چرا کشتارها در عراق و سوریه ویمن با فرانسه قابل مقایسه نیست ؟
پارسینه: بیایید از این منظر نگاه کنیم که چه چیزی باعث شد اتفاقات فرانسه در نگاه رسانه ها و البته افکار عمومی تا این حد برجسته شود ؟
در مقابل، افکار عمومی با بردن اسم سوریه یا عراق یاد کدام واژه می افتند ؟
پس از اتفاقات پاریس عده ای با پیش کشیدن اتفاقات در سوریه و یمن سعی در مقایسه انچه در کشورهای یمن و سوریه اتفاق افتاده با ماجرای فرانسه داشتند و دارند .
حقیقت ماجرا این است که وجه مشترک اتفاقات در همه کشور های فوق الذکر ، مرگ انسان های بیگناه و غیرنظامی است . در همه موارد ذکر شده انچه نادیده گرفته شده است ، ارزشمندی و حرمت جان انسان های بی گناه است .
تعرض و تعدی به جان انسانهایی که اصولا در جنگی شرکت نمی کنند اما جان خود را پای جنگ از دست می دهند.
امروزه در سوریه ، عراق و فلسطین به طور "روزمره" جان بسیاری از انسان های بیگناه مورد تجاوز قرار می گیرد . و دقیقا انچه کفه توجه رسانه ها را از کشته شدن انسان ها به سمت مسایل جنگ و درگیری های منطقه ای متمایل می کند ، متاسفانه عادی شدن و روزمره شدن کشتار انسان هاست .
در واقع کشته شدن روزمره تعدادی انسان بی گناه در مناطق جنگی خاورمیانه ، خود باعث بی توجهی رسانه ها به این مساله است .
واقعیت این است که بعد از مدتی به دلیل تعدد جان باختن افراد بیگناه ، بار دراماتیک مرگ انسان ها کم شده و دیگر کشش و جذابیت لازم جهت پوشش اخبار در رسانه ها را ندارد . انچنان که امروز اخبار سوریه بیشتر حول محور پوشش پیشروی طرفین درگیر ، ازاد سازی مناطق تحت پوشش طرفین مناقشه ، دستگیری و یا احیانا کشته شدن سرکردگان ارتش دو طرف و ... محدود شده است و تنها هر از گاهی به ذکر آماری از کشته شدن انسان های بیگناه بسنده می شود .
به طور مثال به لحاظ رسانه ای ارزش و جذابیت پوشش اخبار سوریه در درگیری و منازعه است .
سوال اصلی اینجاست ، ایا رسانه های تحت اختیار کسانی که به دنبال مقایسه یمن و سوریه و عراق بودند ، هر روزه اخبار مربوط به سوریه و عراق و میزان کشتار بیگناهان را پوشش می دادند ؟
در حالی که در آن طرف ماجرا ، در فرانسه انچه رسانه ها را مشتاق به پوشش لحظه به لحظه اخبار اتفاقات رخ داده می کند ، شگفتی ، تعجب ، غافل گیری و بهت است . به همه این ها بار درماتیک ماجرا را نیز اضافه کنید .
در واقع ار دید افکار عمومی موقعیت و محل وقوع خبر ارزش آن را تعریف می کند .
به لحاظ ذهنی ، جان باختن انسان ها در یک منطقه جنگی ناراحت کننده و غیر قابل تصور تر است یا جان باختن انسان ها در یک سالن تئاتر یا یک رستوران ؟
در واقع جدای از دست دادن جان انسان های بیگناه ، انچه ماجرای فرانسه را برجسته تر می کند ، شگفتی و غیر قابل پیش بینی بودن ماجراست . هیچ یک از واحد های افکار عمومی در اروپا انتظار ذهنی چنین اتفاقی را نداشتند و این خود تنها عاملی است که نباید اتفاقات سوریه و عراق را با فرانسه مقایسه کرد .
انچه ذکر شد به هیچ وجه در تایید کشتار مردم بیگناه یمن و سوریه و فلسطین نیست ، بلکه پاسخی است به این سوال که چرا رسانه ها و افکار عمومی مساله فرانسه را نسبت به فجایع تلخ تر که در یمن و سوریه رخ می دهد ، بیشتر مورد توجه قرار می دهند .
در واقع با توجه به پیش اگاهی و پیش زمینه ذهنی افکار عمومی از شرایط سوریه ، جدای از ناراحتی و غمگینانه بودن جان باختن عده ای ، مرگ نزدیک تر و قابل حدس تر است تا جان باختن عده ای در وسط یک رستوران به ضرب گلوله ...
گویی متاسفانه افکار عمومی با مرک انسان ها در سوریه "کنار" امده است و به خوبی میداند که چاره ای جز تحمل آن ندارد اما در مقابل هیچ تصوری از مرگ انسان ها در خیابان های پاریس ندارد .
بدون شک با طولانی شدن روند کشته شدن افراد در فرانسه ، تب اتفاقات رخ داده در پاریس فروکش خواهد کرد و ما شاهد عادی شدن اخبار فرانسه برای افکار عمومی و رسانه ها خواهیم بود .
اميد محدث - روزنامه نگار و كارشناس رسانه
اسم یه منطقه رو گذاشتن خاور میانه
که در کل دنیا نامش برابر میشه با مرگ و جنگ و کشتار
و روزی نیست که خبر از کشته شدن عده ای گزارش نشه
و تقریبا خونخواهی هم ندارن این کشته ها
طبق تفکر غرب
تا اینجا جنگ نباشه غرب در صلح نیست..
عااااااالی بود.هر چیزی زیاد بشه عادی میشه .مثلا در کشور خود ما اختلاس ها به یه چیز عادی تبدیل شده بود که الان رسانه ها برای نشون دادن فاجعه بابک زنجانی وامثالهم مجبورت رقم رو با چیز ملموس تری واسه مردم معادل سازی کنن مثلا ثروت زنجانی معادل بودجه کشور یا فلان قدر یارانه
عااااااالی بود.هر چیزی زیاد بشه عادی میشه .مثلا در کشور خود ما اختلاس ها به یه چیز عادی تبدیل شده بود که الان رسانه ها برای نشون دادن فاجعه بابک زنجانی وامثالهم مجبورت رقم رو با چیز ملموس تری واسه مردم معادل سازی کنن مثلا ثروت زنجانی معادل بودجه کشور یا فلان قدر یارانه
حرف دلمو زدی بخدا
نخیر دوست عزیز... بحث صرفا بر سر اینکه کشت و کشتار در خاورمیانه عادی شده نیست... بلکه بر سر اینه که متاسفانه بعضی از ما قرار نیست از اون کعبه آمالی که از بعضی کشورها و کاراشون ساختیم، دست بکشیم و براحتی در صدد توجیه اون هستیم... مثلا رسانه ها و بعضی افراد مدام از جنایات استالین، چین و کره شمالی و امثالهم یاد می کنند و اونها رو در کنار هیتلر بزرگترین جانیان بشری می نامند... اما امریکا که بمب اتمی رو سر مردم ژاپن انداخت، واسشون تبدیل به تندیس ازادی و رهایی میشه... غربی که هر روز داره از کشت و کشتارهای اسراییل و عربستان و داعش حمایت های علنی و غیر علنی میکنه رو سنبل ازادی بیان و حقوق بشر می دونن... در حالیکه همین مدافعین حقوق بشر دستاشون به اندازه هیتلرها و استالین در خون این بشر غرق شده و متاسفانه خیلی از ما برای اونها داریم هورا می کشیم... البته به اسم اینکه مردم بی گناه کشته شدن... اما هیچوقت هیچ کدوم از این رسانه ها یا مثلا هنرمندان که الان دلسوز شدن، حاضر نیستن در جشنواره های اونا در اعتراض به این جنایات شرکت نکنن...