنها زجر میکشی. همین که دوست و دشمن را بشناسی سود کردهای، با هرکسی راز خود را در میان مگذار چون آنها رازنگهدار تو نیستند و آن را نزد همگان فاش میکنند. فقط تو نیستی که دچار بلا و سختی میشوی، همه انسانها مراحلی از دشواری را در زندگی میگذرانند، صبور و شکیبا باش و از خداوند کمک بخواه.
تعبیر غزل شماره ۲۵۲ حافظ در فال شما :
اگرچه تلاش بسیار کرده اید و برای رسیدن به مراد دل از همه چیز مایه گذاشته اید اما به نتیجه دلخواه خود نرسیدید. بسیار غمگین هستید اما غصه خوردن دردی را دوا نمی کند، بهتر است ناامیدی را رها کرده و راه های دیگر را امتحان کنید.
اسرار خود را نزد نامحرمان فاش نکنید، اگر قدر زحمات شما را ندانسته ناراحت نباشید، اگرچه وفادار نبود اما به زودی با پشیمانی به سوی شما بازخواهد گشت. برای جبران فرصت های از دست رفته تلاش کنید.
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۵۲ حافظ
گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
اگر عمری باقی باشد بار دیگر خود را به میخانه (شیراز) میرسانم و غیر از خدمت به رندان و آزادگان زیرک کار دیگری نخواهم کرد.
خرم آن روز که با دیده گریان بروم
تا زنم آب در میکده یک بار دگر
خوشا آن روزی که با دیده گریان (از یزد) بروم تا یکبار دیگر با اشک چشم خود در میخانه را آبپاشی کنم.
معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
در این گروه مردم (یزد) بینش و فرهنگ نیست. برای خاطر خدا اسبابی فراهم کنید تا گوهر هنر خود را نزد خریداری دیگر ببرم.
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر
اگر محبوب رفت و حق دوستی گذشته را مراعات نکرد، از من دور باد که به دنبال محبوب دیگری بروم.
بیت پنجم
گر مساعد شودم دایره چرخ کبود
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر
اگر گردش این آسمان نیلوفری با من همراهی کند، دوباره با نقشه و تدبیری دیگر او را به دست خواهم آورد.
ارسال نظر