۶ رفتاری که موفقیت را از شما دور میکنند
پارسینه: همه ما رفتارها و نقاط ضعفی داریم که مختص خودمان است و میدانیم که داشتن چنین رفتارهایی خیلی اوقات مانع پیشرفت و رشدمان شده است.
اما راستش را بخواهید هیچ وقت آنقدر با خودمان روراست نبودهایم که این رفتارها را شناسایی کنیم و ببینیم دقیقا چه چیزی درونمان وجود دارد که موقعی که دو قدمی موفقیت ایستادهایم، عقبگرد میکنیم، برمیگردیم و از اینکه در شادی بعد از آن موفقیت سهیم شویم، هراسانیم.
در این مقاله به چند رفتاری که باعث میشوند نتوانیم به سمت اتفاقات مثبت برویم، اشاره میکنیم تا شما آنها را در خود ریشهیابی کنید و درصدد رفع آن بکوشید.
۱- بدبینی
بدبینی مانع شادی در زندگیمان میشود. حتی این رفتار باعث میشود گاهی شادی را به دهان بقیه هم زهر کنیم. وقتی کسی بدبین باشد، نمیتواند آن طور که شایسته خوشحالی و شادیست، آن را بچشد و با آن زندگی کند. همیشه میخواهد دلیلی بیاورد تا ثابت کند همه دنیا و اتفاقاتش بر ضد او هستند و هیچ دلیلی برای شادی کردن وجود ندارد. آدمهای بدبین حتی از دل مثبتترین حوادث، تلخترین نکته را میبینند و در مقابل نشاط و خوشحالی ممانعت میکنند. اینها همان آدمهایی هستند که وقتی با ذوق و شوق چیزی را برایشان تعریف میکنی توی ذوقت میزنند یا اگر با آنها حرف بزنی همیشه آیه یأس میخوانند. اگر چنین ویژگیای درون خود دارید، با کمی دقت میبینید که چقدر این رفتار باعث شده تنها باشید و کمتر کسی خودش را به شما نزدیک میکند.
۲- شکایت
افرادی که همیشه شاکی هستند هم مانند افراد بدبین عمل میکنند با این تفاوت که، شکایت مانع تلاششان میشود. این افراد همیشه و همهجا در حال غر زدن هستند. غر زدن و شکایت باعث میشود هیچوقت پشتکار نداشته باشند و همیشه توجیهی برای تلاش نکردن خود داشته باشند. افراد شاکی را ببینید! نشستهاند و فقط انتقاد میکنند.
از وضع موجود در جامعه، از شرایط زندگی، از گرانی، از مملکت و از همه چیز٫، اما خودشان در حد هوش و توانی که دارند کاری را از پیش نمیبرند. شکایت و ناله کردن را دور بریزید. ببینید خودتان چقدر میتوانید اوضاع را به نفع خودتان جلو ببرید.
وقتی شکایت میکنید، روی نواقص و تقصیرهای دیگران تمرکز دارید. اما وقتی به فکر تغییر اوضاع میافتید، ذهنتان شروع به یافتن راه حلهای خلاقانه میکند؛ بنابراین همیشه افراد شاکی و غرغرو، ناتوان از تغییر هستند و در عوض افرادی که روی راه حلها تمرکز میکنند، ذهنی پویا و خلاق و موفق دارند.
۳- خودشیفتگی
خودشیفتگی و خودبزرگ بینی مانع محبوبیت و معاشرت میشوند. آدمهای خودشیفته، هیچکس را لایق معاشرت و دوستی با خود نمیبینند. آنها گمان میکنند خودشان عقل کل هستند و تحمل نظرات و رفتارهای دیگران را ندارند.
در واقع افراد خودشیفته خود را در مرکز هستی میبینند و همه چیز را با معیار خود میسنجند. آنها میتوانند دور خودشان حصار بکشند و اگر با کسی هم رابطهای برقرار کنند، آنقدر در آن رابطه خود را به رخ میکشند و توقعات بالا دارند که افراد ترجیح میدهند رابطهشان را با آنها قطع کنند. نکته دیگر در مورد این افراد این است که، میخواهند در هر جمع و در کنار هرکسی، مرکز توجه باشند و برای این کار دست به هر حرکتی میزنند. برای همین است که خیلی زود افراد را متوجه این رفتار عجیبشان میکنند و بقیه را از خود میرانند.
۴- عادت کردن
عادت کردن رفتاریست که همه ما در هر برههای از زندگی دچارش میشویم. عادت کردن مانع تغییر میشود. خیلی از ما ماندن در یک وضعیت را، هرچند آن وضعیت برایمان ناخوشایند و آزار دهنده باشد، به تغییر دادنش ترجیح میدهیم. چرا که از تغییر کردن و تغییر دادن اوضاعمان واهمه داریم. خیلی از افرادی که در یک رابطه نابهسامان میمانند و جرات جدا کردن خودشان از آن وضعیت را ندارند، دچار چنین رفتاری هستند.
چراکه از تغییر کردن میترسند و ترجیح میدهند تحقیر شوند تا اینکه وضعیت را به نفع خودشان عوض کنند. یا افرادی که در رشتهای درس میخوانند که نه به آن علاقهای دارند و نه آینده خود را در آن میبینند. آنها عمر خود را در آن رشته تباه میکنند، اما دست به یک تغییر اساسی نمیزنند.
۵- کمرویی
کمروها پیشرفتی نمیکنند. تقریبا افراد کم رو همان کسانی هستند که از آنها سواستفاده میشود و با اینکه بدترین ضربهها را میخورند، اما صدایشان در نمیآید. اگر شما هم جزء افراد کمرو هستید این را بدانید که باید از یک جا شروع کنید. سکوت و پایمالی حقتان آسیبزاتر است تا اینکه برای تحقق حقوق خود اعتراض کنید، ولو آنکه آن اعتراض مثمر ثمر نباشد.
۶- ترس
ترسیدن مانع روبرو شدن با وقایع و ایستادن را دارد. آدمهای ترسو، ترس را درون ذهنشان آن قدر بزرگ میکنند که دیگر توان روبرو شدن با واقعیت را ندارند. وقایع غلو شده منجر به ترس و در نتیجه عدم روبرویی با آنها میشود.
آدمهای ترسو تمام زندگیشان را صرف اجتناب میکنند و نگران چیزهایی میشوند که شاید هیچوقت برایشان اتفاق نیفتد. این افراد بیشتر از بقیه در معرض اختلال روانی «وسواس ذهنی» میشوند.
منبع: روزنامه اطلاعات
در این مقاله به چند رفتاری که باعث میشوند نتوانیم به سمت اتفاقات مثبت برویم، اشاره میکنیم تا شما آنها را در خود ریشهیابی کنید و درصدد رفع آن بکوشید.
۱- بدبینی
بدبینی مانع شادی در زندگیمان میشود. حتی این رفتار باعث میشود گاهی شادی را به دهان بقیه هم زهر کنیم. وقتی کسی بدبین باشد، نمیتواند آن طور که شایسته خوشحالی و شادیست، آن را بچشد و با آن زندگی کند. همیشه میخواهد دلیلی بیاورد تا ثابت کند همه دنیا و اتفاقاتش بر ضد او هستند و هیچ دلیلی برای شادی کردن وجود ندارد. آدمهای بدبین حتی از دل مثبتترین حوادث، تلخترین نکته را میبینند و در مقابل نشاط و خوشحالی ممانعت میکنند. اینها همان آدمهایی هستند که وقتی با ذوق و شوق چیزی را برایشان تعریف میکنی توی ذوقت میزنند یا اگر با آنها حرف بزنی همیشه آیه یأس میخوانند. اگر چنین ویژگیای درون خود دارید، با کمی دقت میبینید که چقدر این رفتار باعث شده تنها باشید و کمتر کسی خودش را به شما نزدیک میکند.
۲- شکایت
افرادی که همیشه شاکی هستند هم مانند افراد بدبین عمل میکنند با این تفاوت که، شکایت مانع تلاششان میشود. این افراد همیشه و همهجا در حال غر زدن هستند. غر زدن و شکایت باعث میشود هیچوقت پشتکار نداشته باشند و همیشه توجیهی برای تلاش نکردن خود داشته باشند. افراد شاکی را ببینید! نشستهاند و فقط انتقاد میکنند.
از وضع موجود در جامعه، از شرایط زندگی، از گرانی، از مملکت و از همه چیز٫، اما خودشان در حد هوش و توانی که دارند کاری را از پیش نمیبرند. شکایت و ناله کردن را دور بریزید. ببینید خودتان چقدر میتوانید اوضاع را به نفع خودتان جلو ببرید.
وقتی شکایت میکنید، روی نواقص و تقصیرهای دیگران تمرکز دارید. اما وقتی به فکر تغییر اوضاع میافتید، ذهنتان شروع به یافتن راه حلهای خلاقانه میکند؛ بنابراین همیشه افراد شاکی و غرغرو، ناتوان از تغییر هستند و در عوض افرادی که روی راه حلها تمرکز میکنند، ذهنی پویا و خلاق و موفق دارند.
۳- خودشیفتگی
خودشیفتگی و خودبزرگ بینی مانع محبوبیت و معاشرت میشوند. آدمهای خودشیفته، هیچکس را لایق معاشرت و دوستی با خود نمیبینند. آنها گمان میکنند خودشان عقل کل هستند و تحمل نظرات و رفتارهای دیگران را ندارند.
در واقع افراد خودشیفته خود را در مرکز هستی میبینند و همه چیز را با معیار خود میسنجند. آنها میتوانند دور خودشان حصار بکشند و اگر با کسی هم رابطهای برقرار کنند، آنقدر در آن رابطه خود را به رخ میکشند و توقعات بالا دارند که افراد ترجیح میدهند رابطهشان را با آنها قطع کنند. نکته دیگر در مورد این افراد این است که، میخواهند در هر جمع و در کنار هرکسی، مرکز توجه باشند و برای این کار دست به هر حرکتی میزنند. برای همین است که خیلی زود افراد را متوجه این رفتار عجیبشان میکنند و بقیه را از خود میرانند.
۴- عادت کردن
عادت کردن رفتاریست که همه ما در هر برههای از زندگی دچارش میشویم. عادت کردن مانع تغییر میشود. خیلی از ما ماندن در یک وضعیت را، هرچند آن وضعیت برایمان ناخوشایند و آزار دهنده باشد، به تغییر دادنش ترجیح میدهیم. چرا که از تغییر کردن و تغییر دادن اوضاعمان واهمه داریم. خیلی از افرادی که در یک رابطه نابهسامان میمانند و جرات جدا کردن خودشان از آن وضعیت را ندارند، دچار چنین رفتاری هستند.
چراکه از تغییر کردن میترسند و ترجیح میدهند تحقیر شوند تا اینکه وضعیت را به نفع خودشان عوض کنند. یا افرادی که در رشتهای درس میخوانند که نه به آن علاقهای دارند و نه آینده خود را در آن میبینند. آنها عمر خود را در آن رشته تباه میکنند، اما دست به یک تغییر اساسی نمیزنند.
۵- کمرویی
کمروها پیشرفتی نمیکنند. تقریبا افراد کم رو همان کسانی هستند که از آنها سواستفاده میشود و با اینکه بدترین ضربهها را میخورند، اما صدایشان در نمیآید. اگر شما هم جزء افراد کمرو هستید این را بدانید که باید از یک جا شروع کنید. سکوت و پایمالی حقتان آسیبزاتر است تا اینکه برای تحقق حقوق خود اعتراض کنید، ولو آنکه آن اعتراض مثمر ثمر نباشد.
۶- ترس
ترسیدن مانع روبرو شدن با وقایع و ایستادن را دارد. آدمهای ترسو، ترس را درون ذهنشان آن قدر بزرگ میکنند که دیگر توان روبرو شدن با واقعیت را ندارند. وقایع غلو شده منجر به ترس و در نتیجه عدم روبرویی با آنها میشود.
آدمهای ترسو تمام زندگیشان را صرف اجتناب میکنند و نگران چیزهایی میشوند که شاید هیچوقت برایشان اتفاق نیفتد. این افراد بیشتر از بقیه در معرض اختلال روانی «وسواس ذهنی» میشوند.
منبع: روزنامه اطلاعات
ارسال نظر