آقای زنگنه توتال دوباره سر شما کلاه گذاشت
پارسینه: مواضع و رفتار پاتریک پویانه و دیگر مسئولان ارشد توتال، از خداحافظی قریبالوقوع این شرکت با ایران خبر میدهد. این شرکت بدعهد فرانسوی حالا با بهانههای مختلف، هنوز نیامده میخواهد از فاز ۱۱ برود.
عاقبت گلابیهای باغ برجام این شده که توتال میگوید اگر آمریکا امرکند از ایران میرویم اما وزیر نفت فقط میگوید غلط ترجمه شده است(!؟)
این مطلب را خبرگزاری دانشجو مورد توجه قرار داد و نوشت: هنوز معلوم نیست سرنوشت توتال در ایران چه میشود. آنها همچنان علاقه دارند یکی به نعل بزنند یکی به میخ! پاتریک پویانه مدیرعامل توتال یکبار میگوید تسلیم آمریکا نمیشود، درست چند روز بعد حرفش را پس میگیرد و میگوید هرچه پرزیدنت ترامپ بگوید همان است!
به او حق میدهیم. ماجرا از اینقرار است ترامپ سبیل پاتریک پویانه را چرب کرده و پای توتال را به یک قرارداد پرسود در آمریکا بازکرده است. تصمیم مدیرعامل توتال حالا واضحتر شده است. پیشبینیهای قبلی دلسوزان صنعت نفت محقق شده و علیرغم توصیههای متعدد گذشته که بارها گفتند و گفتیم؛ «آقایان! به توتال دل نبندید، سابقه این شرکت را در نظر داشته باشید، این شرکت قبلاً بر سر ما کلاه گذاشته، قرارداد را طوری تنظیم کنید این شرکت بهراحتی نتواند ما را سرکار بگذارد» برای بار دوم از یک سوراخ گزیده شدیم، متأسفیم از این رخداد و حالا باید کمکم از این شرکت فرانسوی بد عهد خداحافظی کنیم!
اظهارات متناقض پاتریک پویانه در روزهای اخیر، از سیاستهای دوگانه این شرکت در قبال ایران حکایت دارد. او در اندیشکده چتم هاوس لندن گفت: «ما به آسانی تسلیم آمریکا نخواهیم شد. ما در انتظار این هستیم کنگره آمریکا چه تصمیمی میگیرد و چارچوب جدید برای تحریمها چگونه خواهد بود.»
تنها چند روز پس از این حرفها، رئیستوتال در چرخشی عجیب در گفتوگو با سی ان ان تصریح کرد: «اگر نتوانیم قرارداد را در چارچوب قانونی پیش ببریم و به دلیل تغییر قوانین مربوط به تحریمها چنین چیزی امکانپذیر نباشد، باید قرارداد را بازبینی کرد.»
وی در ادامه علت این تغییر موضع را هم آشکار کرد و گفت: «ما در آمریکا کار میکنیم و در آنجا دارایی داریم؛ بهتازگی در این کشور داراییهایمان را زیاد کردیم.» توتال در روزهای اخیر قرارداد مالی پرسودی در آمریکا به امضا رسانده و حضور خود در بازار گاز مایع طبیعی آمریکا را افزایش داده است. این شرکت سهام «اِنجی» شامل پروژه «ال ان جی کامرون» در ایالت لوئیزیانا، یکی از نخستین پایانههای صادرات گاز در آمریکای شمالی را خرید و حالا منافعش به منفعت آمریکا بیشازپیش گرهخورده است.
کار به همینجا ختم نمیشود. رویترز گزارش داده که توتال اخیراً دفتر خود را در واشنگتن افتتاح کرده است. گفتهشده دفتر جدید توتال در واشنگتن پنج کارمند دارد و روابط این شرکت را با وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا هماهنگ خواهند کرد تا توتال بتواند با هر تغییری در تحریمهای آمریکا انطباق داشته باشد.
جان کلام زنگنه و یارانش در تدوین IPC یک استدلال بود: «قرارداد را جذابتر میکنیم تا شرکتهای خارجی حاضر شوند به ایران بیایند»، اما انگار سرکنگبین صفرا فزوده و این «جذابیت» نهتنها توتال را در ایران نگه نداشته بلکه ما را در موضع ضعف قرار داده و هر طور شده میخواهیم برجام را حفظ کنیم تا توتال در ایران بماند، حتی به قیمت سکوت در مقابل نقض شدید برجام توسط آمریکا!
