گوناگون

«من سرهنگ نیستم» یعنی چه؟!

مهرداد ابراهیمی، مدرس علوم سیاسی دانشگاه نوشت:

هر از چندگاهی در محافل و رسانه‌ها به بهانه‌های مختلف تکه کلام‌هایی از رئیس جمهور محترم و منتخب کشورمان، دکترحسن روحانی را به بوتهء نقد کشیده و بدون آنکه به بطن کلمات و جملات ایشان توجه عمقی شود، عده‌ای با چهره‌ای حق به جانب و با پیشداوری و بدون علم به موضوعات تخصصی در حیطه مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی قلم فرسایی می‌نمایند.

یکی از موضوعاتی که پس از مناظره انتخاباتی و همچنین در گزارش صد روزه رئیس جمهور محترم بیان گردیده و برخی افراد با برداشت وارونه سعی در نشان دادن تقابل فکری آقای دکتر روحانی با نیروهای نظامی و امنیتی کشور را دارند، جمله «من سرهنگ نیستم» است که جا دارد مطالبی مبسوط را منتشر نمایم.

همانگونه که مردم فهیم کشورمان می‌دانند، آقای دکتر روحانی، یکی از امنیتی‌ترین چهره‌های کشور با مسئولیت‌هایی نظیر: دبیری شورای امنیت ملی، عضویت در شورای عالی دفاع و پشتیبانی جنگ تحمیلی و همچنین کمیسیون‌های اجرایی مرتبط با دفاع مقدس در مجلس شورای اسلامی، یقینأ نمی‌تواند مخالف نظامیان و نظامی‌گری و سرهنگ و سرداران باشد.

جملهء تاریخی «من سرهنگ نیستم» ملهم از تئوری‌ها و روشهای تجربه شدهء «میلیتاریسم» در برخی کشورهای جهان است که در اینجا برای روشن شدن موضوع به تعریفی کوتاه از میلیتاریسم و «حکومت‌های میلیتاریزه» اشاره می‌نمایم.

میلیتاریسم از لحاظ سابقه تاریخی به گرایش نظامی دولت آلمان برمی گردد. «بیسمارک» یکی رهبران آلمان معتقد بود که: تاریخ از طریق خون و شمشیر حرکت می‌کند.

شروع جنگ‌های جهانی به وسیله آلمان، گرایش‌های میلیتاریستی در این کشور را تحریک نمود و گسترش میلیتاریسم در اروپا یکی از زمینه‌های پیدایش فاشیسم بودکه جنبش‌های فاشیستی از رسوم نظامی اقتباس کردند و استبداد نظامی را مورد ستایش قرار دادند.

بنابراین در تعریف میلیتاریسم می‌توانیم بگوییم: سیاستی است که دولت‌های سرمایه‌داری آن را دایر بر تحکیم و تقویت نیروهای نظامی دانسته و از از نیروهای نظامی مستبد در امور سیاسی و اجتماعی استفاده می‌نمایند.

لذا پرواضح است که میلیتاریسم در عمل منجر به استقرار سیطره ارتجاعی‌ترین، مستبد‌ترین و متجاوز‌ترین عناصر سرمایه انحصاری بر حیات و منابع اجتماعی و سیاسی کشور می‌شود.

با اندک تأملی در پیشینه و تعریف میلیتاریسم به راحتی درمی‌یابیم، رئیس جمهور محبوب جملهء «من سرهنگ نیستم» را نه تنها به معنای سطحی کلمه و در جهت تضاد با نیروهای نظامی به کار نمی‌برد بلکه جملهء ایشان ترجمان روشنی از مقابله با نفوذ آن دسته از نیروهای نظامی است که در شیوهء زندگی سیاسی و اجتماعی، قائل به ارجحیت امور و بودجه‌های نظامی و امنیتی در مقابل بودجه و برنامه‌ریزی‌های فرهنگی، رفاهی و عمرانی هستند.

کما اینکه امروزه شاهد این مدعا کشورهایی می‌باشند که با روش میلیتاریزه اداره می‌شوند و همه موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، معیشت و کرامت و زندگی شرافتمندانه مردم در ذیل برنامه‌های نظامی و تسلیحاتیشان قرار دارد.

یکی از راههای اندازه گیری نظامی‌گری درصد درآمد سرانهء هزینه شدهء کشور‌ها در زمینهء نظامی و تسلیحاتی است... کره شمالی ـ آنگولا ـ اریتره ـ عربستان سعودی ـ عمان ـ قطر ـ اسرائیل و اردن از جمله کشورهایی هستند که بودجه و رفتارهای نظامیشان بر سایر امور مملکتی از جمله؛ آزادیهای مشروع مدنی و حقوق شهروندی تقدم دارد.

بی‌شک با تعریف فوق نگرانی رئیس جمهور اندیشمندمان از احیای میلیتاریسم رضاخانی و استبداد سالاری می‌باشد و باید نیک بدانیم در عصر کنونی توسعهء همه جانبه در سایهء صلح، آرامش، گفت‌وگو و در عین حال حفظ هوشیاری و آمادگی‌های دفاعی قابل دستیابی است.

لذا هرگونه برداشت انحرافی و تفسیر به رأی از جملهء هوشمندانهء رئیس جمهور محترم نه تنها ظلم به اندیشمندان کشور است بلکه جفایی مضاعف‌تر در حق نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی ایران اسلامی است که بخش بزرگی از آنان آراء ارزشمند خویش را به دکتر روحانی تقدیم نموده و از حامیان مؤثر دولت تدبیر و امید هستند و معتقدیم این قشر آگاه جامعه بر این باورند که هرگز نباید افکار بلند خویش را با مقاصد حزبی و جناحی جریانی خاص گره بزنند.

نیروهای نظامی همواره با عمل به وصیت سیاسی الهی امام خمینی (ره) به دور از هرگونه سیاست زدگی در چارچوب اختیارات به انجام وظایف خطیر خود خواهند پرداخت و امید است کلیه نیروهای زحمتکش، مخلص و وفادار به انقلاب اسلامی، امام راحل و مقام معظم رهبری همچنان که در سایهء وحدت و همدلی می‌کوشند همواره در راستای اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی کوشا و پویا باشند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار