۵ اشتباه فاجعه بار نظامی که مسیر تاریخ را عوض کردند + تصاویر
ما در ادامه در مورد پنج اشتباه بزرگ نظامی با تاثیرات گسترده در تاریخ بحث خواهیم کرد.
آذین گودرزی. به گزارش پارسینه به نقل از history defined ، تاریخ مملو از عملیات های نظامی است که به دلیل اشتباهات وحشتناک، تاکتیکی یا غیره، اتفاق افتاده اند. این خطاها و عواقب آنها، روند تاریخ را شکل داده است.برخی از این اشتباهات نظامی به دلیل دست کم گرفتن دشمنان توسط فرماندهان بود، برخی دیگر به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد، اما همه آنها منجر به ایجاد مشکلاتی برای کشورها شد. ما در مورد پنج اشتباه فاجعه بار نظامی با تاثیرات گسترده در تاریخ بحث خواهیم کرد.
نبرد صخره های سرخ
نبرد صخرههای سرخ، یک نبرد سرنوشتساز در سالهای ۲۰۸ تا ۲۰۹ پس از میلاد بین نیروهای جنگجو( لو بی) و (کائو کائو )در اواخر سلسله (هان) شرقی بود. این نبرد منجر به از دست دادن فاجعه آمیز نیروهای کائو کائو شد که بسیار بزرگتر و مجهزتر بودند.
در آن زمان، سلسله هان امپراتوری قدرتمندی بود که برای چندین قرن بر چین حکومت می کرد. کائو کائو یک جنگجوی قدرتمند در شمال چین تحت سلسله هان بود.
در اجرای فرمان امپراطوری، کائو کائو به جای دفاع منفعلانه، امپراطوری را به سمت شمال گسترش داد. تا سال ۲۰۸ پس از میلاد، کائو کائو بیشتر استان های شمالی را فتح کرد.
پس از پیروزی چشمگیر خود در استان های شمالی، کائو کائو توجه خود را به سمت جنوب معطوف کرد و قصد داشت نتایج کارزار شمال خود را تکرار کند و چین را در یک لحظه متحد کند.
در پاسخ به پیشروی کائو کائو، جنگجویان جنوبی به فرماندهی لو بی، ارتشی متحد تشکیل دادند تا جلوی پیشروی کائو کائو را بگیرند. دو طرف در یک نبرد دریایی در صخره های سرخ، واقع در کرانه جنوبی رودخانه یانگ تسه با یکدیگر ملاقات کردند.
این نبرد صدها هزار جنگجو را درگیر کرد و آن را به یکی از بزرگترین نبردها در تاریخ نیروی دریایی تبدیل کرد.
حتی با وجود اینکه تعداد نیروهای کائو کائو بسیار بیشتر از نیروهای دشمنش بود، اما شکست خورد.
چرا که نیروهای متحد جنوبی در جنگ دریایی متبحرتر بودند و با وانمود کردن به تسلیم شدن،به ارتش امپراطوری حمله کردند.
در واقع کشتیهای «تسلیمشده» کشتیهای جنگی کامیکازه بودند که مملو از مواد قابل اشتعال بودند. کشتی های کامیکازه به ناوگان امپراطوری هجوم آوردند و آن را مشتعل کردند. تمام ناوگان کائو کائو سوخت و آتش به اردوگاه او در خشکی نیز سرایت کرد.
کائو کائو مجبور به عقب نشینی شد. در نهایت این نبرد منجر به تقسیم چین به دو نیمه شمالی و جنوبی شد و دره رودخانه یانگ تسه به عنوان مرز انتخاب شد.
نبرد لیتل بیگ هورن (۱۸۷۶)
این نبرد بین هنگ هفتم سواره نظام ایالات متحده به رهبری جورج آرمسترانگ کاستر و چندین گروه از لاکوتا سایوکس و سرخپوستان شمالی بود.
این نبرد به عنوان یکی از مهم ترین پیروزی های بومیان آمریکا در تاریخ و شکستی ویرانگر برای نیروهای آمریکایی یاد می شود.
شکست نیروهای آمریکایی در نبرد لیتل بیگ هورن معمولاً به عدم شناخت کاستر از نیروهای بومی آمریکا، کمبود نیروهای تقویتی و دست کم گرفتن قدرت و تاکتیک های دشمن ربط داده می شود.
تحت حمله شدید یک نیروی عظیم دشمن، کاستر مجبور شد همراه گردان خود، عقب نشینی کند. سرانجام کاستر و همه افرادش در این نبرد کشته شدند.
این نبرد به نمادی ماندگار از مقاومت بومیان آمریکا در برابر نیروهای ایالات متحده تبدیل شد.
حمله تیپ سبک (Charge of the Light)
این یک فاجعه نظامی بود که در طول جنگ کریمه در ۲۵ اکتبر ۱۸۵۴ رخ داد. این فاجعه شامل یک تیپ سواره نظام سبک بریتانیایی متشکل از ۶۷۳ نفر به رهبری لرد کاردیگان بود که علیه توپخانه سنگربندی شده روسیه به نبرد پرداختند.
جنگ در اواسط قرن نوزدهم مانند امروز نبود. اسلحه ها تجهیزات گرانبهایی بودند که می توانستند نتیجه هر درگیری را به طور اساسی تغییر دهند.
فرمانده نبرد پس از اینکه متوجه شد، روس ها در حال بازیابی اسلحهها هستند، به ارتش بریتانیا دستور داد تا به روسهای در حال فرار حمله کنند.
کاپیتان تندخو، لرد نولان، مسئول اجرای دستورات لرد ریگان بود. متأسفانه، محتوای دستور کتبی، لرد نولان را گیج کرد و او که عصبانی بود، با بیصبری دستور حمله داد.
این تصمیم عجولانه منجر به یکی از بزرگترین فاجعههای نظامی تاریخ بریتانیا شد. از ۶۷۳ نفر سوارهنظامی که در حمله شرکت کردند، تنها ۱۹۵ نفر بازگشتند.
این شکست تحقیرآمیز درنتیجۀ تعبیر نادرست یک دستور برای جلوگیری از انتقال توپ ها به دست دشمن رخ داد.
تهاجم ناپلئون به روسیه (۱۸۱۲)
ناپلئون یک رهبر عالی بود که پیروزی های زیادی در میدان جنگ داشت. امپراتور فرانسه در اکثر لشکرکشی های اروپایی خود پیروز شده بود. ناپلئون به امید شکست نیروهای روسی، ارتش عظیمی متشکل از ۵۰۰۰۰۰ نفر - بزرگترین ارتشی که در آن زمان جمع آوری شده بود - جمع آوری کرد و آنها را به سمت روسیه حرکت داد.
به جای یک پیروزی سریع برای فرانسه (همانطور که ناپلئون وعده داده بود)،حمله به روسیه یک فاجعه برای فرانسوی ها بود.
ارتش روسیه به رهبری تزار الکساندر اول استراتژی زمین سوخته و عقب نشینی را اتخاذ کرد که در آن غیرنظامیان از مسیر نیروهای پیشروی ناپلئون تخلیه شدند و ارتش روسیه از نبرد عقب نشینی کرد و محصولات و آذوقه را در حین حرکت از بین برد
زمستان سخت روسیه در سال ۱۸۱۲ نیز برای نیروهای فرانسوی، که از سرمای شدید و قحطی رنج می بردند، ویرانگر بود.
زمانی که ناپلئون و ارتشش سرانجام به مسکو رسیدند، تلفات زیادی متحمل شده بودند و در موقعیتی نبودند که در نبرد علیه نیروهای روسی پیروز شوند. پس از اشغال کوتاه مسکو، ناپلئون مجبور به عقب نشینی در مقابل ضد حمله روسیه شد.
در زمان بازگشت ناپلئون به فرانسه، ارتش باشکوه او به پوسته ای از خود تبدیل شده بود و تنها حدود ۲۷۰۰۰ مرد جنگجو باقی مانده بودند. در آن زمان، آشکار شد که لشکرکشی ناپلئون به روسیه با یک شکست فاجعه بار پایان یافته بود، یکی از بدترین شکست های تاریخ.
این تهاجم تأثیر عمدهای بر جنگهای ناپلئون داشت و سبب شد که موقعیت فرانسه در اروپا تضعیف شود.
عملیات بارباروسا (۱۹۴۱)
عملیات بارباروسا یک عملیات نظامی عظیم بود که توسط آلمان نازی در سال ۱۹۴۱ راه اندازی شد. این بزرگترین تهاجم نظامی در تاریخ بود، با بیش از سه میلیون سرباز آلمانی که به اتحاد جماهیر شوروی لشکرکشی کردند.
در واقع این یک نبرد سریع و قاطع برای فتح اتحاد جماهیر شوروی، تصرف منابع حیاتی و نابودی رژیم کمونیستی در نظر گرفته شده بود.
آلمانیها در ابتدا از موفقیت اولیه چشمگیری برخوردار بودند و ارتش سرخ تلفات هنگفتی از افراد و تجهیزات در اثر بمبارانهای هوایی گسترده و حملات عظیم پیاده نظام متحمل شد.
با این حال، هیتلر که از تاریخ چیزی یاد نگرفت (تهاجم ناموفق ناپلئون)، تصمیم گرفت ارتش خود را به دو جبهه تقسیم کند، علیرغم نزدیک شدن به زمستان روسیه؛ یک قسمت برای حمله به استالینگراد و دیگری به سمت مسکو حرکت کردند.
همانطور که می توانید تصور کنید، زمستان ۱۹۴۱_۱۹۴۲ با قدرت تمام، سخت تر از حد انتظار آمد. آلمانی ها آمادگی نداشتند و مجبور بودند در شرایط نامناسب به راهپیمایی خود ادامه دهند. سپس ضد حمله شوروی آغاز شد. آلمانی ها در نهایت پس از متحمل شدن تلفات بسیار به عقب رانده شدند و مجبور به عقب نشینی شدند.
در نهایت، تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی یک شکست پرهزینه بود که سرنوشت آلمان نازی را در جنگ جهانی دوم رقم زد.
ارسال نظر