گوناگون

بازنشستگی؛ عصر طلایی یا دوران سیاه

پارسینه: سبد معیشت حداقلی کارگران حدود دو میلیون و پانصد هزارتومان است که اگر درآمد هر کارگر، بازنشسته یا غیررسمی زیر آن قرار بگیرد، به این معناست که وی در محدوده محاسبه شاخص فلاکت قرار داشته و بدون تردید زیر خط فقر است. این تعریفی است که خود دولت نیز آن را پذیرفته. با چنین رویکردی به راستی بازنشستگان حداقل‌بگیر تامین اجتماعی کجای این معادله قرار می‌گیرند؟

بحث داغ مطالبات بازنشستگان در سند لایحه بودجه که کلیات آن اخیراً توسط مجلس تصویب شد، اما و اگرهای بسیاری داشت که نمایندگان مجلس با تاکید بر بحث همسان‌سازی مستمری‌ها و پرداخت معوقات و مطالبات بازنشستگان سعی داشتند تا حدودی به خواسته‌های تاریخی بازنشستگان پاسخ بگویند و تا اندازه‌ای از حجم مطالبات انباشته آنها بکاهند. در این میان، بسیاری از فعالان صنفی حوزه بازنشستگان بر این باور هستند که به‌دلیل اینکه سبد مصرف و معیشت بازنشستگان با کارگران متفاوت است، پرداخت حقوق عادلانه این قشر با چالش‌های مضاعفی مواجه است.

حسن ایزدان (بازرس کانون کارگران بازنشسته تهران بزرگ) با تاکید بر این نکته که کارگران بازنشسته و مستمری‌بگیران سبد معیشت سنگین‌تری به نسبت کارگران و حقوق‌بگیرانِ شاغل دارند، اظهار کرد: سبد معیشت کارگران جوان و شاغل به این دلیل که گاه مجرد و گاه صاحبِ خانواده‌های کوچک هستند، بسیار کوچک‌تر از سبد معاش بازنشستگانی است که صاحب خانواده‌های بزرگ و عروس و داماد هستند.



این فعال حقوق بازنشستگان در ادامه با اشاره به مذاکرات مزدی در شورای عالی کار، اظهار کرد: بحثی که در روزهای اخیر درباره حداقل مزد مطرح شده و اینکه قرار است ملاک تعیین مزد، سبد حداقل معیشت باشد، عادلانه و قانونی است اما چشم‌مان آب نمی‌خورد این امر برای کارگران و یا بازنشستگان محقق شود. برای یکبار هم که شده باید فرمول منطقی ایجاد کنند تا بتوان باتوجه به ظرفیت‌های موجود دستمزد کارگران و مستمری‌ها را تا جای ممکن افزایش داد.

بازرس کانون کارگران بازنشسته تهران در تشریح علت بی‌اعتمادی به بحث سبد معیشت حداقلی بیان کرد: برای کارگران شرکت‌های دولتی، کارکنان مشاغل و بازنشستگان کشوری چنین افقی قابل تحقق است، اما آن تعداد جمعیت ۴۱میلیون نفری بازنشسته و بهره‌مند از صندوق تامین اجتماعی که عمدتاً کارفرمای خصوصی دارند، هرگز نمی‌توانند با این شرایط اقتصادی به سطح سبد معیشت حداقل برسند و تنها دولت در این زمینه می‌تواند روی کاغذ قول بدهد.

ایزدان ضمن اشاره به سهم سبد درمانی از سبد معیشت بازنشستگان گفت: برآورد من این است که یک بازنشسته به‌طور متوسط تا سه برابر یک کارگر عادی هزینه بهداشت و درمان دارد؛ علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌های خصوصی و نیمه‌دولتیِ بیمه تکمیلی، به‌هیچ وجه بازنشستگان که در آستانه کهولت با انواع بیماری‌ها مواجه هستند را بیمه نمی‌کنند؛ چراکه برایشان سودمند نیست بازنشسته‌ای که ریسک بیماری‌اش بالاست را بیمه کنند.

وی در پایان اظهارت خود گفت: اگر بخواهیم واقع‌بینانه سطح معیشت بازنشستگان را ارتقا دهیم، قبل از هرچیزی باید آن ۲۲مهمان صندوق تامین اجتماعی خداحافظی کنند و صندوق رفاهی و بیمه‌ای خود را ایجاد کنند؛ زیرا تعهداتی مانند بیمه کارگران ساختمانی، بیمه قالیبافان و امثال آن، بار زیادی را بر دوش این صندوق قرار داده‌اند. از طرف دیگر دولت ۱۴۵هزار میلیارد تومان بدهی به صندوق دارد که سعی دارد این رقم را کمتر جلوه دهد؛ ولی مادام که این طلب پرداخت نشود، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان به افزایش سطح پرداختی و ارتقای معیشت بازنشستگان فکر کرد.

غلامرضا علیزاده (پژوهشگر تامین اجتماعی و استاد بازنشسته دانشگاه) در رابطه با بحث سطح رفاهی و سبد معیشت بازنشستگان گفت: سبد معیشت حداقلی کارگران حدود دو میلیون و پانصد هزارتومان است که اگر درآمد هر کارگر، بازنشسته یا کارگر غیررسمی زیر آن بیاید، به این معناست که وی در محدوده محاسبه شاخص فلاکت قرار داشته و بدون تردید زیر خط فقر است و این تعریفی است که خود دولت نیز آن را پذیرفته است.

این کارشناس مسائل بازنشستگان درباره تفاوت سبد معیشت کارگری و بازنشستگی گفت: برای آنکه مستمری بازنشستگان متناسب با سبد معیشت باشد، باید در نظر داشته باشیم که عموماً خانوار کارگری برخلاف خانوار کارفرمایی پرجمعیت‌تر است؛ لذا بازنشستگان به مراتب بیشتر از سایرین، مصارف خاصی مانند مهمانی، هزینه ازدواج فرزندان و عروس و دامادها را دارند که بسیار وضعیت آن‌ها را دشوار می‌کند.



علیزاده با بیان اینکه برآوردها نشان می‌دهد یک ششم بیماری‌های موجود در کشور مربوط به سوءتغذیه است، بیان کرد: قطعاً افزایش دریافتی متناسب با سبد معیشت حداقیِ محاسبه شده، به طریق اولی موجب صرفه‌جویی در هزینه‌های بهداشت و درمان نیز خواهد شد؛ چراکه دریافتی بهتر یعنی تغذیه مناسبت‌تر و همین امر به بهبود سلامتی خانوار و کاهش هزینه‌های درمان می‌انجامد.

این پژوهشگر حوزه تامین اجتماعی با اشاره به آثار مشکلات معیشتی بازنشستگان گفت: یکی از دلایلی که بخشی از نیروی کار به‌ویژه در فضای کارمندی میل به فساد و اختلاس دارند، این است که به وضع معیشتی افراد بازنشسته‌ای که عمری با شرافت زندگی و کار کرده‌اند، نگاه می‌کنند و از ترس چنین آینده‌ای، به‌دنبال کسب درآمد از هر طریق می‌روند.

وی با تاکید بر اینکه مسئله بازنشستگان و صندوق‌های تامین اجتماعی به قدری اهمیت دارد که لازم است دولت از سایر هزینه‌های نهادهای غیرضروری کاسته و در این بخش وارد شود، اظهار کرد: در اغلب کشورهای جهان تلاش می‌شود که سن بازنشستگی افزایش نیابد؛ بازنشستگی دوران طلایی عمر افراد تلقی می‌شود که در آن از بسیاری مزایا برخوردار هستند، اما در ایران بازنشستگی، به نوعی دوران سیاه زندگی است و بیشترین فشار معیشتی در این دوره که فرد توانایی اشتغال ندارد، وارد می‌شود.

این استاد بازنشسته دانشگاه با یادآوری این نکته که بسیاری از بازنشستگان به‌دلیل فشار معیشت در سنین بالا همچنان در بازار کار می‌مانند و گاه به مشاغل کاذب روی می‌آورند، افزود: ما جمعیت بالایی از شاغلین بالای ۷۰سال داریم که این بسیار خطرناک است.

وی در پایان ضمن تشریح اینکه در کنار تزریق پول و افزایش سطح مستمری‌ها و قدرت خرید، بایستی امکانات و امتیازات اجتماعی و رفاهی بازنشستگان را افزایش داد، افزود: در شرایطی که دولت و صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگان کشوری با مشکل حاد نقدینگی مواجه هستند، باید تلاش کرد مانند بسیاری از کشورهای دیگر با افزایش تعداد کارت‌های رفاهی، تخفیفات، بن‌ها و کالابرگ‌های خرید، سطح رفاه بازنشستگان و مستمری‌بگیران را افزایش دهیم و این کار با عقد قرارداد با شرکت‌ها و نهادها، مقدور خواهد بود. از طرفی در حوزه درمان نیز، آن‌ها را با هدف کاهش هزینه‌های درمانی از خدمات چک‌آپ پزشکی مرتب و رایگان برخوردار کنیم.

در نهایت می‌توان گفت از آنجا که سبد معاش بازنشستگان و مستمری‌بگیران در مقایسه با شاغلان سنگین‌تر است و در سنین کهنسالی فشار معاش، بازنشستگان را مجبور می‌کند که دوباره وارد بازار کار شوند و حتی در مواردی به مشاغل کاذب روی بیاورند، نقش دولت در پر کردن فاصله این سبد سنگین با مبلغ پایین مستمری‌ها یک وظیفه انکار ناشدنی است؛ علی‌الخصوص اگر در نظر بگیریم که صندوق‌های بازنشستگی و ازجمله صندوق تامین اجتماعی این روزها حال و روز خوشی ندارند و نمی‌توانند بدون کمک دولت، از پس پرداخت مستمری‌های عادلانه و منطبق با هزینه‌های خانوار بربیایند.

منبع: خبرگزاری ایلنا

ارسال نظر

  • ناشناس

    چه طور یه بازنشسته با حقوق دریافتی کمتر از ۲ میلیون تومان در ماه و با داشتن فرزندان بیکار تحصیلکرده در خانواده که بنا به دلیل فشار اقتصادی هنوز موفق به ازدواج نشده اند می توانند به ادامه زندگی امیدوار باشند این بازنشستگان تا کی می توانند شرمندگی در مقابل زن و فرزندانشان را تحمل کنند ایا سری به خانواده این افراد زده اید که چگونه روز را به شب می رسانند ،این بندگان خدا یک روز خوش در زندگی شان ندیده اند آیا بر این ظلم و درد و رنجی که به این افراد در این هیاهوی زندگی وارد می شود خط پایانی وجود دارد؟آیا این بندگان خدا روزی به زندگی امیدوار خواهند بود؟آیا روزی عدالت و انصاف در مورد این بندگان خدا اجرا خواهد شد؟پس کی مگر تا کی می توان امیدوار بود که این افراد و خانواده شان روی خوشی در زندگی شان ببیند و به اجرای عدالت امیدوار باشند،تو رو به خدا نگذارید نسل این افراد که صادقانه برای کشور خدمت کرده اند منقرض گردد.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار