علی کاوه مدارک مالکیت عکس تاریخی امامخمینی را منتشر کرد
سایت خبری تحلیلی خبرآنلاین در گزارشی کامل مسئله مالکیت عکس تاریخی امام خمینی را مورد بررسی قرار داده است. در این گزارش علی کاوه با انتشار فریمهای قبلی و بعدی عکس تاریخی حضرت امام برای اثبات حقوق خود بر این عکس تلاش نموده است.
آنچه در زیر میخوانید گزارش سرویس فرهنگی سایت خبرآنلاین از مسئله مالکیت یک عکس تاریخی است:
***
در اواخر سال گذشته اتفاقی افتاد که بار دیگر بحث بیسرانجام مالکیت حقوق معنوی یا همان کپیرایت را در ایران زنده کرد.
ماجرا از این قرار بود که علی کاوه عکاس مطبوعاتی با انتشار خبری، دو عکس منتشر شده از حضرت امام خمینی (ره) در سایت کوربیس (Corbis) را برخلاف اطلاعات موجود در سایت که عکاس عکس مورد نظر را محمود کلاری فیلمبردار پر آوازه سینمای ایران معرفی کرده بود، متعلق به خود دانست و خواستار جبران خسارتهای مادی و معنوی پیش آمده شد.
با توجه به این واقعیت که این عکس از تاریخ 13 جولای 1982 در اختیار سایت کوربیس بوده میتوان گفت اگر حق با علی کاوه باشد 27 سال حق و حقوق معنوی او ضایع شده است. از سوی دیگر محمود کلاری در اولین واکنش به این ادعا از اظهار نظر صریح خودداری و اعلام موضع خود را منوط به انجام تحقیقات و آگاهی از چند و چون مشکل به وجود آمده کرد تا این که بالاخره در یکی از آخرین شمارههای مجله چلچراغ در سال گذشته کلاری به طور ضمنی پذیرفت که عکس مورد نظر متعلق به علی کاوه است و او هیچ ادعایی روی آن ندارد.
حق و حقوق من را برگردانند
علی کاوه در گفتوگو با ما ضمن تأیید خبر پذیرش اشتباه از سوی محمود کلاری به خبرنگار روزنامه خبر گفت: «من با خبرگزاریها مصاحبه کردم و واقعیت را روشن کردم. آقای کلاری ابتدا گفتند باید تحقیق کنند تا صحت و سقم ادعای من برایشان معلوم شود.
این داستان مربوط به اوایل اسفند ماه سال گذشته است و حالا که تحقیق آقای کلاری به پایان رسیده و حقیقت امر بر ایشان معلوم شده دیگر جایی برای تأخیر باقی نمانده است. از طرف دیگر این عکسها 27 سال به اسم ایشان چاپ شده و مورد استفاده قرار گرفته است و من انتظار دارم حق و حقوقی را که طی این مدت از این عکسها عایدشان شده است به من عودت دهند. به نظر من بهترین مرجع در این میان وزارت ارشاد است؛ البته واحد عکاسی صدا و سیما طی نامهای به واحد حقوقی این سازمان خواستار احقاق حق سازمان و عکاس از آقای کلاری و شرکت کوربیس شده است.»
کاوه این عمل کلاری در ثبت عکس مورد نظر به نام خود را کاری غیرحرفهای و از روی جوانی میداند و ادامه میدهد: «خب ایشان آن زمان تصور نمیکردند که روزی اینترنتی بیاید و حقیقت بر ملا شود. شاید اگر میدانستند روزی قرار است فیلمبردار بزرگی شوند دست به این کار نمیزدند تا سابقهشان در هنگام شهرت لکهدار نشود. جالب اینجاست که حدود پنج ماه قبل دوباره این عکس از طرف آقای کلاری به خانه عکاسان داده میشود و به شکل پوستر در نمایشگاه و به اسم ایشان به نمایش در میآید.
این دیگر چه توجیهی دارد. حالا میگوییم 27 سال پیش بیتجربگی و جوانی باعث این اشتباه شد؛ اما حالا چه؟» کاوه تصمیم خود را در گرفتن تمام حق و حقوقی که در این 27 سال از او دریغ شده است قطعی عنوان میکند.
