اجير کردن برادر زاده برای قتل شوهر
پارسینه: زن جوان وقتي نتوانست از همسرش جدا شود، برادرزاده خود را براي قتل اجير کرد. در بهمن ماه سال جاري از طريق مرکز فوريتهاي پليسي 110، وقوع يک فقره قتل در ميدان معلم ـ شهرک صالحين ـ پارک کوثر، به کلانتري 131 شهرري اعلام شد .
با تأييد خبر از سوي کلانتري، بلافاصله موضوع به پليس آگاهي اعلام و با حضور تيم بررسي صحنه جرم اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي در محل و انجام بررسيهاي اوليه مشخص شد فردي به هويت «محمد . الف» ( 37 ساله )، بر اثر اصابت ضربات چاقو به سينه و گردن، توسط قاتل يا قاتلين به قتل رسيده است .
با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع «قتل عمد» و به دستور قاضي دانشور، بازپرس شعبه هفتم دادسراي شهرري، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت .
در تحقيق از همسر مقتول به هويت «مريم» (30 ساله )، وي در اظهارات اوليه خود به کارآگاهان گفت: «در ساعت 5:30 روز شانزدهم بهمن 91، طبق روال هر روز همسرم جهت خريد نان از منزل خارج شد که با توجه به طولاني شدن مراجعت وي در ساعت 6:30 براي پيدا کردنش به سمت نانوايي رفتم؛ ناگهان در داخل پارک کوثر مشاهده کردم فردي داخل فضاي سبز افتاده؛ وقتي جلوتر رفتم مشاهده کردم که همسرم، در حاليکه خون زيادي از او رفته در داخل فضاي سبز افتاده که بلافاصله موضوع را به اورژانس و مرکز 110، پدر و مادرم و خانواده ي همسرم اطلاع دادم».
در ادامه رسيدگي به پرونده، کارآگاهان به تحقيقات محلي پرداخته و اطلاع پيدا کردند که مقتول با همسر خود اختلاف داشته است . در ادامه مشخص شد که انگيزه اختلاف مقتول و همسرش بر سر موضوع انتقال سند منزل به نام مقتول بوده؛ با مشخص شدن اين موضوع، کارآگاهان بار ديگر به تحقيق از همسر مقتول پرداختند؛ وي در اين خصوص به کارآگاهان گفت: « در اوايل ازدواجم با مقتول، سند منزل به نام من انتقال داده شد اما بعد از گذشت چند سال همسرم اصرار بر انتقال سند خانه بنام خود داشت و همين موضوع زمينهاي براي ايجاد اختلافات بعدي در ميان ما شد».
با توجه به تحقيقات فني کارآگاهان و همچنين تناقضات بدست آمده از اظهارات همسر مقتول و ديگر اقدامات پليسي انجام شده، همسر مقتول به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنايت توسط برادزاده خود اعتراف کرد . متهمه در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: « با توجه به مشکلات روحي و رواني زيادي که طي اين مدت همسرم براي من ايجاد کرده بود تصميم به متارکه با وي داشتم اما خانواده ام، به خاطر داشتن دو فرزند اصرار بر ادامه زندگي من با او داشتند؛ حتي يک بار هم اقدام به خودکشي کردم که به بيمارستان منقل شدم تا اينکه موضوع را با برادرزادهام به نام عليرضا ( 19 ساله ) که روابط خانواگي نزديکي با او دارم، در ميان گذاشتم؛ او نيز در روز حادثه اقدام به زدن همسرم با چاقو کرد.»
با توجه به اعترافات متهمه، بلافاصله برادرزاده وي در روز 24 اسفند 91 دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شد؛ عليرضا در اظهارات اوليه مدعي شد که قتل توسط دو نفر انجام شده که آنها را براي اينکار اجير کرده اما در ادامه، به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنايت اعتراف کرد؛ متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: « مقتول هر روز صبح جهت خريد نان از منزل خارج مي شد؛ من به محل رفته و با تحت نظر قرار دادن او، زمانيکه وي نان خريد و قصد رفتن به خانه را داشت در مسير بازگشت به منزل و در داخل کوچه ي خلوت نزديک پارک از پشت سر با چاقويي که همراه داشتم ضربه اي به گردن او زدم که برگشت و مرا شناسايي کرد؛ من نيز از ترس دوباره چند ضربه ي ديگر به گردن و سينه او وارد کرده و متواري شدم؛ مقتول در حالي که مجروح بود، کشان کشان خود را به داخل پارک رساند و من نيز پس از انداختن چاقو در داخل سطل زباله از محل متواري شدم».
سرهنگ کارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: «با توجه به اعترافات صريح متهمان، قرار بازداشت موقت از سوي بازپرس محترم پرونده صادر و هر دو متهم جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتهاند».
منبع: مردم سالاری
ارسال نظر