گوناگون

مصاحبه متفاوت فائزه هاشمی با مادرش

پارسینه: مثل همه ازدواج‌های دیگر در آن دوران، به دلیل ارتباط فامیلی، ایشان خواستگاری کردند و پدر من بعد از گرفتن نظر من قبول کرد. چون بعد از ازدواج ما جریانات سیاسی و مبارزات شروع شد، لذا هیچ ذهنیتی درباره این‌گونه مسائل نداشتم.

سالنامه «اعتماد» گفت‌وگوی فائزه هاشمی با مادرش عفت مرعشی علی‌آبادی را منتشر کرده که در نوع خود متفاوت به نظر می‌رسد.

مشروح این گفت‌وگو در پی می‌آید:

مادر،‌ ماجرای ازدواجتان با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به چه شکل بود؟ در زمان نوجوانی فکر می‌کردید که زندگی زناشویی‌تان تا این حد فراز و نشیب داشته باشد؟
مثل همه ازدواج‌های دیگر در آن دوران، به دلیل ارتباط فامیلی، ایشان خواستگاری کردند و پدر من بعد از گرفتن نظر من قبول کرد. چون بعد از ازدواج ما جریانات سیاسی و مبارزات شروع شد، لذا هیچ ذهنیتی درباره این‌گونه مسائل نداشتم.

مهریه شما چقدر بود؟
مهریه من مقداری «باغ پسته» به همراه «آب» بود.

چرا آب؟
آب جدا از زمین، در آن سرزمین کویری ارزش ویژه‌ای داشته است و دارد.

سوالی که برای همگان مطرح است این است که شما چه اندازه در مورد ازدواج فرزندانتان حساسیت داشتید؟
حساسیت خاصی نداشتیم. عروس‌هایم از فامیل هستند و دامادهایم از خانواده آقای لاهوتی که یکی از خانواده‌های خوب و مبارز و از دوستان شناخته‌شده بودند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بارها در خاطراتشان از شما نام برده است. در میان شخصیت‌های سایسی چنین چیزی دیده نشده است. فکر می‌کنید علت این همه تعلق خاطر آیت‌الله در خاطراتش چه بوده است؟ آیا این موضوع به شخصیت سیاسی خود شما نیز بازمی‌گردد؟‌
نیاوردن نام همسران و دختران و حذف آنها از خاطرات، نوعی عقب‌ماندگی و تحجر است که آقای هاشمی به دلیل دید روشن و بینش دینی درستی که دارند از چنین نگاهی دور هستند. در ضمن من شریک زندگی و شریک فعالیت‌های آقای هاشمی بوده‌ام و طبیعی است که ایشان واقعیت را نادیده نگیرند.

مادر، در کودکی دوست داشتید در آینده چه شغلی داشته باشید؟
در آن‌ سال‌ها خانم‌ها به خصوص در خانواده‌های متدین در صحنه اجتماعی آنچنان فعال نبودند، لذا من نیز تصوری و فکری در این مورد نداشتم.

در سال‌ها‌یی که آیت‌الله مورد حمله افراطیون قرار می‌گرفتند و تخریب‌های زیادی می‌شدند چطور با شرایط کنار می‌آمدید؟ خاطره‌ای در مورد شایعاتی که برای ثروت خانواده مطرح‌ ‌می‌شد دارید؟
چون برایمان روشن بود که همه این حرف‌ها دروغ است، بیشتر عکس‌العمل ‌ما خندیدن به این حرف‌ها بوده و هست ولی برای آنها تاسف می‌خورم که چرا این‌گونه خودشان را به گناه آلوده می‌کنند و اینکه چرا در جمهوری اسلامی که باید موازین اسلامی حاکم باشد چنین بی اخلاقی‌هایی رواج پیدا کرده است.

مادر، از میان سفرهایی که با آیت‌الله هاشمی به خارج از کشور در دوران مسوولیت ایشان می‌رفتید کدام سفر بیشتر خاطره‌انگیز بود و از چه جهت؟
سفرهای زیارتی مثل مکه، کربلا و سوریه

پدر در مورد کارهای روزانه‌شان با شما مشورت می‌کنند؟
در بعضی موارد بله.

به عنوان مثال در مورد کاندیدا شدن ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری 92 چه نظری داشتید؟ مخالف بودید یا موافق؟
با حضور ایشان در انتخابات 92 مخالف بودم.

اگر مخالف بودید تلاشی برای منصرف کردنشان انجام دادید؟
تلاش نکردم و خودشان بایستی تصمیم می‌گرفتند.

آیا اصلا تلاش کردید که فرزندانتان وارد سیاست نشوند؟
نه.

فکر می‌کردید روزی سه تن از فرزندانتان دادگاهی شوند آن هم در شرایطی که خود و همسرتان برای شکل‌گیری این انقلاب تلاش زیادی کرده بودید؟
ما مبارزه کردیم که زندانی نداشته باشیم و همچنین برای فرزندان خودم.

در روزهای منتهی به انقلاب چقدر نگران جان آیت‌الله بودید؟
تاجایی که به خاطر می‌آورم نگرانی جدی نبود، چون مردم به صورت گسترده و عمومی و در سرتاسر کشور همراه انقلاب بودند.

بزرگ کردن چند فرزند با شرایط یک همسر مبارز کار به شدت سختی بود. نه؟
بله. به تنهایی مسئولیت پنج فرزند در آن شرایط و آن زمان کار آسانی نبود ولی به خاطر خدا و اسلام تحمل می‌کردم.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار