هنر درمانی، ذهن کودکان معلول را فعال میکند
پارسینه: یکی از معلولیتهای رشدی کودکان، کم توانی ذهنی است؛ کم توانی که شامل نقائصی در تواناییهای شناختی و رفتارهای لازم برای کفایت شخصی و اجتماعی میشود.
به گفته فریبا یوسفی، مدرس دانشگاه، هم اکنون حدود ۱۰۰ میلیون کودک معلول در جهان وجود دارد؛ حدود پانزده درصد از جمعیت دنیا را معلولان، نابینایان، ناشنوایان، مادران دارای نوزاد، جانبازان و ... تشکیل میدهند. این افراد نیز حق زندگی، تفریح و خروج از منزل دارند.
فاطمه سنجری، مدیرعامل انجمن حامیان کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی نیز در این خصوص اظهارداشت: «در حال حاضر آینده مبهم، وضعیت اشتغال و معیشت، بزرگترین دغدغه این کودکان و نوجوانان است».
آینده مبهم این کودکان باعث شده تا والدین آنها پیامدهای منفی گستردهای را از ابتدای تولد فرزندشان برای خود توصیف کنند. بسیاری از آنها با احساس شدید غم و اندوه عود کننده و احساس یاس و ناامیدی از گذشته دور درگیر بوده اند و سردرگمی، فقدان و مشقت زیادی را تجربه میکنند. آنان اغلب از این که دیگران آنان را متهم سازند و مورد تمسخر قرار دهند و آنها را به لحاظ ژنتیکی با کوتاهی در مراقبت یا بی توجهی در تولد فرزندشان مقصر بدانند میترسند. واکنش دیگر آنها وابسته کردن کودک به خود و تبدیل خود به کسی است که همه وظیفه اش رفع نیازهای کودک است.
از سوی دیگر وجود برخی از مسائل، والدین این کودکان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به پریشانیهای روانی اجتماعی قرار میدهد. مسائلی همچون نیاز به فراهم کردن شرایط ویژه رشد این کودکان و رویارویی با استرسهایی از جمله رفتارهای قالبی، مشکلات زبانی، قشقرق و نداشتن مهارت مراقبت از خود، باعث تضعیف کارکرد طبیعی مادر میشود. به همین خاطر است که میانگین اختلالات روانشناختی در مادران کودکان استثنایی و به ویژه مادران کودکان کم توان ذهنی بیشتر از مادران کودکان عادی است.
مشکلات رفتاری این کودکان ممکن است تاثیرات نامطلوبی بر استرس تجربه شده و سلامت روان والدین آنها اعمال کند و منجر به کاهش بهزیستی مادران آنها شود.
همچنین استرس فرزند پروری میتواند منجر به عملکرد ضعیف در مهارتهای فرزند پروری شود و ضعف در مهارتهای فرزند پروری نیز منجر به افزایش مشکلات رفتاری این کودکان شود. در نهایت چرخهای معیوب از تعاملات ناکارآمد والد- کودک به وجود آید و با گذشت زمان بر مسایل و مشکلات آنها بیفزاید.
این در حالی است که میتوان با هنر درمانی و بازی درمانی بسیاری از مشکلات این کودکان و والدین شان را برطرف کرد.
عذرا اسدی، مسوول فنی یکی از مراکز توانبخشی، هنر درمانی و بازی درمانی را برای افراد معلول مفید ارزیابی کرد و گفت: هنر درمانی میتواند به ذهن معلول پویایی و تحرک ببخشد.
وی افزود: برخی از بچههای معلول قدرت جسمی و ذهنی پایینی دارند، اما با آموزش تکنیکهای خاص میتوانند آثار هنری زیبایی را خلق کنند. در راستای انجام این کار هنری، هم ذهن معلول فعال میشود و هم او حرکتی انجام میدهد.
وی با تاکید بر تغییر نگرش منفی برخی خانوادهها نسبت به داشتن فرزندی معلول اظهارداشت: با ایجاد بستری مناسب برای حضور معلولان در جامعه و فرهنگسازی مناسب، میتوان زمینه شکوفایی و پیشرفت این قشر از افراد جامعه را فراهم کرد.
برنامههای آموزشی استرس والدین را کاهش میدهد
محبوبه رفیعی، دانش آموخته دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ طی پژوهشی با راهنمایی دکتر علی فتحی آشتیانی به اثربخشی برنامه فرزند پروری مثبت بر کاهش استرس فرزند پروری، افزایش بهزیستی روانشناختی و تغییر سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی پرداخته است.
نتایج پژوهش او نشان داده است که اجرای برنامه آموزشی منجر به کاهش معنادار استرس فرزندپروری و افزایش معنادار بهزیستی روانشناختی مادران میشود، اما این برنامهها تغییری در سبک فرزند پروری آنان ایجاد نکرده است.
او با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش پیشنهاد داده است که درمانگران با انجام این مداخلات، گام موثری در جهت کاهش مشکلات روانشناختی مادران کودکان کم توان ذهنی بردارند.
فاطمه سنجری، مدیرعامل انجمن حامیان کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی نیز در این خصوص اظهارداشت: «در حال حاضر آینده مبهم، وضعیت اشتغال و معیشت، بزرگترین دغدغه این کودکان و نوجوانان است».
آینده مبهم این کودکان باعث شده تا والدین آنها پیامدهای منفی گستردهای را از ابتدای تولد فرزندشان برای خود توصیف کنند. بسیاری از آنها با احساس شدید غم و اندوه عود کننده و احساس یاس و ناامیدی از گذشته دور درگیر بوده اند و سردرگمی، فقدان و مشقت زیادی را تجربه میکنند. آنان اغلب از این که دیگران آنان را متهم سازند و مورد تمسخر قرار دهند و آنها را به لحاظ ژنتیکی با کوتاهی در مراقبت یا بی توجهی در تولد فرزندشان مقصر بدانند میترسند. واکنش دیگر آنها وابسته کردن کودک به خود و تبدیل خود به کسی است که همه وظیفه اش رفع نیازهای کودک است.
از سوی دیگر وجود برخی از مسائل، والدین این کودکان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به پریشانیهای روانی اجتماعی قرار میدهد. مسائلی همچون نیاز به فراهم کردن شرایط ویژه رشد این کودکان و رویارویی با استرسهایی از جمله رفتارهای قالبی، مشکلات زبانی، قشقرق و نداشتن مهارت مراقبت از خود، باعث تضعیف کارکرد طبیعی مادر میشود. به همین خاطر است که میانگین اختلالات روانشناختی در مادران کودکان استثنایی و به ویژه مادران کودکان کم توان ذهنی بیشتر از مادران کودکان عادی است.
مشکلات رفتاری این کودکان ممکن است تاثیرات نامطلوبی بر استرس تجربه شده و سلامت روان والدین آنها اعمال کند و منجر به کاهش بهزیستی مادران آنها شود.
همچنین استرس فرزند پروری میتواند منجر به عملکرد ضعیف در مهارتهای فرزند پروری شود و ضعف در مهارتهای فرزند پروری نیز منجر به افزایش مشکلات رفتاری این کودکان شود. در نهایت چرخهای معیوب از تعاملات ناکارآمد والد- کودک به وجود آید و با گذشت زمان بر مسایل و مشکلات آنها بیفزاید.
این در حالی است که میتوان با هنر درمانی و بازی درمانی بسیاری از مشکلات این کودکان و والدین شان را برطرف کرد.
عذرا اسدی، مسوول فنی یکی از مراکز توانبخشی، هنر درمانی و بازی درمانی را برای افراد معلول مفید ارزیابی کرد و گفت: هنر درمانی میتواند به ذهن معلول پویایی و تحرک ببخشد.
وی افزود: برخی از بچههای معلول قدرت جسمی و ذهنی پایینی دارند، اما با آموزش تکنیکهای خاص میتوانند آثار هنری زیبایی را خلق کنند. در راستای انجام این کار هنری، هم ذهن معلول فعال میشود و هم او حرکتی انجام میدهد.
وی با تاکید بر تغییر نگرش منفی برخی خانوادهها نسبت به داشتن فرزندی معلول اظهارداشت: با ایجاد بستری مناسب برای حضور معلولان در جامعه و فرهنگسازی مناسب، میتوان زمینه شکوفایی و پیشرفت این قشر از افراد جامعه را فراهم کرد.
برنامههای آموزشی استرس والدین را کاهش میدهد
محبوبه رفیعی، دانش آموخته دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ طی پژوهشی با راهنمایی دکتر علی فتحی آشتیانی به اثربخشی برنامه فرزند پروری مثبت بر کاهش استرس فرزند پروری، افزایش بهزیستی روانشناختی و تغییر سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی پرداخته است.
نتایج پژوهش او نشان داده است که اجرای برنامه آموزشی منجر به کاهش معنادار استرس فرزندپروری و افزایش معنادار بهزیستی روانشناختی مادران میشود، اما این برنامهها تغییری در سبک فرزند پروری آنان ایجاد نکرده است.
او با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش پیشنهاد داده است که درمانگران با انجام این مداخلات، گام موثری در جهت کاهش مشکلات روانشناختی مادران کودکان کم توان ذهنی بردارند.
منبع: سیناپرس
ارسال نظر