پورمحمدی: نباید اجازه داد احمدینژاد به ریاستجمهوری برگردد
پارسینه: رئیسسازمان بازرسی کل کشور با بیان اینکه باناتمام ماندن دوره ریاستجمهوری احمدینژاد اتفاق ویژهای رخ نمیدهد...
مصطفی پور محمدی، آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را تشریح کرد، متن این مصاحبه را در زیر میخوانید:
تا فعالیتها انتخاباتی شفاف نشود، سبد رای واقعی نامزدها شکل نمیگیرد
بحث انتخابات با آغاز نامنویسی نامزدها در حال جدی شدن است. یکی از نقدهای ۱+۲ به شما عدم اقبال عمومی در نظرسنجی ها بود؛جواب شما به آنها چه بود؟ و الان سبد رای خود را چقدر میبینید؟
نقد آنها به من این نبود. میگفتند که با افرادی که سبد رای بالایی داشته باشد همکاری میکنیم بنابراین من طرف نقد آنها نبودم چون جامعه نشان داده تا زمانی که فعالیت انتخاباتی شفاف نشود، سبد رای واقعی شکل نمیگیرد. تجربه انتخابات گذشته نیز همین را نشان میدهد. باید پیش رفت و دید چه اتفاقی رخ خواهد داد. ضمن آنکه استقبال استانها از من بالاست. نشستهای برگزارشده من در استانها پرجمعیتترین نشستهاست ولی باید رایگیری شکل گیرد.
پس جامعه هدفتان را در شهرستان ها در نظر گرفتید.
همهجا. در تهران هم بزرگترین نشستها را من دارم. حضور جوانان، روحانیون در جلساتی که شرکت میکنم نشاندهنده این استقبال است، استانها هم به همین صورت است.
تنها نامزد دارای برنامه هستم
چه برنامهای برای جذب آرای عمومی دارید؟ آیا فقط با نقد صریح به دولت یا نقد وضعیت موجود میخواهید این امر را تامین کنید یا راه دیگری در نظر دارید؟
من تنها کاندیدایی دارای برنامه هستم.
منظور برنامه برای جذب آرای عمومی است.
این امر مربوط به سوال و دیدگاه و نقادیهایی است که مطرح میشود وگرنه کسی که برنامه دارد حرفهای مثبت خود را زده و حرف برای گفتن دارد.
مردم جذب نامزدی میشوند که نیازهای آنها را پاسخ میدهد
یعنی با تبیین مواضعتان در حوزههای مختلف در پی کسب آرا هستید؟
طبعاً. مردم جذب نامزدی میشوند که فکر میکنند نیازهای آنها را پاسخ میدهد.
مردم رأی دهند یا ندهند مجربترین نامزد هستم
با توجه به اینکه بهبود وضعیت اقتصاد را اولویت اول در نظر گرفتهاید، شما فکر میکنید چنین شخصیتی هستید؟
فعلا مجربترین آدم این عرصه من هستم. مردم رای دهند یا ندهند واقعیتها تغییر نمیکند.
از چه جهتی اینقدر اطمینان دارید؟
من نسبت به تمام کاندیداهای فعلی تجربه اجرایی بیشتری دارم. حقایق تاریخی را که نمیتوان تغییر داد. من در حوزههای مختلف داخلی، خارجی، بینالملل، اجرایی، قضایی، نظارت و دانشگاهی کار کردم و این تنوع فعالیت من حکایت از تجربه بیشتر نسبت به دیگران است.حالا مردم انتخاب کنند یا نکنند سلیقه است و پذیرش و اختیار با مردم است. به انتخاب آنها احترام گذاشته و تسلیم هستم.
در حوزههای مختلف شعارهای مختلف میدهید یا یک شعار واحد انتخاباتی دارید؟
در صورت اجرای برنامه به "دولت قانونمند، مردم ثروتمند و ایران قدرتمند" میرسیم. شعار دولت من "دولت قانون، تولید، اشتغال بر پایه تدبیر، اقتدار و صداقت" است و تمام تلاش من در این راستا بر پایه "با دوستان مروت با دشمنان مدارا براساس عزت، حکمت و مصلحت" انجام میشود.
برای هواداران خود چه رنگی را انتخاب میکنید؟
رنگ دوستی و محبت.
بین ۶ رنگ اصلی.
همه رنگها.
اینطور میشود رنگین کمان!
میخواهیم رنگمان رنگ پاکی، صفا و محبت باشد.
مثلا رنگین کمان؟
خیر، پاکی و صداقت.
منظور شما واژه "زلال" است؟
هر چه تعبیر شود.
سفید رنگ انتخاباتی من است
بالاخره بین رنگین کمان و بیرنگی طیف وسعیی است، اگر در فضایی قرار بگیرید که مجبور به انتخاب رنگی شوید، چه رنگی را انتخاب میکنید؟
به هر حال رنگی که الان همراه خودم هست، رنگ فوقالعاده با جذابیت فوقالعاده است. رنگ بهشتی و لباس بهشتی است. این عمامه سفید من تاج ملائکه است بنابراین من رنگ خودم را همراه خود حمل میکنم. اگر قرار باشد کسی به رنگ توجه کند این رنگ همراه من است. اما این رنگها چندان وزن قابل توجهی ندارد.
ولی بین هوادارانتان نشاط سیاسی ایجاد میکند.
آن نشاط هم ناشی از رنگ انقلابی است که با رفتار ما انقلابیون بهوجود میآید.
رئیسجمهور نشوم دیگر فرقی ندارد در سازمان بازرسی باشم یا جای دیگر/عنوانها آنقدر نمیتوانند مرا ارضا کند
اگر رئیس جمهور نشدید در سمت ریاست سازمان بازرسی باقی میماند یا جای دیگر را انتخاب میکنید؟
برای من فرقی ندارد. من نه حساسیتی در ماندن دارم و نه حساسیتی در نماندن، اگر همین امروز بگویند باش یا نباش تفاوت چندانی برای من ندارد.
از سال ۸۷ مسئولیت ریاست سازمان بازرسی را برعهده دارید. فکر میکنید آن تکلیفی که بر گردن داشتید پایان یافته و باید به حوزه جدیدی برای انجام تکلیف بروید؟
من کارهای بزرگی در سازمان بازرسی انجام دادم بسترهایش را آماده کردم. اگر دولت عاقل و فهیمی سرکار آید و از این ظرفیتسازی که توسط من ایجاد شده استفاده کند به خودش کمک کرده، مدیریتش را ارتقا داده، به سالمسازی اداری پرداخته و از ظرفیتهای نظارتی ما میتواند بهترین استفاده را کند.
برعکس دیگر نامزدها دغدغه پس از پیروزی را دارم
خودتان چه فکر میکنید. بهتر است در این جایگاه بمانید یا خیر؟
بر اساس تجربه سال های کاری ام، اگر پیشنهادی بیاید که بدانم تجربه اجرایی آن را دارم و میتوانم در آنجا موفق باشم، همراهی خواهم کرد. آدمی مثل من که عمر خدمت خود را پشت سر گذاشته الان آنچه فقط برایش جالب است این است که بتواند جای بیشتری خدمت کند. عنوانها آنقدر نمیتوانند مرا ارضا کند. امروز در مواجهه با کمبودها و مشکلات و بیکاری و فقر سخت آزرده می شوم و دغدغه جدی من هم توجه به این امراست. در حال حاضر خیلیها دغدغه پیروزی دارند اما من دغدغه پس از پیروزی را دارم، به این منظور که چه پیروز شدم و چه در گروه پیروز وارد شدم میخواهیم برای حل مشکلات مردم چه کنیم؟ در حال حاضر مشکلات حادی در کشور وجود دارد.
با ورود جلیلی آرایش انتخاباتی اصولگرایان تغییر نمیکند
میگویند سعید جلیلی نامزد لحظه آخر جریان اصولگراست. با ورود وی، آرایش جریان اصولگرایی تغییر خواهد کرد؟
خیر، اصلاً، اصولگرایی یکپارچه نداریم تا بگوییم یک کسی این وضعیت را جمع میکند میبرد. در ضمن واقعیتهای اجتماعی، ظرفیت رایآوری، حرف اساسی و نهایی را میزند.
قوانین غیرشفاف عامل فضای مبهم انتخابات ریاست جمهوری است
در حال حاضر تمام شخصیتها، نامزدها، طیفها موفقیت خود را در مبهم بازی کردن میبینند. حتی بعد از ثبتنام نامزدها و اعلام رای شورای نگهبان درباره بررسی صلاحیتها نمیتوان گفت صحنه به همین شکل باقی میماند، به نظر شما علت این مبهم بازی کردن چیست؟
قوانین کشور در بحث انتخابات خیلی صریح و شفاف نیست. برای مثال وضعیت تبلیغات انتخاباتی خیلی شفاف نیست. برخی میگویند قانونی است و برخی میگویند قانونی نیست. مقامات قانونی هم نمیتوانند در مورد این مسئله صریح صحبت کنند. تنها مسئلهای که میگویند این است که برای تبلیغات از امکانات بیتالمال استفاده نکنید.بقیه موارد معلوم نیست. بنابراین قوانین ابهام دارد. این ابهام قانونی، فضای انتخاباتی را مبهم کرده، متاسفانه عملیات انتخاباتی، فعالان و بازیگران انتخاباتی و تبلیغاتی همدیگر را شدید زیر ذرهبین و آسیبرسانی دارند. کافی است یک فرد کلمهای صحبت کند که بعد از آن دیگران به شدت بر وی تمرکز کرده و با وی برخورد میکنند. بنابراین طبیعی است که کاندیداها احتیاط کرده و جملاتی به کار میبرند که حاشیههای کمتری علیه آنها ساخته شود. دلایل این مبهمگوییها این امر است. نکته دیگر این است که هنوز تکلیف خیلی از ائتلافها، کاندیداها، تایید صلاحیتها مشخص نیست. بنابراین آدم نمیتواند شفاف صحبت کند.
ممکن است حتی بعد از ثبتنام و مشخص شدن وضعیت صلاحیت کاندیداها این فضا ادامه یابد؟
در هر حال بر این فضای مبهم غلبه پیدا می کند.
گفته می شود که جریان اصولگرایی توان جریانسازی ندارد و این مبهم عمل کردن شاید به ضرر اصولگرایان تمام شود، این دیدگاه را قبول دارید؟
نمیدانم منظورتان از جریانسازی چیست. در حال حاضر اصولگرایان قویترین جریان حاکم بر کشور هستند. اصولگرایان طیف گستردهای هستند. اصلاحطلبان هم جریانسازی کردند. حال چرا نمیتوانیم جریان ایجاد کرده و قوی هم عمل کنیم؟
ضعف در جریانسازی برای انتخابات به ضعف قوانین برمیگردد
یعنی اصولگرایان در مدت تبلیغات انتخابات قدرت جریانسازی داشتند؟
اشکال ما این است که قوانین کامل نیست. بنابراین ضعف از اصولگرایان نیست بلکه ضعف قوانین است. قانون می تواند بگوید که برای ایجاد جریانسازی قدرتمند، حزب کاندیدا معرفی کند که در حال حاضر چنین کاری انجام نمیشود بنابراین وقتی فضا باز است عرصه برای دموکراسی هم باز است حال آنکه در دموکراسی بسته و دموکراسی هدایت شده غرب چنین چیزی مشاهده نمیشود. بر همین اساس در ایران چنین نیست و ۲۰ کاندیدا میتوانند حضور پیدا کنند و هیچ جریانی نمیتواند راحت ساخته شود.
کشور را باید با ساماندهی حزبی پیش برد
نگاه شما به احزاب چیست؟ باید تقویت شود یا خیر؟
حتماً. معتقدم که باید کشور را با ساماندهی حزبی پیش برد. البته فعالیت نکردن غیرحزبیها را قبول ندارم. ولی باید سامانه اصلی تحولات سیاسی کشور در جریانات حزبی باشد.
