منیژه حکمت: آقای وزیر این چه بساطی است؟
پارسینه: شما چگونه میتوانید از نهادهای دیگری چون حوزه هنری و شهرداری توقع قانونمداری و پایبندی به قانون داشته باشید وقتی زیر گوش شما اینچنین آییننامه و قانون را به هیچ میگیرند. اگر این آییننامه بندهای دیگری دارد که ما نمیدانیم، خوب اعلام بفرمایید تا بدانیم چه شرایطی باید داشته باشیم؟ با چه کسانی نشست و برخاست کنیم؟ به کدام محافل رفت و آمد داشته باشیم و مجیز چه کسی را بگوییم؟ صراحتا اعلام کنید هرکس عضو اتحادیه2 نیست هیچ حقی ندارد یا شرط اول این است که از دوستان و نزدیکان ما باشید، آنوقت ما هم تکلیف خود را بهتر میدانیم و میتوانیم به نهادی بالاتر شکایت بریم تا این گونه تصور نشود که در مملکتی بی قانون، قاعده و ضابطه زندگی میکنیم.
منیژه حکمت، کارگردان سینما در روزنامه اعتماد نوشت:
این روزها که همه جا صحبت از قانون است و گردن نهادن به آن، در وزارتخانه متبوع شما حوادثی رخ میدهد که یا شما از آن بیاطلاعید یا خبرها از مسیر درست به شما نمیرسد. مدیران زیرمجموعه شما در سازمان سینمایی به لطف فضایی که شما سخاوتمندانه در اختیارشان گذاردهاید، آنچنان بیمهار جولان میدهند که اعتبار سینما و وزارتخانه را یکجا به بازی گرفتهاند و به نظر میرسد حساب و کتابی هم در کار نخواهد بود و خیال دوستان راحت است.
لطماتی که از این رویههای قانونگریزانه، به حیثیت سینما و به تبع آن به متولی اصلیاش که شما باشید وارد میشود بیشتر از آن است که تصورش را بکنید و آثار زیانبارش در آینده گریبانگیرمان خواهد شد [...]من تنها به ذکر نمونهیی کوچک از به سخره گرفتن قانون توسط مسوولان سینمایی شما بسنده میکنم آن هم نه به خاطر احقاق حق که امیدی به آن ندارم بلکه به این سبب این شکواییه ثبت شود در جایی برای آینده. سخنگوی محترم کانون پخشکنندگان اتحادیه2 شرایط صدور مجوز برای دفاتر پخش در خبرگزاریها را به این شرح اعلام میکند:
- کسانی که پنج سال در سینما به عنوان پخشکننده یا تهیهکننده کار مفید انجام داده باشند.
- محل مناسب برای دفتر پخش داشته باشند.
- مدیر پخش فعال و مجربی معرفی کنند.
در تاریخ 21 فروردینماه سال جاری با توجه به دارا بودن شرایط آییننامه و اینکه 30 سال در سینما به فعالیت مشغول هستم و 15 سال به عنوان تهیهکننده کار کردهام و یک دفتر 200 متری با ثبت قانونی و مجوز 12 ساله وزارت ارشاد در مالکیت خود دارم و «بامداد فیلم» به شهادت اهالی سینما در 11 سال اخیر یکی از خوشنامترین دفاتر تولید فیلم بوده است، تقاضای صدور مجوز پخش را به اداره نظارت و ارزشیابی ارائه دادم. مدیرکل محترم نظارت و ارزشیابی فرمودند که تقاضا را به اتحادیه2 ببرم و نظر مشاوره آنها را بگیرم، بگذریم از اینکه یک اداره قانونی و دولتی چگونه میتواند اختیاراتش را به یک تشکیلات نیمبند که بیشتر از آنکه مشروعیت صنفی داشته باشد سبقه محفلی دارد واگذار کند
ولی من امر ایشان را اجرا کردم و در تاریخ 23 فروردین طبق درخواستی مدارک و مستنداتم را به کانون پخش اتحادیه2 ارائه دادم و در جلسهیی حضوری با ریاست آقای مرتضی شایسته، توضیحات شفاهیام را نیز ضمیمه کردم ولی هیچ عکسالعملی از دوستان اتحادیه مشاهده نشد.
بعد از مدتی مجددا در تاریخ 27 اردیبهشت ماه، نامهیی به کانون پخش اتحادیه2 نوشتم و درخواست جواب کتبی کردم ولی باز هم خبری نشد.
آنها پیغام شفاهی دادند که «مساله را فراموش کن، ما به تو مجوز نمیدهیم و تا در بر این پاشنه میگردد آمد و رفت تو وقت تلف کردن است».
مجددا به اداره نظارت و ارزشیابی رجوع کردم و ماجرا را بازگو نمودم، مدارکم را به آقای سجادپور ارائه دادم و تاکید کردم اگر مشکلی در مدارک هست بگویید تا بدانم که چرا واجد شرایط نیستم، ایشان این بار گفتند که «سیاست ما کلا کم کردن دفاتر پخش است به همین خاطر درخواست شما با مشکل مواجه شده» و این در حالی بود که با فاصله چند روز از این پاسخ به پنج دفتر که عضو بودند و حتی شرایطی نزدیک به من هم نداشتند، مجوز پخش دادند ولی به درخواستهای مکرر من هیچ پاسخ کتبی داده نشد.
البته از ایشان که استاد تناقضگویی هستند و عمر اعتبار حرفهایشان به یک هفته نمیکشد، بیش از این انتظار ندارم.
اما آقای وزیر این چه بساطی است. شما چگونه میتوانید از نهادهای دیگری چون حوزه هنری و شهرداری توقع قانونمداری و پایبندی به قانون داشته باشید وقتی زیر گوش شما اینچنین آییننامه و قانون را به هیچ میگیرند. اگر این آییننامه بندهای دیگری دارد که ما نمیدانیم، خوب اعلام بفرمایید تا بدانیم چه شرایطی باید داشته باشیم؟ با چه کسانی نشست و برخاست کنیم؟ به کدام محافل رفت و آمد داشته باشیم و مجیز چه کسی را بگوییم؟
صراحتا اعلام کنید هرکس عضو اتحادیه2 نیست هیچ حقی ندارد یا شرط اول این است که از دوستان و نزدیکان ما باشید، آنوقت ما هم تکلیف خود را بهتر میدانیم و میتوانیم به نهادی بالاتر شکایت بریم تا این گونه تصور نشود که در مملکتی بی قانون، قاعده و ضابطه زندگی میکنیم.
ارسال نظر