مسئولان ساختمان طالقانی و پاستورنشینها وابستگی شدیدی به قرارداد ۴/۸ میلیارد دلاری فاز ۱۱ پیدا کردهاند. حتی هفتههای اخیر اعلام کردند توتال کار خود را در ایران آغاز کرده است. پاتریک پویانه و مشاورانش، اما خیلی خوب به نقطهضعف طرف ایرانی پی بردهاند و هرروز با اتخاذ موضعی جدید دست ما را در پوست گردو گذاشتهاند. حالا کار بهجایی رسید که پاتریک دلا شواردیر، مدیر ارشد مالی شرکت، تعلل توتال را در شروع پروژه فاز ۱۱ تأیید کرد و بهصورت رسمی بیان کرد: «توتال در حال بررسی طرحهایی است تا برای اجرای پروژه گاز پارس جنوبی در ایران، آنها را به مناقصه بگذارد و قرارداد اصلی در ابتدای سال ۲۰۱۸، زمانی که موضع دولت آمریکا مشخص شود، امضا خواهد شد.»
مواضع و رفتار پاتریک پویانه و دیگر مسئولان ارشد توتال، از خداحافظی قریبالوقوع این شرکت با ایران خبر میدهد. این شرکت بدعهد فرانسوی حالا با بهانههای مختلف، هنوز نیامده میخواهد از فاز ۱۱ برود. ژنرال زنگنه انگار نمیخواهد به این راحتیها رفتن پاتریک و همکارانش را باور کند. به نظر میرسد تنها راهکار حفظ توتال، موضعگیری صریح و تهدید این شرکت به شکایت خواهد بود. وزیر نفت باید صراحتاً از مسئولان توتال بخواهد به مفاد قرارداد پایبند باشند، در غیر این صورت در مجامع بینالمللی از آنها شکایت کند. کسی چه میداند، شاید این حربه بتواند غول نفتی فرانسوی را در ایران نگه دارد.
نیویورک تایمز: نمیتوانیم انکار کنیم که ایران بازیگر بانفوذ و قدرت منطقه است
یک روزنامه آمریکایی در گزارش مفصلی تأیید کرد واشنگتن درک درستی از نفوذ منطقهای عمیق ایران ندارد.
نیویورک تایمز مینویسد: آمریکا باید بتواند بر رویکرد منفی خود در نادیده انگاشتن ایران غلبه کند؛ رویکرد منفی که بر هراس از نفوذ ایران متکی است.
پویشها در عراق، به هیچ وجه ساده نیستند با این حال، به نظر میرسد که برخی در واشنگتن و دیگر پایتختها، با کوتهبینی تنها بر یک مولفه تمرکز میکنند؛ ایران که از نظر آنها مسلط بر عراق و کنترلکننده آن است سیاست خارجی بلندپروازانه و توسعهطلبانهای را دنبال میکند.
«رناد منصور» پژوهشگر خاورمیانه اندیشکده «چاتهام هاوس» معتقد است: «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق برای پس زدن هژمونی ایران تلاش کرده و پیش و بیش از هر چیز، یک ملیگرای عراقی است و بیگمان طرفدار ایدئولوژی انقلابی حاکمیت ایران هم نیست.
بیشتر شیعیان عراقی، مقتدی صدر و آیتالله «علی سیستانی» همین گونهاند.
حتی در نیروهای بسیج مردمی هم که از طرفداران شصت گروه شیعه حاضر در پارلمان عراق شکل گرفتهاند، برخی طرفدار ایران و برخی مخالف آنند.»
نویسنده در ادامه تأکید میکند: «عبادی برای توازن بخشی به نفوذ ایران، درپی هم پیمانی با دیگر بازیگران محلی منطقهای و بینالمللی برآمده است. اینها برخی از واقعیتهای بافت کنونی عراق است که افراد بسیار زیادی در واشنگتن، آن را نادیده میگیرند و تنشهای میان بغداد و کردها را به عنوان نمونهای از تلاش ایران برای اعمال کنترل میبینند.»
البته که ایران در سیاستها و کشمکشهای همسایه نزدیک خود درگیر است. در واقع ایران، نیرومندترین بازیگر خارجی در عراق است و هنگامی که بحث عراق مطرح است، تهران همیشه یک گام از واشنگتن و متحدان آمریکا جلوتر است و این به دلیل مناسبات نزدیک با گروههایی از جناحها و قومیتهای مختلف است که ایران را به فهم بهتری از سپهر سیاسی عراق مجهز میکند.
این نفوذ، تبدیل به گرایشی برای انهدام عراق نمیشود. ایران با خاطرهای که از جنگ مرگبار دهه ۱۹۸۰ میلادی با عراق دارد، بیگمان میخواهد که عراق نیرومند نباشد اما منافع ایران شامل ثبات نسبی وضعیت عراق و مرزهای امن هم میشود.
سقوط بخشهایی از عراق به دست گروه داعش در سال ۲۰۱۴، ایران را در حالت هشدار قرار داد. از همان سال ۲۰۰۳، مقامهای واشنگتن، برداشت نادرستی از ایران داشتهاند؛ همیشه هیجانات بر واقعیت غلبه داشته تا فهم واشنگتن را محدود سازد.
