دکــــه های سـرنوشــت
پارسینه: شاید بی رحمانه به نظر برسد، اما صاحب یک دکه مطبوعاتی دقیقا "اقتصادی" می اندیشد، صاحب یک دکه مطبوعاتی قبل از هرچیز به این می اندیشد که اینکه سهمش از فروش کدام نشریه بیشتر است و اینکه سهم ویترین اش را باید بیشتر به کدام نشریه یا نشریات اختصاص دهد.
به گزارش پارسينه ؛ دکه های مطبوعاتی یکی از "واقعی ترین" عرصه های اقتصاد رسانه است، صاحب یک دکه مطبوعاتی فارغ از مباحث سیاسی ، مثل یارانه و سهمیه و حمایت یا عدم حمایت دولتی از یک نشریه یا جو و پرستیژ روشنفکری و حب و بغض های اینچنین، فقط و فقط به سود خود می اندیشد.
هرچند شاید بی رحمانه به نظر برسد، اما صاحب یک دکه مطبوعاتی دقیقا "اقتصادی" می اندیشد، صاحب یک دکه مطبوعاتی قبل از هرچیز به این می اندیشد که اینکه سهمش از فروش کدام نشریه بیشتر است و اینکه سهم ویترین اش را باید بیشتر به کدام نشریه یا نشریات اختصاص دهد.
صاحب یک دکه مطبوعاتی "نگاه" و ذائقه مردم را بهتر از بسیاری از خبرنگاران و حتی مدیران رسانه ای می شناسند، در یک کلام او، دماسنج تب رسانه ای مردم است.
با این اوصاف، حدس اینکه شگردهای صاحب یک دکه مطبوعاتی برای فروش بیشتر شامل چه کارهای می شود، چندان کار سختی نیست:
- ویترین : نوع چینش ویترین - پیشخوان- یک کیوسک مطبوعاتی نسبت مستقیمی با مکان کیوسک و اقتضائات فرهنگی و اجتماعی آن محله دارد، ناگفته می دانیم که بیشترین سهم فروش نشریات در کیوسک ها، به نحوه چینش آنها در "ویترین" یا پیشخوان کیوسک دارد، صدالبته چینش این پیشخوان کاملا بر اساس سلیقه و منافع کیوسک دار است، یک دکه مطبوعاتی در یک مکان معمولی طبعا نشریات عامه پسند را که بیشترین فروش را دارند در پیشخوان می چیند، کیوسک هایی هم هستند که با توجه به مکان خاص شان و شرایط فرهنگی و اجتماعی ترجیح می دهند با چینش نشریات و روزنامه های سیاسی، جلب نظر کنند، نشریاتی که شانس ورود به پیشخوان را از دست بدهند یا به هردلیل از داخل کیوسک بیرون نیایند، فروش نمی روند و دیده نمی شوند و این آغاز مرگ مغزی یک رسانه است.
تعامل پشت پرده: یک بنگاه دار مطبوعاتی با تجربه می داند که سرنوشت نشریه اش در همین کیوسک های آهنی چهاراهها مشخص می شود، اگر او بتواند به تعاملی با صاحبان کیوسکها دست یابد که نشریه اش را جای خوبی در پیشخوان یا ویترین بگذارد، می تواند خیالش از فروش بیشتر نشریه مطمئن باشد، بنابراین تقریبا می توان مطمئن بود نوع چینش مطبوعات در پیشخوان یک دکه کاملا "هدفمند" و "اقتصادی" است.
-ارتباطات کلامی، تبلیغات شفاهی: دکه دارها تیپی شبیه رانندگان تاکسی هستند و کافی است یک نگاه به مشتری کنند تا تیپ و شخصیت و سلیقه اش را بشناسند، دکه داران همیشه برای مشتریان مردد و گذری مطبوعات یا به قصد سرگرمی، حل جدول، اطلاع از قیمت ها و ...از دکه دار سئوال می پرسند، "جواب" دارند و این جواب طبعا با منافع خودشان هم نسبت مستقیم دارد.
- مشتریان ثابت و محلی : صاحب یک کیوسک مطبوعاتی می داند که باید برای مشتریان ثابتش و خاص،مجلات خاص را نگه دارد، به همین خاطر حتما در گنجینه پشت دخل، از این دست مجلات هست و رمز پاسخ تکراری "نداریم!" به سئوال مراجعان روزمره و گذری که "نشریه ...را دارید؟" همین است، یک کیوسک دار مطبوعاتی اگر تعامل خوبی با مشتریان ثابت و خاص خود برقرار می کند می تواند فروش خود را تضمین کند، مشتریانی که گاهی حتی نشریه مورد علاقه شان، بیشتر از یک نسخه می خرند.
بازار سیاه: جنجال و شایعه، چاشنی مطبوعات ایرانی است و البته این اصلا به ضرر دکه دارها نیست، نشریه ای که توقیف می شود یا یک جنجال بزرگ پیرامون آن ایجاد می شود، یک فرصت طلایی برای دکه دار فراهم می کند، تقاضای زیاد، عرضه ثابت و طبعا بالا رفتن نجومی قیمت یک نشریه جنجالی که دکه دار می تواند دهها نسخه از آن را نگه دارد و به مشتریان جنجال پسندش بفروشد
ارسال نظر