قواعد عجیب پيشرفت کارمندان در ایران!
پارسینه: پيشرفت در سازمانهاي ايراني قواعد خودش را دارد و عجبا كه استعدادم در بكارگيري اين قواعد اندك است.
زماني در محل كار قبلي ام بحث تكريم و رسيدگي به منابع انساني داغ بود. جلسه اي محرمانه با حضور مديران مياني و ارشد براي بررسي اين موضوع تشكيل شده بود. همتايان من در اين جلسه هر كدام چند جمله كلي گفتند و براي تاييد نظرات مديران ارشد سرهايشان را تكان دادند.
نوبت كه به من رسيد اجازه خواستم كه به قدر بضاعتم، به صورت مفصل و تحليلي مسايل و مشكلات اساسي حوزه منابع انساني رو طرح كنم. مديران ارشد با بي ميلي اجازه دادند و من با تمام انگيزه ام موارد را طرح كردم. بعد از صحبت من، يكي از مديران اجازه گرفت و بابت گفته هاي من از مديران ارشد عذرخواهي كرد.
متعجب و عصباني شدم. من به كسي توهين نكرده بودم و حتي اشاره اي به سياستهاي نادرست اجرا شده نكرده بودم. فقط جاي خالي بسياري از ابزارهاي اوليه مديريت منابع انساني در سيستم و پيامدهاي نبود آنها را برشمرده بودم. واقعاً تعجب كردم كه آن مدير بخاطر حرفهاي من از مديران ارشد عذرخواهي كرد و مودبانه گفت بچه است و شما به بزرگي خودتان ببخشيد.
جالب تر اين بود كه هيچ كدام از مديران ارشد هم اين عذرخواهي را نفي نكرد. جلسه براي عارضه يابي سازماني تشكيل شده بود و من هم خواستم كه با خلوص نيت اشكالات سيستم را به گوش تصميم گيران كليدي برسانم. ولي نه كسي گوش داد و نه حتي كسي از مديران تصميم گير با خود گفت كه جلسه براي شنيدن مشكلات تشكيل شده و اگر كسي متناسب با موضوع جلسه، چيزي گفته باشد همين جوانك خام است.
روزها گذشت و من فهميدم قاعده اين جلسات، همين است. كلي گويي و تكان دادن سر به منظور تاييد حرف مدير ارشد. من كه نتوانستم تحمل كنم ولي سئوالم اين است كه پس اين چنين مديراني از چه چيزي لذت مي برند؟
مگر تغيير و بهبود شرايط جزء لذتهاي يك مدير نيست؟ قطعاً نشستن روي صندلي رياست لذت بخش است ولي در بلند مدت عامل انگيزاننده كمك به رشد و پيشرفت سازمان هاست. وقتي سيستم اين قدر كم ظرفيت است كه ديگر جايي براي مانور تحول باقي نمي گذارد و مديران را در هر رده اي تبديل به مردان تاييد كننده و بله قربان گوي مديران فرادستي مي كند، آيا مديريت كردن باز هم لذت بخش است؟
حامد عبداالهی
این شرایط کمابیش در همه سازمانها برقرار است. برای این که برادر من! شما از سازوکارهای واقعی خبر نداری! در سیستمی که ارزشآفرینیهای متداول دنیا جوابگو نیست چرا که ارزشها فرق میکند و روال رشد افراد هم نه بر مبنای شایستگی تخصصی که بر هزار مبنای نامرتبط دیگر است، شما باید عین بز اخفش سر تکان دهید تا خوشایند نالایقی باشد که در راس سازمانتان است.
تأیید
در ایران تا بوده همین بوده. این برمیگرده به ژنتیک ما درست شدنی هم نیست
بله دقیقا همینطور است. وقتی ضعف ها رو اشاره می کنی، مدیر ارشدت چپ چپ بهت نگاه می کنه و شروع می کنه به فعالیت : ظرف 6 ماه باید جمع کنی بری،
من خودم از این شرایط داشتم.
رضا زینلی - از شرکت رونیکس
به هه ککی! کجاشو دیدی!!!