در مورد گفتمان جدید علی لاریجانی
سخنان پنجشنبه گذشته علي لاريجاني رئيس مجلس اصولگرا مبني بر «گاوچران» خواندن لحن اظهارات «اوباما» رئيسجمهور منتخب آمريكا نشاندهنده آن است كه آموزشهاي احمدينژاد در اين طيف كارگر افتاده است.
استفاده از واژههاي نامانوس در عرف ديپلماتيك همچون «قطعنامههاي كشكي» و «پاره شدن قطعنامهدان» كه بارها مورد انتقاد كارشناسان قرار گرفته بود، ميرود تا در طيف اصولگراي كشور به يك رويه بدل شود.
آقاي لاريجاني كه تا پيش از اين به سياستمداري آدابدان كه با لحن ديپلماتيك سخن ميگويد شهره بود نيز ظاهراً به اين نتيجه رسيده كه در آستانه انتخابات شايد استفاده از واژههاي عاميانه و مردمپسند كارسازتر باشد اما بايد توجه داشت قضاوت كارشناسان و نگاه ديپلماتها نه به افراد به واسطه شخصيت فردي آنها بلكه قضاوت آنها براساس سخنان و تحليلهاي خودشان است.
كساني كه تاكنون رئيسجمهوري را متهم به استفاده از شيوههاي پوپوليستي ميكردند نبايد به واسطه تغيير فضاي سخنراني يا محيط از واژههايي مشابه استفاده كنند.
شايد كمتر كارشناس داخلي و خارجي يا ديپلماتي از سخنان ديروز خطيب جمعه تهران مبني بر «نوكيسه» قلمداد كردن اوباما خرده بگيرد، اما از سياستمداري كه در مذاكرات حساس بينالمللي (هستهاي) كشورمان حضور داشته و از اين پس در قامت رئيس مجلس به نوعي ديگر حضور خواهد داشت انتظار نميرود چنين سخن بگويد.
بيشك معناي اين سخنان عدم انتقاد به اظهارات تحريكآميز اوباما عليه ايران نيست بلكه انتخاب واژههاي مناسب براي انتقاد است. اگرچه بسياري از اين رويدادها و استفاده از كلماتي اينچنين عمدتاً به دليل عصبانيت ادا ميشوند و اين عصانيت نيز به دليل عدم شناخت مناسب از فضاي بين المللي در زمان مناسب است.
اگر اصولگرايان پيش از انتخاب شدن اوباما آنچنان دل به وي و سياستهاي «تغييرش» خوش نكرده بودند و به نظرات كارشناسان اندكي توجه كرده بودند، امروز تا به اين اندازه برآشفته نميشدند.
منبع: وبلاگ امیرعباس نخعی
از کوزه همان تراود که در اوست.همه اصولگرایان سر و ته یک کرباسند.