پیروزیهای مکرر اصولگرایان در انتخابات از قدرت جریانسازی آنها حکایت میکند
پس جریان اصولگرا، قابلیت جریانسازی در انتخابات را دارد؟
اصولگرایان دردفعات مکرر پیروز شدند. نمیفهمم جریانسازی به چه معناست.
اما شما میگویید جریان اصولگرا یک طیف نیست؟
اما توانستیم یک نقاط مشترک به وجود بیاوریم و براساس همانها نیز پیروز شویم.
تئوری "یاخاتمی یا هاشمی"تضعیفکننده بنیاد مردمسالاری دینی است
از نظر شما تئوری "یاخاتمی یا هاشمی" تحقق مییابد؟
این تئوری تضعیفکننده بنیاد مردمسالاری دینی کشور است. تکرار مدیران و عدم اجازه به چرخش مدیریتی در کشور آسیب مردمسالاری است و نباید این اشتباه را تکرار کنیم.
نباید اجازه داد احمدینژاد بعد از یک دوره به ریاست جمهوری برگردد
یعنی نباید تحقق یابد؟
من با افراد کاری ندارم. احمدینژاد نیز میخواهد یک دوره برود و باز برگردد. نباید اجازه دهیم این اتفاق رخ دهد. البته این را باید قانونی حل کنیم اما در حال حاضر میخواهیم با توصیه و فرهنگسازی مشکلات را حل کنیم. اما این مسئله در آینده باید قانونی حل شود.
یعنی باید قانون اساسی اصلاح شود؟
یا قانون اساسی اصلاح شود یا میتوانیم با وارد کردن حاشیه هایی به قوانین عادی، از بازگشت روسای جمهور سابق جلوگیری کنیم.
هاشمی و خاتمی هیچ کدام پیروز انتخابات نخواهند شد
حالا که چنین قانونی نیست، از میان هاشمی و خاتمی حضور کدام یک قابل پذیرشتر است؟
هر دو یک سبد رای دارند که به نظر هیچ کدام پیروز نخواهند شد.
حتی اگر کارت ورود به انتخابات بگیرند؟
حتی اگر بیایند.
حتی اگر یکی از دیگری پشتیبانی کند؟
حتی اگر یکی از دیگری پشتیبانی کند.
سبد رای آنها به موفقیتشان در صورت دومرحلهای شدن انتخابات منجر نمیشود؟
دو مرحلهای هم شود شکست میخورند.
از چه کسی؟ از اصولگرایان یا نامزد دولت؟
تحلیل کلی ام این است که پیروز نمیشوند.
اصولگرایان هاشمی یا خاتمی را شکست میدهند
رقیب این دو نفر را چه کسی میدانید؟
اصولگرایان رقیب اصلاحطلبان و پیروز میدان خواهند بود.
وزن حضور هاشمی آرایش انتخاباتی اصولگرایان را تغییر میدهد
آمدن هاشمی در آرایش انتخاباتی دو جریان اصلاحات و اصولگرا تغییری ایجاد میکند؟
هم خاتمی و هم هاشمی وزن دارند و حتماً وزن آنها بر فضا غلبه خواهد کرد یعنی بر فضا تاثیر میگذارد.
حضور خاتمی و هاشمی رفسنجانی آرایش اصولگرایان را به سمت ورود با چندکاندیدا میبرد؟
حضور این دو به محدود شدن کاندیداهای اصولگرا کمک میکند.
حضور اصولگرایان به چند کاندیدا محدود میشود؟
نمیدانم ولی ما تلاش خود را خواهیم کرد تعداد نامزدها کم شود.
حضور هاشمی یا خاتمی در تعداد کاندیداهای مستقل نیز موثر است؟
خیر، خیلی تعیینکننده نیست.
نامزدهای مستقل شانسی در انتخابات ریاستجمهوری ندارند
شما شانس را برای کاندیداهای مستقل میبینید؟
شانسی نمیبینم.
هاشمی یا خاتمی بیایند انتخابات چندقطبی میشود؟
چون تصورم این است که هاشمی رفسنجانی نمیآید خیلی ذهن را متمرکز این موضوع نکردم. این سوال را از کسانی بپرسید که وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل هستند.
وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل نیستم
یعنی شما وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل نیستید؟
خیر.
نامزد حداکثری دولت نیز شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارد
با فرض حضور نیافتن خاتمی یا هاشمی، آیا شانسی را برای پیروزی نامزد حداکثری دولت در انتخابات میبینید؟
شانس پیروزی نمیبینم.
انتخابات دو مرحلهای میشود
حضور کاندیدای حداکثری دولت، انتخابات را دو مرحلهای میکند یا خیر؟
در هر فرضی به احتمال بسیار زیاد دو مرحلهای خواهیم شد.
قطعا نامزد اصولگرایان یک پای مرحله دوم است
دو نفر باقی مانده از بین کدام طیفها هستند؟
حتما یکی از اصولگرایان جزو آنهاست.
دو اصولگرا نیست؟
شاید.
شانس نامزد اصلاح طلب برای ورود به مرحله دوم بیشتر از نامزد دولت است
فرد دوم چه کسی خواهد بود؟ اصلاحطلب یا نامزد دولت؟
وضعیت اصلاحطلب بهتر است.
روحانی مورد وثوق همه اصلاح طلبان نیست
به نظر شما اصلاحطلبان به نامزد واحد میرسند؟ قبل از آن بفرمایید آقای روحانی را اصلاحطلب میدانید یا خیر؟
ملتها همیشه فکر میکنند که اسطورههایشان در تاریخ زندگی میکنند که این نگاه، نگاهی سنتی است در حالی که همه ملتها مرد روز خود را دارند، آنها کمکم کشف شده و خود را نشان میدهند
روحانی مواضع اصلاحطلبی هم دارد و مورد استقبال برخی از اصلاحطلبان نیز هست اما نه همه آنها.
پس نمیتوان گفت روحانی یک اصلاحطلب است؟
اصلاحطلبان خودشان باید بپسندند ما چه بگوییم.
فکر میکنید اصلاحطلبان وی را میپسندند؟
همه اصلاحطلبان دور وی جمع نشدند.
اجماع در اردوگاه اصلاحات بر روی یک نامزد سخت است
در صورت عدم حضور خاتمی و هاشمی در عرصه انتخابات فکر می کنید جهانگیری، عارف، مهرعلیزاده و کواکبیان میتوانند به اجماع برسند؟
سخت میدانم.
جمع شدن به نفعشان است یا تکثر؟
معلوم است.
برخی میگویند نامزد در سایه داشتن باعث میشود آرا ریزشی در سبد نامزد دوم جمع شود و به طرف رقیب نرود، این را قبول دارید؟
در انتخابات فرمولهای حاشیهنشینی جواب نمیدهد. انتخابات مرد میدان میخواهد که جسورانه، شفاف و خیلی علنی وارد میدان شده و رای جمع کند اینها در انتخابات تعیینکننده است.
مردان اصلی انتخابات ریاستجمهوری خیلی جدی وارد میدان شدند
اما مردان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم همچنان در پس پرده هستند.
مردان اصلی وارد میدان شده و خیلی هم جدی هستند و خودشان قابلیتها را هم نشان دادند. ملتها همیشه فکر میکنند که اسطورههایشان در تاریخ زندگی میکنند که این نگاه، نگاهی سنتی است در حالی که همه ملتها مرد روز خود را دارند، آنها کمکم کشف شده و خود را نشان میدهند.
اگر احمدینژاد بر گزینه حداکثری خود مثل اسفندیار رحیم مشایی اصرار کند، چه اتفاقی میافتد؟
انشاالله اتفاق نگرانکنندهای رخ نمیدهد.
یعنی میتواند دوره ریاست جمهوری احمدینژاد را تمام کند.
امیدوارم.
باناتمام ماندن دوره ریاستجمهوری احمدینژاد اتفاق ویژهای رخ نمیدهد
یعنی عدم اتمام دوره ریاست جمهوری احمدینژاد نگرانی ایجاد نمیکند؟
امیدواریم ولی اگر هم چنین باشد اتفاق ویژهای رخ نمیدهد، البته این دوره پایان یافته و این بزرگواران خوب است تا پایان مدت قانونی خود وظایف خود را انجام دهند.
امیدوار احمدینژاد بعداز دوره ریاستجمهوریاش عاقبت بهخیر شود
با توجه به شناختی که از احمدینژاد دارید، سرنوشت سیاسی وی را بعد از انتخابات ریاست جمهوری چطور میبینید؟ اگر نامزدش پیروز شود چه اتفاقی رخ میدهد و اگر پیروز نشود، چه رخ میدهد؟
فقط امیدوارم که عاقبت به خیر شود. هم میخواهم فرجام خوبی در دوره ریاست جمهوریاش داشته باشد و هم میخواهم عاقبت بهخیر شود.
شما به کرار از افشای پروندههای مختلف صحبت میکنید. این روند را احمدینژاد نیز دنبال میکند. پس فرق شما با وی چیست؟
اصلاً. این دروغ بزرگ است. چرا رسانهها حرف مرا نمیخوانند و به دروغی که دیگران قصد ساختن آنرا دارند دامن میزنند.
اگر اطلاعاتم را بازگو کنم تازه مردم معنای پروندهخوانی را میفهمند/هیچگاه نگفتم افشاگری میکنم
این مطالب بر اساس گفته هایی منتشر شده از طرف شما است.
من اگر قصد افشاگری داشتم دنیایی از اطلاعات داشتم. حرفهایی میزدم که مردم بفهمند اطلاعات، پروندهخوانی، پروندهگویی به چه معنا است. این مسائل را چون بد، خلاف اخلاق و قانون می دانستم کنترل کردم و تا امروز نیز حرفی نزدم.امروز هم هیچگاه نگفتم افشاگری میکنم. از این ادبیات بدم میآید. باور نداشته و دوست نمیدارم. ماجراجویانی که به راحتی تهمت زده و دروغ میگویند تحمل شنیدن یک واقعیت را هم ندارند.
ماجراجویان تهمتزن تحمل شنیدن یک واقعیت را هم ندارند
همین سخن شما تهدید نیست؟
بله، تهدید میکنم تا کسی در مملکت دروغ نگوید، تهمت نزند و رسوایی به پا نکند. میگویند تخلف ۴۵۰ میلیون یورویی که سازمان بازرسی اعلام کرده دروغ است. سازمان بر همین اساس اطلاعاتی را منتشر کرد اما این به نظر شخص من ارتباطی ندارد.
پس این اظهارات را برای کنترل دولت میگویید تا تهدید به افشاگری پروندههای خود نکند؟
خیر. برای کنترل همه است. معاون رئیس جمهور گفت این خبر دروغ است. سازمان اطلاعات بیخود داده است. سازمان نیز خود طبق ضوابط اطلاعات داد. اگر در پی ماجراجویی و پرخاشگری بودیم که تا به حال صبر نمیکردیم اما چون آنها آلوده به این مساله هستند بدنامی آن را خریدند. شریک بدنامی میخواهند البته ما حتی در بدنامی هم شراکت نمیکنیم.
دوره آقای هاشمی معاون آقای فلاحیان بودید. در حال حاضر نیز هر دو در انتخابات کاندیدا شدید. آیا این کار هماهنگ بوده هدفی وجود دارد؟
من معاون آقایان ریشهری، فلاحیان و دری نجف آبادی هم بودم. در زمان حضور من در کابینه وزرای مختلفی حضور داشتند که از میان آنها، هم اکنون ۵ نفر نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستند.
فلاحیان سال۸۰ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما رای نیاورد
در صورت انتخاب بهعنوان رئیس جمهور به فلاحیان سمتی میدهید؟
بگذارید آن موقع. آقای فلاحیان سال ۸۰ برای انتخابات ریاست جمهوری هشتم نامزد شد اما رای نیاورده است.
اگر رئیس جمهور شدید در کابینه خود از وزرای فعلی استفاده میکنید؟
احتمالش هست.
رئیسجمهور شوم از وزرای دولت دهم استفاده میکنم
احتمالش هست با اینکه انجام میدهم خیلی فرق دارد.
احتمالش است یعنی در ذهنم وجود دارد. منتفی نیست. نام آوردن از آنها به لابیهای بعدی و نظر مجلس نیاز دارد که اینها را باید در نظر بگیریم.
تا فعالیتها انتخاباتی شفاف نشود، سبد رای واقعی نامزدها شکل نمیگیرد
بحث انتخابات با آغاز نامنویسی نامزدها در حال جدی شدن است. یکی از نقدهای ۱+۲ به شما عدم اقبال عمومی در نظرسنجی ها بود؛جواب شما به آنها چه بود؟ و الان سبد رای خود را چقدر میبینید؟
نقد آنها به من این نبود. میگفتند که با افرادی که سبد رای بالایی داشته باشد همکاری میکنیم بنابراین من طرف نقد آنها نبودم چون جامعه نشان داده تا زمانی که فعالیت انتخاباتی شفاف نشود، سبد رای واقعی شکل نمیگیرد. تجربه انتخابات گذشته نیز همین را نشان میدهد. باید پیش رفت و دید چه اتفاقی رخ خواهد داد. ضمن آنکه استقبال استانها از من بالاست. نشستهای برگزارشده من در استانها پرجمعیتترین نشستهاست ولی باید رایگیری شکل گیرد.
پس جامعه هدفتان را در شهرستان ها در نظر گرفتید.
همهجا. در تهران هم بزرگترین نشستها را من دارم. حضور جوانان، روحانیون در جلساتی که شرکت میکنم نشاندهنده این استقبال است، استانها هم به همین صورت است.
تنها نامزد دارای برنامه هستم
چه برنامهای برای جذب آرای عمومی دارید؟ آیا فقط با نقد صریح به دولت یا نقد وضعیت موجود میخواهید این امر را تامین کنید یا راه دیگری در نظر دارید؟
من تنها کاندیدایی دارای برنامه هستم.
منظور برنامه برای جذب آرای عمومی است.
این امر مربوط به سوال و دیدگاه و نقادیهایی است که مطرح میشود وگرنه کسی که برنامه دارد حرفهای مثبت خود را زده و حرف برای گفتن دارد.
مردم جذب نامزدی میشوند که نیازهای آنها را پاسخ میدهد
یعنی با تبیین مواضعتان در حوزههای مختلف در پی کسب آرا هستید؟
طبعاً. مردم جذب نامزدی میشوند که فکر میکنند نیازهای آنها را پاسخ میدهد.
مردم رأی دهند یا ندهند مجربترین نامزد هستم
با توجه به اینکه بهبود وضعیت اقتصاد را اولویت اول در نظر گرفتهاید، شما فکر میکنید چنین شخصیتی هستید؟
فعلا مجربترین آدم این عرصه من هستم. مردم رای دهند یا ندهند واقعیتها تغییر نمیکند.
از چه جهتی اینقدر اطمینان دارید؟
من نسبت به تمام کاندیداهای فعلی تجربه اجرایی بیشتری دارم. حقایق تاریخی را که نمیتوان تغییر داد. من در حوزههای مختلف داخلی، خارجی، بینالملل، اجرایی، قضایی، نظارت و دانشگاهی کار کردم و این تنوع فعالیت من حکایت از تجربه بیشتر نسبت به دیگران است.حالا مردم انتخاب کنند یا نکنند سلیقه است و پذیرش و اختیار با مردم است. به انتخاب آنها احترام گذاشته و تسلیم هستم.
در حوزههای مختلف شعارهای مختلف میدهید یا یک شعار واحد انتخاباتی دارید؟
در صورت اجرای برنامه به "دولت قانونمند، مردم ثروتمند و ایران قدرتمند" میرسیم. شعار دولت من "دولت قانون، تولید، اشتغال بر پایه تدبیر، اقتدار و صداقت" است و تمام تلاش من در این راستا بر پایه "با دوستان مروت با دشمنان مدارا براساس عزت، حکمت و مصلحت" انجام میشود.
برای هواداران خود چه رنگی را انتخاب میکنید؟
رنگ دوستی و محبت.
بین ۶ رنگ اصلی.
همه رنگها.
اینطور میشود رنگین کمان!
میخواهیم رنگمان رنگ پاکی، صفا و محبت باشد.
مثلا رنگین کمان؟
خیر، پاکی و صداقت.
منظور شما واژه "زلال" است؟
هر چه تعبیر شود.
سفید رنگ انتخاباتی من است
بالاخره بین رنگین کمان و بیرنگی طیف وسعیی است، اگر در فضایی قرار بگیرید که مجبور به انتخاب رنگی شوید، چه رنگی را انتخاب میکنید؟
به هر حال رنگی که الان همراه خودم هست، رنگ فوقالعاده با جذابیت فوقالعاده است. رنگ بهشتی و لباس بهشتی است. این عمامه سفید من تاج ملائکه است بنابراین من رنگ خودم را همراه خود حمل میکنم. اگر قرار باشد کسی به رنگ توجه کند این رنگ همراه من است. اما این رنگها چندان وزن قابل توجهی ندارد.
ولی بین هوادارانتان نشاط سیاسی ایجاد میکند.
آن نشاط هم ناشی از رنگ انقلابی است که با رفتار ما انقلابیون بهوجود میآید.
رئیسجمهور نشوم دیگر فرقی ندارد در سازمان بازرسی باشم یا جای دیگر/عنوانها آنقدر نمیتوانند مرا ارضا کند
اگر رئیس جمهور نشدید در سمت ریاست سازمان بازرسی باقی میماند یا جای دیگر را انتخاب میکنید؟
برای من فرقی ندارد. من نه حساسیتی در ماندن دارم و نه حساسیتی در نماندن، اگر همین امروز بگویند باش یا نباش تفاوت چندانی برای من ندارد.
از سال ۸۷ مسئولیت ریاست سازمان بازرسی را برعهده دارید. فکر میکنید آن تکلیفی که بر گردن داشتید پایان یافته و باید به حوزه جدیدی برای انجام تکلیف بروید؟
من کارهای بزرگی در سازمان بازرسی انجام دادم بسترهایش را آماده کردم. اگر دولت عاقل و فهیمی سرکار آید و از این ظرفیتسازی که توسط من ایجاد شده استفاده کند به خودش کمک کرده، مدیریتش را ارتقا داده، به سالمسازی اداری پرداخته و از ظرفیتهای نظارتی ما میتواند بهترین استفاده را کند.
برعکس دیگر نامزدها دغدغه پس از پیروزی را دارم
خودتان چه فکر میکنید. بهتر است در این جایگاه بمانید یا خیر؟
بر اساس تجربه سال های کاری ام، اگر پیشنهادی بیاید که بدانم تجربه اجرایی آن را دارم و میتوانم در آنجا موفق باشم، همراهی خواهم کرد. آدمی مثل من که عمر خدمت خود را پشت سر گذاشته الان آنچه فقط برایش جالب است این است که بتواند جای بیشتری خدمت کند. عنوانها آنقدر نمیتوانند مرا ارضا کند. امروز در مواجهه با کمبودها و مشکلات و بیکاری و فقر سخت آزرده می شوم و دغدغه جدی من هم توجه به این امراست. در حال حاضر خیلیها دغدغه پیروزی دارند اما من دغدغه پس از پیروزی را دارم، به این منظور که چه پیروز شدم و چه در گروه پیروز وارد شدم میخواهیم برای حل مشکلات مردم چه کنیم؟ در حال حاضر مشکلات حادی در کشور وجود دارد.
با ورود جلیلی آرایش انتخاباتی اصولگرایان تغییر نمیکند
میگویند سعید جلیلی نامزد لحظه آخر جریان اصولگراست. با ورود وی، آرایش جریان اصولگرایی تغییر خواهد کرد؟
خیر، اصلاً، اصولگرایی یکپارچه نداریم تا بگوییم یک کسی این وضعیت را جمع میکند میبرد. در ضمن واقعیتهای اجتماعی، ظرفیت رایآوری، حرف اساسی و نهایی را میزند.
قوانین غیرشفاف عامل فضای مبهم انتخابات ریاست جمهوری است
در حال حاضر تمام شخصیتها، نامزدها، طیفها موفقیت خود را در مبهم بازی کردن میبینند. حتی بعد از ثبتنام نامزدها و اعلام رای شورای نگهبان درباره بررسی صلاحیتها نمیتوان گفت صحنه به همین شکل باقی میماند، به نظر شما علت این مبهم بازی کردن چیست؟
قوانین کشور در بحث انتخابات خیلی صریح و شفاف نیست. برای مثال وضعیت تبلیغات انتخاباتی خیلی شفاف نیست. برخی میگویند قانونی است و برخی میگویند قانونی نیست. مقامات قانونی هم نمیتوانند در مورد این مسئله صریح صحبت کنند. تنها مسئلهای که میگویند این است که برای تبلیغات از امکانات بیتالمال استفاده نکنید.بقیه موارد معلوم نیست. بنابراین قوانین ابهام دارد. این ابهام قانونی، فضای انتخاباتی را مبهم کرده، متاسفانه عملیات انتخاباتی، فعالان و بازیگران انتخاباتی و تبلیغاتی همدیگر را شدید زیر ذرهبین و آسیبرسانی دارند. کافی است یک فرد کلمهای صحبت کند که بعد از آن دیگران به شدت بر وی تمرکز کرده و با وی برخورد میکنند. بنابراین طبیعی است که کاندیداها احتیاط کرده و جملاتی به کار میبرند که حاشیههای کمتری علیه آنها ساخته شود. دلایل این مبهمگوییها این امر است. نکته دیگر این است که هنوز تکلیف خیلی از ائتلافها، کاندیداها، تایید صلاحیتها مشخص نیست. بنابراین آدم نمیتواند شفاف صحبت کند.
ممکن است حتی بعد از ثبتنام و مشخص شدن وضعیت صلاحیت کاندیداها این فضا ادامه یابد؟
در هر حال بر این فضای مبهم غلبه پیدا می کند.
گفته می شود که جریان اصولگرایی توان جریانسازی ندارد و این مبهم عمل کردن شاید به ضرر اصولگرایان تمام شود، این دیدگاه را قبول دارید؟
نمیدانم منظورتان از جریانسازی چیست. در حال حاضر اصولگرایان قویترین جریان حاکم بر کشور هستند. اصولگرایان طیف گستردهای هستند. اصلاحطلبان هم جریانسازی کردند. حال چرا نمیتوانیم جریان ایجاد کرده و قوی هم عمل کنیم؟
ضعف در جریانسازی برای انتخابات به ضعف قوانین برمیگردد
یعنی اصولگرایان در مدت تبلیغات انتخابات قدرت جریانسازی داشتند؟
اشکال ما این است که قوانین کامل نیست. بنابراین ضعف از اصولگرایان نیست بلکه ضعف قوانین است. قانون می تواند بگوید که برای ایجاد جریانسازی قدرتمند، حزب کاندیدا معرفی کند که در حال حاضر چنین کاری انجام نمیشود بنابراین وقتی فضا باز است عرصه برای دموکراسی هم باز است حال آنکه در دموکراسی بسته و دموکراسی هدایت شده غرب چنین چیزی مشاهده نمیشود. بر همین اساس در ایران چنین نیست و ۲۰ کاندیدا میتوانند حضور پیدا کنند و هیچ جریانی نمیتواند راحت ساخته شود.
کشور را باید با ساماندهی حزبی پیش برد
نگاه شما به احزاب چیست؟ باید تقویت شود یا خیر؟
حتماً. معتقدم که باید کشور را با ساماندهی حزبی پیش برد. البته فعالیت نکردن غیرحزبیها را قبول ندارم. ولی باید سامانه اصلی تحولات سیاسی کشور در جریانات حزبی باشد.
پیروزیهای مکرر اصولگرایان در انتخابات از قدرت جریانسازی آنها حکایت میکند
پس جریان اصولگرا، قابلیت جریانسازی در انتخابات را دارد؟
اصولگرایان دردفعات مکرر پیروز شدند. نمیفهمم جریانسازی به چه معناست.
اما شما میگویید جریان اصولگرا یک طیف نیست؟
اما توانستیم یک نقاط مشترک به وجود بیاوریم و براساس همانها نیز پیروز شویم.
تئوری "یاخاتمی یا هاشمی"تضعیفکننده بنیاد مردمسالاری دینی است
از نظر شما تئوری "یاخاتمی یا هاشمی" تحقق مییابد؟
این تئوری تضعیفکننده بنیاد مردمسالاری دینی کشور است. تکرار مدیران و عدم اجازه به چرخش مدیریتی در کشور آسیب مردمسالاری است و نباید این اشتباه را تکرار کنیم.
نباید اجازه داد احمدینژاد بعد از یک دوره به ریاست جمهوری برگردد
یعنی نباید تحقق یابد؟
من با افراد کاری ندارم. احمدینژاد نیز میخواهد یک دوره برود و باز برگردد. نباید اجازه دهیم این اتفاق رخ دهد. البته این را باید قانونی حل کنیم اما در حال حاضر میخواهیم با توصیه و فرهنگسازی مشکلات را حل کنیم. اما این مسئله در آینده باید قانونی حل شود.
یعنی باید قانون اساسی اصلاح شود؟
یا قانون اساسی اصلاح شود یا میتوانیم با وارد کردن حاشیه هایی به قوانین عادی، از بازگشت روسای جمهور سابق جلوگیری کنیم.
هاشمی و خاتمی هیچ کدام پیروز انتخابات نخواهند شد
حالا که چنین قانونی نیست، از میان هاشمی و خاتمی حضور کدام یک قابل پذیرشتر است؟
هر دو یک سبد رای دارند که به نظر هیچ کدام پیروز نخواهند شد.
حتی اگر کارت ورود به انتخابات بگیرند؟
حتی اگر بیایند.
حتی اگر یکی از دیگری پشتیبانی کند؟
حتی اگر یکی از دیگری پشتیبانی کند.
سبد رای آنها به موفقیتشان در صورت دومرحلهای شدن انتخابات منجر نمیشود؟
دو مرحلهای هم شود شکست میخورند.
از چه کسی؟ از اصولگرایان یا نامزد دولت؟
تحلیل کلی ام این است که پیروز نمیشوند.
اصولگرایان هاشمی یا خاتمی را شکست میدهند
رقیب این دو نفر را چه کسی میدانید؟
اصولگرایان رقیب اصلاحطلبان و پیروز میدان خواهند بود.
وزن حضور هاشمی آرایش انتخاباتی اصولگرایان را تغییر میدهد
آمدن هاشمی در آرایش انتخاباتی دو جریان اصلاحات و اصولگرا تغییری ایجاد میکند؟
هم خاتمی و هم هاشمی وزن دارند و حتماً وزن آنها بر فضا غلبه خواهد کرد یعنی بر فضا تاثیر میگذارد.
حضور خاتمی و هاشمی رفسنجانی آرایش اصولگرایان را به سمت ورود با چندکاندیدا میبرد؟
حضور این دو به محدود شدن کاندیداهای اصولگرا کمک میکند.
حضور اصولگرایان به چند کاندیدا محدود میشود؟
نمیدانم ولی ما تلاش خود را خواهیم کرد تعداد نامزدها کم شود.
حضور هاشمی یا خاتمی در تعداد کاندیداهای مستقل نیز موثر است؟
خیر، خیلی تعیینکننده نیست.
نامزدهای مستقل شانسی در انتخابات ریاستجمهوری ندارند
شما شانس را برای کاندیداهای مستقل میبینید؟
شانسی نمیبینم.
هاشمی یا خاتمی بیایند انتخابات چندقطبی میشود؟
چون تصورم این است که هاشمی رفسنجانی نمیآید خیلی ذهن را متمرکز این موضوع نکردم. این سوال را از کسانی بپرسید که وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل هستند.
وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل نیستم
یعنی شما وزنی برای فرض حضور هاشمی قائل نیستید؟
خیر.
نامزد حداکثری دولت نیز شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارد
با فرض حضور نیافتن خاتمی یا هاشمی، آیا شانسی را برای پیروزی نامزد حداکثری دولت در انتخابات میبینید؟
شانس پیروزی نمیبینم.
انتخابات دو مرحلهای میشود
حضور کاندیدای حداکثری دولت، انتخابات را دو مرحلهای میکند یا خیر؟
در هر فرضی به احتمال بسیار زیاد دو مرحلهای خواهیم شد.
قطعا نامزد اصولگرایان یک پای مرحله دوم است
دو نفر باقی مانده از بین کدام طیفها هستند؟
حتما یکی از اصولگرایان جزو آنهاست.
دو اصولگرا نیست؟
شاید.
شانس نامزد اصلاح طلب برای ورود به مرحله دوم بیشتر از نامزد دولت است
فرد دوم چه کسی خواهد بود؟ اصلاحطلب یا نامزد دولت؟
وضعیت اصلاحطلب بهتر است.
روحانی مورد وثوق همه اصلاح طلبان نیست
به نظر شما اصلاحطلبان به نامزد واحد میرسند؟ قبل از آن بفرمایید آقای روحانی را اصلاحطلب میدانید یا خیر؟
ملتها همیشه فکر میکنند که اسطورههایشان در تاریخ زندگی میکنند که این نگاه، نگاهی سنتی است در حالی که همه ملتها مرد روز خود را دارند، آنها کمکم کشف شده و خود را نشان میدهند
روحانی مواضع اصلاحطلبی هم دارد و مورد استقبال برخی از اصلاحطلبان نیز هست اما نه همه آنها.
پس نمیتوان گفت روحانی یک اصلاحطلب است؟
اصلاحطلبان خودشان باید بپسندند ما چه بگوییم.
فکر میکنید اصلاحطلبان وی را میپسندند؟
همه اصلاحطلبان دور وی جمع نشدند.
اجماع در اردوگاه اصلاحات بر روی یک نامزد سخت است
در صورت عدم حضور خاتمی و هاشمی در عرصه انتخابات فکر می کنید جهانگیری، عارف، مهرعلیزاده و کواکبیان میتوانند به اجماع برسند؟
سخت میدانم.
جمع شدن به نفعشان است یا تکثر؟
معلوم است.
برخی میگویند نامزد در سایه داشتن باعث میشود آرا ریزشی در سبد نامزد دوم جمع شود و به طرف رقیب نرود، این را قبول دارید؟
در انتخابات فرمولهای حاشیهنشینی جواب نمیدهد. انتخابات مرد میدان میخواهد که جسورانه، شفاف و خیلی علنی وارد میدان شده و رای جمع کند اینها در انتخابات تعیینکننده است.
مردان اصلی انتخابات ریاستجمهوری خیلی جدی وارد میدان شدند
اما مردان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم همچنان در پس پرده هستند.
مردان اصلی وارد میدان شده و خیلی هم جدی هستند و خودشان قابلیتها را هم نشان دادند. ملتها همیشه فکر میکنند که اسطورههایشان در تاریخ زندگی میکنند که این نگاه، نگاهی سنتی است در حالی که همه ملتها مرد روز خود را دارند، آنها کمکم کشف شده و خود را نشان میدهند.
اگر احمدینژاد بر گزینه حداکثری خود مثل اسفندیار رحیم مشایی اصرار کند، چه اتفاقی میافتد؟
انشاالله اتفاق نگرانکنندهای رخ نمیدهد.
یعنی میتواند دوره ریاست جمهوری احمدینژاد را تمام کند.
امیدوارم.
باناتمام ماندن دوره ریاستجمهوری احمدینژاد اتفاق ویژهای رخ نمیدهد
یعنی عدم اتمام دوره ریاست جمهوری احمدینژاد نگرانی ایجاد نمیکند؟
امیدواریم ولی اگر هم چنین باشد اتفاق ویژهای رخ نمیدهد، البته این دوره پایان یافته و این بزرگواران خوب است تا پایان مدت قانونی خود وظایف خود را انجام دهند.
امیدوار احمدینژاد بعداز دوره ریاستجمهوریاش عاقبت بهخیر شود
با توجه به شناختی که از احمدینژاد دارید، سرنوشت سیاسی وی را بعد از انتخابات ریاست جمهوری چطور میبینید؟ اگر نامزدش پیروز شود چه اتفاقی رخ میدهد و اگر پیروز نشود، چه رخ میدهد؟
فقط امیدوارم که عاقبت به خیر شود. هم میخواهم فرجام خوبی در دوره ریاست جمهوریاش داشته باشد و هم میخواهم عاقبت بهخیر شود.
شما به کرار از افشای پروندههای مختلف صحبت میکنید. این روند را احمدینژاد نیز دنبال میکند. پس فرق شما با وی چیست؟
اصلاً. این دروغ بزرگ است. چرا رسانهها حرف مرا نمیخوانند و به دروغی که دیگران قصد ساختن آنرا دارند دامن میزنند.
اگر اطلاعاتم را بازگو کنم تازه مردم معنای پروندهخوانی را میفهمند/هیچگاه نگفتم افشاگری میکنم
این مطالب بر اساس گفته هایی منتشر شده از طرف شما است.
من اگر قصد افشاگری داشتم دنیایی از اطلاعات داشتم. حرفهایی میزدم که مردم بفهمند اطلاعات، پروندهخوانی، پروندهگویی به چه معنا است. این مسائل را چون بد، خلاف اخلاق و قانون می دانستم کنترل کردم و تا امروز نیز حرفی نزدم.امروز هم هیچگاه نگفتم افشاگری میکنم. از این ادبیات بدم میآید. باور نداشته و دوست نمیدارم. ماجراجویانی که به راحتی تهمت زده و دروغ میگویند تحمل شنیدن یک واقعیت را هم ندارند.
ماجراجویان تهمتزن تحمل شنیدن یک واقعیت را هم ندارند
همین سخن شما تهدید نیست؟
بله، تهدید میکنم تا کسی در مملکت دروغ نگوید، تهمت نزند و رسوایی به پا نکند. میگویند تخلف ۴۵۰ میلیون یورویی که سازمان بازرسی اعلام کرده دروغ است. سازمان بر همین اساس اطلاعاتی را منتشر کرد اما این به نظر شخص من ارتباطی ندارد.
پس این اظهارات را برای کنترل دولت میگویید تا تهدید به افشاگری پروندههای خود نکند؟
خیر. برای کنترل همه است. معاون رئیس جمهور گفت این خبر دروغ است. سازمان اطلاعات بیخود داده است. سازمان نیز خود طبق ضوابط اطلاعات داد. اگر در پی ماجراجویی و پرخاشگری بودیم که تا به حال صبر نمیکردیم اما چون آنها آلوده به این مساله هستند بدنامی آن را خریدند. شریک بدنامی میخواهند البته ما حتی در بدنامی هم شراکت نمیکنیم.
دوره آقای هاشمی معاون آقای فلاحیان بودید. در حال حاضر نیز هر دو در انتخابات کاندیدا شدید. آیا این کار هماهنگ بوده هدفی وجود دارد؟
من معاون آقایان ریشهری، فلاحیان و دری نجف آبادی هم بودم. در زمان حضور من در کابینه وزرای مختلفی حضور داشتند که از میان آنها، هم اکنون ۵ نفر نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستند.
فلاحیان سال۸۰ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما رای نیاورد
در صورت انتخاب بهعنوان رئیس جمهور به فلاحیان سمتی میدهید؟
بگذارید آن موقع. آقای فلاحیان سال ۸۰ برای انتخابات ریاست جمهوری هشتم نامزد شد اما رای نیاورده است.
اگر رئیس جمهور شدید در کابینه خود از وزرای فعلی استفاده میکنید؟
احتمالش هست.
رئیسجمهور شوم از وزرای دولت دهم استفاده میکنم
احتمالش هست با اینکه انجام میدهم خیلی فرق دارد.
احتمالش است یعنی در ذهنم وجود دارد. منتفی نیست. نام آوردن از آنها به لابیهای بعدی و نظر مجلس نیاز دارد که اینها را باید در نظر بگیریم.
منبع:
خبرگزاری خانه ملت
ارسال نظر