حکم قصاص اعضای بدن
پارسینه: «و ما در آن کتاب بر آنها مقرر داشتیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بینى در برابر بینى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است (قصاص میشوند) و زخمها نیز قصاص دارند».
به نقل از اسلام کوئست این مطلب را بخوانید
آیات قرآن و احادیث در مورد قصاص عضو معیوب در مقابل عضو سالم کداماند
پاسخ اجمالی
در قرآن کریم و درباره قصاص نفس و نیز قصاص اعضای بدن انسان چنین آمده است: «وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ»؛ [۱]«و ما در آن کتاب بر آنها مقرر داشتیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بینى در برابر بینى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است (قصاص میشوند) و زخمها نیز قصاص دارند».
در این آیه اعلام نشده است که اگر عضوی معیوب باشد، نمیتوان عضو سالم را در برابر آن قصاص کرد، اما با مراجعه به روایات مربوط به قصاص و دیه، تفاوتهایی میان دیه و قصاص عضو ناقص، با دیه و قصاص عضو سالم مشاهده میشود:
امام باقر (ع) فرمود: «امیرالمؤمنین (ع) در مورد مرد یک چشمى که همان چشم سالمش نیز توسط فردی کور شده بود، حکم داد که یکى از دو چشم طرف مقابل را کور کنند و علاوه بر آن، نیمى از دیه چشم نیز به فردی که کاملاً کور شده پرداخت شود. البته اگر فرد آسیبدیده بخواهد، میتواند دیه کامل را گرفته و از [کور کردن]چشم جانی در گذرد». [۲]امام باقر (ع) فرمود:: «اگر زبان کسى را ببرند که لال باشد یا چشم کسى را از حدقه خارج کنند که نابینا باشد...، باید یک سوم خونبها بپردازند». [۳]
از امام صادق (ع) پرسیدند: اگر دست ناسالم کسى را ببرند خونبهاى آن چیست؟ آنحضرت فرمود:: «در دست شل و ناسالم یک سوم دیه پرداخت میشود». [۴]امام صادق (ع) در مورد چشم کورى که در جایش استوار است و [بر اثر جنایت شخصى]فرو میرود، فرمود: «امیرالمؤمنین على بن ابیطالب (ع) در چنین پروندهای حکم فرمود که نصف دیه چشم سالم به آسیبدیده پرداخت شود». [۵]
لازم به ذکر است که در کتب فقهی، این روایات مورد بررسی قرار گرفته و حکم نهایی با جمعبندی میان روایات اعلام شده است.
[۱]. مائده، ۴۵.
[۲]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج. ۷، ص. ۳۱۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۳]. همان، ص. ۳۱۸.
[۴]. طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج. ۱۰، ص. ۲۷۰، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۵]. الکافی، ج. ۷، ص. ۳۱۸.
منبع: اسلام کوئیست
ارسال نظر