تبارشناسی کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری
پارسینه: مروری گذارا بر لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یادآور این موضوع است که بسیاری از کاندیداها دارای گرایش سیاسی مشترک هستند؛ گرچه با چهرههای متفاوتی حضور پیدا کردند، و اگرچه برخی اعتقاد به مستقل بودن خود دارند و عنوان میکنند این مشی را تا پایان انتخابات حفظ میکنند.
از این رو و با هدف آشنایی هر چه بیشتر با گرایشهای سیاسی کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ایسنا، در گزارشی به تبارشناسی این چهرههای سیاسی پرداخته که به این شرح است:
از جریان اصلاحطلب افرادی چون محمدرضا عارف، حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری و مصطفی کواکبیان برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کردند که در بررسی تبارشناسی سیاسی آنها به این موضوع پی میبریم که اکثر آنها در مکتب سیاسی نشات گرفته از سیاست افرادی چون خاتمی و هاشمیرفسنجانی قرار دارند، به عنوان نمونه از محمدرضا عارف به عنوان فردی یاد میشود که گرایش زیادی به سیدمحمد خاتمی دارد که شاید حضور در معاونت اول دولت خاتمی در این زمینه تاثیر بسیار زیادی داشته است؛ چنانکه عارف بارها اعلام کرده در صورت حضور خاتمی در عرصه انتخابات به نفع وی کنارهگیری خواهد کرد.
البته ما این اظهار نظر را از سوی تعداد دیگری از کاندیدای اصلاحطلب نیز مشاهده کردهایم؛ چنانچه افرادی چون اسحاق جهانگیری، حسن روحانی گرچه بارها اعلام کردهاند احتمال حضور خاتمی و هاشمی رفسنجانی در عرصه انتخابات کمرنگ است، ولی در صورت حضور آنها به نفع این دو کنارهگیری خواهند کرد، این دو چهرههای هستند که به خاتمی و هاشمیرفسنجانی بسیار نزدیک هستند چنانکه در هنگام اعلام کاندیداتوری حسن روحانی برخی از اعضای خانواده هاشمی رفنسجانی در مراسمی که به این منظور برگزار شده بود حضور پیدا کردند و برخی در آن زمان معتقدند بودند که وی گزینه مورد حمایت هاشمیرفسنجانی در انتخابات است از سوی دیگر حسن روحانی که در دولت خاتمی دبیر شورای امنیت ملی بود و مسوولیت پرونده هستهیی ایران را بر عهده داشت به رییس سابق خود بسیار نزدیک بوده و پیشبینی میشود در صورت حضور خاتمی در انتخابات به نفع وی کنارهگیری کند.
اسحاق جهانگیری نیز که گفته میشود از گزینههای مورد اجماع اصلاحطلبان است و چندی پیش نیز دیداری با مقام معظم رهبری جهت حضور در انتخابات داشت، در دو دولت خاتمی و هاشمیرفسنجانی مسوولیتهای را برعهده داشت، چنانچه در دولت هاشمی استاندار اصفهان و در دولت خاتمی وزیر صنایع بود و با توجه به عضویت در حزب کارگزاران و نام بردن از وی به عنوان یکی از تکنوکراتها میتوان گفت که او به هاشمی بیشتر از خاتمی نزدیک است.
محمد شریعمتداری یکی دیگر از گزینههای اصلاحطلبان نیز که در دولت خاتمی با عنوان وزیر بازرگانی مشغول به کار بود از او به عنوان فردی یاد میشود که هم به بخشی از جریان اصولگران نزدیک است؛ هم اصلاحطلبان. چنانچه اعلام کرده در صورت حضور خاتمی یا هاشمی، ناطق نوری و یا سید حسن خمینی به نفع آنها کنار میرود.
در این میان مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم سالاری که مهمترین مسوولیت وی در طول سنوات گذشته نمایندگی مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی بوده، پیش از اعلام کاندیداتوری گرچه اعلام کرده بود، حزبش برای حضور خاتمی در انتخابات تلاش میکند و اولویت اولشان حضور وی است ،بعد از اعلام کاندیداتوریاش تاکید کرده که در صورت حضور خاتمی در انتخابات به نفع وی کنار می رود، امری که کواکبیان معتقد است به وقوع نمیپیوندد ؛چراکه به یقین خاتمی کاندیدای انتخابات نمیشود.
در این میان برخی کاندیداهای دیگر نیز هستند که گرچه حضور پررنگی تاکنون در این عرصه نداشتند، ولی میتوان با توجه به پیشینهها و موضعگیریهای قبلیشان متوجه تبارشناسی سیاسی آنها شد؛ چنانکه میتوان در این عرصه از علی فلاحیان نام برد که پیشبینی میشود در صورت حضور هاشمی در انتخابات به نفع وی کنار خواهد رفت.
برخی دیگر از کاندیداهای عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم منتسب به جریان اصولگرا هستند و در ظاهر در این جریان شاهد تکثر کاندیداها هستیم، ولی در واقع دیدگاه سیاسی آنها چندان دور از هم نیست، از کاندیداهای معروف این جریان به افرادی چون علیاکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، محمدرضا باهنر، یحیی آلاسحاق، سیدحسن ابوترابیفرد، منوچهر متکی، محسن رضایی، مصطفی پورمحمدی، محمدباقر قالیباف، غلامحسین الهام، سعید جلیلی،علیرضا زاکانی، کامران باقری لنکرانی نام برد.
افرادی چون یحیی آلاسحاق، محمدرضا باهنر، منوچهر متکی و ابرترابیفرد به فردی چون لاریجانی و در واقع طیف اصولگرایان سنتی نزدیک هستند گرچه برخی از آن ها از جمله محمدرضا باهنر اعلام کرده در صورت حضور لاریجانی از این عرصه کنارهگیری نخواهد کرد. البته از میان این طیف برخی از آنها به هاشمی رفسنجانی نیز نزدیک هستند که از جمله از آنها می توان به یحیی آلاسحاق اشاره کرد. افرادی چون غلامحسین الهام، سعید جلیلی، کامران باقری لنکرانی نیز برگرفته از گفتمان سوم تیر هستند و در زمانی هر سه از نزدیکنان رییس جمهور محسوب میشدند؛ گرچه لنکرانی در دولت دهم با دولت کمی زاویه پیدا کرد و به همراه تعداد دیگری از وزرای اخراجی دولت اقدام به تشکیل جبهه پایداری کرد و اکنون از نظر طیفبندی سیاسی فردی نزدیک به آیت الله مصباحیزدی محسوب میشود. غلامحسین الهام نیز گرچه بعد از اتمام دولت نهم مدتی در دولت حضور پیدا نکرد و همسر وی نیز در مواردی اقدام به انتقاد از دولت کرد ولی اکنون با توجه به حضور مجددش در دولت از وی به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی دولت در صورت عدم حضور مشایی نام برده میشود.
سعید جلیلی نیز که حضور وی در عرصه انتخابات هنوز قطعی نشده، کاندیدای مطلوب و اول جبهه پایداری بود و با توجه به حمایت جبهه پایداری از وی و اصراری که این جبهه در ابتدا برای حضور وی در انتخابات داشت، تبارشناسی فکری او نزدیک به جریاناتی چون جبهه پایداری و آیتالله مصباح یزدی است ؛گرچه گفته میشود سعید جلیلی تلاش دارد در عرصه انتخابات بدون وابستگی به حزب و گروهی حضور پیدا کند و یکی از دلایلی که قبول نکرد کاندیدای جبهه پایداری باشد همین موضوع بوده است.
سه گزینه مهم جریان اصولگرا که در قالب ائتلافی به نام ائتلاف پیشرفت حضور دارند و قرار است در نهایت یکی از آنها در این عرصه وارد شود، ولایتی، حداد عادل و قالیباف هستند که میتوان حداد عادل، قالیباف و حتی زاکانی را نیز که در این ائتلاف حضور ندارد در طیف اصولگرایان تحولخواه قرار داد و فردی چون ولایتی را به افرادی چون هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نزدیک دانست، چراکه ولایتی در دولت هاشمی رفسنجانی 8 سال وزیر خارجه بوده و در انتخابات سال 84 به نفع هاشمی از این عرصه کنارهگیری کرد.
