گلایههای یک فیلمساز از سانسور، تبعیض و عدم حمایتها
پارسینه: یکی از اعضای هیئت انتخاب جشنواره فیلم کوتاه تهران با بیان اینکه امروزه سانسور بر فضای کاری ما سایهای بسیار سنگین و حتی بزرگتر از همیشه انداخته است گفت: چنین جشنوارهای یک امکان برای گسترش فضاهای آوانگاردتر در عرصه سینما است و میبایست از فضاهای تبلیغاتی به دور باشد.
شیرین برقنورد که از اعضای هیئت انتخاب بخش مستند این دوره جشنواره فیلم کوتاه بود، در گفتوگویی درباره نگاه هیئت انتخاب برای آثار حاضر در جشنواره بیان کرد: امسال علاوه بر موضوعات آزاد، تاکید بر فیلمهایی که مضامین آنها مربوط به ادبیات، هویت ملی و بومی و ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی میشد، مورد نظر جشنواره فیلم کوتاه قرار گرفت. اما هیچ فیلمی صرفا به دلیل برخورداری از این موضوعات انتخاب نشد بنابراین نگاه اعضای هیات انتخاب صرفا نمیتواند نگاهی تکنیکی یا فنی باشد. تکنیک و فن یکی از چند عنصر تشکیلدهنده یک فیلم خوب است.
او ادامه داد: مهمترین و اولین معیار انتخاب فیلمهای مستند جشنواره فیلم کوتاه، کیفیت هنری و سینمایی آنها بود. دومین معیار این بود که چقدر یک فیلم، مناسب حضور در جشنواره است. مخاطب جشنواره فیلم کوتاه تهران انتظار دارد شاهد فیلمی باشد که لزوما در تلویزیون یا دیگر فضاهای اکران نمیبیند. جشنواره قرار است امکانی برای نمایش فیلمهایی جسورانهتر، هنریتر و مستقلتر باشد. درواقع فیلمهایی که امکان کمتری برای نمایش و دیده شدن در فضاهای موجود کنونی را دارند و در زمره آثاری هستند که حرف تازه و افق دیگری را پیش چشم بیننده نمایان میکنند.
این مستندساز درباره حمایت از فیلمهای کوتاه هم گفت: اگر بخواهیم از حمایت از آثار صحبت کنیم، به اعتقاد من باید از فیلمهای کوتاه حمایت بیشتری شود، چون فیلمهای دیگر از حمایت کافی برخوردار هستند. برای من اهمیت زیادی دارد که فیلم یک جشنواره، سفارشی یا ایدئولوژیک نباشد. جشنواره امکانی برای گسترش فضاهای آوانگاردتر در عرصه سینما است و میبایست از فضاهای تبلیغاتی به دور باشد. اما حتی همین هم به این معنی نیست که اگر آن فیلم فاقد کیفیت باشد، باید انتخاب شود. جشنواره فیلم کوتاه تهران، یک جشنواره حرفهای است و برخوردی که برای انتخاب آثار در آن صورت میگیرد باید حرفهای باشد.
برقنورد درباره سطح آثار و نسل جدید فیلمسازان حاضر در جشنواره هم توضیح داد: به نظرم تفاوت زیادی در سطح کیفی چند فیلم نسبت به ۲۹ فیلم مستندی که انتخاب کردیم وجود داشت. متاسفانه ساختار اکثر ۳۰۰ فیلم مستند ارائه شده به جشنواره کمابیش یکسان بود. امروزه به دلیل سهلالوصول بودن وسایل فیلمبرداری و آسانتر شدن پروسه فیلمسازی نسبت به سالهای گذشته، یک نوع سطحینگری نسبت به ساخت فیلم مستند از انتخاب موضوع گرفته تا نوع ساختار و شیوه ارائه موضوع و روایت فیلم به چشم میخورد که برای من به عنوان یک مستندساز ناخوشایند است. به عبارت دیگر، فیلم مستند فاقد نگاه و تحلیل عمیق از جانب سازنده خود شده است و اندازه خود را صرفا در حد تکنیک پایین آورده و نگه داشته است. یک فیلم مستند قابل دفاع برای حضور در یک جشنواره، تنها نیازمند شکل حرفهای نیست بلکه موضوع، اهمیت و نو بودن آن، ساختار روایت، تناسب محتوا و فرم و دغدغهمندی فیلمساز نسبت به موضوعی که به تصویر میکشد نیز عوامل بسیار تعیینکنندهای هستند.
او اضافه کرد: اینها منجر به یک تاثیرگذاری عمیق در مخاطب میشود. متاسفانه تعداد فیلمهایی که چنین تاثیرگذاریای داشته باشند کم بود. اگر بخواهم به مشخصهای بارز بین آثار ارسالشده اشاره کنم میتوانم از تعداد زیاد فیلمهای مناسبتی یا سفارشی یا مناسب برای نمایش در تلویزیون و نه جشنواره و نیز تمرکز تعداد بسیاری از فیلمها بر موضوع بحران آب و سوءمدیریت مسئولین در کنترل و جلوگیری از وخامت وضعیت زیست محیطی ایران خصوصا مناطق جنوب ایران بگویم.
این مستندساز با اشاره به اینکه «یکی از ضعفهای این جشنواره تمرکز و اهمیت بیشتر به فیلم داستانی است تا مستند»، افزود: این جشنواره در اذهان اکثر مخاطبان کمتر به عنوان رویداد فیلم مستند شناخته میشود. وقتی از فیلم کوتاه حرف میزنیم، صرفا از زمان یک فیلم حرف میزنیم و نه نوع آن که شامل داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن میشود. مصداق بارز این تبعیض و تفاوت، جوایزی است که برای کارگردانی فیلم داستانی و مستند وجود دارد و نیز جایزه ویژه هیات داوران تنها به بخش داستانی تعلق دارد! ساخت یک فیلم مستند به سختی و حتی سختتر از ساخت یک فیلم داستانی است. این نوع نگاه در شأن مهمترین رویداد فیلم کوتاه ایران نیست. به نظر من، سیاستهای جشنواره میبایست فضایی یکسان را بین فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن به وجود آورند و آگاهانه از توجه و تمرکز بیشتر بر سینمای داستانی بکاهند و آن را متوجه انواع دیگر سینما کنند، چرا که در نهایت آنچه اهمیت دارد، تاثیرگذاری یک فیلم فارغ از ژانر و نوع آن است. همچنین، به نظرم میبایست مبلغ جایزه بینالملل کاهش پیدا کند و بیشتر صرف ارتقای کیفیت جشنواره شود.
برقنورد در پایان صحبتهای خود به موضوع شورای نظارت و ارزشیابی و سانسور فیلمهای انتخابشده برای حضور در جشنواره اشاره کرد و گفت: در میان فیلمهایی که انتخاب کردیم، متاسفانه دو فیلم «آنسوی حصار» به کارگردانی آرمان قلیپور مفرد دشتکی و «همه نیمه من» به کارگردانی سیدمهدی موسوی برزکی از طرف اداره نظارت و ارزشیابی، مجوز نمایش نگرفتند. هیات انتخاب تلاش کرد تا حداقل یکی از این دو فیلم را از سانسور خارج کنند، اما فایدهای نداشت. انتظار من این است که اعمال سانسور در فیلمهای جشنواره کمتر اتفاق بیافتد. امروزه سانسور در فضای کاری ما سایهای بسیار سنگین و حتی بزرگتر از همیشه انداخته است. تنها فضاهای موجود در نمایش آثار متفاوت از آنچه رایج و معمول در فضاهای امروز نمایشی است همین جشنوارهها هستند و اگر همان استراتژی سانسور که در تلویزیون یا سینما و دیگر فضاهای اکران حاکم است بر آنها نیز اعمال شود، جشنواره خاصیت اثربخشی خود را از دست خواهد داد.
او ادامه داد: مهمترین و اولین معیار انتخاب فیلمهای مستند جشنواره فیلم کوتاه، کیفیت هنری و سینمایی آنها بود. دومین معیار این بود که چقدر یک فیلم، مناسب حضور در جشنواره است. مخاطب جشنواره فیلم کوتاه تهران انتظار دارد شاهد فیلمی باشد که لزوما در تلویزیون یا دیگر فضاهای اکران نمیبیند. جشنواره قرار است امکانی برای نمایش فیلمهایی جسورانهتر، هنریتر و مستقلتر باشد. درواقع فیلمهایی که امکان کمتری برای نمایش و دیده شدن در فضاهای موجود کنونی را دارند و در زمره آثاری هستند که حرف تازه و افق دیگری را پیش چشم بیننده نمایان میکنند.
این مستندساز درباره حمایت از فیلمهای کوتاه هم گفت: اگر بخواهیم از حمایت از آثار صحبت کنیم، به اعتقاد من باید از فیلمهای کوتاه حمایت بیشتری شود، چون فیلمهای دیگر از حمایت کافی برخوردار هستند. برای من اهمیت زیادی دارد که فیلم یک جشنواره، سفارشی یا ایدئولوژیک نباشد. جشنواره امکانی برای گسترش فضاهای آوانگاردتر در عرصه سینما است و میبایست از فضاهای تبلیغاتی به دور باشد. اما حتی همین هم به این معنی نیست که اگر آن فیلم فاقد کیفیت باشد، باید انتخاب شود. جشنواره فیلم کوتاه تهران، یک جشنواره حرفهای است و برخوردی که برای انتخاب آثار در آن صورت میگیرد باید حرفهای باشد.
