اکرمی: کاش به مجلس خبرگان نمیرفتم
پارسینه: سیدکاظم اکرمی، نماینده مردم همدان در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی و وزیر آموزش و پرورش در دولت میرحسین موسوی در روزنامه شهروند نوشت:
در قرآن آیه شریفهای هست که میگوید: هرکسی باید از خودش حساب بکشد و خود را ارزیابی کند. در روایات داریم که هر شب موقع خواب کارهایی که انجام دادهاید را ارزیابی کنید و ببینید از صبح تا هنگام خواب چگونه رفتار کردهاید. بنابراین کارهای مختلفی که در زمینههای فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و ... انجام میدهیم قابل ارزیابی کردن است.
من هم اگر درصدد ارزیابی کارهایم برآیم و با توجه به تجربیاتی که امروز اندوختهام اگر بنا باشد به گذشته برگردم و در مورد اقداماتی که انجام دادهام قضاوت کنم بسیاری از اقدمات را تکرار نخواهم کرد. در روزگاری که به شغل معلمی در شهر همدان مشغول بودم میتوانستم کارهای فرهنگی بیشتری انجام دهم که نشد. میتوانستم اقداماتی را که انجام دادم مکتوب کنم اما این کار را هم انجام ندادم. در زمینه امر به معروف و نهی از منکر حدود ٢٠ جلسه سخنرانی داشتم که به نظر خودم حرفهای نویی را مطرح میکرد اما هیچکدام از آنها را به رشته تحریر در نیاوردم.
در دوران دانشجویی دوستی داشتم که امروز در اروپا زندگی میکند. او در آن دوران در رشته زبان انگلیسی تحصیل میکرد. خاطرم هست که یک روز به او گفتم میخواهم به کلاس درستان بیایم. گفت هماکنون کشور ما زیر نفوذ استعمار است و زبان انگلیسی خواندن کار درستی نیست. جالب آنکه حرفش مرا تحتتأثیر قرار داد و به کلاس آنها نرفتم. امروز میبینم کار اشتباهی کردم. نباید تحتتأثیر حرفهای این هم دانشگاهی قرار میگرفتم. لازم بود مکالمه و خواندن به زبان انگلیسی را میآموختم.
بعد از انقلاب هم اگر اصرار میکردم تا از همدان فردی وارد مجلس خبرگان شود که در رشته حقوق تحصیلکرده باشد و خودم به مجلس خبرگان نمیرفتم کار بهتری انجام داده بودم. اتفاقا در خاطرات خودم هم به این نکته اشاره کردهام. درست است که عده زیادی از دانشمندان اصرار کردند در انتخابات مجلس خبرگان نامنویسی کنم اما امروز که به عقب برمیگردم میبینم بهتر بود به جای من کسی وارد این مجلس میشد که تحصیلات حقوقی را گذرانده باشد. بهتر بود روی موضعم پافشاری میکردم.
در دوران وزارت آموزش و پرورش از اینکه از بعضی بزرگان مثل دکتر شریعتمداری یا دکتر شکوهی و مرحوم دکتر سحابی و عدهای از استادان علوم تربیتی استفاده لازم را نکردم ناراحتم. دوران جنگ بود. حالا فکر میکنم اگر حتی ماهی یکبار هم که شده این اساتید را دور هم جمع میکردم و از آنها در مورد نحوه عملکرد وزارت آموزش و پرورش نظرخواهی میکردم شاید کارهای بیشتری انجام میشد. خداوند به من توفیق داد تحصیلات را تا دوره دکترا ادامه دهم. در دوره مسئولیت آقای مظفر ایشان به من برای خدمت در سازمان پژوهش و تحقیقات علوم تربیتی حکم داد. ٣ ماه در آنجا بودم تا اینکه دکتر معین اصرار کرد مسئول دانشگاه تربیت معلم شوم. حالا که به عقب برمیگردم میگویم ایکاش پیشنهاد آقای دکتر معین را قبول نکرده و در سازمان پژوهش و تحقیقات علوم تربیتی مانده بودم.
امروز اما حتی در مورد مطالبی که از من در جراید منتشر میشود با برخی از خویشاوندان و همکارانم در دانشگاه در میان میگذارم و از آنها مشاوره میگیرم. به نظر من همه ما باید انتقاد از خود را آغاز کنیم تا بتوانیم اقدامات فردای خود را به نحو احسن انجام دهیم.
احسن به این شیوه تفکر
درودبرآنان که زلالی حقیقت از لابلای کلامشان جاریست ودرسی است برای من وامثال من که بایدهرروزخودرا محاسبه کنیم