او میگوید: «آقای کلاری در مجله چلچراغ اشتباه را پذیرفتند و از من با نام علی جون یاد کردند در حالی که من علی جون نیستم. اسم من علی کاوه است. حالا قبول؛ من شدم علی جون ولی حالا این علی جون باید چه کار بکند تا به حق و حقوقش برسد. من که توقع عجیب و غریبی ندارم. 27 سال عکس به نام آقای کلاری بوده و حق و حقوقش را گرفته است. حالا هر چقدر که بوده، بالاخره اگر من صاحب حق هستم باید به من تسلیم شود. از قدیم هم گفتهاند هرکس خربزه میخورد باید پای لرزش هم بنشیند. همان روزی که از این موضوع با خبر شدم نامهای به آقای کلهر نوشتم و ایشان نامه را به ارشاد فرستادند. البته آقای کلاری از این عمل من دلخور شدند چون انتظار داشتند من قبل از فرستادن نامه به ارشاد با خود ایشان تماس بگیرم. البته من فعلاً دست نگه داشتهام اما این به معنای انصراف از شکایت نیست. نامه من در ارشاد هست و من منتظرم ببینم آقای کلاری چه تصمیمی میگیرند تا من هم بر اساس تصمیم ایشان عمل کنم.
من با آقای سیفالله صمدیان که به عنوان رابط وارد این ماجرا شدند صحبت کردم و گفتم درست است که این دوست شما خیلی سرش شلوغ است و فرصت سر خاراندن ندارد اما بهتر است زودتر تکلیف را روشن کند که آقای صمدیان قول دادند هرچه زودتر این اتفاق بیفتد.»
حق و حقوقی در کار نیست
بعد از شنیدن صحبتهای علی کاوه با طرف دیگر قضیه یعنی محمود کلاری تماس گرفتیم اما متوجه شدیم آقای کلاری در مسافرت خارج از کشور به سر میبرند؛ به ناچار با نزدیکترین کسی که میتوانست نظرات و مواضع او را به ما منتقل کند تماس گرفتیم؛ کوهیار کلاری، پسر و جانشین خلف استاد. صحبتهای کوهیار نشان میداد که کاملاً از کم و کیف ماجرا مطلع است اما صحبتهای او نشانی از مصالحه در خود نداشت. او به روزنامه خبر گفت: «هیچ وقت هیچ جا و به هیچ عنوان پدر من ادعا نکرده است که این عکس حضرت امام (ره) به او تعلق دارد. سالهای سال است که این عکس روی پول این مملکت چاپ میشود و معلوم نیست چه کسی پول این عکس را داده، چه کسی آن را گرفته، چه کسی برده و چه کسی خورده است.»
کلاری جوان درباره چگونگی شروع این ماجرا میگوید: «داستان از جایی شروع شد که مجله چلچراغ در شماره ویژه دهه فجر این عکس را چاپ میکند و بچههای چلچراغ برای پیدا کردن اسم عکاس به سایت کوربیس مراجعه میکنند. در آنجا با اسم پدر من به عنوان عکاس اثر مواجه میشوند و طبیعتاً اسم او را زیر عکس چاپ میکنند. ظاهراً آقای کاوه با دیدن این مطلب یک دفعه حالش بد میشود و به جای این که یک تماس کوچک و خشک و خالی با ما بگیرد شروع میکند به مصاحبه کردن و طرح شکایت و این قبیل مسائل که خودتان بهتر میدانید. پدر من هیچ گاه ادعایی روی این عکس نداشته است و این در حالی است که او یکی از کسانی است که بیشترین عکسها را از حضرت امام (ره) انداخته و شاید این یکی از دلایلی باشد که سایت کوربیس را در معرفی عکاس عکس مورد بحث به اشتباه انداخته است.» کوهیار در خصوص حق و حقوق ادعایی علی کاوه تأکید میکند اصلاً حق و حقوقی در کار نیست که قرار به پرداختش باشد. «اصلاً حق و حقوقی به کسی پرداخت نشده است که حالا بخواهیم آن را به کس دیگری بدهیم. پدر من تا کنون به اندازه یک دو ریالی هم بابت این عکس دریافت نکرده است که حالا بخواهد آن را به آقای کاوه تحویل دهد. بهترین شاهد این موضوع هم خود سایت کوربیس است. آقای کاوه میتوانند از این سایت استعلام کنند تا متوجه شوند محمود کلاری چه مقدار پول بابت این عکس از سایت مزبور گرفته است.»
کوهیار کلاری گفتههای علی کاوه به نقل از سیفالله صمدیان را مبنی بر این که مشکلی برای مصالحه وجود ندارد تأیید میکند اما به شیوه خودش. او میگوید: «بله من هم حرف آقای صمدیان را تأیید میکنم که مشکلی در میان نیست چون اساساً از اول هم مشکلی وجود نداشته است. فقط یک مثل قدیمی هست که میگوید تو با پهلوان معرکه کشتی بگیر که اگر هم باختی همه بگویند مهم نیست چون به پهلوان معرکه باخت.
آقای کاوه انسان قابل احترامی هستند ولی خب اگر اسم ایشان چهار بار در کنار اسم محمود کلاری در روزنامهها و سایتها بیاید، مطمئناً برایشان بد نخواهد بود. دوباره تأکید میکنم این حقیقتی است که کوربیس در سایت خود عکس مورد مناقشه را به اسم پدر من ثبت کرده است اما این اشتباه هیچ ربطی به محمود کلاری ندارد. آقای کاوه هم اگر به دنبال حق و حقوق خود هستند، میتوانند مستقیماً به مسئولان سایت کوربیس مراجعه کنند و حق و حقوق خود را بگیرند همانطور که تا به حال هم چنین میکردند. اگر این عکس اکنون روی پول رسمی کشور ما قرار دارد به این دلیل است که آقای کاوه آن را به بانک مرکزی فروخته است و این موضوعی است که ما از آن بیخبر هستیم و اصلاً ربطی هم به ما ندارد.» با توجه به این اظهارات به نظر میرسد در آینده نزدیک یا حداقل تا بازگشت محمود کلاری از سفر، انتظار مصالحه از دو طرف ماجرا امری بیهوده است. شاید بهتر باشد منتظر بمانیم تا محمود کلاری از سفر باز گردد.
آنچه در زیر میخوانید گزارش سرویس فرهنگی سایت خبرآنلاین از مسئله مالکیت یک عکس تاریخی است:
***
در اواخر سال گذشته اتفاقی افتاد که بار دیگر بحث بیسرانجام مالکیت حقوق معنوی یا همان کپیرایت را در ایران زنده کرد.
ماجرا از این قرار بود که علی کاوه عکاس مطبوعاتی با انتشار خبری، دو عکس منتشر شده از حضرت امام خمینی (ره) در سایت کوربیس (Corbis) را برخلاف اطلاعات موجود در سایت که عکاس عکس مورد نظر را محمود کلاری فیلمبردار پر آوازه سینمای ایران معرفی کرده بود، متعلق به خود دانست و خواستار جبران خسارتهای مادی و معنوی پیش آمده شد.
با توجه به این واقعیت که این عکس از تاریخ 13 جولای 1982 در اختیار سایت کوربیس بوده میتوان گفت اگر حق با علی کاوه باشد 27 سال حق و حقوق معنوی او ضایع شده است. از سوی دیگر محمود کلاری در اولین واکنش به این ادعا از اظهار نظر صریح خودداری و اعلام موضع خود را منوط به انجام تحقیقات و آگاهی از چند و چون مشکل به وجود آمده کرد تا این که بالاخره در یکی از آخرین شمارههای مجله چلچراغ در سال گذشته کلاری به طور ضمنی پذیرفت که عکس مورد نظر متعلق به علی کاوه است و او هیچ ادعایی روی آن ندارد.
حق و حقوق من را برگردانند
علی کاوه در گفتوگو با ما ضمن تأیید خبر پذیرش اشتباه از سوی محمود کلاری به خبرنگار روزنامه خبر گفت: «من با خبرگزاریها مصاحبه کردم و واقعیت را روشن کردم. آقای کلاری ابتدا گفتند باید تحقیق کنند تا صحت و سقم ادعای من برایشان معلوم شود.
این داستان مربوط به اوایل اسفند ماه سال گذشته است و حالا که تحقیق آقای کلاری به پایان رسیده و حقیقت امر بر ایشان معلوم شده دیگر جایی برای تأخیر باقی نمانده است. از طرف دیگر این عکسها 27 سال به اسم ایشان چاپ شده و مورد استفاده قرار گرفته است و من انتظار دارم حق و حقوقی را که طی این مدت از این عکسها عایدشان شده است به من عودت دهند. به نظر من بهترین مرجع در این میان وزارت ارشاد است؛ البته واحد عکاسی صدا و سیما طی نامهای به واحد حقوقی این سازمان خواستار احقاق حق سازمان و عکاس از آقای کلاری و شرکت کوربیس شده است.»
کاوه این عمل کلاری در ثبت عکس مورد نظر به نام خود را کاری غیرحرفهای و از روی جوانی میداند و ادامه میدهد: «خب ایشان آن زمان تصور نمیکردند که روزی اینترنتی بیاید و حقیقت بر ملا شود. شاید اگر میدانستند روزی قرار است فیلمبردار بزرگی شوند دست به این کار نمیزدند تا سابقهشان در هنگام شهرت لکهدار نشود. جالب اینجاست که حدود پنج ماه قبل دوباره این عکس از طرف آقای کلاری به خانه عکاسان داده میشود و به شکل پوستر در نمایشگاه و به اسم ایشان به نمایش در میآید.
این دیگر چه توجیهی دارد. حالا میگوییم 27 سال پیش بیتجربگی و جوانی باعث این اشتباه شد؛ اما حالا چه؟» کاوه تصمیم خود را در گرفتن تمام حق و حقوقی که در این 27 سال از او دریغ شده است قطعی عنوان میکند.
او میگوید: «آقای کلاری در مجله چلچراغ اشتباه را پذیرفتند و از من با نام علی جون یاد کردند در حالی که من علی جون نیستم. اسم من علی کاوه است. حالا قبول؛ من شدم علی جون ولی حالا این علی جون باید چه کار بکند تا به حق و حقوقش برسد. من که توقع عجیب و غریبی ندارم. 27 سال عکس به نام آقای کلاری بوده و حق و حقوقش را گرفته است. حالا هر چقدر که بوده، بالاخره اگر من صاحب حق هستم باید به من تسلیم شود. از قدیم هم گفتهاند هرکس خربزه میخورد باید پای لرزش هم بنشیند. همان روزی که از این موضوع با خبر شدم نامهای به آقای کلهر نوشتم و ایشان نامه را به ارشاد فرستادند. البته آقای کلاری از این عمل من دلخور شدند چون انتظار داشتند من قبل از فرستادن نامه به ارشاد با خود ایشان تماس بگیرم. البته من فعلاً دست نگه داشتهام اما این به معنای انصراف از شکایت نیست. نامه من در ارشاد هست و من منتظرم ببینم آقای کلاری چه تصمیمی میگیرند تا من هم بر اساس تصمیم ایشان عمل کنم.
من با آقای سیفالله صمدیان که به عنوان رابط وارد این ماجرا شدند صحبت کردم و گفتم درست است که این دوست شما خیلی سرش شلوغ است و فرصت سر خاراندن ندارد اما بهتر است زودتر تکلیف را روشن کند که آقای صمدیان قول دادند هرچه زودتر این اتفاق بیفتد.»
حق و حقوقی در کار نیست
بعد از شنیدن صحبتهای علی کاوه با طرف دیگر قضیه یعنی محمود کلاری تماس گرفتیم اما متوجه شدیم آقای کلاری در مسافرت خارج از کشور به سر میبرند؛ به ناچار با نزدیکترین کسی که میتوانست نظرات و مواضع او را به ما منتقل کند تماس گرفتیم؛ کوهیار کلاری، پسر و جانشین خلف استاد. صحبتهای کوهیار نشان میداد که کاملاً از کم و کیف ماجرا مطلع است اما صحبتهای او نشانی از مصالحه در خود نداشت. او به روزنامه خبر گفت: «هیچ وقت هیچ جا و به هیچ عنوان پدر من ادعا نکرده است که این عکس حضرت امام (ره) به او تعلق دارد. سالهای سال است که این عکس روی پول این مملکت چاپ میشود و معلوم نیست چه کسی پول این عکس را داده، چه کسی آن را گرفته، چه کسی برده و چه کسی خورده است.»
کلاری جوان درباره چگونگی شروع این ماجرا میگوید: «داستان از جایی شروع شد که مجله چلچراغ در شماره ویژه دهه فجر این عکس را چاپ میکند و بچههای چلچراغ برای پیدا کردن اسم عکاس به سایت کوربیس مراجعه میکنند. در آنجا با اسم پدر من به عنوان عکاس اثر مواجه میشوند و طبیعتاً اسم او را زیر عکس چاپ میکنند. ظاهراً آقای کاوه با دیدن این مطلب یک دفعه حالش بد میشود و به جای این که یک تماس کوچک و خشک و خالی با ما بگیرد شروع میکند به مصاحبه کردن و طرح شکایت و این قبیل مسائل که خودتان بهتر میدانید. پدر من هیچ گاه ادعایی روی این عکس نداشته است و این در حالی است که او یکی از کسانی است که بیشترین عکسها را از حضرت امام (ره) انداخته و شاید این یکی از دلایلی باشد که سایت کوربیس را در معرفی عکاس عکس مورد بحث به اشتباه انداخته است.» کوهیار در خصوص حق و حقوق ادعایی علی کاوه تأکید میکند اصلاً حق و حقوقی در کار نیست که قرار به پرداختش باشد. «اصلاً حق و حقوقی به کسی پرداخت نشده است که حالا بخواهیم آن را به کس دیگری بدهیم. پدر من تا کنون به اندازه یک دو ریالی هم بابت این عکس دریافت نکرده است که حالا بخواهد آن را به آقای کاوه تحویل دهد. بهترین شاهد این موضوع هم خود سایت کوربیس است. آقای کاوه میتوانند از این سایت استعلام کنند تا متوجه شوند محمود کلاری چه مقدار پول بابت این عکس از سایت مزبور گرفته است.»
کوهیار کلاری گفتههای علی کاوه به نقل از سیفالله صمدیان را مبنی بر این که مشکلی برای مصالحه وجود ندارد تأیید میکند اما به شیوه خودش. او میگوید: «بله من هم حرف آقای صمدیان را تأیید میکنم که مشکلی در میان نیست چون اساساً از اول هم مشکلی وجود نداشته است. فقط یک مثل قدیمی هست که میگوید تو با پهلوان معرکه کشتی بگیر که اگر هم باختی همه بگویند مهم نیست چون به پهلوان معرکه باخت.
آقای کاوه انسان قابل احترامی هستند ولی خب اگر اسم ایشان چهار بار در کنار اسم محمود کلاری در روزنامهها و سایتها بیاید، مطمئناً برایشان بد نخواهد بود. دوباره تأکید میکنم این حقیقتی است که کوربیس در سایت خود عکس مورد مناقشه را به اسم پدر من ثبت کرده است اما این اشتباه هیچ ربطی به محمود کلاری ندارد. آقای کاوه هم اگر به دنبال حق و حقوق خود هستند، میتوانند مستقیماً به مسئولان سایت کوربیس مراجعه کنند و حق و حقوق خود را بگیرند همانطور که تا به حال هم چنین میکردند. اگر این عکس اکنون روی پول رسمی کشور ما قرار دارد به این دلیل است که آقای کاوه آن را به بانک مرکزی فروخته است و این موضوعی است که ما از آن بیخبر هستیم و اصلاً ربطی هم به ما ندارد.» با توجه به این اظهارات به نظر میرسد در آینده نزدیک یا حداقل تا بازگشت محمود کلاری از سفر، انتظار مصالحه از دو طرف ماجرا امری بیهوده است. شاید بهتر باشد منتظر بمانیم تا محمود کلاری از سفر باز گردد.
ارسال نظر