در این زمینه دو زمزمه نیز این روزها از زبان اهل سیاست شنیده میشود که بیان آن خالی از لطف نیست؛ اول آن که برخی میگویند رییس جمهور بعدی ایران کسی است که اکنون به صراحت اعلام کاندیداتوری نکرده است و دوم آن که به استثنای یکی دو نفر همه کاندیداهایی که تاکنون اعلام حضور کردهاند با فرض عدم حضور دو رییس جمهور سابق و اسبق بوده است و با حضور احتمالی این دو همه به نفع روسای سابق خود کنارمی روند.
از جریان اصلاحطلب افرادی چون محمدرضا عارف، حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری و مصطفی کواکبیان برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کردند که در بررسی تبارشناسی سیاسی آنها به این موضوع پی میبریم که اکثر آنها در مکتب سیاسی نشات گرفته از سیاست افرادی چون خاتمی و هاشمیرفسنجانی قرار دارند، به عنوان نمونه از محمدرضا عارف به عنوان فردی یاد میشود که گرایش زیادی به سیدمحمد خاتمی دارد که شاید حضور در معاونت اول دولت خاتمی در این زمینه تاثیر بسیار زیادی داشته است؛ چنانکه عارف بارها اعلام کرده در صورت حضور خاتمی در عرصه انتخابات به نفع وی کنارهگیری خواهد کرد.
البته ما این اظهار نظر را از سوی تعداد دیگری از کاندیدای اصلاحطلب نیز مشاهده کردهایم؛ چنانچه افرادی چون اسحاق جهانگیری، حسن روحانی گرچه بارها اعلام کردهاند احتمال حضور خاتمی و هاشمی رفسنجانی در عرصه انتخابات کمرنگ است، ولی در صورت حضور آنها به نفع این دو کنارهگیری خواهند کرد، این دو چهرههای هستند که به خاتمی و هاشمیرفسنجانی بسیار نزدیک هستند چنانکه در هنگام اعلام کاندیداتوری حسن روحانی برخی از اعضای خانواده هاشمی رفنسجانی در مراسمی که به این منظور برگزار شده بود حضور پیدا کردند و برخی در آن زمان معتقدند بودند که وی گزینه مورد حمایت هاشمیرفسنجانی در انتخابات است از سوی دیگر حسن روحانی که در دولت خاتمی دبیر شورای امنیت ملی بود و مسوولیت پرونده هستهیی ایران را بر عهده داشت به رییس سابق خود بسیار نزدیک بوده و پیشبینی میشود در صورت حضور خاتمی در انتخابات به نفع وی کنارهگیری کند.
اسحاق جهانگیری نیز که گفته میشود از گزینههای مورد اجماع اصلاحطلبان است و چندی پیش نیز دیداری با مقام معظم رهبری جهت حضور در انتخابات داشت، در دو دولت خاتمی و هاشمیرفسنجانی مسوولیتهای را برعهده داشت، چنانچه در دولت هاشمی استاندار اصفهان و در دولت خاتمی وزیر صنایع بود و با توجه به عضویت در حزب کارگزاران و نام بردن از وی به عنوان یکی از تکنوکراتها میتوان گفت که او به هاشمی بیشتر از خاتمی نزدیک است.
محمد شریعمتداری یکی دیگر از گزینههای اصلاحطلبان نیز که در دولت خاتمی با عنوان وزیر بازرگانی مشغول به کار بود از او به عنوان فردی یاد میشود که هم به بخشی از جریان اصولگران نزدیک است؛ هم اصلاحطلبان. چنانچه اعلام کرده در صورت حضور خاتمی یا هاشمی، ناطق نوری و یا سید حسن خمینی به نفع آنها کنار میرود.
در این میان مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم سالاری که مهمترین مسوولیت وی در طول سنوات گذشته نمایندگی مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی بوده، پیش از اعلام کاندیداتوری گرچه اعلام کرده بود، حزبش برای حضور خاتمی در انتخابات تلاش میکند و اولویت اولشان حضور وی است ،بعد از اعلام کاندیداتوریاش تاکید کرده که در صورت حضور خاتمی در انتخابات به نفع وی کنار می رود، امری که کواکبیان معتقد است به وقوع نمیپیوندد ؛چراکه به یقین خاتمی کاندیدای انتخابات نمیشود.
در این میان برخی کاندیداهای دیگر نیز هستند که گرچه حضور پررنگی تاکنون در این عرصه نداشتند، ولی میتوان با توجه به پیشینهها و موضعگیریهای قبلیشان متوجه تبارشناسی سیاسی آنها شد؛ چنانکه میتوان در این عرصه از علی فلاحیان نام برد که پیشبینی میشود در صورت حضور هاشمی در انتخابات به نفع وی کنار خواهد رفت.
برخی دیگر از کاندیداهای عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم منتسب به جریان اصولگرا هستند و در ظاهر در این جریان شاهد تکثر کاندیداها هستیم، ولی در واقع دیدگاه سیاسی آنها چندان دور از هم نیست، از کاندیداهای معروف این جریان به افرادی چون علیاکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، محمدرضا باهنر، یحیی آلاسحاق، سیدحسن ابوترابیفرد، منوچهر متکی، محسن رضایی، مصطفی پورمحمدی، محمدباقر قالیباف، غلامحسین الهام، سعید جلیلی،علیرضا زاکانی، کامران باقری لنکرانی نام برد.
افرادی چون یحیی آلاسحاق، محمدرضا باهنر، منوچهر متکی و ابرترابیفرد به فردی چون لاریجانی و در واقع طیف اصولگرایان سنتی نزدیک هستند گرچه برخی از آن ها از جمله محمدرضا باهنر اعلام کرده در صورت حضور لاریجانی از این عرصه کنارهگیری نخواهد کرد. البته از میان این طیف برخی از آنها به هاشمی رفسنجانی نیز نزدیک هستند که از جمله از آنها می توان به یحیی آلاسحاق اشاره کرد. افرادی چون غلامحسین الهام، سعید جلیلی، کامران باقری لنکرانی نیز برگرفته از گفتمان سوم تیر هستند و در زمانی هر سه از نزدیکنان رییس جمهور محسوب میشدند؛ گرچه لنکرانی در دولت دهم با دولت کمی زاویه پیدا کرد و به همراه تعداد دیگری از وزرای اخراجی دولت اقدام به تشکیل جبهه پایداری کرد و اکنون از نظر طیفبندی سیاسی فردی نزدیک به آیت الله مصباحیزدی محسوب میشود. غلامحسین الهام نیز گرچه بعد از اتمام دولت نهم مدتی در دولت حضور پیدا نکرد و همسر وی نیز در مواردی اقدام به انتقاد از دولت کرد ولی اکنون با توجه به حضور مجددش در دولت از وی به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی دولت در صورت عدم حضور مشایی نام برده میشود.
سعید جلیلی نیز که حضور وی در عرصه انتخابات هنوز قطعی نشده، کاندیدای مطلوب و اول جبهه پایداری بود و با توجه به حمایت جبهه پایداری از وی و اصراری که این جبهه در ابتدا برای حضور وی در انتخابات داشت، تبارشناسی فکری او نزدیک به جریاناتی چون جبهه پایداری و آیتالله مصباح یزدی است ؛گرچه گفته میشود سعید جلیلی تلاش دارد در عرصه انتخابات بدون وابستگی به حزب و گروهی حضور پیدا کند و یکی از دلایلی که قبول نکرد کاندیدای جبهه پایداری باشد همین موضوع بوده است.
سه گزینه مهم جریان اصولگرا که در قالب ائتلافی به نام ائتلاف پیشرفت حضور دارند و قرار است در نهایت یکی از آنها در این عرصه وارد شود، ولایتی، حداد عادل و قالیباف هستند که میتوان حداد عادل، قالیباف و حتی زاکانی را نیز که در این ائتلاف حضور ندارد در طیف اصولگرایان تحولخواه قرار داد و فردی چون ولایتی را به افرادی چون هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نزدیک دانست، چراکه ولایتی در دولت هاشمی رفسنجانی 8 سال وزیر خارجه بوده و در انتخابات سال 84 به نفع هاشمی از این عرصه کنارهگیری کرد.
در این زمینه دو زمزمه نیز این روزها از زبان اهل سیاست شنیده میشود که بیان آن خالی از لطف نیست؛ اول آن که برخی میگویند رییس جمهور بعدی ایران کسی است که اکنون به صراحت اعلام کاندیداتوری نکرده است و دوم آن که به استثنای یکی دو نفر همه کاندیداهایی که تاکنون اعلام حضور کردهاند با فرض عدم حضور دو رییس جمهور سابق و اسبق بوده است و با حضور احتمالی این دو همه به نفع روسای سابق خود کنارمی روند.
ارسال نظر