برقنورد درباره سطح آثار و نسل جدید فیلمسازان حاضر در جشنواره هم توضیح داد: به نظرم تفاوت زیادی در سطح کیفی چند فیلم نسبت به ۲۹ فیلم مستندی که انتخاب کردیم وجود داشت. متاسفانه ساختار اکثر ۳۰۰ فیلم مستند ارائه شده به جشنواره کمابیش یکسان بود. امروزه به دلیل سهلالوصول بودن وسایل فیلمبرداری و آسانتر شدن پروسه فیلمسازی نسبت به سالهای گذشته، یک نوع سطحینگری نسبت به ساخت فیلم مستند از انتخاب موضوع گرفته تا نوع ساختار و شیوه ارائه موضوع و روایت فیلم به چشم میخورد که برای من به عنوان یک مستندساز ناخوشایند است. به عبارت دیگر، فیلم مستند فاقد نگاه و تحلیل عمیق از جانب سازنده خود شده است و اندازه خود را صرفا در حد تکنیک پایین آورده و نگه داشته است. یک فیلم مستند قابل دفاع برای حضور در یک جشنواره، تنها نیازمند شکل حرفهای نیست بلکه موضوع، اهمیت و نو بودن آن، ساختار روایت، تناسب محتوا و فرم و دغدغهمندی فیلمساز نسبت به موضوعی که به تصویر میکشد نیز عوامل بسیار تعیینکنندهای هستند.
او اضافه کرد: اینها منجر به یک تاثیرگذاری عمیق در مخاطب میشود. متاسفانه تعداد فیلمهایی که چنین تاثیرگذاریای داشته باشند کم بود. اگر بخواهم به مشخصهای بارز بین آثار ارسالشده اشاره کنم میتوانم از تعداد زیاد فیلمهای مناسبتی یا سفارشی یا مناسب برای نمایش در تلویزیون و نه جشنواره و نیز تمرکز تعداد بسیاری از فیلمها بر موضوع بحران آب و سوءمدیریت مسئولین در کنترل و جلوگیری از وخامت وضعیت زیست محیطی ایران خصوصا مناطق جنوب ایران بگویم.
این مستندساز با اشاره به اینکه «یکی از ضعفهای این جشنواره تمرکز و اهمیت بیشتر به فیلم داستانی است تا مستند»، افزود: این جشنواره در اذهان اکثر مخاطبان کمتر به عنوان رویداد فیلم مستند شناخته میشود. وقتی از فیلم کوتاه حرف میزنیم، صرفا از زمان یک فیلم حرف میزنیم و نه نوع آن که شامل داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن میشود. مصداق بارز این تبعیض و تفاوت، جوایزی است که برای کارگردانی فیلم داستانی و مستند وجود دارد و نیز جایزه ویژه هیات داوران تنها به بخش داستانی تعلق دارد! ساخت یک فیلم مستند به سختی و حتی سختتر از ساخت یک فیلم داستانی است. این نوع نگاه در شأن مهمترین رویداد فیلم کوتاه ایران نیست. به نظر من، سیاستهای جشنواره میبایست فضایی یکسان را بین فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن به وجود آورند و آگاهانه از توجه و تمرکز بیشتر بر سینمای داستانی بکاهند و آن را متوجه انواع دیگر سینما کنند، چرا که در نهایت آنچه اهمیت دارد، تاثیرگذاری یک فیلم فارغ از ژانر و نوع آن است. همچنین، به نظرم میبایست مبلغ جایزه بینالملل کاهش پیدا کند و بیشتر صرف ارتقای کیفیت جشنواره شود.
برقنورد در پایان صحبتهای خود به موضوع شورای نظارت و ارزشیابی و سانسور فیلمهای انتخابشده برای حضور در جشنواره اشاره کرد و گفت: در میان فیلمهایی که انتخاب کردیم، متاسفانه دو فیلم «آنسوی حصار» به کارگردانی آرمان قلیپور مفرد دشتکی و «همه نیمه من» به کارگردانی سیدمهدی موسوی برزکی از طرف اداره نظارت و ارزشیابی، مجوز نمایش نگرفتند. هیات انتخاب تلاش کرد تا حداقل یکی از این دو فیلم را از سانسور خارج کنند، اما فایدهای نداشت. انتظار من این است که اعمال سانسور در فیلمهای جشنواره کمتر اتفاق بیافتد. امروزه سانسور در فضای کاری ما سایهای بسیار سنگین و حتی بزرگتر از همیشه انداخته است. تنها فضاهای موجود در نمایش آثار متفاوت از آنچه رایج و معمول در فضاهای امروز نمایشی است همین جشنوارهها هستند و اگر همان استراتژی سانسور که در تلویزیون یا سینما و دیگر فضاهای اکران حاکم است بر آنها نیز اعمال شود، جشنواره خاصیت اثربخشی خود را از دست خواهد داد.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر