چرا ایرانی ها روز به روز فقیرتر می شوند؟
پارسینه: همین چند روز پیش بود که گزارش مرکز آمار از درآمد دهک ها نشان از اختلاف طبقاتی عمیق بین مردم کشور داشت...
پارسینه-گروه اقتصادی: همین چند روز پیش بود که گزارش مرکز آمار از درآمد دهک ها نشان از اختلاف طبقاتی عمیق بین مردم کشور داشت.
بنابر دهک بندیهای مرکز آمار در آمار هزینه-درآمد خانوارهای شهری در سال 91 دهک اول شهری با متوسط تعداد 19/1نفر افراد صاحب درآمد در خانوار با حدود چهار میلیون و 500 هزار تومان کمترین درآمد را در بین سایر دهکها در طول سال بدست میآورند.
در دهک دوم تعداد افراد دارای درآمد با رشد نسبت به دهک اول به 25/1 افزایش مییابد همچنین متوسط درآمد نیز حدود سه میلیون بیشتر بوده و به هفت میلیون و 783 هزار تومان میرسد. بنابراین گزارش فاصله درآمدی بین دهک دوم و سوم نسبت به فاصله اول و دوم حدود یک میلیون کمتر است به گونهای که از هفت میلیون و 783 هزار تومان درآمد دهک دوم به 9 میلیون و 757 هزار تومان با 26/1فرد درآمدزا در دهک سوم افزایش مییابد.
متوسط درآمد سالانه دهک چهارم از مرز 10 میلیون تومان عبور میکند تا با حضور 33/1نفر درآمد زا در خانوارهای این گروه سالانه 11 میلیون و 401 هزار تومان درآمد کسب شود.بر این اساس فاصله درآمدی بین دهک سوم و چهارم حدود دو میلیون تومان خواهد بود. اما با وجود کاهش متوسط تعداد افراد دارای درآمد در خانوارهای دهک پنجم نسبت به چهارم به 31/1نفر، درآمد سالانه بین این دو بخش با رشد 5/2میلیون تومانی از تغییر درآمد دهک سوم و چهارم بیشتر خواهد بود.
بر اساس این گزارش با عبور از نیمه دهکهای درآمدی شهری تفاوت مالی بین گروهها نیز بیشتر میشد به گونهای که فاصله درآمد بین دهک پنجم و ششم بیش از سه میلیون و 500 هزار تومان بوده و به 14 میلیون و 900 هزار تومان میرسید. در عین حال تفاوت بین دهکها صعودی ادامه یافته و با رشد سه میلیون و 800 هزار تومانی به 17 میلیون و 100 هزار تومان در دهک هفتم درآمدی شهری با متوسط 42/1نفر صاحب درآمد افزایش مییافت.
درآمد متوسط سالانه در دهک هشتم 20 میلیونی میشود تا جایی که با افزایش افراد درآمدزا به 65/1 نفر در این دهک تفاوت متوسط درآمد نیز همچنان در رنج سه میلیون تومانی باقی میماند.
اما متوسط درآمد سالانه دهک درآمدی شهری در حالی در گروه نهم به بیش از 25 میلیون تومان افزایش مییابد که تفاوت درآمدی پنج میلیون تومانی بین دو دهک هشتم و نهم محسوس بوده و برای اولین بار در بین دهکها در فاصله بین این دو بخش اتفاق میافتد.
این در حالی بود که متوسط تعداد افراد دارای درآمد در خانوارها نیز از 65/1 در دهک هشتم به 78/1 در دهک نهم افزایش یافته است. همچنین بنابر اعداد و ارقام مرکز آمار ایران درآمد سالانه در دهک دهم شهری به یکباره با رشد 20 میلیون تومانی از 25 میلیون دهک نهم به بالغ بر 43 میلیون و 580 میلیون تومان در دهک دهم میرسد تا دهک آخر درآمدی شهری ثروتمند ترین گروه باشد.
در عین حال متوسط تعداد افراد صاحب درآمد نیز که در بین 9 دهک ابتدایی بین یک تا 78/1متغیر بود در دهک دهم از دو نفر بیش تر شده و به 02/2نفر افزایش مییابد.
به این ترتیب بود که می توان اختلاف درآمدها بین دهک ها را در این آمار مشاهده کرد که خود نمونه بارزی از اختلاف طبقاطی است.
حالا اما گزارش جدید بانک مرکزی نیز حاکی از این است که دخل و خرج خانوارها با هم نمی خواند.بنا بر این گزارش هر خانوار ایرانی در سال 91 بهطور میانگین یکمیلیونو 747هزارتومان هزینه خوراکی و غیرخوراکی داشته است و در مقابل میانگین درآمد پولی خانوار در این سال یکمیلیونو 140هزارتومان ماهانه برآورد شده است که مقایسه این آمار نشان میدهد میانگین درآمد خانوار 35درصد کمتر از متوسط هزینهها بوده است.
حتی اگر درآمدهای غیرپولی خانوار را هم به مجموع درآمدها اضافه کنیم باز هم هرماه متوسط درآمد خانوار به یکمیلیونو 358هزارتومان میرسد که 22درصد عقبتر از هزینههای ماهانه خواهد بود.
این در حالی است که حداقل دستمزد تعیینشده برای کارگران یکمیلیونو 300هزارتومان از هزینههای ماهانه خانوار در سال 91 کمتر بوده است.
عقبماندگی دستمزد از تورم، موضوعی است که بارها از سوی تحلیلگران اقتصادی و پژوهشگران خطفقر عنوان شده است ولی شاید تا زمانی که با اعداد و ارقام رسمی اعلامشده مقایسه نشود؛ چندان ملموس و قابلدرک نباشد.
به این ترتیب است که با اعلام عدد درآمد 2 میلیون تومانی برای خط فقر ، بسیاری از خانوارهای ایرانی با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.
مشکلاتی که اگر گرانی های جدید در راه باشد بیشتر و بیشتر می شوند و این مساله با امیدهایی که مردم به دولت تدبیر و امید بسته اند تناقض خواهد داشت.
بنابر دهک بندیهای مرکز آمار در آمار هزینه-درآمد خانوارهای شهری در سال 91 دهک اول شهری با متوسط تعداد 19/1نفر افراد صاحب درآمد در خانوار با حدود چهار میلیون و 500 هزار تومان کمترین درآمد را در بین سایر دهکها در طول سال بدست میآورند.
در دهک دوم تعداد افراد دارای درآمد با رشد نسبت به دهک اول به 25/1 افزایش مییابد همچنین متوسط درآمد نیز حدود سه میلیون بیشتر بوده و به هفت میلیون و 783 هزار تومان میرسد. بنابراین گزارش فاصله درآمدی بین دهک دوم و سوم نسبت به فاصله اول و دوم حدود یک میلیون کمتر است به گونهای که از هفت میلیون و 783 هزار تومان درآمد دهک دوم به 9 میلیون و 757 هزار تومان با 26/1فرد درآمدزا در دهک سوم افزایش مییابد.
بر اساس این گزارش با عبور از نیمه دهکهای درآمدی شهری تفاوت مالی بین گروهها نیز بیشتر میشد به گونهای که فاصله درآمد بین دهک پنجم و ششم بیش از سه میلیون و 500 هزار تومان بوده و به 14 میلیون و 900 هزار تومان میرسید. در عین حال تفاوت بین دهکها صعودی ادامه یافته و با رشد سه میلیون و 800 هزار تومانی به 17 میلیون و 100 هزار تومان در دهک هفتم درآمدی شهری با متوسط 42/1نفر صاحب درآمد افزایش مییافت.
درآمد متوسط سالانه در دهک هشتم 20 میلیونی میشود تا جایی که با افزایش افراد درآمدزا به 65/1 نفر در این دهک تفاوت متوسط درآمد نیز همچنان در رنج سه میلیون تومانی باقی میماند.
اما متوسط درآمد سالانه دهک درآمدی شهری در حالی در گروه نهم به بیش از 25 میلیون تومان افزایش مییابد که تفاوت درآمدی پنج میلیون تومانی بین دو دهک هشتم و نهم محسوس بوده و برای اولین بار در بین دهکها در فاصله بین این دو بخش اتفاق میافتد.
این در حالی بود که متوسط تعداد افراد دارای درآمد در خانوارها نیز از 65/1 در دهک هشتم به 78/1 در دهک نهم افزایش یافته است. همچنین بنابر اعداد و ارقام مرکز آمار ایران درآمد سالانه در دهک دهم شهری به یکباره با رشد 20 میلیون تومانی از 25 میلیون دهک نهم به بالغ بر 43 میلیون و 580 میلیون تومان در دهک دهم میرسد تا دهک آخر درآمدی شهری ثروتمند ترین گروه باشد.
در عین حال متوسط تعداد افراد صاحب درآمد نیز که در بین 9 دهک ابتدایی بین یک تا 78/1متغیر بود در دهک دهم از دو نفر بیش تر شده و به 02/2نفر افزایش مییابد.
به این ترتیب بود که می توان اختلاف درآمدها بین دهک ها را در این آمار مشاهده کرد که خود نمونه بارزی از اختلاف طبقاطی است.
حالا اما گزارش جدید بانک مرکزی نیز حاکی از این است که دخل و خرج خانوارها با هم نمی خواند.بنا بر این گزارش هر خانوار ایرانی در سال 91 بهطور میانگین یکمیلیونو 747هزارتومان هزینه خوراکی و غیرخوراکی داشته است و در مقابل میانگین درآمد پولی خانوار در این سال یکمیلیونو 140هزارتومان ماهانه برآورد شده است که مقایسه این آمار نشان میدهد میانگین درآمد خانوار 35درصد کمتر از متوسط هزینهها بوده است.
حتی اگر درآمدهای غیرپولی خانوار را هم به مجموع درآمدها اضافه کنیم باز هم هرماه متوسط درآمد خانوار به یکمیلیونو 358هزارتومان میرسد که 22درصد عقبتر از هزینههای ماهانه خواهد بود.
این در حالی است که حداقل دستمزد تعیینشده برای کارگران یکمیلیونو 300هزارتومان از هزینههای ماهانه خانوار در سال 91 کمتر بوده است.
عقبماندگی دستمزد از تورم، موضوعی است که بارها از سوی تحلیلگران اقتصادی و پژوهشگران خطفقر عنوان شده است ولی شاید تا زمانی که با اعداد و ارقام رسمی اعلامشده مقایسه نشود؛ چندان ملموس و قابلدرک نباشد.
به این ترتیب است که با اعلام عدد درآمد 2 میلیون تومانی برای خط فقر ، بسیاری از خانوارهای ایرانی با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.
مشکلاتی که اگر گرانی های جدید در راه باشد بیشتر و بیشتر می شوند و این مساله با امیدهایی که مردم به دولت تدبیر و امید بسته اند تناقض خواهد داشت.
وقتی مردم به فکر خودشان نیستند و می گزارند هرکسی هرچه دلش می خواهد سرشان بیاورد دیگر از دیگران چه می توان توقع داشت؟؟؟؟؟
دلیلش کاملا مشخصه !! درآمد کشور به جای اینکه صرف مردمش بشه هزینه میشه برای خیالبافی
خب چرا ؟
خدا عاقبت مونو بخیر کنه
...
چون رییس جمهورمان به جای تدبیر و عقلانیت، منتظر بود قطع نامه دون آمریکا پاره شه