گوناگون

آنانی که با آمدن هاشمی رفتنی می‌شوند

پارسینه: روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «چرا اصولگرایان از کاندیداتوری هاشمی نگران هستند؟» نوشت:

اما اينكه چرا اغلب اصولگراياني كه احتمال كانديداتوري‌شان وجود دارد نسبت به آمدن هاشمي حساسيت ويژه‌يي دارند شايد به اين مساله برگردد كه با آمدن او خيلي از آنها نه تنها نمي‌توانند خيال رييس‌جمهور شدن را در سر بپرورانند كه حتي توسط خود اصولگرايان از گردونه انتخابات بيرون رانده خواهند شد و ديگر مجالي براي اينكه در قامت كانديداي رياست جموري بتوانند عرض اندام كنند هم نخواهند داشت. به بيان ديگر دليل اينكه امثال لنكراني در هر اظهارنظر انتخاباتي خود سخني عليه آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بر زبان مي‌آورند يا سعي مي‌كنند جوي ايجاد شود كه شرايط براي آمدن او مهيا نباشد جز اين نيست كه آنها مي‌دانند اگر هاشمي پا به عرصه انتخابات بگذارد خود اصولگرايان اجازه نخواهند داد كه افرادي همچون باقري لنكراني، پورمحمدي، منوچهر متكي، سعيد جليلي، پرويز فتاح، غلامعلي حداد عادل و... به مصاف با او بروند. چرا كه اصولگرايان خوب مي‌دانند هيچ كدام از كانديداهاي متعدد فعلي نمي‌توانند رقيب هاشمي باشند. در صورت آمدن هاشمي اصولگرايان مجبور خواهند بود به سمت گزينه‌يي نظير محمد باقر قاليباف يا علي اكبر ولايتي بروند كه آنها براي رقابت با اكبر هاشمي‌رفسنجاني دست كم از وضعيتي بهتر نسبت به ساير كانديداهاي احتمالي اصولگرا برخوردارند.

ولايتي فرد شناخته شده‌يي است كه سال‌ها وزير خارجه هاشمي بوده و وزارت او در دولت سازندگي امتياز قابل توجهي مي‌تواند برايش باشد. قاليباف هم به دليل برآوردي كه اصولگرايان از مديريت شهري او در سال‌هاي گذشته دارند تصور مي‌كنند كه مي‌تواند به رقابت با سردار سازندگي بپردازد.

در واقع طبق اين تحليل، اصولگرايان در صورت آمدن هاشمي مجبورند با كانديدايي وارد ميدان انتخابات شوند كه راي‌آورتر باشد. گزينه‌يي مانند قاليباف اگرچه تا حدودي اين مزيت را براي آنها دارد اما قطعا گزينه مطلوبي براي‌شان نيست.

كانديداهاي ديگري هم كه فعلا نام‌شان در ميان اصولگرايان مطرح است گرچه بعضا نسبت به لنكراني از اين نظر وضعيت بهتري دارند اما در رقابت با هاشمي يا كانديدايي كه پتانسيل آن را داشته باشد كه به‌طور حداكثري مورد حمايت اصلاح‌طلبان قرار بگيرد، وضعيتي چندان بهتر از كامران لنكراني ندارند.

نگاهي به اظهارات اين كانديداهاي احتمالي مي‌تواند مويد ادعاي فوق باشد. از جمله اينكه حداد عادل چندي پيش در اظهاراتي گفته بود اگر جاي هاشمي بودم، كانديدا نمي‌شدم يا باهنر كه گفت كانديداتوري هاشمي را به صلاح وي نمي‌داند. پورمحمدي هم چندي پيش گفته بود صحبت كردن درباره هاشمي صحبت كردن درباره «تاريخ» است. فلاحيان هم طي سخناني ورود هاشمي و خاتمي به انتخابات را همراه با تنش مي‌داند. زاكاني هم از جمله كساني است كه براي كانديدا شدن در انتخابات رياست‌جمهوري احساس وظيفه كرده است و به تازگي در سخناني مدعي شد كه در دوران هاشمي آسيب‌هاي جدي به نظام وارد شده است. ظاهرا هر كدام از اين كانديداها معتقدند كه در انتخاباتي كه پيش رو است مي‌توانند حريف ديگري شوند. مثلا لنكراني تصور مي‌كند كه مي‌تواند بر متكي يا باهنر پيروز شود. يا زاكاني فكر مي‌كند توانايي پيروزي بر لنكراني و پورمحمدي را دارد. اما همه آنها خوب مي‌دانند كه هيچ يك ياراي رقابت با هاشمي يا كانديداي حداكثري اصلاح‌طلبان را نخواهند داشت.

ارسال نظر

  • ناشناس

    قاليباف هم به دليل برآوردي كه اصولگرايان از مديريت شهري او در سال‌هاي گذشته دارند تصور مي‌كنند كه مي‌تواند به رقابت با سردار سازندگي بپردازد
    مگه قالیباف چه مدیریتی داشته است؟
    اینکه عوارض شهری را چندین برابر کرده و قسمتی از پول دریافتی از مردم را هزینه و مابقی را اتلاف می کند دلیل بر مدیریت بی بدیل ایشان است؟!
    کندن سنگ فرش های خیابان ولیعصر و سنگ فرش مجدد آن در حالی که بسیاری از خیابانهای تهران معبر درست و حسابی ندارند می تواند دلیل مدیریت خوب ایشان باشد؟!
    شده به شهرداری مراجعه کنید تا ببیند چه خبر است ؟!
    اینکه پارکی مانند نهج البلاغه تنها بعد از شش ماه از ساخت آن نیاز به باز سازی دارد نتیجه مدیریت شهری خوب ایشان است؟ و هزاران مورد از این قبیل می تواند نمونه ای از عملکرد خوب ایشان باشد.!!!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار