کسانی که قبل از کریمی دست به اسلحه بردند
پارسینه: قبل از مداح معروف تهران بودند افرادی که با توجه به جایگاه حقوقی خود از اسلحه گرم استفاده کرده بودند.
مصطفی داننده: اتوبان، اسلحه، تصادف، خانواده، اراذل و اوباش و مداح معروف، کلید واژههایی است که این روزها در تمام رسانهها و سخنان مردم میشود مشاهده کرد. ماجرا از آنجا شروع شد که خبری به سرعت در شهر پیچید که محمود کریمی بعد از یک تصادف ساده از اسلحه خود استفاده کرده است.
این خبر به گونه دیگر نیز روایت شد و منابع خبری دیگر از حمله اراذل و اوباش به این مداح معروف تهران خبر دادند و اعلام کردند که کریمی برای دفاع از خود از سلاح گرم استفاده کرده است. محمود کریمی این ماجرا را اینگونه روایت میکند:
« شب از نیمه گذشته بود و در اتوبانی خلوت خودروای ایجاد مزاحمت می کرد. به زور مجبورم کردند در کناره اتوبان بایستم. یکدفعه دیدم به سمت خودروی من حمله کردند. مجبور شدم برای حمایت از خودم و سرنشینان خودرو چند تیر شلیک کنم تا اراذل پا به فرار بگذارند. شما بودی چیکار می کردی؟ در خودرویت را باز می گذاشتی و می گفتی: بفرمایید هرکاری که دوست دارید با خانواده ام انجام بدهید؟»
این اتفاق با واکنشهای بسیار زیادی در جامعه روبرو شد و سیل انتقادها به سوی مداح معروف روانه شد. یکی از جدی ترین این انتقادها سخنان رئیس دیوان عالی کشور بود. آیتالله محسنی گرگانی در سخنانی اعلام کرد:« هر فردی در هرجا برای ایجاد ترس به روی مردم اسلحه بکشد، محارب است»
دادستان کل کشور نیز اعلام کرد که رفتار کریمی درست نبوده است و فرد حق ندارد در هر زمانی از اسلحه خود استفاده کند و در مجوزی که به افراد داده میشود ذکر شده که این فرد در کجا و با چه شرایطی میتواند از سلاح خود استفاده کند.
سردار رادان نیز به این اتفاق اینگونه واکنش نشان میدهد:« در خبرها آمده است که اراذل و اوباش به او حمله کردهاند، اما حرف من این است که این افراد (حملهکنندگان) از آن اراذلی نبودهاند که در تعریف هفت گانه پلیس گنجانده شود و گاهی یک حرکت در منظر مردم، حرکت اراذل و اوباشگونه جلوه میکند. اما این افراد در تعاریف و شاخصهای ما نمیگنجد. در بعضی اوقات به برخی مسائل بیش از حد میپردازیم و این مسئله چندان مهم نیست و سلاحی که این مداح در اختیار داشته مجوز قانونی دارد.»
هر چه از این ماجرا میگذرد، حواشی آن با توجه به شخصیت حقیقی و حقوقی این مداح بیشتر میشود و همگام منتظر مشخص شدن نتیجه این تیراندازی و اقدام محمود کریمی هستند. اما کریمی اولین و احتمالا آخرین فرد مشهور نیست که دست به اسلحه گرم برده است و بیش از او نیز بودند شخصیتهایی که دست به این عمل زده بودند.
گرفتن پاسپورت با اسلحه
محمد منتظری فرزند آیتالله منتظری از جمله کسانی بود، سابقه استفاده از اسلحه را دارد. ماجرای اسلحه کشیدن منتظری نه در اتوبان بلکه در فرودگاه انتخاب افتاد. 2۰ خرداد ۱۳۵۸ نیمه شب، فرودگاه مهرآباد آبستن اتفاقات مهمی بود.550 نفر وارد فرودگاه شده بودند و قصد داشتند بدون پاسپورت از کشور خارج شوند.
پلیس فرودگاه مهرآباد این ماجرا را اینگونه نقل میکند: این اشخاص که دسته جمعی برای شرکت در جشن استقلال کشور لیبی جمع شده بودند ویزای عبور از کشور ثالث و برخی حتی گذرنامه نداشتند. تعدادی تبعه بحرین و نقاط دیگر بودند و شماری میخواستند با تیر و تفنگ سوار هواپیما شوند. (روزنامه آیندگان، ۲۱ خرداد ۱۳۵۸) نام حسن آیت و چند تن دیگر به عنوان سر دسته این گروه به چشم میخورد. محمد قائد در این باره در داستان آیندگان معتقد است که نام "محمد منتظری" در کنار نامی چون "حسن آیت" تازگی داشت. محمد منتظری در این گروه نقش سخنگو را ایفا میکرد.
محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات در مورد حادثه فرودگاه و محمد منتظری میگوید:« لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر در ایران پایگاه خود را از دست داده بود و قصد داشت مفری پیدا کند و در این زمینه از محمد منتظری استفاده کرده است. حجت الاسلام دعایی میگوید منتظری یکبار هواپیما را مسلحانه مجبور به پرواز کرده است و در اتفاقی مشابه با تحصن به صورت مسلحانه در وزارت امور خارجه ویزا گرفته است!» بدین ترتیب شهید محمد منتظری از اولین افراد شناخته شدهای بود که از اسلحه استفاده کرد و زمینه جنجالهای فراوانی را به وجود آورد.
قتل توسط کسی که میخواست رئیس جمهور شود
جلالالدین فارسی، سیاستمدار و نویسنده ، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و نخستین نامزد معرفی شده حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری برای رقابت با ابوالحسن بنی صدر، نیز دیگر چهره شناخته شدهای است که دست به اسلحه برده است و مرتکب قهر شده است.
این سیاستمدار ایران در سال 1371 در طالقان مرتکب قتل فردی به نام محمدرضا رضاخانی شد که دادگاه آن را غیرعمد تشخیص داد. بهمن رضاخانی برادر محمدرضا رضاخانی (مقتول) جریان قتل برادر خود را چنین تعریف می کند: «حدود ساعت ۹ صبح، صدای شلیک تیر به همراه شیون بچه ها به گوش رسید. من و برادرزاده هایم به طرف بالای دره حرکت کردیم و دیدیم که علیرضا (پسر بهمن رضاخانی) مهدی (کارگر یازده ساله مزرعه) به طرف پایین می دوند و فریاد می زنند: «عمو را کشتند». در بین راه علیرضا گفت که ضارب، یک شکارچی بود که ریش جوگندمی و عینک داشت و به طرف ده فرار کرد. وقتی به محل واقعه رسیدیم، حاجی پشت بر روی زمین افتاده بود و پاهایش به طرف شرق و سرش به طرف غرب قرار داشت.
جلال الدین فارسی در روز دادگاه و در پاسخ به بازپرس ماجرا را اینگونه روایت میکند:« ساعت حدود ۹ صبح بود که در غرب روستا مشغول راهپیمایی بودم. در مسیر راه تعدادی شکارچی مشغول شکار بودند. در کنار راه یک زن و مرد و بچه نیز بودند. به محض اینکه به کنارشان رسیدم، مرد بدون هیچ مقدمه ای با بیل به بنده حمله کرد و دشنام داد. من در حالی که فرار می کردم، دو تیر به روی خاک شلیک کردم. ولی وی به سمت من آمد و با ضربه ی بیل به صورتم زد که عینکم دو تکه شد و خون از دماغم فواره زد و ظاهرا تیر دیگری از تفنگم که به خاک افتاده بود، در رفته بود.»
شعبه ی ۱۴۵ کیقری یک تهران بعد از بررسیهای مختلف رای خود را مبنی بر تبرئه ی جلال الدین فارسی از قتل عمد اعلام و وی را محکوم به قتل شبه عمد و دیه محکوم کرد.
در این رای آمده بود: «جلال الدین فارسی فرزند محمدعلی از قتل عمدی موجب قصاص با استناد به بند ج ماده ی ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی مبرا است و با لحاظ ماده ی ۲۹۷ و تبصره ی ذیل آن و بند الف ماده ی ۳۰۲ و ۳۰۴ قانون مجازات اسلامی، وی به تأدیه ی یکی از انواع دیات کامل به ورثه ی مرحوم آقای محمدرضا رضاخانی از زمان حادثه و همچنین در مورد ایراد صدمه ی بدنی غیرعمدی نسبت به آقای علیرضا رضاخانی، آقای فارسی را به تأدیه ی ۲۲ درصد نصف دیه ی کامل (بیست و دو صدم از یک دوم) محکوم کرد»
استفاده از اسلحه توسط نوه امام
سید حسین خمینی، نوه امام خمینی و فرزند مرحوم آیتالله مصطفی خمینی دیگر شخصیت مشهور و شناخته شده ایران بود که بر روی مردم اسلحه کشید. در سال 59 و در جریان یکی از سخنرانیها وی در دفاع از بنی صدر در مشهد، مردم در اعتراض به سخنان نوه امام به او حمله میکنند، و سید حسین برای مقابله با مردم دست به سلاح کمری خود میبرد و کار به جایی میرسد که نیروهای کمیته وی را به اتاقی منتقل میکنند. این افراد با تماس با دفتر امام نظر ایشان را در مورد این حادثه سوال میکنند. پیغام به امام داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم. امام به مرحوم آیت الله اشراقی می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
حضرت امام در نامه ای خطاب به سید حسین خمینی که متن آن درجلد14صحیفه نورآمده است با انتقاد شدید از وی، نوشته اند: «پسرم حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت آنها انسان متوجه میشود. من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند؛ من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی؛ من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپردازد.»
مشاور مرتضوی و فرزند فلاحیان
دیگر فردی که از اسلحه استفاده کرده است علی اکبر حیدری فر مشاور قاضی سعید مرتضوی است. وی در سال 1391 به علت استفاده غیرمجاز از اسلحه بازداشت. ماجرا از این قرار بود که حیدری فر بدون رعایت نوبت وارد پمپ بنزین شد و همین کار باعث دعوا و درگیری بین وی و مردم شد.
در حالی که دعوا به اوج خود رسیده بود، حیدری فر یک سلاح کمری از زیر کت خود خارج و در پمپ بنزین اقدام به تیر اندازی هوایی کرد. در این حین متصدی پمپ بنزین با مرکز فوریتهای پلیس تماس گرفت و ماموران را در جریان گذاشت، ولی وقتی ماموران به محل اعزام شدند، فردی که تیر اندازی کرده بود خود را قاضی دادسرای عمومی و انقلاب تهران معرفی کرد.
. غلامرضا انصاری، رئیس کل دادگستری اصفهان در مورد این حادثه گفت بود که : "به دنبال این رخداد و به علت شکایت افراد درگیر با این شخص به فوریت پروندهای در دادگستری اصفهان تشکیل و موضوع مورد پیگیری قرار گرفت. با توجه به حساسیت مسئله و عنوان شغلی فرد یاد شده، دستور فوری قضایی صادر و خودروی شخص خاطی در مسیر اصفهان توسط ماموران پلیس متوقف و راننده به دادسرای اصفهان انتقال یافت.» این ماجرا بازتابهای فراوانی در رسانههای کشور و جهان داشت.
محسن فلاحیان پسر وزیر سابق اطلاعات دیگر فردی بود که به جرم قتل و استفاده از اسلحه محاکمه شده است. پسر فلاحیان در جریان یک درگیری با اسلحه خود یک مامور نیروی انتظامی را به قتل رسانده بود.
همانطور که در سطرهای بالا مشاهده کردید، بودند افرادی که بیش از محمود کریمی از سلاح گرم استفاده کرده و حتی برخی از آنان مرتکب قتل نیز شده بودند و به نظر میرسید برای پیشگیری از این نوع حوادث قوه قضائیه و نهادهای ذی ربط تصمیم قاطع و اساسی بگیرند.
این خبر به گونه دیگر نیز روایت شد و منابع خبری دیگر از حمله اراذل و اوباش به این مداح معروف تهران خبر دادند و اعلام کردند که کریمی برای دفاع از خود از سلاح گرم استفاده کرده است. محمود کریمی این ماجرا را اینگونه روایت میکند:
« شب از نیمه گذشته بود و در اتوبانی خلوت خودروای ایجاد مزاحمت می کرد. به زور مجبورم کردند در کناره اتوبان بایستم. یکدفعه دیدم به سمت خودروی من حمله کردند. مجبور شدم برای حمایت از خودم و سرنشینان خودرو چند تیر شلیک کنم تا اراذل پا به فرار بگذارند. شما بودی چیکار می کردی؟ در خودرویت را باز می گذاشتی و می گفتی: بفرمایید هرکاری که دوست دارید با خانواده ام انجام بدهید؟»
این اتفاق با واکنشهای بسیار زیادی در جامعه روبرو شد و سیل انتقادها به سوی مداح معروف روانه شد. یکی از جدی ترین این انتقادها سخنان رئیس دیوان عالی کشور بود. آیتالله محسنی گرگانی در سخنانی اعلام کرد:« هر فردی در هرجا برای ایجاد ترس به روی مردم اسلحه بکشد، محارب است»
دادستان کل کشور نیز اعلام کرد که رفتار کریمی درست نبوده است و فرد حق ندارد در هر زمانی از اسلحه خود استفاده کند و در مجوزی که به افراد داده میشود ذکر شده که این فرد در کجا و با چه شرایطی میتواند از سلاح خود استفاده کند.
سردار رادان نیز به این اتفاق اینگونه واکنش نشان میدهد:« در خبرها آمده است که اراذل و اوباش به او حمله کردهاند، اما حرف من این است که این افراد (حملهکنندگان) از آن اراذلی نبودهاند که در تعریف هفت گانه پلیس گنجانده شود و گاهی یک حرکت در منظر مردم، حرکت اراذل و اوباشگونه جلوه میکند. اما این افراد در تعاریف و شاخصهای ما نمیگنجد. در بعضی اوقات به برخی مسائل بیش از حد میپردازیم و این مسئله چندان مهم نیست و سلاحی که این مداح در اختیار داشته مجوز قانونی دارد.»
هر چه از این ماجرا میگذرد، حواشی آن با توجه به شخصیت حقیقی و حقوقی این مداح بیشتر میشود و همگام منتظر مشخص شدن نتیجه این تیراندازی و اقدام محمود کریمی هستند. اما کریمی اولین و احتمالا آخرین فرد مشهور نیست که دست به اسلحه گرم برده است و بیش از او نیز بودند شخصیتهایی که دست به این عمل زده بودند.
گرفتن پاسپورت با اسلحه
محمد منتظری فرزند آیتالله منتظری از جمله کسانی بود، سابقه استفاده از اسلحه را دارد. ماجرای اسلحه کشیدن منتظری نه در اتوبان بلکه در فرودگاه انتخاب افتاد. 2۰ خرداد ۱۳۵۸ نیمه شب، فرودگاه مهرآباد آبستن اتفاقات مهمی بود.550 نفر وارد فرودگاه شده بودند و قصد داشتند بدون پاسپورت از کشور خارج شوند.
پلیس فرودگاه مهرآباد این ماجرا را اینگونه نقل میکند: این اشخاص که دسته جمعی برای شرکت در جشن استقلال کشور لیبی جمع شده بودند ویزای عبور از کشور ثالث و برخی حتی گذرنامه نداشتند. تعدادی تبعه بحرین و نقاط دیگر بودند و شماری میخواستند با تیر و تفنگ سوار هواپیما شوند. (روزنامه آیندگان، ۲۱ خرداد ۱۳۵۸) نام حسن آیت و چند تن دیگر به عنوان سر دسته این گروه به چشم میخورد. محمد قائد در این باره در داستان آیندگان معتقد است که نام "محمد منتظری" در کنار نامی چون "حسن آیت" تازگی داشت. محمد منتظری در این گروه نقش سخنگو را ایفا میکرد.
محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات در مورد حادثه فرودگاه و محمد منتظری میگوید:« لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر در ایران پایگاه خود را از دست داده بود و قصد داشت مفری پیدا کند و در این زمینه از محمد منتظری استفاده کرده است. حجت الاسلام دعایی میگوید منتظری یکبار هواپیما را مسلحانه مجبور به پرواز کرده است و در اتفاقی مشابه با تحصن به صورت مسلحانه در وزارت امور خارجه ویزا گرفته است!» بدین ترتیب شهید محمد منتظری از اولین افراد شناخته شدهای بود که از اسلحه استفاده کرد و زمینه جنجالهای فراوانی را به وجود آورد.
قتل توسط کسی که میخواست رئیس جمهور شود
جلالالدین فارسی، سیاستمدار و نویسنده ، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و نخستین نامزد معرفی شده حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری برای رقابت با ابوالحسن بنی صدر، نیز دیگر چهره شناخته شدهای است که دست به اسلحه برده است و مرتکب قهر شده است.
این سیاستمدار ایران در سال 1371 در طالقان مرتکب قتل فردی به نام محمدرضا رضاخانی شد که دادگاه آن را غیرعمد تشخیص داد. بهمن رضاخانی برادر محمدرضا رضاخانی (مقتول) جریان قتل برادر خود را چنین تعریف می کند: «حدود ساعت ۹ صبح، صدای شلیک تیر به همراه شیون بچه ها به گوش رسید. من و برادرزاده هایم به طرف بالای دره حرکت کردیم و دیدیم که علیرضا (پسر بهمن رضاخانی) مهدی (کارگر یازده ساله مزرعه) به طرف پایین می دوند و فریاد می زنند: «عمو را کشتند». در بین راه علیرضا گفت که ضارب، یک شکارچی بود که ریش جوگندمی و عینک داشت و به طرف ده فرار کرد. وقتی به محل واقعه رسیدیم، حاجی پشت بر روی زمین افتاده بود و پاهایش به طرف شرق و سرش به طرف غرب قرار داشت.
جلال الدین فارسی در روز دادگاه و در پاسخ به بازپرس ماجرا را اینگونه روایت میکند:« ساعت حدود ۹ صبح بود که در غرب روستا مشغول راهپیمایی بودم. در مسیر راه تعدادی شکارچی مشغول شکار بودند. در کنار راه یک زن و مرد و بچه نیز بودند. به محض اینکه به کنارشان رسیدم، مرد بدون هیچ مقدمه ای با بیل به بنده حمله کرد و دشنام داد. من در حالی که فرار می کردم، دو تیر به روی خاک شلیک کردم. ولی وی به سمت من آمد و با ضربه ی بیل به صورتم زد که عینکم دو تکه شد و خون از دماغم فواره زد و ظاهرا تیر دیگری از تفنگم که به خاک افتاده بود، در رفته بود.»
شعبه ی ۱۴۵ کیقری یک تهران بعد از بررسیهای مختلف رای خود را مبنی بر تبرئه ی جلال الدین فارسی از قتل عمد اعلام و وی را محکوم به قتل شبه عمد و دیه محکوم کرد.
در این رای آمده بود: «جلال الدین فارسی فرزند محمدعلی از قتل عمدی موجب قصاص با استناد به بند ج ماده ی ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی مبرا است و با لحاظ ماده ی ۲۹۷ و تبصره ی ذیل آن و بند الف ماده ی ۳۰۲ و ۳۰۴ قانون مجازات اسلامی، وی به تأدیه ی یکی از انواع دیات کامل به ورثه ی مرحوم آقای محمدرضا رضاخانی از زمان حادثه و همچنین در مورد ایراد صدمه ی بدنی غیرعمدی نسبت به آقای علیرضا رضاخانی، آقای فارسی را به تأدیه ی ۲۲ درصد نصف دیه ی کامل (بیست و دو صدم از یک دوم) محکوم کرد»
استفاده از اسلحه توسط نوه امام
سید حسین خمینی، نوه امام خمینی و فرزند مرحوم آیتالله مصطفی خمینی دیگر شخصیت مشهور و شناخته شده ایران بود که بر روی مردم اسلحه کشید. در سال 59 و در جریان یکی از سخنرانیها وی در دفاع از بنی صدر در مشهد، مردم در اعتراض به سخنان نوه امام به او حمله میکنند، و سید حسین برای مقابله با مردم دست به سلاح کمری خود میبرد و کار به جایی میرسد که نیروهای کمیته وی را به اتاقی منتقل میکنند. این افراد با تماس با دفتر امام نظر ایشان را در مورد این حادثه سوال میکنند. پیغام به امام داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم. امام به مرحوم آیت الله اشراقی می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
حضرت امام در نامه ای خطاب به سید حسین خمینی که متن آن درجلد14صحیفه نورآمده است با انتقاد شدید از وی، نوشته اند: «پسرم حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت آنها انسان متوجه میشود. من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند؛ من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی؛ من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپردازد.»