اما ایران، هنگامی که به حضور آمریکا در خاورمیانه میپردازد، از سیاست عملگرایی سرمشق میگیرد و به موفقیتهای بیشتری هم میرسد. ایران یک بازیگر هوشمند در منطقه است. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد.
این مطلب را خبرگزاری دانشجو مورد توجه قرار داد و نوشت: هنوز معلوم نیست سرنوشت توتال در ایران چه میشود. آنها همچنان علاقه دارند یکی به نعل بزنند یکی به میخ! پاتریک پویانه مدیرعامل توتال یکبار میگوید تسلیم آمریکا نمیشود، درست چند روز بعد حرفش را پس میگیرد و میگوید هرچه پرزیدنت ترامپ بگوید همان است!
به او حق میدهیم. ماجرا از اینقرار است ترامپ سبیل پاتریک پویانه را چرب کرده و پای توتال را به یک قرارداد پرسود در آمریکا بازکرده است. تصمیم مدیرعامل توتال حالا واضحتر شده است. پیشبینیهای قبلی دلسوزان صنعت نفت محقق شده و علیرغم توصیههای متعدد گذشته که بارها گفتند و گفتیم؛ «آقایان! به توتال دل نبندید، سابقه این شرکت را در نظر داشته باشید، این شرکت قبلاً بر سر ما کلاه گذاشته، قرارداد را طوری تنظیم کنید این شرکت بهراحتی نتواند ما را سرکار بگذارد» برای بار دوم از یک سوراخ گزیده شدیم، متأسفیم از این رخداد و حالا باید کمکم از این شرکت فرانسوی بد عهد خداحافظی کنیم!
اظهارات متناقض پاتریک پویانه در روزهای اخیر، از سیاستهای دوگانه این شرکت در قبال ایران حکایت دارد. او در اندیشکده چتم هاوس لندن گفت: «ما به آسانی تسلیم آمریکا نخواهیم شد. ما در انتظار این هستیم کنگره آمریکا چه تصمیمی میگیرد و چارچوب جدید برای تحریمها چگونه خواهد بود.»
تنها چند روز پس از این حرفها، رئیستوتال در چرخشی عجیب در گفتوگو با سی ان ان تصریح کرد: «اگر نتوانیم قرارداد را در چارچوب قانونی پیش ببریم و به دلیل تغییر قوانین مربوط به تحریمها چنین چیزی امکانپذیر نباشد، باید قرارداد را بازبینی کرد.»
وی در ادامه علت این تغییر موضع را هم آشکار کرد و گفت: «ما در آمریکا کار میکنیم و در آنجا دارایی داریم؛ بهتازگی در این کشور داراییهایمان را زیاد کردیم.» توتال در روزهای اخیر قرارداد مالی پرسودی در آمریکا به امضا رسانده و حضور خود در بازار گاز مایع طبیعی آمریکا را افزایش داده است. این شرکت سهام «اِنجی» شامل پروژه «ال ان جی کامرون» در ایالت لوئیزیانا، یکی از نخستین پایانههای صادرات گاز در آمریکای شمالی را خرید و حالا منافعش به منفعت آمریکا بیشازپیش گرهخورده است.
کار به همینجا ختم نمیشود. رویترز گزارش داده که توتال اخیراً دفتر خود را در واشنگتن افتتاح کرده است. گفتهشده دفتر جدید توتال در واشنگتن پنج کارمند دارد و روابط این شرکت را با وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا هماهنگ خواهند کرد تا توتال بتواند با هر تغییری در تحریمهای آمریکا انطباق داشته باشد.
جان کلام زنگنه و یارانش در تدوین IPC یک استدلال بود: «قرارداد را جذابتر میکنیم تا شرکتهای خارجی حاضر شوند به ایران بیایند»، اما انگار سرکنگبین صفرا فزوده و این «جذابیت» نهتنها توتال را در ایران نگه نداشته بلکه ما را در موضع ضعف قرار داده و هر طور شده میخواهیم برجام را حفظ کنیم تا توتال در ایران بماند، حتی به قیمت سکوت در مقابل نقض شدید برجام توسط آمریکا!
مسئولان ساختمان طالقانی و پاستورنشینها وابستگی شدیدی به قرارداد ۴/۸ میلیارد دلاری فاز ۱۱ پیدا کردهاند. حتی هفتههای اخیر اعلام کردند توتال کار خود را در ایران آغاز کرده است. پاتریک پویانه و مشاورانش، اما خیلی خوب به نقطهضعف طرف ایرانی پی بردهاند و هرروز با اتخاذ موضعی جدید دست ما را در پوست گردو گذاشتهاند. حالا کار بهجایی رسید که پاتریک دلا شواردیر، مدیر ارشد مالی شرکت، تعلل توتال را در شروع پروژه فاز ۱۱ تأیید کرد و بهصورت رسمی بیان کرد: «توتال در حال بررسی طرحهایی است تا برای اجرای پروژه گاز پارس جنوبی در ایران، آنها را به مناقصه بگذارد و قرارداد اصلی در ابتدای سال ۲۰۱۸، زمانی که موضع دولت آمریکا مشخص شود، امضا خواهد شد.»
مواضع و رفتار پاتریک پویانه و دیگر مسئولان ارشد توتال، از خداحافظی قریبالوقوع این شرکت با ایران خبر میدهد. این شرکت بدعهد فرانسوی حالا با بهانههای مختلف، هنوز نیامده میخواهد از فاز ۱۱ برود. ژنرال زنگنه انگار نمیخواهد به این راحتیها رفتن پاتریک و همکارانش را باور کند. به نظر میرسد تنها راهکار حفظ توتال، موضعگیری صریح و تهدید این شرکت به شکایت خواهد بود. وزیر نفت باید صراحتاً از مسئولان توتال بخواهد به مفاد قرارداد پایبند باشند، در غیر این صورت در مجامع بینالمللی از آنها شکایت کند. کسی چه میداند، شاید این حربه بتواند غول نفتی فرانسوی را در ایران نگه دارد.
نیویورک تایمز: نمیتوانیم انکار کنیم که ایران بازیگر بانفوذ و قدرت منطقه است
یک روزنامه آمریکایی در گزارش مفصلی تأیید کرد واشنگتن درک درستی از نفوذ منطقهای عمیق ایران ندارد.
نیویورک تایمز مینویسد: آمریکا باید بتواند بر رویکرد منفی خود در نادیده انگاشتن ایران غلبه کند؛ رویکرد منفی که بر هراس از نفوذ ایران متکی است.
پویشها در عراق، به هیچ وجه ساده نیستند با این حال، به نظر میرسد که برخی در واشنگتن و دیگر پایتختها، با کوتهبینی تنها بر یک مولفه تمرکز میکنند؛ ایران که از نظر آنها مسلط بر عراق و کنترلکننده آن است سیاست خارجی بلندپروازانه و توسعهطلبانهای را دنبال میکند.
«رناد منصور» پژوهشگر خاورمیانه اندیشکده «چاتهام هاوس» معتقد است: «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق برای پس زدن هژمونی ایران تلاش کرده و پیش و بیش از هر چیز، یک ملیگرای عراقی است و بیگمان طرفدار ایدئولوژی انقلابی حاکمیت ایران هم نیست.
بیشتر شیعیان عراقی، مقتدی صدر و آیتالله «علی سیستانی» همین گونهاند.
حتی در نیروهای بسیج مردمی هم که از طرفداران شصت گروه شیعه حاضر در پارلمان عراق شکل گرفتهاند، برخی طرفدار ایران و برخی مخالف آنند.»
نویسنده در ادامه تأکید میکند: «عبادی برای توازن بخشی به نفوذ ایران، درپی هم پیمانی با دیگر بازیگران محلی منطقهای و بینالمللی برآمده است. اینها برخی از واقعیتهای بافت کنونی عراق است که افراد بسیار زیادی در واشنگتن، آن را نادیده میگیرند و تنشهای میان بغداد و کردها را به عنوان نمونهای از تلاش ایران برای اعمال کنترل میبینند.»
البته که ایران در سیاستها و کشمکشهای همسایه نزدیک خود درگیر است. در واقع ایران، نیرومندترین بازیگر خارجی در عراق است و هنگامی که بحث عراق مطرح است، تهران همیشه یک گام از واشنگتن و متحدان آمریکا جلوتر است و این به دلیل مناسبات نزدیک با گروههایی از جناحها و قومیتهای مختلف است که ایران را به فهم بهتری از سپهر سیاسی عراق مجهز میکند.
این نفوذ، تبدیل به گرایشی برای انهدام عراق نمیشود. ایران با خاطرهای که از جنگ مرگبار دهه ۱۹۸۰ میلادی با عراق دارد، بیگمان میخواهد که عراق نیرومند نباشد اما منافع ایران شامل ثبات نسبی وضعیت عراق و مرزهای امن هم میشود.
سقوط بخشهایی از عراق به دست گروه داعش در سال ۲۰۱۴، ایران را در حالت هشدار قرار داد. از همان سال ۲۰۰۳، مقامهای واشنگتن، برداشت نادرستی از ایران داشتهاند؛ همیشه هیجانات بر واقعیت غلبه داشته تا فهم واشنگتن را محدود سازد.
اما ایران، هنگامی که به حضور آمریکا در خاورمیانه میپردازد، از سیاست عملگرایی سرمشق میگیرد و به موفقیتهای بیشتری هم میرسد. ایران یک بازیگر هوشمند در منطقه است. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد.
ارسال نظر