مشاور مرتضوی و فرزند فلاحیان
دیگر فردی که از اسلحه استفاده کرده است علی اکبر حیدری فر مشاور قاضی سعید مرتضوی است. وی در سال 1391 به علت استفاده غیرمجاز از اسلحه بازداشت. ماجرا از این قرار بود که حیدری فر بدون رعایت نوبت وارد پمپ بنزین شد و همین کار باعث دعوا و درگیری بین وی و مردم شد.
در حالی که دعوا به اوج خود رسیده بود، حیدری فر یک سلاح کمری از زیر کت خود خارج و در پمپ بنزین اقدام به تیر اندازی هوایی کرد. در این حین متصدی پمپ بنزین با مرکز فوریتهای پلیس تماس گرفت و ماموران را در جریان گذاشت، ولی وقتی ماموران به محل اعزام شدند، فردی که تیر اندازی کرده بود خود را قاضی دادسرای عمومی و انقلاب تهران معرفی کرد.
. غلامرضا انصاری، رئیس کل دادگستری اصفهان در مورد این حادثه گفت بود که : "به دنبال این رخداد و به علت شکایت افراد درگیر با این شخص به فوریت پروندهای در دادگستری اصفهان تشکیل و موضوع مورد پیگیری قرار گرفت. با توجه به حساسیت مسئله و عنوان شغلی فرد یاد شده، دستور فوری قضایی صادر و خودروی شخص خاطی در مسیر اصفهان توسط ماموران پلیس متوقف و راننده به دادسرای اصفهان انتقال یافت.» این ماجرا بازتابهای فراوانی در رسانههای کشور و جهان داشت.
محسن فلاحیان پسر وزیر سابق اطلاعات دیگر فردی بود که به جرم قتل و استفاده از اسلحه محاکمه شده است. پسر فلاحیان در جریان یک درگیری با اسلحه خود یک مامور نیروی انتظامی را به قتل رسانده بود.
همانطور که در سطرهای بالا مشاهده کردید، بودند افرادی که بیش از محمود کریمی از سلاح گرم استفاده کرده و حتی برخی از آنان مرتکب قتل نیز شده بودند و به نظر میرسید برای پیشگیری از این نوع حوادث قوه قضائیه و نهادهای ذی ربط تصمیم قاطع و اساسی بگیرند.
از این به بعد باید جلیقه ضدگلوله بپوشیم بریم مجلس عزاداری امام حسین...
جالبه که با هیچکدام برخورد جدی صورت نگرفته!!
اصلن چرا یک مداح باید اسلحه داشته باشد این ادعا های واهی را من که حزیی از این ملتم نمیتونم باور کنم
هر چيزي بايد دست اهلش باشد نه دست كسي كه با يك پخ كردن،مي ترسد و اسلحه مي كشد.اگر چاقو دست دكتر باشد،با آن ديگران را نجات مي دهد ولي اگر دست يك فرد نابلد باشد،ممكن است خطرساز باشد.بعدش هم مگر مداحان كشور،رئيس جمهور يا رهبرند كه با خود اسلحه حمل مي كنند.يعني مداحان هم در ليست افراد مشمول ترور مي باشند؟
به نظر من هفت تیر کمه حاجی باید بزنی تو کار RPG نارنجک تانک